برگزیده های پرشین تولز

هوس کردم....

aka

Registered User
تاریخ عضویت
18 نوامبر 2004
نوشته‌ها
324
لایک‌ها
0
هوس كردم خودمو از شر اين زندگي خلاص كنم اما قبلش دختر همسايه روبرويي رو دیدم و بهم گفت خاك بر سرت كه داري خودتو ميکشي ! بيا خونه ما خاليه اونجا خودتو بکش! و من بهش گفتم: باشه ! ولي قبلش بايد از اون کارا بکنيم ! گفت باشه کار زیاده پنجره ها با تو اشپزخونه با من! منم گفتم نه از اون کارا ! از اون کارا که اون سري تنها بوديم کرديم ! گفت : یه لحظه صبر کن برم کاغذ بیارم نقطه بازی کنیم گفتم : زرشک. گفت: اوا نداریم، واسه چی میخوای گفتم من می خوام ایکس او بازی کنیم! گفتش پس زرشک واسه چی می خواستی! میخوام زرشک پلو درس کنم برات وقتی که سیر شدی بریم سراغ اون سيدياي آنجلينا جولي!!! ولی من بیشتر با بقچه یه جنیفر قلمپز حال میکنم ولي مهم نيست ! ميزنيم جلو تا برسه به صحنه هاي چيزش ! نه! نمیخوام! جنیفر بزار! وگرنه زنگ میزنم به 110 ها!!! باشه بابا ! جنيفر ! فقط اون مانتو تو در بيار راحت باشي !
ااااااه ه ه ه!بیا! اینم از مانتو!
خوب چرا نشستي اون دور دورا؟ بيا بشين کنارم !
باشه! میام پیشت! راستی ریاضیت خوبه؟ من سر بعضی از مسائل گیر دارم!....
آره عزيزم ! بگو ! ولي خرج هرکودومشون يه ماچه !
باشه! اول بگو که ماتریس n در توان x تقیسیم بر قد اونجای تو چه قدر میشه؟
عزيزم من ميرم همون خودمو بکشم ! کاري نداري؟
نه! اول بگو اندازش چنده؟؟؟؟ اگه خجالت میکشی بگی میام باهات حموم! پاشو بریم!
خوب مهم قد اونجاس ! من که نميدونم چقدره ! خط کش دم دستت هست؟
اه ! تو مثلا میخواستی خودت رو بکشی ، پاشو برو گمشو فردا بیا ؛ من خوابم میاد پاشو دیگه! خیلی وقته پاشده! باید یه کاری کنی بخوابه! وگرنه نمیرم!
باشه ! بيا ! واست نازش ميکنم!
و در این زمان بود که داداش دختر همسایه سر رسید و یخه منو گرفت و گفت زود باش ديگه ! درش بيار ! همين موقه بود که يادم افتاد طرف اصلا داداش نداره ! خودش بوده گفته من تو رويا بودم
وقتی دیدم اینجوری شد بهش گفتم بیا بریم حموم گفت باشه خودم هم تو فکرش بودم با خودم گفتم که این چقدر پایه شده رفتیم حموم که گفت بیا کیسه بکش. متوجه شدم که یکم صداش کلفته! گفتم برگرد ببینم! دیدم یکم پشت لبشم سبزه! اون دختر نبود! یواش یواش داشت بدجوری بهم می خندید. کپ کردم، گفتم راستی شما اهل کجایید؟ گفت بابام جان...
اه ! کم بود زهر ترک بشم ، اینا چقدر آینشون تصویر آدم رو واضح نشون میده ، فکر کردم یکی داره پشنمو کیسه میکشه !
اونم زود پرید از جاش و پشتمو کیسه کشید! من دیگه حسابی حموم گرفته شده بودم که دختر همسایه گفت : ...
 

TheMohammad

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,061
لایک‌ها
18
سن
33
محل سکونت
تهران
هوس كردم خودمو از شر اين زندگي خلاص كنم اما قبلش دختر همسايه روبرويي رو دیدم و بهم گفت خاك بر سرت كه داري خودتو ميکشي ! بيا خونه ما خاليه اونجا خودتو بکش! و من بهش گفتم: باشه ! ولي قبلش بايد از اون کارا بکنيم ! گفت باشه کار زیاده پنجره ها با تو اشپزخونه با من! منم گفتم نه از اون کارا ! از اون کارا که اون سري تنها بوديم کرديم ! گفت : یه لحظه صبر کن برم کاغذ بیارم نقطه بازی کنیم گفتم : زرشک. گفت: اوا نداریم، واسه چی میخوای گفتم من می خوام ایکس او بازی کنیم! گفتش پس زرشک واسه چی می خواستی! میخوام زرشک پلو درس کنم برات وقتی که سیر شدی بریم سراغ اون سيدياي آنجلينا جولي!!! ولی من بیشتر با بقچه یه جنیفر قلمپز حال میکنم ولي مهم نيست ! ميزنيم جلو تا برسه به صحنه هاي چيزش ! نه! نمیخوام! جنیفر بزار! وگرنه زنگ میزنم به 110 ها!!! باشه بابا ! جنيفر ! فقط اون مانتو تو در بيار راحت باشي !
ااااااه ه ه ه!بیا! اینم از مانتو!
خوب چرا نشستي اون دور دورا؟ بيا بشين کنارم !
باشه! میام پیشت! راستی ریاضیت خوبه؟ من سر بعضی از مسائل گیر دارم!....
آره عزيزم ! بگو ! ولي خرج هرکودومشون يه ماچه !
باشه! اول بگو که ماتریس n در توان x تقیسیم بر قد اونجای تو چه قدر میشه؟
عزيزم من ميرم همون خودمو بکشم ! کاري نداري؟
نه! اول بگو اندازش چنده؟؟؟؟ اگه خجالت میکشی بگی میام باهات حموم! پاشو بریم!
خوب مهم قد اونجاس ! من که نميدونم چقدره ! خط کش دم دستت هست؟
اه ! تو مثلا میخواستی خودت رو بکشی ، پاشو برو گمشو فردا بیا ؛ من خوابم میاد پاشو دیگه! خیلی وقته پاشده! باید یه کاری کنی بخوابه! وگرنه نمیرم!
باشه ! بيا ! واست نازش ميکنم!
و در این زمان بود که داداش دختر همسایه سر رسید و یخه منو گرفت و گفت زود باش ديگه ! درش بيار ! همين موقه بود که يادم افتاد طرف اصلا داداش نداره ! خودش بوده گفته من تو رويا بودم
وقتی دیدم اینجوری شد بهش گفتم بیا بریم حموم گفت باشه خودم هم تو فکرش بودم با خودم گفتم که این چقدر پایه شده رفتیم حموم که گفت بیا کیسه بکش. متوجه شدم که یکم صداش کلفته! گفتم برگرد ببینم! دیدم یکم پشت لبشم سبزه! اون دختر نبود! یواش یواش داشت بدجوری بهم می خندید. کپ کردم، گفتم راستی شما اهل کجایید؟ گفت بابام جان...
اه ! کم بود زهر ترک بشم ، اینا چقدر آینشون تصویر آدم رو واضح نشون میده ، فکر کردم یکی داره پشنمو کیسه میکشه !
اونم زود پرید از جاش و پشتمو کیسه کشید! من دیگه حسابی حموم گرفته شده بودم که دختر همسایه گفت : منم میخوام حموم کنم ...
 

balabala

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 می 2005
نوشته‌ها
8,362
لایک‌ها
5,745
سن
41
محل سکونت
یه خورده اونورتر
هوس كردم خودمو از شر اين زندگي خلاص كنم اما قبلش دختر همسايه روبرويي رو دیدم و بهم گفت خاك بر سرت كه داري خودتو ميکشي ! بيا خونه ما خاليه اونجا خودتو بکش! و من بهش گفتم: باشه ! ولي قبلش بايد از اون کارا بکنيم ! گفت باشه کار زیاده پنجره ها با تو اشپزخونه با من! منم گفتم نه از اون کارا ! از اون کارا که اون سري تنها بوديم کرديم ! گفت : یه لحظه صبر کن برم کاغذ بیارم نقطه بازی کنیم گفتم : زرشک. گفت: اوا نداریم، واسه چی میخوای گفتم من می خوام ایکس او بازی کنیم! گفتش پس زرشک واسه چی می خواستی! میخوام زرشک پلو درس کنم برات وقتی که سیر شدی بریم سراغ اون سيدياي آنجلينا جولي!!! ولی من بیشتر با بقچه یه جنیفر قلمپز حال میکنم ولي مهم نيست ! ميزنيم جلو تا برسه به صحنه هاي چيزش ! نه! نمیخوام! جنیفر بزار! وگرنه زنگ میزنم به 110 ها!!! باشه بابا ! جنيفر ! فقط اون مانتو تو در بيار راحت باشي !
ااااااه ه ه ه!بیا! اینم از مانتو!
خوب چرا نشستي اون دور دورا؟ بيا بشين کنارم !
باشه! میام پیشت! راستی ریاضیت خوبه؟ من سر بعضی از مسائل گیر دارم!....
آره عزيزم ! بگو ! ولي خرج هرکودومشون يه ماچه !
باشه! اول بگو که ماتریس n در توان x تقیسیم بر قد اونجای تو چه قدر میشه؟
عزيزم من ميرم همون خودمو بکشم ! کاري نداري؟
نه! اول بگو اندازش چنده؟؟؟؟ اگه خجالت میکشی بگی میام باهات حموم! پاشو بریم!
خوب مهم قد اونجاس ! من که نميدونم چقدره ! خط کش دم دستت هست؟
اه ! تو مثلا میخواستی خودت رو بکشی ، پاشو برو گمشو فردا بیا ؛ من خوابم میاد پاشو دیگه! خیلی وقته پاشده! باید یه کاری کنی بخوابه! وگرنه نمیرم!
باشه ! بيا ! واست نازش ميکنم!
و در این زمان بود که داداش دختر همسایه سر رسید و یخه منو گرفت و گفت زود باش ديگه ! درش بيار ! همين موقه بود که يادم افتاد طرف اصلا داداش نداره ! خودش بوده گفته من تو رويا بودم
وقتی دیدم اینجوری شد بهش گفتم بیا بریم حموم گفت باشه خودم هم تو فکرش بودم با خودم گفتم که این چقدر پایه شده رفتیم حموم که گفت بیا کیسه بکش. متوجه شدم که یکم صداش کلفته! گفتم برگرد ببینم! دیدم یکم پشت لبشم سبزه! اون دختر نبود! یواش یواش داشت بدجوری بهم می خندید. کپ کردم، گفتم راستی شما اهل کجایید؟ گفت بابام جان...
اه ! کم بود زهر ترک بشم ، اینا چقدر آینشون تصویر آدم رو واضح نشون میده ، فکر کردم یکی داره پشنمو کیسه میکشه !
اونم زود پرید از جاش و پشتمو کیسه کشید! من دیگه حسابی حموم گرفته شده بودم که دختر همسایه گفت : منم میخوام حموم کنم. منم گفت: خشک! اونم حوله رو آورد!
--------
(خودمونیم اینجا چه خبره؟ :wacko: )
 

TheMohammad

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,061
لایک‌ها
18
سن
33
محل سکونت
تهران
|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|
حالا اون داستان رو ول کنین این یکی رو ادامه بدین :
http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=436017&postcount=92
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زن ایرانی یک زن روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم برم خونه همسایه مون که یه دختر داره
 

roozbeh

Registered User
تاریخ عضویت
25 ژانویه 2003
نوشته‌ها
1,656
لایک‌ها
2
سن
39
به نقل از public_html :
|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|
حالا اون داستان رو ول کنین این یکی رو ادامه بدین :
http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=436017&postcount=92
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زن ایرانی یک زن روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم برم خونه همسایه مون که یه دختر داره
این داستان از طرف .... تحریم اعلام شد! :D
 

check_shark

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 اکتبر 2005
نوشته‌ها
904
لایک‌ها
7
محل سکونت
تهران
به نقل از public_html :
|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|_|
حالا اون داستان رو ول کنین این یکی رو ادامه بدین :
http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=436017&postcount=92
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زن ایرانی یک زن روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم برم خونه همسایه مون که یه دختر داره

میشه این دفعه اون جا نری!!
 

Lover_Suspended

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 آگوست 2005
نوشته‌ها
185
لایک‌ها
0
سن
33
دوستان عزیز این سناریو ی جیدیده اون رو ول کنید
سناریوی جیدی:
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زنه ایرانی یک زنه روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم.....
 

roozbeh

Registered User
تاریخ عضویت
25 ژانویه 2003
نوشته‌ها
1,656
لایک‌ها
2
سن
39
به نقل از Lover_Suspended :
دوستان عزیز این سناریو ی جیدیده اون رو ول کنید
سناریوی جیدی:
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زنه ایرانی یک زنه روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم.....
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
:( :( :( :( :(
 

aka

Registered User
تاریخ عضویت
18 نوامبر 2004
نوشته‌ها
324
لایک‌ها
0
سناریو قدیم تازه داره شاخ و برگش میزنه بیرون !
حیفه ادامه بدین !
:D
 

TheMohammad

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,061
لایک‌ها
18
سن
33
محل سکونت
تهران
آخه این پسره کسی به جز خونه دختر همسایه شون رو نمیشناسه
 

meli

Registered User
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2004
نوشته‌ها
1,393
لایک‌ها
23
سن
36
محل سکونت
tehran
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زنه ایرانی یک زنه روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم ، پس رفتم خونه خالم که با دختر خاله ام صحبت کنم!
 

check_shark

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 اکتبر 2005
نوشته‌ها
904
لایک‌ها
7
محل سکونت
تهران
به نقل از roozbeh :
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
تحریم اعلام شد!
:( :( :( :( :(

من این تحریمو وِتو میکنم!!
 

balabala

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 می 2005
نوشته‌ها
8,362
لایک‌ها
5,745
سن
41
محل سکونت
یه خورده اونورتر
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زنه ایرانی یک زنه روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم ، پس رفتم خونه خالم که با دختر خاله ام صحبت کنم! بهش گفتم، ببینم تو چرا تا الان شوهر نکردی؟! اونم با لبخند گفت...
 

meli

Registered User
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2004
نوشته‌ها
1,393
لایک‌ها
23
سن
36
محل سکونت
tehran
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زنه ایرانی یک زنه روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم ، پس رفتم خونه خالم که با دختر خاله ام صحبت کنم! بهش گفتم، ببینم تو چرا تا الان شوهر نکردی؟! اونم با لبخند گفت آخه من تو رو دوست دارم!منم بهش گفتم...
 

balabala

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 می 2005
نوشته‌ها
8,362
لایک‌ها
5,745
سن
41
محل سکونت
یه خورده اونورتر
هوس کردم برم زن بگیرم اما نه یک زنه ایرانی یک زنه روسی
می خوام اصبابام رو جمع کنم و برم
اما مگه مامانم می گذاره می گه بیا همین دختر خاله ی ترشیده ات رو بگیر
زندگی خیلی برام سخت شده
می خوام فرار کنم ، پس رفتم خونه خالم که با دختر خاله ام صحبت کنم! بهش گفتم، ببینم تو چرا تا الان شوهر نکردی؟! اونم با لبخند گفت آخه من تو رو دوست دارم!منم بهش گفتم "می دونی..می دونی.." ولی یکهو منو بقل کرد! و گفت می دونستم! آره! می دونستم!!! :blink:
 
بالا