برگزیده های پرشین تولز

کارمند بانک یا ...؟! نظر شما چیه؟

ya30n

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
14 آپریل 2007
نوشته‌ها
5,199
لایک‌ها
5,471
محل سکونت
امارات متحده عربی
سلام دوستان
شاید بهتر بود این تاپیک رو در قسمت سبک زندگی ایجاد میکردم ولی چون تخصصی تر هست به گونه ای، ترجیح دادم اینجا بزنم.

در مورد استخدامی دستگاه های اجرایی هستش...

ببینید دوستان من بعد از 30 سال زندگی در شهری که دوستش نداشتم (زاهدان) اومدم به یکی از جزیره های جنوب کشور، مدتی هست اینجا هستم و آرامش دارم
و تنهایی از پس خودم بر اومدم. تمام اقوام و ... همون جا موندن.

الان استخدامی جدید میتونم با مدرک لیسانسم بانکدار بزنم ( پست بانک ) همین شهری که الان ساکن هستم.
و میتونم با مدرک فوق لیسانسم برگردم به همون شهری که متولد شدم و خانواده ام و.. اونجا هستن!
شغل کارشناس اشتغال و کاریابی در وزارت کار و امور اجتماعی...

سی و چند سال هم پدرم کارمند بانک بود و جدا از مزایا و تسهیلاتش واقعا شغلیه که اعصاب نمیزاره واسه کسی!
از اون طرف اون شغل اشتغال و کاریابی شهری هست که همیشه بودم و باید باز برگردم به همونجایی که هیچی نداشته و ازش فرار کردم و..

از یه طرف کلا کارمندی رو دوست ندارم D: اینکه مثل یه ربات باشی و ... ( ولی خب اینو جدی نگیرید ، تو وضع مملکت ما فعلا از هر سوراخی بشه یه چیزی در آورد غنیمته! چی گفتم ! )

سرتون رو درد نیارم با توضیحات زیاد...
نظر شما چیه؟ تخصصی دارید تو این زمینه و شغل ها ؟!
شما بودین چیکار میکردین!
همونطور که میدونین اگه برای مثال همون شهر سابق رو انتخاب کنم بحث 30 سال سکونت مجدد تو همون شهرِ!
از شغل بانکدار هم که الان اینجا نیرو میخواد یه جورایی بعلت فرسودگی که میاره خوشم نمیاد... موندم واقعا بین دو راهی...

لطفا تو همین یکی دو روز جواب بدید! باید انتخاب نهایی رو انجام بدم...
(البته میدونم تمام این گفته ها مشروط به اینه که قبول بشم! ولی خب، انتخاب درست خیلی مهمِ)

یه نکته مهم رو هم این انتها بگم، اونم اینکه شرط بومی گزینی هست!
یعنی اینجا اگه بومی در امتحان قبول بشه و حد نصاب رو کسب کنه اون رو انتخاب میکنن چون اولویت داره
و در شهر سابقم (زاهدان) اگه من قبول بشم اولویت استخدام با منه...
 

Business plan

کاربر فعال کسب درآمد از اینترنت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 سپتامبر 2015
نوشته‌ها
10,750
لایک‌ها
14,022
محل سکونت
❤️️ ❤️️ ❤️️ ❤️️ ❤️️
یعنی اینقدر مطمئنی که استخدام میشی؟!
اولویت استخدام با شما نیست
اولویت استخدام شما به پارتی داشتن هست که چقدر اون پارتی بتونه کاری انجام بده براتون
شما لیسانس داری مهم نیست ، پارتی شما مهمه
یه آشنا دارم دیپلم به زور گرف، الان کارمند بانکه! باور کن طرف تا دیروز گوسفند میچروند واقعا چوپان چند تا دهات بود یه خرده پولی میگرفت گوسفند های مردم رو میچروند ولی الان غروری داره که خود خدا نداره!!
اگر خودم از نزدیک نمیشناختمش باور نمیکردم همچین چیزی رو ولی عین واقعیته
 

ya30n

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
14 آپریل 2007
نوشته‌ها
5,199
لایک‌ها
5,471
محل سکونت
امارات متحده عربی
یعنی اینقدر مطمئنی که استخدام میشی؟!
اولویت استخدام با شما نیست
اولویت استخدام شما به پارتی داشتن هست که چقدر اون پارتی بتونه کاری انجام بده براتون
شما لیسانس داری مهم نیست ، پارتی شما مهمه


ممنون که جواب شما هیچ ربطی به سوال بنده نداشت!
فقط ناله کردن و غر زدن رو خوب یاد گرفته این ملت...

هنوز تاپیک هم ایجاد کردید و نظرات ملت همیشه نالان رو کپی پیست کردید فک کردید دیگه خیلی میفهمید؟!
ببخشید ها ولی شماها مث سم میمونید! چرا؟ همین تاپیک ها رو یه نوجوان و جوان که با هزار امید و آرزو سر کلاس ها میشینه و مدارج بالای علمی رو طی میکنه
وقتی ببینه چه حسی بهش دست میده؟! رابطه بازی تو این مملکت هست، هیچکسی منکر این قضیه نیست
ولی دیگه یه عده محکوم به شکست با اعتماد به نفس پایین و همیشه تو سری خور بیان از بی عرضگی خودشون بنویسن و اینکه
پسرعموم و دوستم و دختر خالم هیچی بارش نبود الان با پارتی کارمند شده دیگه هیچ ارزشی نداره که بخوایم بهش توجه کنیم

من که شکر خدا تو سن 30 سالگی دو خونه دارم، ماشین دارم و حقوق ثابت ماهیانه م رو هم از خلاقیت خودم دارم در میارم و بیمه هم هستم
30 سال تو زاهدان بودم با مذهب اهل سنت! یعنی اگر صد تا پارتی هم میبود بنده شانسی برای استخدام بخاطر مذهبم نداشتم
همون مدرک فوق لیسانسی که گرفتم باعث شد بفهمم چجوری میشه بدون کارمند شدن پول در آورد... (خطاب به کسانی که فکر میکنن درس خوندن تهش هیچی نیست)
با تمام این موارد و مشکلات مث شما زیر اسپیلت نمیشینم مردم رو ناامید کنم!

و در انتها، بله... من امید به استخدام شدن دارم! (حداقل بهتر از غر زدنِ)
 
Last edited:

masoudrejae

Registered User
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2007
نوشته‌ها
1,167
لایک‌ها
191
به نظر من کارمند بانک بزن من دامادمون زاهدان کارمند بانکه اونجا شزایط از شهرهای بزرگ بهتره به جهت ترقی در این شغل
 

Weberi.ir

Registered User
تاریخ عضویت
10 مارس 2020
نوشته‌ها
243
لایک‌ها
329
سن
25
محل سکونت
کرج
بستگی به حقوقش هم داره.بانک های اونجا فکر نکنم به شلوغی مراکز اصلی کشور باشه و اعصابتون اونقدرا هم خورد نمیشه و می تونید از وام ها و ... استفاده کنید.
لینک هایی هم که می تونید داخل بانک بزنید خیلی خوبه و شیرینی های خوبی هم میگیرد (البته اگه اهلش باشید)
 

iign0o0rr

Registered User
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
789
لایک‌ها
246
یعنی اینقدر مطمئنی که استخدام میشی؟!
اولویت استخدام با شما نیست
اولویت استخدام شما به پارتی داشتن هست که چقدر اون پارتی بتونه کاری انجام بده براتون
شما لیسانس داری مهم نیست ، پارتی شما مهمه

عمو خودم با لیسانس ریاضی آزمون داد و الان هم کارمند بانک رفاه هست بدون پارتی!!!
خیلی ها رو میشناسم با ازمون استخدام شدن بدون پارتی و...
متاسفانه این موضوع باب شده و خیلی از جوان ها ناامید میشن حتی آزمون هم نمیدن و کلا دانشگاه هم ثبت نام نمیکنن از بس که عده ای گفتن فقط پارتی :mad:
ادم با جنم کار براش همیشه هست. تنبلی خودمون رو میندازیم گردن مملکت و ادما و برای همه چیز بهانه میتراشیم بدون اینکه تلاشی کرده باشیم.درضمن مملکت ما فقط کارمند نمیخواد نمیدونم چه عادتی هست هر کی مدرکشو میگیره منتظره فرش قرمز براش پهن کنن بگن بفرما پشت میز بشین.
-------------
در جواب دوستمون ya30n به نظرم تو این شرایط کارمندی گزینه خوبی هست و تلاشتو بکن به خصوص بانک.

از یه طرف کلا کارمندی رو دوست ندارم D: اینکه مثل یه ربات باشی و ... ( ولی خب اینو جدی نگیرید ، تو وضع مملکت ما فعلا از هر سوراخی بشه یه چیزی در آورد غنیمته! چی گفتم ! )

واقعا تو این شرایط کار بدون ریسک یعنی کارمندی حداقل میدونی حقوق ثابت داری و... و مشکلاتی مثل کرونا ضربه نمیزنه بهش و در کنارش میتونی شغل دوم داشته باشی تو این شرایط یک شغل واقعا سخته زندگی کردن مگر پدر پولداری داشته باشی که حمایتت کنه.

خلاصه کلام برات آرزو موفقت دارم و امیدوارم به هدفت برسی;)
 

upir

Registered User
تاریخ عضویت
20 می 2015
نوشته‌ها
598
لایک‌ها
183
سن
39
هیچکدم
اینها در حد ثابت هستد و اینده درخشانی نداره
دو تا خونه و ماشین و ... رو بفروش برو اونور با مدرک فوق لیسانس کار کن
 

آریامهر1368

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2020
نوشته‌ها
274
لایک‌ها
1,249
ممنون که جواب شما هیچ ربطی به سوال بنده نداشت!
فقط ناله کردن و غر زدن رو خوب یاد گرفته این ملت...

هنوز تاپیک هم ایجاد کردید و نظرات ملت همیشه نالان رو کپی پیست کردید فک کردید دیگه خیلی میفهمید؟!
ببخشید ها ولی شماها مث سم میمونید! چرا؟ همین تاپیک ها رو یه نوجوان و جوان که با هزار امید و آرزو سر کلاس ها میشینه و مدارج بالای علمی رو طی میکنه
وقتی ببینه چه حسی بهش دست میده؟! رابطه بازی تو این مملکت هست، هیچکسی منکر این قضیه نیست
ولی دیگه یه عده محکوم به شکست با اعتماد به نفس پایین و همیشه تو سری خور بیان از بی عرضگی خودشون بنویسن و اینکه
پسرعموم و دوستم و دختر خالم هیچی بارش نبود الان با پارتی کارمند شده دیگه هیچ ارزشی نداره که بخوایم بهش توجه کنیم

من که شکر خدا تو سن 30 سالگی دو خونه دارم، ماشین دارم و حقوق ثابت ماهیانه م رو هم از خلاقیت خودم دارم در میارم و بیمه هم هستم
30 سال تو زاهدان بودم با مذهب اهل سنت! یعنی اگر صد تا پارتی هم میبود بنده شانسی برای استخدام بخاطر مذهبم نداشتم
همون مدرک فوق لیسانسی که گرفتم باعث شد بفهمم چجوری میشه بدون کارمند شدن پول در آورد... (خطاب به کسانی که فکر میکنن درس خوندن تهش هیچی نیست)
با تمام این موارد و مشکلات مث شما زیر اسپیلت نمیشینم مردم رو ناامید کنم!

و در انتها، بله... من امید به استخدام شدن دارم! (حداقل بهتر از غر زدنِ)
تو سی سالگی دو تا خونه داری ماشین داری حقوق ثابت هم داری، همون شغلی که باعث شد برسی به اینا ادامه بده
 

saeedh1371

Registered User
تاریخ عضویت
17 دسامبر 2013
نوشته‌ها
665
لایک‌ها
178
سلام
جدی اگر دو تا خونه داری ، یه تایپک بزن از تجربیان خودت بگو که تا الان چی کار کردی

در خصوص مواردی هم که گفتی، من خودم الان تو یه شرکت کار میکنم، با اینکه کار خوبی هستش و مرتبط با تحصیلاتم و حقوق بدی هم نمیدن، ولی چون روحیات من به کار کارمندی نمیخوره ، واقعا گاهی وقت ها اذیت میشم. ولی به قول معروف به خاطر همون اب باریکه ای که داره میاد ، نمیشه ولش کرد
اگر میتونی کار آزاد کنی ، کلا بی خیال کارمندی بشو. کارمندی اون هم با این سیستم استخدام رسمی و تعهد 30 ساله اصلا خوب نیست
ولی اگر ناچار هستی ، پیشنهاد من بانک هستش. از لحاظ مالی خوبه، کارت روزانه هستش و با ارباب رجوع سر و کار داری (این جوری نیستش که یه پروژه بهت بدن سه ماه درگیرش باشی ، طرف میاد کارش رو انجام میدی و میره ، در واقع ذهنت زیاد درگیر کارت نیست مگه اینکه خودت خراب کاری کنی)از لحاظ مالی و وام و اینا هم که خوبه

امیدوارم موفق باشی و البته از تجربیات خودت هم برامون بگی. اینکه چجوری تا الان دو تا خونه خریدی
 

ya30n

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
14 آپریل 2007
نوشته‌ها
5,199
لایک‌ها
5,471
محل سکونت
امارات متحده عربی
ممنون از همه دوستان عزیز
همون بانکدار رو انتخاب کردم...

تعریف و خودستایی نیست ولی من خود ساخته هستم یه جورایی... خانواده ای داشتم که میگفتن دست به سیاه و سفید نزن
همه چی رو واست مهیا میکنیم! نه اینکه میلیاردر باشن نه، ولی جریان همون بازیگر شدن متیو هست که مادرش میگفت
کجا میخوای بری؟ تو مگه چیزی از بازیگری میدونی؟ و گفت خب میخوام برم یاد بگیرم! و الان مادرش بخاطر مرسدسی که فرزندش واسش خریده تشکر میکنه ازش :)
من سود هفتگی که از کارم داشتم 1 میلیون بود! سال 90-91
کارمو با 500 هزار تومان شروع کردم، کار خاص؟ نه، یه فروشگاه معمولی! ولی میدونستم چی بفروشم، چجوری تبلیغ کنم، و...
خونه هم مث الان نبود، سال 93 من با 60 میلیون خونه دار شدم! 160 متری! الان تو اطراف شهر 80 متری (نصف خونه من) حدود 1 میلیارده!
در کنار اون کار درسم میخوندم و با پروفسورهای داخل و خارج کشور در ارتباط بودم، همشون رو دعوت میکردم در کنار من کار کنن!!!
بله، پروفسور میومد در کنار دانشجوی کارشناسی کار میکرد! کارهای علمی پژوهشی میکردم و سرمایه خیلی بهتر از فروشگاه از این کار عایدم شد!
زمین خریدم باهاش...
کار کتاب و ... انجام میدادم در کنار اون دو کار !
(دقت کنید! سه کار رو با هم انجام میدادم اونم دست تنها!)
کار کتاب باعث شد بیمه بشم و با چک های شش ماهه ای که از تهران میگرفتم بخاطر کارهام، ماشین خریدم!
و بعد چند سال اون کتاب ها رو بصورتی عرضه کردم که حقوق ثابت داشته باشم ازشون و خدا رو شکر دارم!

کتاب ها !!! همین کتابی که میگن اوه مگه توش پول هست و ...! بله! هست! باید بفهمی چیکار کنی...

باور میکنید یه کتاب ورزشی انجام دادم و شماره های عادل فردوسی پور ، مزدک میرزایی ، حمیدرضا صدر ، امیر حاج رضایی و... رو گیر آوردم و باهاشون تماس گرفتم و اونا حمایتم کردن؟!

بعد از تموم اینا، مستقل بودن رو انتخاب کردم، یعنی جدایی از خانواده!
زمینم رو فروختم و یه خونه شهرستان (شهر جدیدم) خریدم... خونه قبلی هم هنوز هست و حتی نیاز نداشتم اجاره بدم تا ماهیانه چیزی دستمو بگیره...
نه ولخرجی کردم نه خسیس بازی در آوردم... قناعت و صبوری و تلاش ...
و یه ذهن باز ، که کارهای تکراری بقیه رو انجام ندم
و کمی خلاقیت از خودم بخرج بدم...

تمام کانال های خبری رو از تلگرام پاک کردم
تلویزیون ایران رو چند ساله روشن نکردم
به هیچ وجه وقتم رو پای کلیپ های اینستاگرام و مسخره بازی هاشون تلف نکردم
حتی از به اصطلاح شاخ های اینستاگرام شاید سه چهار نفرشون رو بشناسم! زندگی و کارهاشون چون از نظرم پوچ
و بی معنی بوده هیچ وقت دنبالشون نکردم... و حتی اسماشون رو بلد نیستم
هر روز بالا و پایین رفتن دلار و سکه و... رو چک نمیکنم
حتی الان نمیدونم قیمت ماشینی که دارم چقدر شده
واسم مهم نیست، چون تو مملکت ما تمام اینا فقط سرخورده ات میکنه و از هدفت دور میشی...
زندگی رو هم سخت نمیگیرم! هر چند وقت سفرهای کوتاه مدت میرم، عکاسی میکنم، کتاب و سریال و...هر روز ورزش میکنم
( دوست هم خیلی مهمه تو زندگی )
من متاسفانه یا خوشبختانه شانس دوست و رفیق نداشتم! دوستانی که نصیبم میشد فقط اهل چاپیدن بودن
فقط زمانی که کار داشتن سراغتو میگرفتن و
ترجیح دادم به کارهای خودم برسم تا اینکه بخوام وقتمو با رفیق بازی تلف کنم...

در کل... نیازی به تاپیک ایجاد کردن و... نیست! کار خاص و شاقی نکردم
ظرفیت همه ما خیلی بیشتر از سرمایه ای هستش که من تا الان بدست آوردم
قبول دارم که شرایط جامعه بشدت نابسامان هستش ولی باور کنید اگه ذهن باز و خلاقی داشته باشید
همت کنید و از ناامیدی و افسردگی دور شید میتونید بازم درآمد خوبی کسب کنید.
هیچ وقت آدمای ناامید و افسرده رو دوست نداشتم (6 ماه افسردگی شدید داشتم و قرص هایی مصرف میکردم که یک فیل رو از پا مینداخت)
از خودم بدم اومده بود و فهمیدم هیچ قرص و دارویی کمکم نمیکنه و بلند شدم و سعی کردم برای دیگران مفید باشم!
برای دیگران که مفید و ثمربخش باشی حس خوبی میگیری و همین کاری میکنه پیشرفت کنی...
زندگی من و خود من اصلا کامل نیستیم و پر از نقص و اشتباه، اما هیچ وقت به کارمندا با دید اینکه با پارتی نشستن پشت میز
به ماشین خفن دارا با دید اینکه پدر مایه داری داشتن ، به ویلا نشین و برج نشینا با دید اینکه ارث گنده ای بهشون رسیده
نگاه نکردم... حتی اگه رسیده باشه، من زندگی خودمو میکنم و برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم
حتی شما که دو سه خطی میاین واسم مینویسین...
شاد و پیروز و سربلند باشین...
 

ali 101

Registered User
تاریخ عضویت
30 آگوست 2020
نوشته‌ها
122
لایک‌ها
77
ممنون از همه دوستان عزیز
همون بانکدار رو انتخاب کردم...

تعریف و خودستایی نیست ولی من خود ساخته هستم یه جورایی... خانواده ای داشتم که میگفتن دست به سیاه و سفید نزن
همه چی رو واست مهیا میکنیم! نه اینکه میلیاردر باشن نه، ولی جریان همون بازیگر شدن متیو هست که مادرش میگفت
کجا میخوای بری؟ تو مگه چیزی از بازیگری میدونی؟ و گفت خب میخوام برم یاد بگیرم! و الان مادرش بخاطر مرسدسی که فرزندش واسش خریده تشکر میکنه ازش :)
من سود هفتگی که از کارم داشتم 1 میلیون بود! سال 90-91
کارمو با 500 هزار تومان شروع کردم، کار خاص؟ نه، یه فروشگاه معمولی! ولی میدونستم چی بفروشم، چجوری تبلیغ کنم، و...
خونه هم مث الان نبود، سال 93 من با 60 میلیون خونه دار شدم! 160 متری! الان تو اطراف شهر 80 متری (نصف خونه من) حدود 1 میلیارده!
در کنار اون کار درسم میخوندم و با پروفسورهای داخل و خارج کشور در ارتباط بودم، همشون رو دعوت میکردم در کنار من کار کنن!!!
بله، پروفسور میومد در کنار دانشجوی کارشناسی کار میکرد! کارهای علمی پژوهشی میکردم و سرمایه خیلی بهتر از فروشگاه از این کار عایدم شد!
زمین خریدم باهاش...
کار کتاب و ... انجام میدادم در کنار اون دو کار !
(دقت کنید! سه کار رو با هم انجام میدادم اونم دست تنها!)
کار کتاب باعث شد بیمه بشم و با چک های شش ماهه ای که از تهران میگرفتم بخاطر کارهام، ماشین خریدم!
و بعد چند سال اون کتاب ها رو بصورتی عرضه کردم که حقوق ثابت داشته باشم ازشون و خدا رو شکر دارم!

کتاب ها !!! همین کتابی که میگن اوه مگه توش پول هست و ...! بله! هست! باید بفهمی چیکار کنی...

باور میکنید یه کتاب ورزشی انجام دادم و شماره های عادل فردوسی پور ، مزدک میرزایی ، حمیدرضا صدر ، امیر حاج رضایی و... رو گیر آوردم و باهاشون تماس گرفتم و اونا حمایتم کردن؟!

بعد از تموم اینا، مستقل بودن رو انتخاب کردم، یعنی جدایی از خانواده!
زمینم رو فروختم و یه خونه شهرستان (شهر جدیدم) خریدم... خونه قبلی هم هنوز هست و حتی نیاز نداشتم اجاره بدم تا ماهیانه چیزی دستمو بگیره...
نه ولخرجی کردم نه خسیس بازی در آوردم... قناعت و صبوری و تلاش ...
و یه ذهن باز ، که کارهای تکراری بقیه رو انجام ندم
و کمی خلاقیت از خودم بخرج بدم...

تمام کانال های خبری رو از تلگرام پاک کردم
تلویزیون ایران رو چند ساله روشن نکردم
به هیچ وجه وقتم رو پای کلیپ های اینستاگرام و مسخره بازی هاشون تلف نکردم
حتی از به اصطلاح شاخ های اینستاگرام شاید سه چهار نفرشون رو بشناسم! زندگی و کارهاشون چون از نظرم پوچ
و بی معنی بوده هیچ وقت دنبالشون نکردم... و حتی اسماشون رو بلد نیستم
هر روز بالا و پایین رفتن دلار و سکه و... رو چک نمیکنم
حتی الان نمیدونم قیمت ماشینی که دارم چقدر شده
واسم مهم نیست، چون تو مملکت ما تمام اینا فقط سرخورده ات میکنه و از هدفت دور میشی...
زندگی رو هم سخت نمیگیرم! هر چند وقت سفرهای کوتاه مدت میرم، عکاسی میکنم، کتاب و سریال و...هر روز ورزش میکنم
( دوست هم خیلی مهمه تو زندگی )
من متاسفانه یا خوشبختانه شانس دوست و رفیق نداشتم! دوستانی که نصیبم میشد فقط اهل چاپیدن بودن
فقط زمانی که کار داشتن سراغتو میگرفتن و
ترجیح دادم به کارهای خودم برسم تا اینکه بخوام وقتمو با رفیق بازی تلف کنم...

در کل... نیازی به تاپیک ایجاد کردن و... نیست! کار خاص و شاقی نکردم
ظرفیت همه ما خیلی بیشتر از سرمایه ای هستش که من تا الان بدست آوردم
قبول دارم که شرایط جامعه بشدت نابسامان هستش ولی باور کنید اگه ذهن باز و خلاقی داشته باشید
همت کنید و از ناامیدی و افسردگی دور شید میتونید بازم درآمد خوبی کسب کنید.
هیچ وقت آدمای ناامید و افسرده رو دوست نداشتم (6 ماه افسردگی شدید داشتم و قرص هایی مصرف میکردم که یک فیل رو از پا مینداخت)
از خودم بدم اومده بود و فهمیدم هیچ قرص و دارویی کمکم نمیکنه و بلند شدم و سعی کردم برای دیگران مفید باشم!
برای دیگران که مفید و ثمربخش باشی حس خوبی میگیری و همین کاری میکنه پیشرفت کنی...
زندگی من و خود من اصلا کامل نیستیم و پر از نقص و اشتباه، اما هیچ وقت به کارمندا با دید اینکه با پارتی نشستن پشت میز
به ماشین خفن دارا با دید اینکه پدر مایه داری داشتن ، به ویلا نشین و برج نشینا با دید اینکه ارث گنده ای بهشون رسیده
نگاه نکردم... حتی اگه رسیده باشه، من زندگی خودمو میکنم و برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم
حتی شما که دو سه خطی میاین واسم مینویسین...
شاد و پیروز و سربلند باشین...

داداش فقط یه سوالی برام پیش اومد.
من که تو ابتدای جوانی هستم و هدفم استارت کار خودمه با دیدن تو که بعد از این همه بیزینس شخصی رفتی سراغ کارمندی از آینده نا امید شدم.
چی شد که کار خودتو گذاشتی کنار رفتی دنبال استخدام شدن؟
اوضاع اقتصادی بد شده یا دلیل دیگه ای داشته؟
 

Masood1996

Registered User
تاریخ عضویت
25 ژوئن 2013
نوشته‌ها
179
لایک‌ها
180
محل سکونت
بوشهر
ممنون از همه دوستان عزیز
همون بانکدار رو انتخاب کردم...

تعریف و خودستایی نیست ولی من خود ساخته هستم یه جورایی... خانواده ای داشتم که میگفتن دست به سیاه و سفید نزن
همه چی رو واست مهیا میکنیم! نه اینکه میلیاردر باشن نه، ولی جریان همون بازیگر شدن متیو هست که مادرش میگفت
کجا میخوای بری؟ تو مگه چیزی از بازیگری میدونی؟ و گفت خب میخوام برم یاد بگیرم! و الان مادرش بخاطر مرسدسی که فرزندش واسش خریده تشکر میکنه ازش :)
من سود هفتگی که از کارم داشتم 1 میلیون بود! سال 90-91
کارمو با 500 هزار تومان شروع کردم، کار خاص؟ نه، یه فروشگاه معمولی! ولی میدونستم چی بفروشم، چجوری تبلیغ کنم، و...
خونه هم مث الان نبود، سال 93 من با 60 میلیون خونه دار شدم! 160 متری! الان تو اطراف شهر 80 متری (نصف خونه من) حدود 1 میلیارده!
در کنار اون کار درسم میخوندم و با پروفسورهای داخل و خارج کشور در ارتباط بودم، همشون رو دعوت میکردم در کنار من کار کنن!!!
بله، پروفسور میومد در کنار دانشجوی کارشناسی کار میکرد! کارهای علمی پژوهشی میکردم و سرمایه خیلی بهتر از فروشگاه از این کار عایدم شد!
زمین خریدم باهاش...
کار کتاب و ... انجام میدادم در کنار اون دو کار !
(دقت کنید! سه کار رو با هم انجام میدادم اونم دست تنها!)
کار کتاب باعث شد بیمه بشم و با چک های شش ماهه ای که از تهران میگرفتم بخاطر کارهام، ماشین خریدم!
و بعد چند سال اون کتاب ها رو بصورتی عرضه کردم که حقوق ثابت داشته باشم ازشون و خدا رو شکر دارم!

کتاب ها !!! همین کتابی که میگن اوه مگه توش پول هست و ...! بله! هست! باید بفهمی چیکار کنی...

باور میکنید یه کتاب ورزشی انجام دادم و شماره های عادل فردوسی پور ، مزدک میرزایی ، حمیدرضا صدر ، امیر حاج رضایی و... رو گیر آوردم و باهاشون تماس گرفتم و اونا حمایتم کردن؟!

بعد از تموم اینا، مستقل بودن رو انتخاب کردم، یعنی جدایی از خانواده!
زمینم رو فروختم و یه خونه شهرستان (شهر جدیدم) خریدم... خونه قبلی هم هنوز هست و حتی نیاز نداشتم اجاره بدم تا ماهیانه چیزی دستمو بگیره...
نه ولخرجی کردم نه خسیس بازی در آوردم... قناعت و صبوری و تلاش ...
و یه ذهن باز ، که کارهای تکراری بقیه رو انجام ندم
و کمی خلاقیت از خودم بخرج بدم...

تمام کانال های خبری رو از تلگرام پاک کردم
تلویزیون ایران رو چند ساله روشن نکردم
به هیچ وجه وقتم رو پای کلیپ های اینستاگرام و مسخره بازی هاشون تلف نکردم
حتی از به اصطلاح شاخ های اینستاگرام شاید سه چهار نفرشون رو بشناسم! زندگی و کارهاشون چون از نظرم پوچ
و بی معنی بوده هیچ وقت دنبالشون نکردم... و حتی اسماشون رو بلد نیستم
هر روز بالا و پایین رفتن دلار و سکه و... رو چک نمیکنم
حتی الان نمیدونم قیمت ماشینی که دارم چقدر شده
واسم مهم نیست، چون تو مملکت ما تمام اینا فقط سرخورده ات میکنه و از هدفت دور میشی...
زندگی رو هم سخت نمیگیرم! هر چند وقت سفرهای کوتاه مدت میرم، عکاسی میکنم، کتاب و سریال و...هر روز ورزش میکنم
( دوست هم خیلی مهمه تو زندگی )
من متاسفانه یا خوشبختانه شانس دوست و رفیق نداشتم! دوستانی که نصیبم میشد فقط اهل چاپیدن بودن
فقط زمانی که کار داشتن سراغتو میگرفتن و
ترجیح دادم به کارهای خودم برسم تا اینکه بخوام وقتمو با رفیق بازی تلف کنم...

در کل... نیازی به تاپیک ایجاد کردن و... نیست! کار خاص و شاقی نکردم
ظرفیت همه ما خیلی بیشتر از سرمایه ای هستش که من تا الان بدست آوردم
قبول دارم که شرایط جامعه بشدت نابسامان هستش ولی باور کنید اگه ذهن باز و خلاقی داشته باشید
همت کنید و از ناامیدی و افسردگی دور شید میتونید بازم درآمد خوبی کسب کنید.
هیچ وقت آدمای ناامید و افسرده رو دوست نداشتم (6 ماه افسردگی شدید داشتم و قرص هایی مصرف میکردم که یک فیل رو از پا مینداخت)
از خودم بدم اومده بود و فهمیدم هیچ قرص و دارویی کمکم نمیکنه و بلند شدم و سعی کردم برای دیگران مفید باشم!
برای دیگران که مفید و ثمربخش باشی حس خوبی میگیری و همین کاری میکنه پیشرفت کنی...
زندگی من و خود من اصلا کامل نیستیم و پر از نقص و اشتباه، اما هیچ وقت به کارمندا با دید اینکه با پارتی نشستن پشت میز
به ماشین خفن دارا با دید اینکه پدر مایه داری داشتن ، به ویلا نشین و برج نشینا با دید اینکه ارث گنده ای بهشون رسیده
نگاه نکردم... حتی اگه رسیده باشه، من زندگی خودمو میکنم و برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم
حتی شما که دو سه خطی میاین واسم مینویسین...
شاد و پیروز و سربلند باشین...

سلام، خواستم یه سری نکاتو اضافه کنم فقط
یکی اینکه همین راه اولیه شما رو اگه کسی از دوستان بخواد شروع کنه تنها همون فروشگاهه جواب میده که اونم سرمایه میخواد، کتابم تا حدودی
500 تومن مبلغ کمی به نظر میرسه، ولی تا همین 4 سال پیش دلار 3 تومن بود، الان دلار 30 تومنه، که تازه بازار ما بیشتر از دلار رشد میکنه، و همون با دلارم میشه 5 میلیون الان، که میشه هزینه ی تست و تمرین بازار فقط، مگه فرد راهنما داشته باشه تو مسیر
و یکی دیگه هم اون قسمت همکاری با اساتید، من امسال فارغ‌التحصیل کارشناسی شدم، ینی همین دو سه سال گذشته مدت تحصیلم بوده و همین همکاریا رو تجربه کردم و به نظرم شما خیلی خوش شانس بودین، چون با اساتید ما اگه هزینه ای بوده حین کار اونا کمک میکردن و اونم چون آخرش اسم خودشون رو کار میرفته، و فقط تونستم ترمی 400 هزار کار دانشجویی بگیرم که همونم خیلی اذیت شدم بخاطرش و میشد پول خوابگاهم فقط، حتی پروژه های بقیه دانشجوها رو هم امتحان کردم انجام بدم ولی پول درست نمیدادن و استرس اضافی بود برام
درباره کتابه و فروشگاه شدیدا جواب میده، خودم نتونستم ولی دوست همسن دارم که تونسته و به منم یاد داد چجوریه، که اگه بودجه داشتم واقعا خوب بود برام
کتابم بخصوص تو کشور ما خیلی کتاب زرد میپسندن و نوشتنشم چندان کاری نداره و حداقلش اینه که هزینه زیادی نداره، اطلاعات علمی و صحیحم نیاز نداره حتی
 

ya30n

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
14 آپریل 2007
نوشته‌ها
5,199
لایک‌ها
5,471
محل سکونت
امارات متحده عربی
درسته مسعود جان، شرایط اون زمان با الان اصلا قابل قیاس نیست، ولی حرف اصلی من اینِ که یه حرفه ای رو یاد بگیریم و ادامه بدیم ( حالا لازم نیست مث من سه کار همزمان! ) باور کن تو همون یه کار وقتی جلو بریم میتونیم درآمدزایی کنیم ازش...
در مورد دوست عزیزی که میگه ناامید شدم! برادر من، من اینارو میگم که ناامیدی و یاس رو از خودت دور کنی
وگرنه باور کن من این استخدامی رو شاید اصلا شرکت نکردم... چندان واسم مهم نیست ولی میبینم کارمندا دغدغه خیلی چیزا رو ندارن تو این مملکت، و درآمدشون نسبت به هفت هشت سال قبل چهار برابر شده میگم بد نیست اگه بشه... اگرم نشد که منبع درآمد من همچنان برقرار هست.
و من از فروشگاه واقعا خسته شده بودم... و یه نکته که باید بهش توجه کنید اینه که چه زمانی کنار بکشید!
دیگه وقتی ببینی رقبا تازه فهمیدن چجوری داری سود میکنی و میان و اشباع میشه و... ( هرچند میتونستم خیلی روش های جدیدتر بکار بگیرم) ولی
هم درگیر یه بیماری بودم، هم خسته شده بودم دست تنها، هم اینکه دیگه سودم رو کرده بودم! گذاشتمش کنار...
اون کار با پروفسورها و ... هم تا زمانی که دانشجو هستی خوب جواب میده، میتونی پل بزنی و ارتباط برقرار کنی باهاشون و...

یه نکته هم جوون هستین بهتون بگم (دیگه رفتم رو منبر D: ) انتخاب پارتنر!
همتون (اکثرتون) با این مورد درگیر هستید دیگه، خیلی تو انتخابش دقت کنید
یه دوست چنان تو بیزینس شما مهمه و تاثیرگذار، که یا شما رو به عرش میرسونه و پولدارتون میکنه
یا کاری میکنه به هیچ برسین... من خودم نداشتم! یه جورایی هم خوب بود هم بد...
خوب واسه اینکه سودی که کردم همش عاید خودم شد
و بد واسه اینکه خیلی وقتا احساس خستگی و تنبلی و ... به آدم چیره میشه، اگه دوست و پارتنر خوبی در کنارت باشه
خیلی میتونه کمکت کنه و مفیده...
 

s.david.s

کاربر فعال بورس و بانکداری
کاربر برتر سال 1399
تاریخ عضویت
5 ژوئن 2019
نوشته‌ها
2,009
لایک‌ها
18,729
محل سکونت
تهران
توضیحات جامع ، کامل و کاملا درست
براتون آرزوی موفقیت میکنم ;)
 

us12

Registered User
تاریخ عضویت
7 آگوست 2012
نوشته‌ها
406
لایک‌ها
410
یه دوره ای اوضاع خوب بود ، همان دوره که حدود 5 سال دلار 3 تومن بود. با چند سال کار و پس انداز میشد خونه و ماشین خرید ولی الان دیگه اوضاع خراب شده، خراب تر وقتی هست که درگیر شغلی کارمندی باشی، فرقی نداره کارمند بانک یا کارمند جای دیگه، همشون درگیر حقوق ثابت و کار روتین میشی ، خلاقیت ازت گرفته میشه ، مثل ربات کارهایی که از قبل مشخص است را باید انجام بدی .

من همیشه این مثال را میزنم ، یه کارمند سال 95 به صورت متوسط 2 تومن حقوق میگرفته، با دلار 3 تومن و سکه 1 میلیون یعنی در ماه 2 سکه میتونسته بخره، پراید حدود 18 تومن .
الان همون کارمند خیلی پیشرفت کرده باشه و پله های ترقی را چندتا چندتا هم بالا رفته باشه بیشتر از 6 تومن نمیگیره ، با دلار 30 تومن ، سکه 15 میلیون و پراید 100 تومن ...
 

the boy

ستاره پاتوق
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2010
نوشته‌ها
3,212
لایک‌ها
7,248
ممنون از همه دوستان عزیز
همون بانکدار رو انتخاب کردم...

تعریف و خودستایی نیست ولی من خود ساخته هستم یه جورایی... خانواده ای داشتم که میگفتن دست به سیاه و سفید نزن
همه چی رو واست مهیا میکنیم! نه اینکه میلیاردر باشن نه، ولی جریان همون بازیگر شدن متیو هست که مادرش میگفت
کجا میخوای بری؟ تو مگه چیزی از بازیگری میدونی؟ و گفت خب میخوام برم یاد بگیرم! و الان مادرش بخاطر مرسدسی که فرزندش واسش خریده تشکر میکنه ازش :)
من سود هفتگی که از کارم داشتم 1 میلیون بود! سال 90-91
کارمو با 500 هزار تومان شروع کردم، کار خاص؟ نه، یه فروشگاه معمولی! ولی میدونستم چی بفروشم، چجوری تبلیغ کنم، و...
خونه هم مث الان نبود، سال 93 من با 60 میلیون خونه دار شدم! 160 متری! الان تو اطراف شهر 80 متری (نصف خونه من) حدود 1 میلیارده!
در کنار اون کار درسم میخوندم و با پروفسورهای داخل و خارج کشور در ارتباط بودم، همشون رو دعوت میکردم در کنار من کار کنن!!!
بله، پروفسور میومد در کنار دانشجوی کارشناسی کار میکرد! کارهای علمی پژوهشی میکردم و سرمایه خیلی بهتر از فروشگاه از این کار عایدم شد!
زمین خریدم باهاش...
کار کتاب و ... انجام میدادم در کنار اون دو کار !
(دقت کنید! سه کار رو با هم انجام میدادم اونم دست تنها!)
کار کتاب باعث شد بیمه بشم و با چک های شش ماهه ای که از تهران میگرفتم بخاطر کارهام، ماشین خریدم!
و بعد چند سال اون کتاب ها رو بصورتی عرضه کردم که حقوق ثابت داشته باشم ازشون و خدا رو شکر دارم!

کتاب ها !!! همین کتابی که میگن اوه مگه توش پول هست و ...! بله! هست! باید بفهمی چیکار کنی...

باور میکنید یه کتاب ورزشی انجام دادم و شماره های عادل فردوسی پور ، مزدک میرزایی ، حمیدرضا صدر ، امیر حاج رضایی و... رو گیر آوردم و باهاشون تماس گرفتم و اونا حمایتم کردن؟!

بعد از تموم اینا، مستقل بودن رو انتخاب کردم، یعنی جدایی از خانواده!
زمینم رو فروختم و یه خونه شهرستان (شهر جدیدم) خریدم... خونه قبلی هم هنوز هست و حتی نیاز نداشتم اجاره بدم تا ماهیانه چیزی دستمو بگیره...
نه ولخرجی کردم نه خسیس بازی در آوردم... قناعت و صبوری و تلاش ...
و یه ذهن باز ، که کارهای تکراری بقیه رو انجام ندم
و کمی خلاقیت از خودم بخرج بدم...

تمام کانال های خبری رو از تلگرام پاک کردم
تلویزیون ایران رو چند ساله روشن نکردم
به هیچ وجه وقتم رو پای کلیپ های اینستاگرام و مسخره بازی هاشون تلف نکردم
حتی از به اصطلاح شاخ های اینستاگرام شاید سه چهار نفرشون رو بشناسم! زندگی و کارهاشون چون از نظرم پوچ
و بی معنی بوده هیچ وقت دنبالشون نکردم... و حتی اسماشون رو بلد نیستم
هر روز بالا و پایین رفتن دلار و سکه و... رو چک نمیکنم
حتی الان نمیدونم قیمت ماشینی که دارم چقدر شده
واسم مهم نیست، چون تو مملکت ما تمام اینا فقط سرخورده ات میکنه و از هدفت دور میشی...
زندگی رو هم سخت نمیگیرم! هر چند وقت سفرهای کوتاه مدت میرم، عکاسی میکنم، کتاب و سریال و...هر روز ورزش میکنم
( دوست هم خیلی مهمه تو زندگی )
من متاسفانه یا خوشبختانه شانس دوست و رفیق نداشتم! دوستانی که نصیبم میشد فقط اهل چاپیدن بودن
فقط زمانی که کار داشتن سراغتو میگرفتن و
ترجیح دادم به کارهای خودم برسم تا اینکه بخوام وقتمو با رفیق بازی تلف کنم...

در کل... نیازی به تاپیک ایجاد کردن و... نیست! کار خاص و شاقی نکردم
ظرفیت همه ما خیلی بیشتر از سرمایه ای هستش که من تا الان بدست آوردم
قبول دارم که شرایط جامعه بشدت نابسامان هستش ولی باور کنید اگه ذهن باز و خلاقی داشته باشید
همت کنید و از ناامیدی و افسردگی دور شید میتونید بازم درآمد خوبی کسب کنید.
هیچ وقت آدمای ناامید و افسرده رو دوست نداشتم (6 ماه افسردگی شدید داشتم و قرص هایی مصرف میکردم که یک فیل رو از پا مینداخت)
از خودم بدم اومده بود و فهمیدم هیچ قرص و دارویی کمکم نمیکنه و بلند شدم و سعی کردم برای دیگران مفید باشم!
برای دیگران که مفید و ثمربخش باشی حس خوبی میگیری و همین کاری میکنه پیشرفت کنی...
زندگی من و خود من اصلا کامل نیستیم و پر از نقص و اشتباه، اما هیچ وقت به کارمندا با دید اینکه با پارتی نشستن پشت میز
به ماشین خفن دارا با دید اینکه پدر مایه داری داشتن ، به ویلا نشین و برج نشینا با دید اینکه ارث گنده ای بهشون رسیده
نگاه نکردم... حتی اگه رسیده باشه، من زندگی خودمو میکنم و برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم
حتی شما که دو سه خطی میاین واسم مینویسین...
شاد و پیروز و سربلند باشین...
البته دوستان مسئله زمان رو گفتند ولی راستش منم میخوام حرفمو بزنم. نباید از حق گذشت. اون موقع ها - 88 تا 90 - من هم شاپ داشتم و درآمد بسیار خوبی در می آوردم. با چشم خودم شاهد تحول زندگی بعضی از همسن و سالای خودم هم بودم که شغلشون وبمستری و شاپ داری بود. خود منم هم اگر یک سری اشتباهات خودم و مخالفت های خانواده با شغلم و ادامه ندادن تحصیل و ... نبود، همون موقع حداقل یک خونه و ماشین میتونستم بخرم. به هر حال نشد.
اما الان با دلار 30 تومنی و این قدرت خرید مردم واقعا سخته که یک کسب و کار موفق راه انداخت. خود شما هم الان دنبال کار کارمندی هستید، با اینکه میگید علاقه ندارم.
این حرفا رو زدم که اگر این وضعیت 10 - 15 سال دیگه ادامه پیدا کرد، مبادا این طرز تفکر چهار روز دیگه بشه پتک توی دستمون و مثل پدر و مادرای دهه چهلی، بزنیمش توی سر بچه هامون.
 

Silveregg

Registered User
تاریخ عضویت
4 می 2018
نوشته‌ها
246
لایک‌ها
1,263
دوست عزیز موفق باشی هم پشتکار داشتی هم تلاش .بعضی ادما دوس دارن نقش قربانی رو بازی کنند,بگن زمین و زمان و صغری و کبری نذاشتن وگرنه من هم الان میلیاردر بودم.ولی شما بجای غر زدن تلاشتو کردی نتیجه ش رو هم دیدی.

برای اینکه پست خارج از موضوع نباشه,کارمند بانک به نظرم ارجحیت داره.
 
بالا