پایگاه پویای شعر کلاسیک

[mammad81]

یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد -------------------- به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
حافظ

 

[wolfskin]

دلبر به جرم دوستي از من كناره كرد .......... بيچاره مجرمي كه جداييست كيفرش

شاعر : فروغي بسطامي
منبع : غزليات

 

[یاشار]

از باده سرخ شد همه رخسار زرد من .......... جامي بنوش و خاصيت كيميا ببين

شاعر : فروغي بسطامي، غزليات



آقا مطمئني كه اين بيت براي صائب هست؟ من كه غزلياتش رو گشتم پيداش نكردم. اگر مربوط به غزل خاصي ميشه لطف مي كنيد مطلع رو براي من پي ام كنيد؟
البته بعيد نيست از صائب باشه. من اين شعر رو به اين صورت هم ديدم:
من از روييدن خس بر سر ديوار دانستم .......... كه ناكس كس نمي گردد به اين بالانشيني ها

صائب ابيات ديگري هم شبيه به اين دارد مثل :

گر مرا نيست چو خار سر ديوار گلي .......... گلم اين بس كه ز من زخم به پايي نرسد
يا :
چون زنم مژگان به يكديگر كه مژگان مرا .......... حيرت گلزار او خار سر ديوار كرد
يا :
آن كه بر خار سر ديوار حسرت مي كشيد .......... اين زمان از گلشن او گل به دامن مي برد

چندين و چند بيت ديگر هم موجود هست كه صائب از اين اصطلاح استفاده كرده. به طور كلي خيلي از شاعران اصطلاحات خاص خودشون رو دارند.
ولي اين بيت رو من حتي در ابيات منصوب به صائب هم نديدم.

والا تا جایی که یادمه مال صائب بود. نمی دونم شایدم اشتباه می کنم...

دلبر به جرم دوستي از من كناره كرد .......... بيچاره مجرمي كه جداييست كيفرش

شاعر : فروغي بسطامي
منبع : غزليات

شادی و خوشی امروز به از دوش کنم --------- بچمم دست زنم نعره و اخروش کنم

منوچهری

 

[wolfskin]

مي پوشـم چشـم، تــا نـبـيـنـم در روش .......... مي بـنـدم گوش، تــا نيــايد در گوش

پس لب به سخن به مهر خواهم زد، ليك .......... با دل چه كنم كه سوي او دارد هوش؟

شاعر : نيما يوشيج
منبع : رباعيات

 

[mammad81]

شاه شمشادقدان خسرو شيريـــــن دهنان --------------------- که به مـــژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر برمن درویــــش افکند --------------------- گفت ای چشم و چراغ همه شيرين سخنان
تا کی از سيم و زرت کيسه تهی خواهد بود ---------------------- بـــــــــنده من شو و برخور ز همه سيمتنان
حافظ

 

[یاشار]

نهان با محرمی رازی بگفتند ----------- جهانی را از آن اعلام کردند
چو کردند راز خویشتن فـاش ----------- عراقی را چرا بـدنام کردند؟

عراقی

 

[سیامک]

دوستان اینجا مشاعره هست یا پایگاهی که یه چیزی یادمون بده!

 

[یاشار]

دوستان اینجا مشاعره هست یا پایگاهی که یه چیزی یادمون بده!

هدف از ارائه این اشعار آشنایی هر چه بیشتر با شعرهای شاعران مختلفه. البته برای اینکه تاپیک نظم و انسجام بیشتری پیدا کنه از روند مشاعره ای برای این کار استفاده شد.

 

[wolfskin]

نهان با محرمی رازی بگفتند ----------- جهانی را از آن اعلام کردند
چو کردند راز خویشتن فـاش ----------- عراقی را چرا بـدنام کردند؟

عراقی

در دياري كه در او نيست كسي يار كسي .......... كاش يا رب كه نيفتد به كسي كار كسي

هــر كـس آزار مـن زار پـســنـديــد ولـــي .......... نـپـســنـديـــدد دل زار مـــن آزار كـسي

شاعر : استاد شهريار
منبع : غزليات

 

[Golzarion]

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی ........... شاگرد که بودی که چنین استادی

خوبـــی و کرم را چــه نکــو بـنـیــادی ........... ای دنیــا را ز تــــو هـــــــزار آزادی

شاعر : مولوی

منبع : رباعیات

پی نوشت : اگه اجازه بدید در این پست مطالبی راجع به این تاپیک مطرح کنم. و همین طور چند پیشنهاد برای ارتقاء بیشتر تاپیک. معمولا پستهایی که طولانی باشند کمتر خونده می شن ( یا با دقت کمتری خونده می شن) مثلا پست اول همین تاپیک. از همه دوستان در خواست می کنم حتما یکبار دیگر عنایت کنند و آن پست رو مطالعه کنند.البته شاید چون خیلی خلاصه شده یا ضعفی در بیان و توضیح مطالب بوده کمتر مورد توجه قرار گرفته . به خاطر همین از بقیه دوستانم اجازه می خوام تا مفصل تر در مورد پست اول و قوانین و نظم توافقی اینجا صحبت کنم.

1. هدف تاپیک : در پست اول چنین توافق شده : " این تاپیک برای علاقه مندان به شعرهای زیبای کلاسیک ایجاد شده
وهدف آن به وجود آوردن یک پایگاه ارزشمند برای اشعار کلاسیک زیباست ؛
نحوه کار تقریباً شبیه به سنت قدیمی مشاعره خواهد بود اما با رعایت قوانینی توافقی که در پی خواهد آمد "
و در درخواستها چنین اضافه شده : " 1-.با توجه به این که مشاعره اینترنتی بازنده ندارد بنابر این کیفیت و زیبایی اشعار است که اهمیت دارد"
_ به طور خلاصه همانطور که دوست خوبم FreedomFighter عزیز اشاره کردند هدف ما ایجاد یک پایگاه برای جمع آوری و آشنایی با اشعار زیبای کلاسیک است. " البته برای اینکه تاپیک نظم و انسجام بیشتری پیدا کنه از روند مشاعره ای برای این کار استفاده شد." و این سنت مشاعره و همین طور قوانین توافقی برای نظم و انسجام بیشتر تاپیک هست.

قبلا دوست عزیزمان wolfskin پیشنهاد جالبی مطرح کردند : " سعي كنيم علاوه بر اينكه شعري را ارسال مي كنيم اطلاعاتي را نيز به ديگران برسانيم تا سطح علمي و ادبي يكديگر را بالاتر ببريم." و برای توضیح بیشتر نحوه کار افرادی که در مورد شعر یا شاعران قصد دارند اطلاعاتی بیان کنند با تاکید بر کوتاه بودن یا قسمتی بودن مطالب عنوان کردم که :
http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=942812&postcount=72

به نظرم مطالبی هم که دوستان ( در وقت ضرورت ) به شکل پی نوشت در توضیح شعر یا معنی آوردند بسیار مناسب و به جا بود. و کمک موثری بود در جهت غنی تر شدن تاپیک.

2. روش کار : در این مورد برای حفظ بهتر نظم و انسجام بیشتر تاپیک مطالب کاملی در پست اول گنجانده شده که در خواست می کنم حتما مورد توجه قرار بگیرند.و تاکید در مورد روند مشاعره ای و ذکر نام شاعر و نادیده گرفته شدن پستهایی که بر خلاف قوانین توافقی عمل کنند و معرفی یک تاپیک خوب برای علاقه مندان به شعر نو یا کسانی که به هر دلیل تمایل ندارند طبق روش و قوانین این تاپیک عمل کنند و ...

3. درخواستها : دو مورد بسیار مهم در این قسمت گذاشته شده :
4-شایسته است در صورت رویت اشتباه دیگر دوستان چه درباره خود شعر و چه نام شاعراز طریق پی ام مطرح کنیم
5-- با ایجاد یک فضای صمیمی ضمن توجه به تذکر دیگر دوستان ( چه در پست عمومی و چه در پی ام ) و تشکر از آنها حتما از امکان ادیت استفاده کنیم و پستهای مربوطه را ویرایش نماییم.

به طور خلاصه یعنی تاکید بر تذکرات در صورت مشاهده اشتباهات احتمالی و اینکه بهتره از طریق پی ام مطرح بشه تا نظم پستها به هم نخوره.
توجه به این تذکرات و استفاده از امکان ادیت و مهمتر از همه تشکر بابت این تذکرات و ایجاد یک فضای صمیمی. ( به عنوان دلیل الان بیشتر پستهای من و دوستانم حد اقل یکبار ادیت شده اند! و من از این بابت خیلی خوشحالم چون علاوه بر اینکه شعرها با دقت خونده شدند می تونیم ادعا کنیم که شعرهای نوشته شده در این تاپیک دارای کمترین اشکالات هست و این موضوع بیانگر اعتبار کل مطالب ( شعرهای ) دوستان در این تاپیک می باشد.)

قطعا ذکر نام شاعران علاوه بر احترام به آن شاعر و آشنایی با اندیشه و طرز فکر شاعران مختلف و اعتبار مطالب در کمک به رفع اشتباهات تایپی و ... نیز بسیار موثر بوده.

4. توجه : در هنگام نوشتن شعرها اگه از رباعی استفاده می کنیم رسم مشاعره چنین بوده که حتما به شکل کامل ( هر دوبیت ) نوشته شوند. اما برای سایر غالبهای شعری ( غزل . قصیده . مثنوی . قطعه و ...) با توجه به وابستگی معنی به بیت بعد و سلیقه خودمان می توانیم از یک بیت که معنی کاملی دارد یا دو بیت یا سه بیت و... استفاده کنیم. البته شاید تشخیص رباعی برای برخی دوستان مشکل باشد و به خاطر همین این مطلب در قوانین نیامده است . جزو مستحبات است . اگه ممکن بود بهتره این مورد هم در نظر گرفته بشه. و اگر نشد باز هم مشکلی نخواهد بود.

5. هدف از پی نوشت ها ارائه مطالب برای آگاهی بیشتر و افزایش معلومات و غنی تر شدن مطالب است. که در ضمن نوشتن شعر ها بیان می شود.

دوست خوبم Pilot پیشنهاد جالبی مطرح کردند که موضوع این پی نوشت ها حتی بتواند یک بیت خاص یا شعر زیبای دیگری هم باشد. که به نظرم برای اینکه با شعر اول اشتباه نشود بهتره با شکل متفاوتی نوشته شود مثلا در Qoute نوشته بشه یا فاصله مصراعها با علامت / جدا شود و..

پیشنهاد می کنم که سایر مطالب خود را ضمن جواب به مشاعره و به شکل پی نوشت بنویسیم تا هم ترتیب حروف به هم نخورد و هم نظم پستها حفظ شود .

مثلا : http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=936140&postcount=26
یا این پست : http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=949452&postcount=89

و یا : http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=941152&postcount=62

و : http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=942812&postcount=72
شعر های فوق العاده زیبایی در پست صد _نود هشت _ صد و پنج _ صد و شش نوشته شده .

مجددا به خاطر طولانی شدن پست عذر خواهی می کنم . فکر می کنم تا این لحظه روند تاپیک واقعا خوب پیش رفته ( حتی بهتر از چیزی که انتظار داشتم) و این امر ممکن نبود مگر با تلاش همه دوستان که ضمن تبریک عید غدیر از همه تشکر می کنم.

امیدوارم همواره شاد و پیروز باشید.:happy:

 

[pilot]

یارب اندر کنف سایه آن سـرو بلند ................ گر من سوخته یک دم بنشینم چی شود

آخر ای خاتم جمشید همایون آثار ................ گر فتد عکـس تو بر نقش نگینم چه شود

حافظ

پ.ن : یکی از نقاط ضعف مشاعره اینه که اغلب شعر های کلاسیک ما به تعداد محدودی از حروف (ا - ت - د - م - ی)
ختم میشن و این جوری تعداد زیادی از اشعار زیبای ادبیات ما کمتر فرصت مطرح شدن پیدا می کنن. با نگاهی به
شعر های همین تاپیک و تاپیک های قبلی این مورد به وضوح قابل مشاهده است.
به همین خاطر ، طی صحبتی که با دوست بسیار خوبم Dong Fang Bobai عزیز داشتم ، تصمیم گرفتیم چنانچه شعری
از این دست در نظر داشتیم ، از اون شعر در پی نوشت و به شکل Qoute شده در
پست ها استفاده کنیم. این جوری هم نظم تاپیک حفظ میشه و هم خللی در روند مشاعره پیش نمیاد.

ســینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی ............... دل ز تنهایی به جــــان آمد خدا را همدمی
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت ............... صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
حافظ

 

[سیامک]

یارب اندر کنف سایه آن سـرو بلند ................ گر من سوخته یک دم بنشینم چی شود

آخر ای خاتم جمشید همایون آثار ................ گر فتد عکـس تو بر نقش نگینم چه شود

حافظ

دارنده چو ترکیب طبایع آراست ................ از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست

گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود ................ ور نیک نیامد این صور عیب کراست

خیام

 

[wolfskin]

تا ولوله ي عشق تو در گوشم شد .......... عقل و خرد و هوش فراموشم شد

تا يك ورق از عشق تـو از بـر كـردم .......... سيصد ورق از علـم فراموشم شد

شاعر : ابو سعيد ابولخير
منبع : رباعيات

 

[Golzarion]

دیگری را در کمنـــــــــد آور که ما خود بنده ایم ............ ریسمان در پای حاجت نیست دست آموز را

سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست ............ در میان این و آن فرصت شمار امــــــــروز را

شاعر : سعدی
منبع : غزلیات

...........................

پی نوشت : حالا که این شعر رو خوندیم بهتر ه یک لحظه فکر کنیم خودمون تا چه قدر فکر خود رو مشغول حال ( امروز ) می کنیم. این مضمون همواره در شعر شاعران ( در دوره های مختلف ) وجود داشته :

از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن .... فردا که نیامده اســـت فـریـاد مکن
بر نـامـده و گذشــــته بـنـیـاد مکن .... حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
خیام

سعدی در یک رباعی چنین می گوید :

آن شب که تو در کنار مایی روزست .... و آن روز که با تو می رود نوروزست
دی رفت و به انتظار فــردا منشـین .... دریاب که حاصل حیات امــروزست
رباعیات سعدی

البته مولانا در مثنوی اشاره جالی به قضا و قدر _جبر و اختیار داره که در پست های بعد مطالبی در این زمینه خواهد آمد.

 

[pilot]

آبـــــرو می رود ای ابر خــــطاپوش ببار .................. که به دیوان عمل نامه سـیاه آمده ایم

لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست .................. که در این بحر کرم غرق گناه آمده ایم

حافظ
*****************
پ.ن :

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش .................... که تا یکدم بیاســــــایم ز دنیا و شر و شورش

نظر کردن به درویشــــان منافی بزرگی نیست .................... سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش

حافظ

 

[wolfskin]

منعم مكن اي محتسب از باده كه صوفي .......... بي جام مصفا نتواند كه شود صاف

شاعر : خواجوي كرماني

منبع : غزليات

صوفي : پيرو طريقت تصوف. اين واژه از ريشه صوف (= پشم) است، اما براي آن ريشه هاي متعدد برشمرده اند.

تصوف : طريقه اي معنوي كه پيروان آن معتقدند به وسيله تصفيه باطن و تزكيه نفس انوار حقايق بر قلب شخص اشراق كند. اين طريقه در اديان هندي (برهمايي و بودايي)، يهوديت، مسيحيت، مانويت و اسلام وجود دارد. تصوف در اسلام از اواخر قرن دوم هجري ظهور كرد و به تدريج راه كمال سپرد. تصوف اسلامي ايران به دو روش تجلي كرده :

منفي : كه عبارت است از اعراض از دنيا و رياضت و ترك علايق و اختيار قناعت و پشمينه پوشي.
مثبت : كه عبارت است از سلوك و طلب و طي مراحل اخلاص و ايثار و خدمت به خلق و تربيت نفس و محبت و كسب معرفت و وصول به مقام عشق الهي.


پ.ن :
من نظرم اين هست كه دوستان سعي كنند اشعاري را ارسال كنند كه مختوم به حروفي غير از (ا - ت - د - م - ی) باشه. ضمنا اگر كمتر از اشعار زيباي حافظ و سعدي و مولوي استفاده كنيم بهتر است. چون اين اشعار را همواره در ديوان ها مي خوانيم. هدف جمع آوري شاه بيت هاست. اگر كمي در ديوان هاي شعري ديگر شاعران جستجو كنيم اشعاري مي يابيم كه واقعا بسيار زيبا هستند.

 

[Golzarion]

فتنه از چرخ و قیامت ز زمین برخیزد ............ اگر آن چشم کمان کش به کمین برخیزد

شاعر : اوحدی مراغه ای
منبع : غزلیات

پی نوشت : متاسفانه شعر مولوی در مورد جبر و اختیار را نتوانستم بیابم . اما مفهوم آن تاکید بر وجود اختیار در تمام موارد زندگی است . و می گوید حتی اتفاقاتی هم که ناخواسته بر ما تحمیل می شوند باز دلیل بر انکار اختیار نیست چرا که خودمان به واسطه جهل و عمل اشتباه جبر را بر خود تحمیل می کنیم.
دو بحث جالب که بعد از اسلام بین پیروان ادیان مختلف و اسلام اتفاق افتاد یکی همین مساله قضا و قدر الهی و اختیار انسان بود و بحث دیگر مربوط به منبع خیر و شر .. که بین پیروان آیین زرتشتی و مسلمانان مطرح شده بود. مامون در زمان امام رضا (ع) برای جلب افکار عمومی و کسب قدرت در برابر خلفای بغداد مجالس گفتگوی آزاد بین پیروان ادیان و مسلمانان به راه انداخته بود که یکی از داغ ترین مباحث مربوط به موبدان زرتشتی با مسلمانان بود . مجموع این مباحث هم توسط پیروان ادیان مختلف ثبت می شد. نوشته های یکی از این موبدان در رابطه با این مباحث که به خط پهلوی نوشته بود ( دلیل نوشته شدن این کتاب به خط پهلوی این بود که در آن زمان افرادی که با این خط آشنا بودند بسیار کم بودند و قصدش این بود تا این کتاب و نوشته ها بعد ها توسط مسلمانان از بین نرود) توسط صادق هدایت در یکی از موزه های آلمان رویت شد و صادق هدایت با همکاری مجتبی مینوی این کتاب را از پهلوی به فارسی ترجمه کردند. نام کتاب به پهلوی " شکند گمانیک ویچار " می باشد که به" گزارش گمان شکنی" یا رفع شبه ترجمه شده است.

 

[یاشار]

در نیابد حال پُخته هیچ خام ----------------- پس سخن کوتاه باید والسلام

مولوی

پ.ن: دوستان این بیت مشکوک به تکراری بودن هست. واقعاً تکراریه یا نه؟ (الآن چیز دیگه ای به ذهنم نرسید و گرنه این بیت رو نمی گفتم)

راستی، تو پست اول چیزی در مورد ابیات تکراری (عمدی یا سهوی) نوشته نشده. تکلیف این گونه موارد چیه؟

 

[wolfskin]

من طبيبا ز تو بر خويش خبر دارترم .......... كه مرا سوز فراق است و تو گويي كه تب است

شاعر : وصال شيرازي

در نیابد حال پُخته هیچ خام ----------------- پس سخن کوتاه باید والسلام

مولوی

پ.ن: دوستان این بیت مشکوک به تکراری بودن هست. واقعاً تکراریه یا نه؟ (الآن چیز دیگه ای به ذهنم نرسید و گرنه این بیت رو نمی گفتم)

راستی، تو پست اول چیزی در مورد ابیات تکراری (عمدی یا سهوی) نوشته نشده. تکلیف این گونه موارد چیه؟

تا اونجايي كه من يادمه تا الان چنين شعري ارسال نشده بود.

در مورد نكته ي دوم هم كه اشاره كرديد من فكر مي كنم عمدي بودنش از بچه ها بعيد باشه سر بزنه. ولي سهوي بودنش رو ميشه از طريق پي ام به شخص بگيم تا اديت كنه.

 

[Golzarion]

تا شیر بدم شکار من بود پلنگ ............ پیروز شدم به هرچه کردم آهنگ

تا عشق ترا به بر درآوردم تنگ ............ از بیشه برون کرد مرا روبه لنـــگ

شاعر : ابو سعید ابوالخیر
منبع : رباعیات

یا شار جان آی دی جدید مبارک :happy: همونطور که wolfskin عزیز هم اشاره کردن شعری که نوشتید در این تاپیک تکراری نبود . برای آشنایی با اشعار زیبای بیشتر قطعا نباید از شعرهای تکراری استفاده کنیم. البته این مورد همیشه توسط دوستان رعایت شده و تا به حال در این تاپیک شعر تکراری نداریم.

موفق باشید.

ادیت : البته پست دوم هم ادیت شد.