همه شاعرا بريزيد تو ((مشاعره ورود براي تمامي دوستان آراد مي باشد))

[hwt]

اي بابا از بس سرعت بالاست جا به جا شده اين شعرا

 

[mgh]

ذکر بی فکر علم بی عمل است
دل بی عشق چشم پر سبل است
(اوحدی مراغه ای)
اینم از ذ

 

[hwt]

تو عيب كسان / هيچگونه مجوي ----- كه عيب آورد بر تو بر عيبگوي

 

[Jacky]

يا رب ! چه فرخ طالعند ،‌ آنان كه در بازار عشق -------------------------- دردي خريدند و غم دنياي دون بفروختند

شيخ بهايي

 

[mgh]

در گلستاني كه ياران گل به دامن مي كنند
قسمت ما بي دلان جز خار دامن گير نيست

 

[Jacky]

تو داني چه سان من رسيدم به دوست ---------------------- به هركس رسيدم بگفتم كه اوست

 

[daftarekhaterat]

تو همچو صبحي و من شمع خلوت سـحرم
تبسمي کن و جان بين که چون همي‌سپرم

ديگه دارم از حافظ و حافظه كم ميارم..

 

[Jacky]

مده جام مي و پاي گل از دست --------------------- ولي غافل مباش از دهر سر مست

حافظ

 

[hwt]

ترك شهوتها و لذتها سخاست --------------- هر كه در شهوت فروشد بر نخاست
مولوي

 

[daftarekhaterat]

اينهم از خيام عليه الرحمه:
ترکيب طبايع چون بکام تو دمي اسـت
رو شاد بزي اگرچه برتو ستمي اسـت
با اهـل خرد باش که اصـل تـن تو
گردي و نسيمي و غباري و دمي است

 

[nendoke]

تو را که حسن خداداده هست و حِجله بخت ----------چه حاجت است که مشاطه بیاراید؟

حافظ

 

[hwt]

در هر دو جهان دولت از فخر كند ---- او فخر به فقر كردوشد زآن محفوظ

 

[daftarekhaterat]

در هر دشتي که لاله‌زاري بوده‌ست
از سرخي خون شهرياري بوده‌سـت
هر شاخ بنفـشـه کز زمين ميرويد
خالي است که بر رخ نگاري بوده‌ست

 

[daftarekhaterat]

اي بابا! سرعت مشاعره چقدر بالاست.
با همون ظ ادامه بدين خيلي قشنگتره! :happy:

 

[hwt]

سرعت اينجا منو كشته!
ظ لطفا

 

[Jacky]

ظلم تاريك و دل سيه كندت ------------ عدل رخشنده تر ز مه كندت

اوحدي

 

[hwt]

تو در انگشت خود تسبيح گردان ----------- كه تسبيح است در انگشت مردان
عطار ( اين جكي هم خيلي آماده نشون ميده ها ! ) ايول جكي

 

[Jacky]

ني از تو حيات جاودان مي خواهم -------- ني عيش و تنعم جهان مي خواهم
ني كام دل و راحت جان مي خواهم ------ هر چيز رضاي توست آن مي خواهم

خواجه عبد ا... انصاري

 

[mgh]

ما اين كم و كاست را نمي دانستيم

دل آنچه كه خواست را نمي دانستيم

باور كن اگر عنايت عشق نبود

دست چپ و راست را نمي دانستيم

 

[Sabzine]

مرا يك شب تحمل كن كه تا باور كني اي دوست
چگونه با جنون خود مدارا ميكنم هر شب
دلم فرياد ميخواهد ولي در انزواي خويش
چه بي آزار با ديوار نجوا ميكنم هر شب
كجا دنبال مفهومي براي عشق ميگردي ؟
كه من اين واژه را تا صبخ معنا ميكنم هر شب
( محمد علي بهمني )