همه شاعرا بريزيد تو ((مشاعره ورود براي تمامي دوستان آراد مي باشد))

[nendoke]

فكر عشق اتش غم در دل حافظ زد و سوخت
يار ديرينه ببينيد كه با يار چه كرد

در آستین مرقّع پیاله پنهان کن -------- که همچو چشم صراحی , زمان خونریز است !

 

[Jacky]

در كوي نيكنامي ما رو گذر ندادند ------------گر تو نمي پسندي تغيير كن قضا را

 

[hwt]

دلا در کار حق مکن نظرها ---- که در راه تو ميبينم خطرها

 

[mgh]

اشك من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار
طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد

برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر
وه كه با خرمن مجنون دلفكار چه كرد

 

[Jacky]

اگر آن ترك شيرازي بدست ارد دل ما را ------------------به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را

حافظ

 

[hwt]

اي داد بيداد ! من براي د داشتم مي نوشتم كه

 

[Jacky]

دل كه رنجيد از كسي خرسند كردن مشكل است --------------- شيشه بشكسته را پيوند كردن مشكل است
بار حمالان به دوش خود كشيدن ننگ نيست ----------------------- زير بار منت نامرد رفتن مشكل است

 

[hwt]

از خطر پرهيز آمد مفترض ----- بشنويد از من حديث بي غرض

 

[mgh]

ضمير پاک تو را هر شب از خدا خواهم
ز بهر صدق و صفا بی زر و ريا خواهم


ديگه ما هم يه پا شاعر شديم برای باز کردن قفل اينجا
:lol:

 

[Jacky]

مبر غم به چيزي كه رفتت ز دست -------------- مر اين را نگهدار اكنون كه هست

اسدي

 

[hwt]

مايه ي دولت ابد / ادب است ------------- پايه ي رفعت خرد / ادب است

ايول من هر چي ميام اين تاپيك رو سختش كنم نميشه

 

[mgh]

تبم , ترسم كه پيراهن بسوزد
ز سوز آه من , آهن بسوزد
مرا فردوس مي بايد كه ترسم
دل دوزخ بحال من بسوزد !؟

 

[Jacky]

دي پير ميفروش كه ذكرش بخير باد ------------- گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز ياد
گفتم به باد ميدهد هم باده ، نام و ننگ --------- گفتا قبول كن سخن و هر چه باد باد

حافظ

 

[mgh]

ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر وبا يار وفا دار چه كرد

آه از آن نرگس جادو كه چه بازي انگيخت
آه از آن مست كه با مردم هوشيار چه كرد

 

[Jacky]

دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند ----------------- دعاي نيم شبي دفع صد بلا بكند

 

[mgh]

دادند به نام عشق سوگند مرا
كردند به هر چه خوب پابند مرا
اما به دروغ آسماني شده ام
اي كاش پرنده ها ببخشند مرا

 

[Jacky]

اگر پوسيده گردد استخوانم ------- نگردد مهرت از جانم فراموش

حافظ

 

[mgh]

شب نشين كوي سربازان و رندانم چو شمع
در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
روز و شب خوابم نمي آيد به چشم غم پرست
بس كه از بيماري هجر تو گريانم چو شمع
ع بده

 

[Jacky]

عزيز مصر به رغم برادران غيور ------------------- زقعر چاه بر آمد به اوج ماه رسيد

حافظ

 

[mgh]

دیریست که آتش از تنم می ریزد
صد حنجره خون از سخنم می ریزد

با بار غمی که روی دوشم مانده ست
بر کوه اگر تکیه زنم می ریزد