من از ازدواج خیلی خوشم میاد مخصوصا اون رسم و رسوماش
باید به ننه جون بسپاری که یه زن برات بسونه ,ننه جون هم می گرده تو در و همسایه و فامیل و یه دختر آفتاب مهتاب ندیده پیدا می کنه.
قرار خواستگاری گذاشته می شه
می رید سلمونی موهاتونو کوتاه می کنید, کت و شلواره جوانی های آقاجون را می پوشید با یه دسته گل و جعبه شیری ( ترجیحا زبون باشه ) به همراه ایل و تبارتون می رید خونه عروس خانوم
زنگ می زنید, صاحب خونه با ایل و تبارشون (غیر از عروس خانوم ) میان دم در و شروع می کنند همدیگر را ماچیدن و هی سلام و احوال پرسی کردن .
می رید داخل و بابای دختره می پرسه خوب حالا این شازدتون چیکاره هست و بقیه را با لبخند نگاه می کنه و یه خنده زورکی هم می کنه, بقیه حضار هم الکی می خندن.
در حالی که شما سرتان پایین هست نن جون می گه که تو مغازه کفاشی آقاش کار می کنه
بابای عروس با لبحند تصنعیش می گه : باریکلا شازدتون یه پارچه آقاس, ببینم بابا جون خونه هم داری؟
قبل از اینکه شما سرتونو بیارید بالا جواب بدید نن جون می گه بچم قراره دست عروسش بگیره ببره اتاق ته حیاط زندگی کنه
بابای عروس می گه بچتون زبون نداره بزارید خودش حرف بزنه , بعد یه خنده الکی می کنه و بقیه هم می خندن.
بعد عروس خانوم با سینی چایی وارد می شه , اول می ره سراغ باباش , باباش یه چایی ور می داره و با چش و ابرو اشاره می کنه که جلوی مهمون ها بگیر و یه خنده احمقانه هم تحویل مهمون ها می ده, عروس هم به ترتیب درجه از بزرگ به کوچک چایی را به مهمون ها می ده تا می رسه به شما.
شما یه ذره کله را میارید بالا لازم به ذکر هست که توی کل مراسم حواستگاری کله شما در حالت شرمندگی پایین بوده
خلاصه کله را میارید بالا یه نظر عروس را بر انداز می کنید , عروس هم یه چادر سفید پوشیده و سینی را جلوی شما گرفته و متظره که شما چایتونو ور دارید
شما مات و مبهوت جمال عروس خانوم شدید که عروس خانوم با ناز می گه : ده ور دارین دیگه خسته شدم
شما می گید چشب و سریع چایی را ور می دارید ولی چون سریع ور داشتین یه مقدار از چایی می ریزه رو دستتون و دستتون می سوزه و باعث می شه که بقیه چایی هم بریزید رو شلوارتون و بپرید هوا که کلتون بخوره به سینی چایی ها و کله استکان ها و چایی ها بریزه کف اتاق
بابای عروس بلند می شه داد می زنه آهای الاغ چرا هول کردی؟ تر زدی به کف اتاق
اول شما فکر می کنید که به عروس خانوم داره فحش می ده ولی بعد می فهمید که به شما داره می گه
به صورت نا مفهوم و زیر لبی طوری که به سختی می شه فهمید شما میگید ببخشید چایش داغ بود.
//بقیه مراسم خواستگاری را بعدا میگم