ما ها خيلي خوشمان مي آيد كه در يك فضاي معلق زندگي كنيم.(من خودم هم از سر گشتگي :wacko: و آوارگي خوشم مي آيد!!!
) ترسمان از اين است كه اگر به چيزي معتقد شويم،آن چيز محدودمان كند. ولي اگر آن ((چيز)) يك وجود بي نهايت باشد، نه تنها ما را محدود نمي كند بلكه وجودمان را گسترش مي دهد. بعد از مدتي مي فهميم كه آن بي نهايت را خوب نشناخته ايم بعد دوباره سرگشته مي شويم . اما اين بار اين سرگشته گي هدفمند است. و البته كه هدفمند بودن به معني محدود بودن نيست.
اگر كسي بپرسد هدفت از زندگي چيست؟ مي گويم هدفم اين است كه هدفم را در زندگي پيدا كنم. بعد با تمام قوا به سويش خواهم دويد. شايد آن قدر بدوم كه در ميانه كار از پا در بيايم. شايد هم رفته رفته از يك منبع بيروني شتاب بگيرم تا سرعتم بي نهايت شود و ديگر چيزي از من باقي نماند. من دويدن را دوست دارم.من دويدن بي هدف را دوست ندارم. من هدف را دوست دارم.... :wacko: