برگزیده های پرشین تولز

پوچي

noshin

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 فوریه 2004
نوشته‌ها
8
لایک‌ها
1
به نقل از miladkdz :
نوشين جان اين جور كه شما نوشتي بله! همه چي پوچ و بي معنيه
ولي زندگي اينه! روزمون كردن زندگي كنيم...

بله زندگي را بايد ادامه داد و هر كس به روش خودش عمرشو سپري ميكنه فقط يه چيزي كه من از اينجا ياد گرفتم اينه كه ادم نبايد هميشه دنياي تاريك خودشو به تصوير بكشه مخصوصا تو جمعي كه همه ي جونهاش پر از نشاط و شادي زندگي هستن به جاي نوشتن دردهاش ميتونه از شادي ديگران لذت ببره بعضي وقتا وقتي ادم خودش نميتونه بخنده ديدن شادي و لبخند ديگران خيلي لذت بخشه
 

noshin

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
14 فوریه 2004
نوشته‌ها
8
لایک‌ها
1
به نقل از iranvig :
اين ازون بحثاث كه نه سرش معلوومه نه تهش.

اره تازه داره به عنوانش نزديك ميشه
 

thomson762

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2003
نوشته‌ها
2,082
لایک‌ها
11
به نقل از Kako :
ميدانم ! چرا جوش مياري ! ميدونم !
واقعيت اينه كه شما بي خود اسم خودتو گذاشتي بوف بصير ! باس يه اسم با مسما تر ميزاشتي ! :)
در ضمن كسي كه از اون توهم ها به ماده روي بياره .......از گيج هم گيج تره ! من ماده گرا نيستم . فقط از پا گذاشتن جايي كه شل بنظر مياد بر حذرم . بخاطر همين با دين هايي كه بوي تقدس توهم زده ميدن آبم تو يه جوق نميره !( :) ) . برا همين ممكنه كسي مثل شما با خوندن متنم فكر كنه ماترياليست هستم ! من به همه چيز 2 ( يا چند گزينه اي ) نگاه نميكنم ! اگر اين نبود پس اون ......

من هنوزم سر همون دو راهيه ام ! فكر كنم مدتها هم باشم . مهم اين نيست كه كدوم ور ميري ...مهم اينه كه خوب بگردي و راه خودتو پيدا كني . بقول داش پرويز : به تعداد آدماي دنيا ( در حديثي از حضرت محمد اين تعداد به تعداد مخلوقات (!!!!!) گفته شده !‌يعني جماد و نبات و ....) راه هست........لزوما همشون به خدا ختم نميشه....به جايي كه آرزوي هر آدميه ختم ميشه . اگر بگردي پيداش ميكني .
در ضمن من به چيزي بنام الهيون اعتقادي ندارم ! :)
شما گويا داريد ! برا همين هم بهتره بريد يه اسم با مسما تر پيدا كنيد برا خودتون !

ياسر چرا انقدر مي نويسي :D
بايد زنگ بزن ام بهت و هدايت ات كنم :lol: عزيز دل برادر

اين حرف هارو از كجات در مي آريي :D
 

Kako

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
9
سن
44
به نقل از tsotodeh :
ياسر چرا انقدر مي نويسي :D
بايد زنگ بزن ام بهت و هدايت ات كنم :lol: عزيز دل برادر

اين حرف هارو از كجات در مي آريي :D
بقول بعضي ها ما اصلاح ناپذيريم !
 

iranvig

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 می 2003
نوشته‌ها
433
لایک‌ها
6
سن
55
به نقل از noshin :
بله زندگي را بايد ادامه داد و هر كس به روش خودش عمرشو سپري ميكنه فقط يه چيزي كه من از اينجا ياد گرفتم اينه كه ادم نبايد هميشه دنياي تاريك خودشو به تصوير بكشه مخصوصا تو جمعي كه همه ي جونهاش پر از نشاط و شادي زندگي هستن به جاي نوشتن دردهاش ميتونه از شادي ديگران لذت ببره بعضي وقتا وقتي ادم خودش نميتونه بخنده ديدن شادي و لبخند ديگران خيلي لذت بخشه
به به نوشين خانوم . ككو ايندفه اگه سيبيل ميبيل چرب كني ، سيبيلاتو دود ميدم. :p
 

boofbasir

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 می 2004
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
به نقل از noshin :
بله زندگي را بايد ادامه داد و هر كس به روش خودش عمرشو سپري ميكنه فقط يه چيزي كه من از اينجا ياد گرفتم اينه كه ادم نبايد هميشه دنياي تاريك خودشو به تصوير بكشه مخصوصا تو جمعي كه همه ي جونهاش پر از نشاط و شادي زندگي هستن به جاي نوشتن دردهاش ميتونه از شادي ديگران لذت ببره بعضي وقتا وقتي ادم خودش نميتونه بخنده ديدن شادي و لبخند ديگران خيلي لذت بخشه
دنيا فقط براي تو تاريك نيست.براي همه است.آسمان همه جا سياه است .منتها بعضي ها دلشان به بازي هاي مسخره ي اين دنياي تاريك خوش است . ودليل اين خوشي ناداني است. اگر كسي از اين ناداني خلاص شود ،گرفتار پوچي مي شود.
حال آيا تلاش براي آگاه ساختن ديگران مذموم است؟؟؟ نمي دانم.نمي دانم.نمي دانم.....
 

thomson762

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2003
نوشته‌ها
2,082
لایک‌ها
11
:blink: :blink:
همين جوري
 

Sabzine

Registered User
تاریخ عضویت
11 نوامبر 2003
نوشته‌ها
137
لایک‌ها
142
محل سکونت
تهران
به نقل از noshin :
بعضي وقتا وقتي ادم خودش نميتونه بخنده ديدن شادي و لبخند ديگران خيلي لذت بخشه ...

كاملا موافقم , دقيقا همون چيزيه كه بارها گفتم و ميگم ...
يه ضرب الامثلي هست كه فكر كنم تا عمر دارم يادم نره ! :
×) چون وا نميكني گره اي , خود گره مشو !
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نيست ...
:) :rolleyes:
---------------------------------------
البته همينجا مخالفتم رو با خيلي چيزايي كه دوستان در مورد دنيا و پوچي نوشتن هم اعلام ميكنم !
انشالله اگه فرصت داشتم و توفيق بود , ميام و ميگم كدومها منظورمه !

×) : تا كي چو غنچه در قفس پرده زيستن ؟!
در يك اتاق كوچك و دم كرده زيستن
امروز روز پنجره هاي گشوده است
روز شكفته بودن و بي پرده زيستن
دنيا همين تراكم درهاي بسته نيست !!!
بايد سلام كرد به گسترده زيستن
زنجيرها گسستني اند , اي جهان زجر
بردار دست , از سر اين برده زيستن !

------------------------------------------------
در ضمن ستوده جان عزيز :)
جدا از احترامي كه برات قائلم و جدا از رفاقت ( اميدوارم كه اصلا ناراحت نشي )
چون چندين بار تو پستهاي مختلفت ديدم بحث پسر و دختر بودن رو مطرح كردي ,
اينو جسارتا عرض ميكنم :
×) چرا انقدر بايد جنسيت مون رو مدام به رخ همديگه بكشيم ؟
چه اهميتي داره ؟؟؟ , چه تفاوتي باهم داريم ؟ جنسيت ؟ , نميخوام منكر بعضي تفاوتها بشم ها , نه !
ولي به نظر من اين طرز ديد خيلي اشتباهه كه : دخترا فلان جورن و پسرا بيصار جور و
در نتيجه ايكس مساوي ايگرگ نيست يا هست و ..... !!!!!!
يه حديثي داره حضرت علي ( اگه اشتباه نكنم , ايشون فرمودن )
كه به شكلي ضرب الامثل هم شده :
×) نبين كي ميگه , ببين چي ميگه !
شما ببين حرف طرف مقابل درسته يا نه , البته اينكه اون كسي كه
اينو گفته كيه و چقدر به حرفاش عمل ميكنه يه بحث ديگه اس .
( مثلا اگه شارون در مورد حقوق بشر سخنراني كنه به نظر من خيلي مسخره اس ,
اما دليل نميشه كه حرفش غلط باشه ! )
به نظر من اگه روي " چرايي " مسائل اطرافمون بيشتر فكر و بحث كنيم ,
ميتونه خيلي مفيد تر باشه ...
بازهم ازت معذرت ميخوام ;) ...
به قول خودت و خيلي ها : يا حق !
 

Kako

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
9
سن
44
من هم با اون پست نوشين كه اون حرف درست رو زده بود موافقم . البته اين دليل نميشه كه حرفمو نزنم ولي موافقم خيلي نباس ديگران رو تحريك به سياه ديدن كرد. چون اينجوري تعداد احمقها كمتر و تعدادي احمق به ظاهر سياه بين وارد اين جمع ميشه و به ضرر همه است ! بهتره مسائلي رو كه نميدونيم ندونيم چون اگر بنا باشه بدونيم ميدونيم و وقتي نميدونيم يعني نميخوايم يا نميتونيم بدونيم !‌
با حرفهاي سبزينه زياد موافق نيستم ! :blush:
اينجا تاپيك پوچيه عزيز ! بزار اين يه جا مال ما باشه !
"همه سبزينه و تاپيك هاي ديگر از آن تو !‌ بي خيال عزيز ! بزار اينجا سياه بمونه ! "
"تلخي با قند شيرين نميشه !‌ " ( اكبر عبدي - مادر )
"سياهي و كثيفي هيچوقت پاك نميشه و فقط از جايي ( مثلا از روي تلويزيون ) به جاي ديگه ( مثلا بروي دستمال ) منتقل ميشه ! " ( از خودم ! :D )
واقع بيني سخت ترين و بد نام ترين كار دنياست ! ( اينم از خودم !‌ )‌
و با عينك سبز همه جا رو ديدن راحت ترين اونهاست !
شرمنده ام ولي نظرمو باس بگم . در ضمن كار شمارم رد نميكنم . ديدي كه مجلتونو ميخونم ولي وقتي ميخونم ميدونم چي دارم ميخونم !!!
يا ؟
 

Sabzine

Registered User
تاریخ عضویت
11 نوامبر 2003
نوشته‌ها
137
لایک‌ها
142
محل سکونت
تهران
به نقل از Kako :
1) اينجا تاپيك پوچيه عزيز ! بزار اين يه جا مال ما باشه !!!
2) "همه سبزينه و تاپيك هاي ديگر از آن تو !‌ بي خيال عزيز ! بزار اينجا سياه بمونه ! "
3) "سياهي و كثيفي هيچوقت پاك نميشه ...

ياسر جان من يكي كه كشته مرده ي اين نظراتتم !!!
تو اون يه تيكه ي اولش هم ( كه در مورد دونستن و ندوستن ما و ..... گفتي )
يه جورايي ميشد "عرفان نظري _ شهود عملي" رو الاحساس كرد ! :blink: :lol:
---------------------------
" هر كجا هستي باش .... آسمان مال شماس ... پنجره , فكر , هوا , سرمايه دات كام ! , سبزينه ,
ياهو دات نت ! , پرشين دات او آر جي ! , مال شماست , چه اهميت دارد گاه اگر ميرويد پستهاي سبزك ؟!
( اينم از خودم بود ! نه سهراب عزيز )
من بحثام رو با شما بزرگوار چندين باره كردم دوباره تكرار نميكنم ( فكر كنم قيافه ام هم برات تكراري شده ! )
استفاده از " هيچ " و قرار دادنش كنار " وقت " و اينجوري ( هيچوقت گفتن با قاطعيت و ) همه گير كردنش به نظر حقير درست نيست !
( جسارتا توصيه ي حقير صغير سراپا (!) , اينه كه از ضميرها و صفات مبهم ( همه , هيچ , هرگز , هميشه و ...)
زياد استفاده نفرمايين , چون يه اپسيلن اينجوري نشه نظريه ات نقض شده و رفته به ديار باقي ! خدايش رحمت كناد !)
سياهي ها هم پاك ميشن ! ( اگه همه بخوايم و اگه هايي ازين دست و .... ! )
در ضمن براي بار سيصدم ميگم ( آيا من وكيلم ؟!!!! ) من هيچ موقع نگفتم واقعيت بين نباشيم ( من كي اينو گفتم خودم يادم نيس ؟! ) و
مشكلات و اشتباهات رو انعكاس نديم ! نه ! من با همه چيز رو پوچ نشون دادن و هميشه آيه ياس خوندن و مدام منفي بافي مخالفم !
تازه اونم در مواقعي ! ( اون دفعه تو ميدون وليعصر خاطر مبارك هست كه در مورد بار منفي و لزومش و ... چي عرض كردم ؟ )
( ياسر جان فكر كنم زيادي دارم تكراري حرف ميزنم ! نه ؟ )
تازه اينكه چيزي نيست منم سايت شما رو ميخونم ! سرمايه دات كام ! بشتابيد به سويش ! خيلي هم خوبه !!! :happy:
( موشك جواب موشك ! :D )
, ولي در عين حال منم ميدونم دارم چي ميخونم ! :lol:
ياسر جان من نظرم رو به كسي تحميل نكردم و نميكنم :eek: , اگه
ضيافت و محفل انس تون خصوصيه و حس و حالتون رو به هم ريختم , چشم , بگين سريعا پستم رو پاك ميكنم .
زوركي كه نيس ! تو اين مورد هم , زور نتيجه ي معكوس داره ! ( هر چند كه زورم هم به كسي نميرسه ! )
قربانت :)
 

fotocopy

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
9 جولای 2003
نوشته‌ها
2,888
لایک‌ها
42
محل سکونت
چاکر آق محسن
 

Kako

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
9
سن
44
منم مخلصم . فقط برا اينكه مجبور بشي دوباره پست بزني و بعد از چندي روي ماهتو دوباره ببينيم اينجور نوشتم ! :happy:
يكم رذيلانه بود !
در ضمن سياهي پاك نميشه چون هيچوقت همه اي وجود ندارد كه بخواهد يا نخواهد ! حتي امام هم آخرش شد 99.8 تو اون شرايط كه بهتره نگم چي بوده و ... !

شمام اگر سبزكي من زردكم ! :p

بهم ريختم چيه ! جمع كن اين بحر مشوشو محسن ! تعارف نداريم كه ! بهم ريختم بهم ريختم ميخواين پاك كنم ؟ ....اه اه ! بسه ديگه ! چقدر تعارف ! حالمون بهم خورد ! (‌شرمنده ميدونم جاي كس ديگه اي داري محاكمه ميشي ولي لطفا چيزي نگو !‌ ) تعارف نكنيد و فقط نظرتونو بگين !‌ مثل من و محسن ! الي الابد هم بگين من قبول نميكنم كه ميشه خوب ديد اين زندگي رو ! چون نيست ! ماهيتش بده ! و توش رفتن بمعني چشم رو بستن ( و تا حدي با عينك سبز به همه چيز نگاه كردنه ) . خوب خيلي ها اينو ترجيح ميدن مثل شما !‌( ياد حرفاي مجري هاي تلويزيون مي افته آدم وقتي ميخونه بعضي مطالبو . حالا ديگه مته به خشخاش نميزارم و quote نميكنم مطلب سايتتونو !‌يه خانوم نوشته بود !‌ بنظر من ممكنه در يك لحظاتي (!)(!) مثلا .....(ولش اصلا) آدم اينقد دلخوش باشه كه يه همچين چيزايي بنويسه ولي اصلا قابل درك نيست ! همونطور كه همه ميدونيم معمولا از يك خانم بر مياد اينجور نوشتن ! .....(اون مقاله هه رو ميگم )‌ ! ولي جاي شكرش اينجاست كه مثل خيلي ها تحميل نميكني حرفت رو ! هدر و فوتر نميزنيد به پستاتون !‌ امضاتون تابلو تبليغ سايت خودتونه نه يه جاهاي بي سر وته و تبليغ افراد ... !‌
منظورم اين بود اينجا جو بحث سياهه شما مياي پست ميزني ممكنه يه وخ سياه شي بري بيرون اينم بحال سايتتون كه دوست ندارم براش اتفاقي بيافته خوب نيست . شما كه مياي سياهياي اينجا هم يكم فقط جابجا ميشن ! ميدوني كه سياه چقدر سياهه و سبزي فقط يه لايه است ! ( سوء برداشت نشه كه منظورم اون نيست اينه :‌‌ ؟ !‌ )
سبزي ها از آن تو باد ....بگذار ما غوطه بخوريم در منجلاب سياهي ها !‌
اگر واقعيت اينست بگذار هر يك براه خود برويم و همديگر را رنگي (تر) نكنيم

اينم يه تيكه شعر :
خوش به حالت سهراب
زير خرواري خاك
آب را گل نكني !
 

boofbasir

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 می 2004
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
کاکوي عزيز! من طعم پوچي را خوب مي دانم اما نا اميد نيستم. از شما و همه نيهيليست هاي مثل خودم مي پرسم آيا مطمئن هستيد که هيچ نوري در جهان وجود ندارد؟اگر يک هپسيلن هم احتمال بدهيد که چنين نوري وجود دارد،آن يک ذره احتمال باعث اميدواري و حرکت است. فريدون مشيري چه خوب گفته است!

گفته است:

در پشت چار چرخه ي فرسوده اي کسي

خطی نوشته بود:

"من گشته ام نبود. تو ديگر نگرد.نيست!"

.اين آيه ملال در من هزار مرتبه تکرار گشت وگشت.

چشمم براي اين همه سرگشتگي گريست.

چون دوست در برابر خود مي نشاندمش.

تا عرصه ي بگو و مگو مي کشاندمش.

-در جستجوي آب حياتي؟در بيکران اين ظلمت آيا ؟

در آرزوي رحم؟ عدالت؟

دنبال عشق؟دوست؟

ما نيز گشته ايم

"و آن شيخ با چراغ همي گشت"

آيا تو نيز-چون او- انسانت آرزوست؟

گر خسته اي بمان و اگر خواستي بدان:

ما را تمام لذت هستي به جستجوست.

پويندگي تمامي معناي زندگي است.

هرگز نگرد ((نيست))

سزاوار مرد نيست...
 

Kako

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
9
سن
44
شما هايزنبرگ رو نميشناسي ؟ اصل اصله !!!
مل اصل بقاي ماده و انرژي !‌ :
اصل عدم قطعيت !
من به نسبي بودن همه چيز معتقدم . و جز يك مورد نميشناسم كه ممكن است بخواهم اين مطلقيت را برايش قائل باشم .
يكي از دلايلي كه شعر را كنار گذاشتم همين است كه آدم رو بيشتر به ته موهاي خرگوش ( دنياي سوفي رو خوندي ديگه ؟ ) فرو ميبره !
چاكر سيبيل !
 

thomson762

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2003
نوشته‌ها
2,082
لایک‌ها
11
به داش محسن گل
كه به شكلي ضرب الامثل هم شده :
×) نبين كي ميگه , ببين چي ميگه !
شما ببين حرف طرف مقابل درسته يا نه , البته اينكه اون كسي كه
اينو گفته كيه و چقدر به حرفاش عمل ميكنه يه بحث ديگه اس .
آقا قربونه دهنت برام
يه نگاه به مطالب اين جور دختر ها تو نت بندازين دقيقا" واضح است.
من نمي گم دخترها چيزي حاليشون نيست يا از مرد ها كمتر مي فهمن چون بعضي از خانم ها خيلي بيشتر حاليشون ميشه.
من مشگل ام رو حرف هاي هست كه اينا الكي ميزنن يا حداقل اصلا" ارزش نداره.
:x
 

boofbasir

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 می 2004
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
كاكوي عزيز! هايزنبرگ را مي شناسم اما اصل اصل نيست!اصل بقاي ماده و انرژي قبلا اصل بقاي ماده بود.انيشتين يك اصل را شكست ويك اصل ديگر جايگزين كرد.در ضمن همان يك مورد مطلق كه گفتي ممكن است همه جا را پر از نور كند.من نيز كم كم دارم معتقد مي شوم كه يك و تنها يك وجود مطلق مي تواند در جهان وجود داشته باشد. بقيه اش همه سايه است.همه نيستي است.و اما شعر...شعر داريم تاشعر.برخي شعرها نه تنها شپش را به ته موها نمي برند بلكه او را به از روي خرگوش به پايين پرتاب مي كنند.دعوايي كه بين فلسفه و شعر راه انداخته اند يك دعواي الكي است. شعر مي تواند فلسفي باشد.
 

Kako

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
9
سن
44
فكر كنم تا حدي گرفتم كجا ها سير ميكني ! البت خيلي جاي حوبي هم هست ولي.......... تو مايه هاي افلاطونه نه ؟‌
اين حرفا رو نه ميشه ثابت كرد و نه ميشه رد كرد ! من معتقدم شايد ( تكرار ميكنم فقط شايد !‌) به شناخت راه هر كس كمك كنه اين تشريك افكار و اعتقادات . و اگر كسي نور زندگيشو پيدا كرده باشه نيازي نيست اينجا پست بزنه . من هم به اينكه اون نور اگر باشه همه جا سايه است ولي از باوركردن و وهم بودنش بيشتر در هراسم تا اينكه باشه و من فكر كنم نيست ! نه كه نباشه ها ! ( من اعتقاد به وجودش دارم ) اونجوري كه ديگران ميگن نباشه .
اونجور كه ادعا ميكنن نباشه !‌
من توانايي رد مطلق بودن براي خدا رو ندارم ! ولي معتقدم همه چيز غير از او ( اين همه ديگه همه است ها ! ) نسبي است ! و ما هم . چيز ديگه اينه كه موجود محدود نميتونه بهيچ وجه دركي از مطلق داشته باشه ! ما همه چيزي رو بعنوان خدا ميپرستيم كه در ذهنمونه . ما اگر ادعاي پرستش چيزي رو داريم اون چيز ساخته و پرداخته خود ماست ! ساخته و پرداخته پيش فرضهاي ما كه شايد از خرافات بر اومده شايد از كودكي شايد از احساسات و .....
چيزي بعنوان تقليد قبول ندارم ! چيزي بعنوان قران مطلق ،‌ ملاي مطلق ، ولايت مطلق ، زندگي تضمين شده بسوي بهشت ، وجود بهشت يكسان براي همه ، وجود جهنم ، وجود شيطان ، ....قبول ندارم !!
چيزي بعنوان قيامت را ميتوانم قبول كنم ولي تصوراتي كه ازش هست را نميتوانم بپذيرم !
حالا پا را فراتر ميگذارم ! : من چيزي بعنوان زندگي اجتماعي قبول ندارم ! ( :)‌‌ ) و حد اكثر سعيم را در جدائي از آن ميكنم ! (‌:) ) ميدانم از ديدگاه شما من يك افراطي ام ولي بهم ثابت شده كه جور ديگري نميتوانم باشم و بنا براين معتقدم در راه خودم بسر ميبرم و خطا نيستم ! درباره مسائل جنسي عقايد خاصي دارم كه متاسفانه بهيچ وجه با آنچه در اسلام معرفي ميشود خوانا نيست ! ....................................
خوبه داداش بصير ؟ درباره شعر معتقدم براي ذهن فساد آوره و براي همين تركش كردم . ( دفاتر شعرم از 3 ميگذرند ولي كنارش گذاشتم ! ) اگر قبول نداريد فساد آوره سري به دانشكده ادبيات دانشگاه تهران بزنيد . من اغراق نميكنم ولي قيصر امين پور و كد كني رو ديدين ؟ ببينيد . مفيده ! :)
 

faridbahal

Registered User
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
1,543
لایک‌ها
15
محل سکونت
تهران بــــــــــــزرگ
من توانايي رد مطلق بودن براي خدا رو ندارم
ميتونم كمكت كنم كه اي توانايي رو پيدا كني رد كردنش ادمو رو پاي خودش وايميستونه
هميشه كساني كه به مزخرف بودن اديان پي ميبرن اين ترس هنوز توشون وجود داره كه خدا هست اما اون خدايي كه تو ذهنشونه همون خدا با همون صفات و مشخصاتيه كه اديان گفتند پس تقريبا يه تناقض به وجود مياد كه همه ي اينها به نظر من ناشي از ترسه براي رد اين ترس بايد افق ديد رو گسترش داد و از فاصله ي بسيار بالا و بدون غرض به قضيه نگاه كرد در اين صورت منطق به راحتي حكم ميكنه كه خدا نيست
 

boofbasir

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 می 2004
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
كاكوي عزيز! من هم تقريبا فهميدم شما كجا ها سير مي كني. ورطه اي كه ما ها در آن افتاده ايم هيچ چاره ديگري نمي تواند داشته باشد مگر اتصال به يك منبع متا فيزيكي. اين كه ديد شما نسبت به جهان چقدر با ديد ملا ها فرق مي كند مهم نيست.آن چه مهم است اين است كه ما به سايه بودن و هيچ بودن خودمان پي ببريم و سپس فريادمان را با نهايت توان به سوي آن منبع متا فيزيكي(كه قرار داد مي كنيم نامش را خدا بگذاريم) بلند كنيم:"اي خدايي كه نمي دانم هستي يا نه!اگر هستي به سر گشتگي من رحم كن و نجاتم بده" . و اما شعر!اگر شاعران بد بودند،شعر بد نيست.اگر خدا پرستان بد بودند خدا بد نيست. من در پي آن هستم كه خود به كنه هر چيز پي ببرم. و اما انسان! انسان نياز هايي دارد. شما نيز مانند من و بسياري ديگر بر عليه نياز هاتان شوريده ايد. كم غذا خوردن، كم خوابيدن، گوِشه گيري و دوري از اجتماع از مصاديق آن هاست. اما هيچ گاه فراموش نكنيد كه اينجا دنياست و انسان انسان است.انسانِ مادي بايد بخورد، بخوابد و روابط اجتماعي داشته باشد. ;)
 

Kako

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
9
سن
44
به نقل از boofbasir :
كاكوي عزيز! من هم تقريبا فهميدم شما كجا ها سير مي كني. ورطه اي كه ما ها در آن افتاده ايم هيچ چاره ديگري نمي تواند داشته باشد مگر اتصال به يك منبع متا فيزيكي. اين كه ديد شما نسبت به جهان چقدر با ديد ملا ها فرق مي كند مهم نيست.آن چه مهم است اين است كه ما به سايه بودن و هيچ بودن خودمان پي ببريم و سپس فريادمان را با نهايت توان به سوي آن منبع متا فيزيكي(كه قرار داد مي كنيم نامش را خدا بگذاريم) بلند كنيم:"اي خدايي كه نمي دانم هستي يا نه!اگر هستي به سر گشتگي من رحم كن و نجاتم بده" . و اما شعر!اگر شاعران بد بودند،شعر بد نيست.اگر خدا پرستان بد بودند خدا بد نيست. من در پي آن هستم كه خود به كنه هر چيز پي ببرم. و اما انسان! انسان نياز هايي دارد. شما نيز مانند من و بسياري ديگر بر عليه نياز هاتان شوريده ايد. كم غذا خوردن، كم خوابيدن، گوِشه گيري و دوري از اجتماع از مصاديق آن هاست. اما هيچ گاه فراموش نكنيد كه اينجا دنياست و انسان انسان است.انسانِ مادي بايد بخورد، بخوابد و روابط اجتماعي داشته باشد. ;)
اعتراف ميكنم تا حدي درست ميگي .
حرفاتم بيشتر از فريد بدلم نشست . واقعيت من بوجود خدا مطمئنم !‌ اينقدا ملحد نيستم ! ;)
با اينحال حرفات تا حدي بوي متافيزيكي ميده. و اين از سرگشتگي بدوره . من مطوئن نيستم ولي شايد درستش همين سرگشته بودن(تا آخر خط)ه . و كسي كه موقع گم شدن در تاريكي دستش رو به هر چيزي ( حتي اگر ندونه كه دست ياوره يا دم تمساح!) ميگيره خوب ......به خودش دروغ ميگه! منظورم شما كه نيستي ولي گويا شما هم انتخابتو كردي و فقط بهش اعتراف نميكني !
راه هر كس مخصوص خودشه عزيز بصير ! لزومي نداره همه از متا فيزيك خير ببينن !
شما داري جهت گيري ميكني و به خواننده ات جهت ميدي !‌
اين خوب نيست ! :eek:
 
بالا