رسیدن به ارامش روحی روانی میتونه برای هر کسی تفاوت داشته باشه.
مهمترین چیز اینه که باید دونست روح و روان انسان در ابتدا دارای ارامش هست و اگه حالا ارامشی وجود نداره باید دید چی ارامش روح رو مختل کرده.
برای داشتن ارامش 3تا مورد لازمه.
1نداشتن مشکل یا دید درست نسبت به مشکلات
2-تغذیه روحی و روانی
3-دلیل برای زندگی و ادامه زندگی
1-برای مورد اول یا اینکه نباید مشکلی داشت( مثل مشکل مالی ،بیماری جسمی و روحی، و ...) یا اینکه دید درستی نسبت به مشکلات داشته باشی که مشکلات رو یا حل کنی و یااگر قابل حل نباشن بدرستی بتونی مدیریت کنی و باهاشون کنار بیای که در غیر این صورت هست که مشکلات باعث از بین رفتن ارامش میشه. به طور مثال میشه خیلیهارو مثال زد در شرایط وخیم مالی زندگی میکنین ولی چون با شرایطشون کنار اومدن و میبینی خیلی هم ارامش دارن و اصلا فراموش میکنن وضعیتشون رو.
2-برای مورد دوم این تغذیه، استفاده از انرژی طبیعت گرفته تا وجود داشتن انسانهایی که به انسان انرژی مثبت بدن یا وجود یک نفر که نیازهای عاطفی و جن*سی مارو براورده کنه و مواردی دیگه باید وجود داشته تا روح انسان بتونه با گرفتن این انرژیها هم سرشار از ارامش باشه و هم از زندگی لذت ببره.
3-مورد سوم هم میتونه به قول خیلی از دوستان اینجا اعتقادت باشه یا خوندن کلماتی از یک کتاب فقط که باور دارن یا هرنوع دلیل دیگه که انسان باید در خودش پیدا کنه که چرا باید رو به جلو حرکت کنه و زندگی رو ادامه.
برای این مورد یکطرفه دیدن بعضی دوستان که مثلا میگن اعتقاد به خدا و خوندن یک کتاب فقط تنها راه هست و به قول دوستی نظرات غربی بدتر ارامش رو از بین برده فقط تعصبات کور چیزی دیگه نیست.
برای یک نفر دلیل میتونه وجود موجودی مهربان به نام خدا باشه که ارامش بهش میده یا وجود جایی به نام بهشت و واقعا برای این ادم خوب هست، ولی برای کسی دیگه ممکنه همین دلیل باعث برهم خوردن ارامشش بشه با باور به موجودی ترسناک و عجیب که وجود همچین چیزی بده. برای یک نفر حتی میتونه وجود فقط یک انسان دیگه دلیل بشه برای ادامه زندگی و تلاش و باعث ارامشش.
پس اول باید دلیل چی ارامش مارو بهم زده و اونهارو از خودمون دور کنیم و بعد از این باید دید به چی احتیاج داریم و چی کم داریم برای برقراری ارامش در زندگی و لذت بردن از اون.
ولی خب راه راحتی نیست.............