به احترام مارسلو بیلسا، آقای دیوانه ؛ چه گوارای ایالت باسک
باسکی ها حالا دست در دست یک "غیر باسکی" به اعتلای فرهنگ و زبانشان می اندیشند، مثل بارسلونا برای کاتالان ها و یا سلتیک و گلاسکو برای اسکاتلندی ها

سایت گل - پایان دهه نود و آغاز هزاره سوم. روزهایی که هنوز پیش بینی تاریخی سیلویو برلوسکونی که گفته بود قرن 21 قرن دیدارهای باشگاهی است محقق نشده. روزهایی که هنوز بازی های ملی مهم تر، جذاب تر و پرطرفدارتر هستند. هنوز تب دنبال کردن هفتگی لیگ های اروپایی همه گیر نیست، ال کلاسیکو تنها بخش کوچکی از فوتبال هستند (و نه همه آن) و کم تر کسی حداقل در ایران اهمیتی به کش مکش های یونایتد و لیورپول می دهد.
فوتبال برای خیلی ها در بدنه چهار تیم خلاصه می شود: استقلال، پرسپولیس، برزیل و آرژانتین! چهار تیمی که هر یک به سان پانتئون های تعرض ناپذیری هستند و بازیکنان و مربیانشان هم احتمالا به قدر خدایان اساطیری یونان مقدس!
آرژانتین 2002 یادت هست؟
در فهرست قدرنادیده ترین تیم های تاریخ جام جهانی مجموعه های پر آوازه ای به چشم می آیند. از مجارهای جادویی گوستاو سبس گرفته تا برزیل تله سانتانا، فرانسه میشل ایدالگو، هلند ارنست هاپل و کمی نزدیک تر آرژانتین مارسلو بیلسا. تیم هایی فاخر و پر هوادار. پر از چهره های همیشه ماندگار در تاریخ. پر از فرانس پوشکاش و ساندرو کوچیس، زیکو و سوکراتس، میشل پلاتینی و ژان پیر پاپین و ژان تیگانا، جانی رپ و روب رنسنبرینگ و آری هان و احتمالا گابریل باتیستوتا، اریل ارتگا و خوان ورون.
آرژانتین 2002 آخرین مجموعه از بزرگ ترین ناکام های جام های جهانی به شمار می رفت. خاطراتی که می توانست به جای تصاویر قاب شده از اشک های ورون و سیمئونه و باتیستوتا، فتح شیرین ترین و دلچسب ترین جام جهانی فوتبال را در شرق دور به یاد آورد. تراژدی تلخی که به دست گروهی از بی سلیقه ترین های فوتبال رقم می خورد.
از مایکل اوون و دایو منزجر کننده اش تا آن داور ایتالیایی با چشمان برآشفته از غضبش، پیرلوییجی کولینای خاکستری و تصمیم پر از شک و تردیدش. از آندرس اسونسون نفرین شده تا مارسلو بیلسای دوست داشتنی! آقای دیوانه!!
محبوب و شکست خورده
تا پیش از قهرمانی اسپانیا در آفریقای جنوبی جام های جهانی نوین به نوبت بین اروپا و آمریکای لاتین رد و بدل می شد. 1974 را آلمان می برد و 1978 را آرژانتین. 1982 را ایتالیا و 1986 را دوباره آرژانتین. 1990 را آلمان فتح می کرد و 1994 را برزیل. 1998 سهم فرانسه می شد و حالا 2002.
زمانی که کمتر کسی برزیل فیل بزرگ را در حد و اندازه های قهرمانی می دید و همه چیز برای سومین رستگاری آلبیسلسته مهیا بود. با این حال در این باره تئوری جالبی وجود دارد، خبرنگاری در پایان فینال سایتاما گفت: "بیلسا مربی آرژانتین شد تا برزیل قهرمان جهان شود!" با این حال پس از پایان جام جهانی کم تر کسی بیلسا و سیستم های پر از اشتباهش را سرزش می کند (برخلاف مارادونا و تیم متبوعش در آفریقا)، هیچ کس منکر توانایی های هرنان کرسپو و اشتباه بیلسا در بازی گرفتن از اریل ارتگای کم فروغ به جای او نیست اما مانوری روی آن داده نمی شود.
هیچ کس میلی به تخریب او ندارد. همان "آقای دیوانه" کافیست. در واقع تیم های بیلسا و در راس آن ها آرژانتین 1998 تا 2004 همگی در یک اصل مشترکند، آن ها محبوبند، حتی اگر شکست بخورند و سقوط کنند.
خاویر زانتی، کاپیتان افسانه ای اینتر در مورد او گفته بود "من از همه چیزهای زیادی یاد گرفتم اما بیلسا به من بهترین راه زندگی و تفسیر فوتبال را آموخت.
تئوریسین بالفطره
محبوبیت بیلسا در بین فوتبال دوستان و فوتبال نویسان در سرتاسر دنیا ریشه های بسیاری دارد. "لوکو" بیش از اینکه یک سرمربی فوتبال باشد یک تئوریسین بالفطره است. شبیه هلینو هررا، رینوس میشل، ارنست هاپل، جیوانی تراپاتونی و آریگو ساکی. چهره هایی که بسیار بعید است کسی را پیدا کنید که از آن ها به خوبی یاد نکند.
سوای نایب قهرمانی شایسته آن ها در کوپا آمریکا 2004 و اولین قهرمانی تاریخ آمریکای لاتینی ها در رقابت های المپیک بعد از 76 سال در آتن، زمینه های آرژانتین چشم نواز پکرمن در جام جهانی آلمان هم با ابتکار او رقم می خورد.
میراثی که شاید اگر خود او، نستور پکرمن و یا حتی آلفیو باسیله را به جای مارادونا روی نیمکت آخرین رونمایی اش در آفریقای جنوبی می دید با یک تقریب خوب می توانست قهرمان جهان باشد. نمایش های درخشان شیلی در مقدماتی های جام جهانی 2010، سال ها بعد از افول زوج طلایی ایوان زامورانو و مارسلو سالاس در 98 فرانسه بخشی دیگر از توفیقات تئوریسین بزرگ آرژانتینی است. جایی که شیلیایی ها اولین پیروزی تاریخشان در رقابت های رسمی را برابر آرژانتین جشن گرفتند، بعد از 25 سال پرو را در لیما با شکست مواجه کردند، پاراگوئه را بعد از 30 سال در خانه حریف بردند و با ثبت نخستین پیروزی خارج خانه تاریخ این کشور برابر کلمبیا با شایستگی محض گام به جام جهانی فوتبال گذاشتند و به مثابه دوازده سال قبل بعد از صعود شایسته از دور گروهی در تقابل با بزریل همیشه مدعی شکست خوردند و کنار رفتند.
دیوانه وار با بیلسا
بیلسا پایگاه مردمی دیگری یافته بود، مردم شیلی او را می پرستیدند. 25 بازی، 37 امتیاز و تنها یک امتیاز فاصله با لوانته رده چهارمی. گل های پرشمار فرناندو یورنته تیم اول باسک را (جلوتر از رئال سوسیه داد) در یک قدمی صعود به لیگ قهرمانان اروپا قرار داده است. آنها با کنار زدن آلباسته، مایورکا و میراندس گام به فینال کوپا دل ری گذاشته اند و 20 می در بیسنته کالدرون مادرید برابر بارسا خواهند جنگید و حالا در تازه ترین توفیقشان، منچستریونایتد مدعی اول قهرمان لیگ اروپا را در حیات خلوت ترسناکشان تئاتر رویاها با سه گل بدرقه کرده اند تا تازه ترین پایگاه مردمی بیلسا ایالت جدایی طلبی باسک باشد. جایی که هر بازیکن و هر مربی سفیر آزادی مردم سخت کوشی به شمار می آید که سال هاست زیر یوغ حکومت مرکزی زندگی می کنند. جایی متفاوت با تمامی اروپا با چهره هایی پر از فوران احساسات ناسیونالیستی و همیشه ناآرام که هرگز ابایی از اعمال خشونت علیه اسپانیایی ها نداشته اند، لبالب از بی اعتنایی به اسپانیایی بودن.
حالا بیلسا سکان دار موفق بیلبائوست، جایی که به فوتبال بیش از یک بازی معمولی نگاه می کنند و البته او هم بسیار بسیار با مربیان معمولی تفاوت دارد. باسکی ها حالا دست در دست یک "غیر باسکی" به اعتلای فرهنگ و زبانشان می اندیشند، مثل بارسلونا برای کاتالان ها و یا سلتیک و گلاسکو برای اسکاتلندی ها. به احترام مارسلو بیلسا، آقای دیوانه ای که هنوز هم دیوانه وار انتخاب می کند تا دیوانه دار ستایش شود.
پانوشت : امشب تیم بیلسا (اتلتیک بیلبائو) با اوساسونا بازی داره و قراره از شبکه 3 پخش بشه .
.