roozbeh
Registered User
- تاریخ عضویت
- 25 ژانویه 2003
- نوشتهها
- 1,656
- لایکها
- 2
- سن
- 39
هوس كردم خودمو از شر اين زندگي خلاص كنم اما قبلش دختر همسايه روبرويي رو دیدم و بهم گفت خاك بر سرت كه داري خودتو ميکشي ! بيا خونه ما خاليه اونجا خودتو بکش! و من بهش گفتم: باشه ! ولي قبلش بايد از اون کارا بکنيم ! گفت باشه کار زیاده پنجره ها با تو اشپزخونه با من! منم گفتم نه از اون کارا ! از اون کارا که اون سري تنها بوديم کرديم ! گفت : یه لحظه صبر کن برم کاغذ بیارم نقطه بازی کنیم گفتم : زرشک. گفت: اوا نداریم، واسه چی میخوای گفتم من می خوام ایکس او بازی کنیم! گفتش پس زرشک واسه چی می خواستی! میخوام زرشک پلو درس کنم برات وقتی که سیر شدی بریم سراغ اون سيدياي آنجلينا جولي!!! ولی من بیشتر با بقچه یه جنیفر قلمپز حال میکنم ولي مهم نيست ! ميزنيم جلو تا برسه به صحنه هاي چيزش ! نه! نمیخوام! جنیفر بزار! وگرنه زنگ میزنم به 110 ها!!! باشه بابا ! جنيفر ! فقط اون مانتو تو در بيار راحت باشي !
ااااااه ه ه ه!بیا! اینم از مانتو!
ااااااه ه ه ه!بیا! اینم از مانتو!