koorosh
Registered User
چند روز پيش از طرف يکی از دوستانی که گاها اينجا هم حضور دارند، با برخوردی مواجه شدم که وادارم کرد چند کلامی بنويسم.
قبل از آنکه سوالی بپرسيم، ياد بگيريم سوالی را نيز پاسخ دهيم.
همانگونه که ارزش دانش خود را ميدانيم، برای دانش ديگران نيز ارزش قائل باشيم.
نميدانم اينجا چند نفر حضور دارند که سوالی پرسيده اند ولی هرگز پاسخی نداده اند.
روی سخنم با آن دسته از اين افراد است که معلوماتی دارند و از بيانش خودداری ميکنند.
به اين افراد ميگويم، از نظر اخلاقی مديون تمامی ديگر دوستانی هستيد که بدون مزد و منتی وقت ميگذارند و اطلاعاتی که گاها بسيار هم گران بهاست را در اختيار ديگران قرار ميدهند. (من را از اين ليست مستثنا کنيد تا از حرفم برداشت نادرست نداشته باشيد.)
کاسبی بد نيست، به هر حال انگيزه مادی ميتواند يک عامل مهم در حرکت باشد. ولی لااقل چند سوال را پاسخ داده باشيد و بعد بدنبال جلب مشتری باشيد. اين را که ميگويم نه اينکه گمان کنيد من از اينجا سود مالی برده ام و نميخواهم ديگران حضور داشته باشند (تا کنون به جنبه های مادی اينجا فکر نکرده ام ولی شايد در آينده فکرهايی داشته باشم). دوستانی هستند که مدتها وقت خود را گذاشته اند، با صبر و حوصله پاسخگوی سوالات ديگران بوده اند، حال می گويند تخصص ما در فلان کار است و اگر کسی لازم داشت برايش کار انجام ميدهيم. با اين مشکلی نيست. مشکل از آنجا آغاز ميشود که فردی که تعداد نوشته هايش به دو رقم هم نميرسد، تابحال يک سوال هم پاسخ نداده، می آيد تبليغات بازرگانی ميکند!
برای اينکه اين جو فراگير نشود از اين به بعد پست های تبليغاتی دوستان غير فعال در زمينه پاسخگويی به سوالات را حذف خواهم کرد تا انگيزه ای باشد برای به اشتراک گذاردن دانسته ها . . .
و اينکه چرا اين موضوع را نوشتم،
وقتی برای اولين بار ميخواستيم از NT4.0 به 2000 ارتقا پيدا کنيم، مدت دو هفته با دو تا از دوستانم خودمون رو قرنطينه کرديم تا تمام زير و بم RRAS ويندوز 2000 را بشناسيم و بهترين تنظيم را برايش انجام دهيم. گوگل را خفه کرديم! اينقدر توی سر خودمون و RRAS و مودم و Moxa و . . . زديم تا تونستيم بهترين حالت رو براش پيدا کنيم.
اون دو دوست من که الان هر کدومشون مديران سطح بالايی هستند، به هيچ وجه به هيچ کس نميگويند راه کارشان چيست و فرق RAS شان با RAS ديگران در چيست. مگر اينکه با کسی دوست شوند و 4 تا مطلب از ايشان ياد بگيرند تا 2 مطلب ياد دهند.
دو شب پيش از من در همين مورد سوالی پرسيده شد و من بدون لحظه ای تامل کل موضوع را برای طرف مقابل توضيح دادم! بعد که از وضعيت طرف پرس و جو کردم، متوجه شدم موضوعی که من خيلی دنبالش گشتم (مربوط به VB است) را ميداند و ميتواند کمکم کند. وقتی از او خواستم پاسخ سوالم را بدهد، در جواب گفت اين موضوع، موضوعی است که با فلان دوستم خيلی روش وقت گذاشتيم و نميتوانيم به کسی بگوييم و موضوعی کاملا اختصاصی است!!!
اگر شما جای من بوديد چه حسی پيدا ميکرديد؟!
دوست دارم نظرات شما رو در اين مورد بدونم.
قبل از آنکه سوالی بپرسيم، ياد بگيريم سوالی را نيز پاسخ دهيم.
همانگونه که ارزش دانش خود را ميدانيم، برای دانش ديگران نيز ارزش قائل باشيم.
نميدانم اينجا چند نفر حضور دارند که سوالی پرسيده اند ولی هرگز پاسخی نداده اند.
روی سخنم با آن دسته از اين افراد است که معلوماتی دارند و از بيانش خودداری ميکنند.
به اين افراد ميگويم، از نظر اخلاقی مديون تمامی ديگر دوستانی هستيد که بدون مزد و منتی وقت ميگذارند و اطلاعاتی که گاها بسيار هم گران بهاست را در اختيار ديگران قرار ميدهند. (من را از اين ليست مستثنا کنيد تا از حرفم برداشت نادرست نداشته باشيد.)
کاسبی بد نيست، به هر حال انگيزه مادی ميتواند يک عامل مهم در حرکت باشد. ولی لااقل چند سوال را پاسخ داده باشيد و بعد بدنبال جلب مشتری باشيد. اين را که ميگويم نه اينکه گمان کنيد من از اينجا سود مالی برده ام و نميخواهم ديگران حضور داشته باشند (تا کنون به جنبه های مادی اينجا فکر نکرده ام ولی شايد در آينده فکرهايی داشته باشم). دوستانی هستند که مدتها وقت خود را گذاشته اند، با صبر و حوصله پاسخگوی سوالات ديگران بوده اند، حال می گويند تخصص ما در فلان کار است و اگر کسی لازم داشت برايش کار انجام ميدهيم. با اين مشکلی نيست. مشکل از آنجا آغاز ميشود که فردی که تعداد نوشته هايش به دو رقم هم نميرسد، تابحال يک سوال هم پاسخ نداده، می آيد تبليغات بازرگانی ميکند!
برای اينکه اين جو فراگير نشود از اين به بعد پست های تبليغاتی دوستان غير فعال در زمينه پاسخگويی به سوالات را حذف خواهم کرد تا انگيزه ای باشد برای به اشتراک گذاردن دانسته ها . . .
و اينکه چرا اين موضوع را نوشتم،
وقتی برای اولين بار ميخواستيم از NT4.0 به 2000 ارتقا پيدا کنيم، مدت دو هفته با دو تا از دوستانم خودمون رو قرنطينه کرديم تا تمام زير و بم RRAS ويندوز 2000 را بشناسيم و بهترين تنظيم را برايش انجام دهيم. گوگل را خفه کرديم! اينقدر توی سر خودمون و RRAS و مودم و Moxa و . . . زديم تا تونستيم بهترين حالت رو براش پيدا کنيم.
اون دو دوست من که الان هر کدومشون مديران سطح بالايی هستند، به هيچ وجه به هيچ کس نميگويند راه کارشان چيست و فرق RAS شان با RAS ديگران در چيست. مگر اينکه با کسی دوست شوند و 4 تا مطلب از ايشان ياد بگيرند تا 2 مطلب ياد دهند.
دو شب پيش از من در همين مورد سوالی پرسيده شد و من بدون لحظه ای تامل کل موضوع را برای طرف مقابل توضيح دادم! بعد که از وضعيت طرف پرس و جو کردم، متوجه شدم موضوعی که من خيلی دنبالش گشتم (مربوط به VB است) را ميداند و ميتواند کمکم کند. وقتی از او خواستم پاسخ سوالم را بدهد، در جواب گفت اين موضوع، موضوعی است که با فلان دوستم خيلی روش وقت گذاشتيم و نميتوانيم به کسی بگوييم و موضوعی کاملا اختصاصی است!!!
اگر شما جای من بوديد چه حسی پيدا ميکرديد؟!
دوست دارم نظرات شما رو در اين مورد بدونم.