برگزیده های پرشین تولز

یاد واره

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
درود بر ادبیات دوستان عزیز
این تاپیک رو برای اهل ادبیات ایران و جهان می زنم
برای یادواره این عزیزان
در سالروز تولد و سالمرگشون و همین طور اگر روز خاصی باشه که اون روز به نام یکی از بزرگان ادبیان باشه(مثل روز مولانا)؛در این تاپیک ازشون یاد می کنیم و می تونیم در مورد آثارشون صحبت کنیم و گوشه ای از نوشته هاشون رو اینجا بزاریم
به امید اینکه یاد کردن از بزرگان ؛انگیزه ای شود تا بتوانیم آثارشون رو مطالعه کنیم و دانشی به داشته ها و نداشته هامون اضافه کنیم

پیشاپیش از همکاری دوستان سپاس گذارم
 

hossein137

مدیر انجمن عکس و عکاسی
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan
خوب اولین پست تو امروز مخصوص یه شاعر زن بزرگه.خانم پروین اعتصامی

امروز سالگرد فوت ایشونه

346953_gF3BZten.JPG

شرح حال و زندگی نامه در ویکی پدیا

او در سال ۱۲۹۱ به همراه خانواده‌اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطه‌خواهان و چهره‌های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبان‌های فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل آموخت. وی به مدرسه آمریکایی IRAN BETHEL می رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رسانید. سپس مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت.

پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل الله همایون فال» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت. شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. او که در خانه‌ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه‌ای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمی‌توانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از مهریه اش در مرداد ماه ۱۳۱۴ طلاق گرفت. با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی ننمود. در سالهای ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در زمان ریاست دکتر عیسی صدیق بر دانشسرای عالی، پروین به عنوان مدیر کتابخانهٔ آن، مشغول به کار شد..او ۳۵ سال داشت که درگذشت.

پروین به تشویق ملک‌الشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ دیوان خود را توسط چاپخانه مجلس منتشر کرد، ولی مرگ پدرش در دی ماه ۱۳۱۶ در سن ۶۳ سالگی، ضربه هولناک دیگری به روح حساس او وارد کرد که عمق آن را در مرثیه‌ای که در سوگ پدر سروده‌است، به خوبی می‌توان احساس کرد:

پروین اعتصامی عاقبت در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد.یکی از معروف‌ترین آثار او که هم اکنون در کتاب فارسی قرار دارد شعر بلبل و مور است. روین برای سنگ مزار خود نیز قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون بر لوح نماینده مرقدش حک شده است.

اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است


بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۸۵، مطابق با یکصدمین سالروز تولّد اختر فروزان چرخ ادب پروین اعتصامی‌ست.در تقویم رسمی ایران، این روز به روز بزرگداشت پروین اعتصامی نامگذاری شده است.
 
Last edited:

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
امروز _ 19 فروردین _ شصت و یکمین سالروز درگذشت صادق هدایت ، نویسنده ی بزرگ کشورمونه.

یادش گرامی و روحش قرین آرامش ابدی 491594tzisgfv0ld.gif
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
امروز _ 19 فروردین _ شصت و یکمین سالروز درگذشت صادق هدایت ، نویسنده ی بزرگ کشورمونه.

یادش گرامی و روحش قرین آرامش ابدی مشاهده پیوست 129545

درود بر بانو
اومدم بگم دیدم شما زحمتش رو کشیدی

در مورد هدایت باید بگم که به نظر یکی از بی نظیر ترین نثر ها رو داشته در بین نویسنده های ایرانی و فضا سازیش واقعا عالیه من چندتا کتابی که ازش خوندم باید بگم تو تمام فضاها و مکان ها خودمو حس کردم از بس طبیعی و ملموس توصیف کرده
 

hossein137

مدیر انجمن عکس و عکاسی
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
34
محل سکونت
Isfahan
امروز 81 امین سالگرد فوت نویسنده ی بزرگ لبنانی "جبران خلیل جبران" هست.روحش شاد و یادش گرامی
به شخصه خیلی از داستان های کوتاه ایشون لذت میبرم.سبک خاصی دارند و توصیفات زیبایی در نوشته هاشون دیده میشه.

www_madaran_e_tanha_tk.jpg

جبران خلیل جبران - ویکی‌پدیا
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
کتاب های زیادی هم از ایشون در ایران ترجمه شده و معمولا هم فروش خوبی میرن
یادشون گرامی
 

manuela89

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
IMAGE634383916873588937.jpg


روز 25 فروردین ماه در تقویم رسمی کشور به نام عطار نیشابوری نامگذاری شده است.

یكی از سرآمدان شعر و ادب فارسی، عطار نیشابوری است. مورخان و محققان، نام او را «محمد» و لقبش را «فرید الدین» و کنیه اش را «ابوحامد» نوشته اند. در اشعارش بیشتر به «عطار» تخلص نموده و گاهی هم «فرید» را كه بی گمان مخفف لقب اوست ـ برای تخلص شعری خود برگزیده است. نام پدر عطار هم ابراهیم و كنیه او ابوبكر است و بعضی به اشتباه، جز این نوشته اند. مادر او هم چنانكه از فحوای كلام عطار بر می آید، زنی اهل معنی و خلوت گزیده بوده است. عطار در وصف مادر خود سروده است.

اگر چه رابعه صد تهمتن بود ......... ولیكن ثانبه این نیك زن بود

چنان پشتم قوی داشت آن ضعیفه........ كه ملك شرع را روی خلیفه.....

نبود او زن كه مرد معنوی بود .......... سحرگاهان دعای او قوی بود

سال تولد شیخ را كه اكثر مورخان 512 یا 513 در «كدكن نیشابور» نگاشته اند، كه به دلایلی نادرست است. زیرا اگر شهادت او را در سال 618 و در قتل عام نیشابور به دست مغول درست بدانیم به ناچار باید مدت عمر او را یكصد و شش سال پنداشت كه این نظر، با اشعار شیخ كه عمر خود را از سی سالگی تا هفتاد و اند سالگی ذكر كرده، سازگار نیست. آخرین سالی را كه عطار برای عمر خود ذكر كرده است، «هفتاد و اند» است:

مرگ در آورد پیش، وادی صد ساله راه ........ ..عمر تو افكند شست بر سر هفتاد واند

پس بنابراین شیخ بیش از هفتاد سال و كمتر از هشتاد سال عمر داشته است. و اگر بپذیریم عطار در سال 618 به دست مغولان به شهادت رسید، و در آن تاریخ نزدیك به هشتاد سال سن داشته، پس فرض ولادت او در حدود سال 540 به واقع نزدیكتر است.


فهرست دقیقی از آثار عطار در دست نیست. تعداد كتابهایی را كه به او نسبت داده اند، از صد جلد متجاوز است. در پر گویی عطار حرفی نیست. خود او هم به این نكته اشاره داد:

ز هر در گفتم و بسیار گفتم.......... چو زیر چنگ شعری راز گفتم

كسی كو چون منی را عیب جویست........... همین گوید كه او بسیار گویست

اما انتساب مجموعه ای صد جلدی به او هم چندان درست نمی نماید. خود او در خسرو نامه از مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، مختار نامه، مقامات طیور یا منطق الطیر و خسرو نامه و جواهر نامه و شرح القلب یاد كرده است. و ضمناً به قصاید و غزلیات و قطعات سروده شده خود هم اشاره دارد. بنابراین آثار مسلم عطار را می توان این قرار دانست:

1ـ مصیبت نامه، 2ـ الهی نامه، 3ـ اسرار نامه، 4ـ مختار نامه، 5ـ مقامات طیور، 6ـ خسرو نامه، 7ـ جواهر نامه، 8ـ شرح القلب، 9ـ دیوان قصاید و غزلیات.


عطار نیشابوری


پ.ن: البته با تاخیر.:blush:
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
خوب
به روز اول اردیبهشت نزدیک می شیم
روزی سراسر ادبیاتی
بهار و اردیبهشت یک جوراهایی نماد تبلور حس های زیباست

البته می تونه روز غمیگنی باشه اول اردیبهشت
روز فوت شاعر زیبایی ها و طبیعت؛سهراب سپهری

با زاد روز شاعری دوست داشتنی در روز دوم اردیبهشت
به نام قیصر امین پور عزیز

و یا روزی به نام بزرگ مرد شعر ایران؛سعدی بزرگ با عاشقانه های بی نظیرش که روز اول اردیبهشت به نامش خورده و چه عاشقانه تر شده این اردیبهشت
 

manuela89

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
من فوت سهراب و با تولد قیصر اشتباه کردم :blush: ولی دلم نیومد اینو نزارم.


DSCF65551.jpg


صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد

و خاصیت عشق این است

کسی نیست،

بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت

میان دو دیدار قسمت کنیم

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم

بیا زودتر چیزها را ببینیم

ببین، عقربک های فواره در صفحه ساعت حوض

زمان را به گردی بدل می کنند

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را

مرا گرم کن

و یک بار در بیابان کاشان(شیروان!!!) هوا ابر شد

و باران تندی گرفت

و سردم شد، آن وقت در پشت یک سنگ

اجاق شقایق مرا گرم کرد

در این کوچه هایی که تاریک هستند

من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم

من از سطح سیمانی قرن می ترسم

بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است

مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد

مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات

اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا

و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت های تو، بیدار خواهم شد

و در آن وقت،

حکایت کن از بمب هایی که من خواب بودم، و افتاد

حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم، و تر شد

بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند

در آن گیروداری که چرخ زرهپوش از روی رویای کودک گذر داشت

قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست

بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد

چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد

چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید

و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش«استوا» گرم،

ترا در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
خوب
امروز اولین سالی ست که سیمین نیست و 8 اردیبهشت فرا می رسد
بانوی سووشون
بانوی داستان نویس

یادش گرامی
امروز سالروز تولد این بانو ست

426309_337699932943425_100001102648586_945777_403071479_n.jpg
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
می بینم که فقط خودم تاپیک رو بالا میارم
یعنی بانو سیمین در حد لایک بود؟کسی حرفی سختی نداشت؟
عجب


خوب
فردا روز بزرگ،روز جهانی دریای پارس هستش
و در کنار این روز زیبا
زاد روز شاعری دیگر از شاعران آرمیده در ظهیر الدوله دوست داشتنی ست

رهی معیری
یه دوبیتی معروف ازش می زارم
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم


Rahi_moayeri_tomb.jpg
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
خوب
امروز 16 اردی بهشت
سال مرگ شاعر زیبا سخنی ست از دیار ایران

حسین منزوی
که پیشنهاد می کنم دوستان حتما از اشعارشون مطالعه کنن
کتاب های مختلفی از ایشون به چاپ رسیده و اشعار زیبایی دارند


و توصیه می کنم سی دی "شوکران نوش" با صدای ایشون رو تهیه کنید ،صدای خودشون هست با اشعار زیباشون که حال و هوای خوبی داره

عکس جلد سی دی رو می زارم که بدونید و اشنا باشید

bdeb6f575ac5.jpg



این قسمت از شعر منزوی عزیز رو داشته باشید تا یک غزل ازشون بزارم

هر که رسید از عشق ورزیدن گفت
اما تو را،ای عاشق انسان کسی نشناخت
 
Last edited:

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
لبت صریح ترین آیه ی شکوفایی ست

و چشم هایت شعر سیاه گویایی ست

چه چیز داری با خویشتن که دیدارت

چو قله های مه آلود محو و رویایی ست

چگونه وصف کنم هیبت غریب تورا

که در کمال ظرافت ، کمال والایی ست

تو از معابد مشرق زمین عظیم تری

کنون شکوه تو و بهت من تماشایی ست

در آسمانه ی دریای دیدگان تو

شرم گشوده بال تر از مرغکان دریایی ست

شمیم وحشی گیسوی کولی ات نازم

که خواب ناک تر از عطرهای صحرایی ست

مجال بوسه به لب های خویشتن بدهید

که این بلیغ ترین مبحث شناسایی ست

نمی شود به فراموشی ات سپرد و گذشت

چنین که یاد تو زود آشنا و هرجایی ست

تو والی اینک از اوج بی نیازی خود

که چون غریبی من مبهم و معمایی ست

پناه غربت غمناک دست هایی باش

که دردناک ترین ساقه های تنهایی ست.



حسین منزوی
 

Chego

Registered User
تاریخ عضویت
14 آپریل 2011
نوشته‌ها
123
لایک‌ها
321
بیست و پنجم اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی


سخن‌سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان است. فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند.

Ferdosi.jpg

بر پایهٔ اشاره‌های ضمنی فردوسی دانسته شده‌است که او دهقان و دهقان‌زاده بود. دهقان در عصر فردوسی و در شاهنامهٔ او به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی مالک روستا یا رئیس شهر بوده‌است. در بارهٔ دوران کودکی و جوانی او نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن‌مایه‌های کهن جز افسانه و خیال‌بافی چیزی به چشم می‌خورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی-فرهنگی شاهنامه می‌توان دریافت که او در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرف‌نگری در سروده‌ها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دست‌مایهٔ او در سرایش شاهنامه شده‌است. همچنین از شاهنامه این گونه برداشت کرده‌اند که فردوسی با زبان عربی و دیوان‌های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌است.

آغاز زندگی فردوسی همزمان با گونه‌ای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید، و گرانیگاه آن خراسان و سرزمین‌های فرارود بود. در درازنای همین دو سده شمار چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند. فردوسی از همان روزگار کودکی بینندهٔ کوشش‌های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سخت‌گام همان راه شد.

فردوسی - ویکی‌پدیا
 

DIXIE CHICKS

Registered User
تاریخ عضویت
8 می 2007
نوشته‌ها
1,124
لایک‌ها
661
کارلوس فوئنتس نویسنده مکزیکی درگذشت.

کارلوس فوئنتس، نویسنده مکزیکی و یکی از سرشناس ترین نویسندگان اسپانیایی زبان در سن ۸۳ سالگی درگذشت.


ادیت: خیلی از مرگش متاسف شدم. امروز یه مقاله درباره ی آثارش می نویسم و به پست اضافه می کنم
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
خوب بعد از چند روز امدم
روز فردوسی بزرگ خوشحالم که اینجا ازش یاد شده!
اما متاسفانه دوستان هیچی نمیگن!
حداقل بیت شعری از این مرد بزرگ می ذاشتید رفقا:(



کارلوس فوئنتس نویسنده مکزیکی درگذشت.

کارلوس فوئنتس، نویسنده مکزیکی و یکی از سرشناس ترین نویسندگان اسپانیایی زبان در سن ۸۳ سالگی درگذشت.


ادیت: خیلی از مرگش متاسف شدم. امروز یه مقاله درباره ی آثارش می نویسم و به پست اضافه می کنم

متاسفم
من نمی شناختمشون
منتظرم در مودر اثارشون صحبت کنی
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
37
محل سکونت
اهواز
خوب
فردا
28 اردی بهشت
زاد روز خیام نیشابوری ست

رباعی سرای بزرگ ایران زمین

بنده خودم یکی از ارداتمندان ایشون هستن
چند دو بیتی از این بزرگ مرد می زارم



"ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست
ای خاک اگـر سینه تـــو بشکافنـد
بس گــــوهـــر قیمتی در سینه تــوسـت"




این کــــوزه چـــون من عاشق زاری بوده ست
در بنــــــد سر زلـــف نگـــــــاری بـــوده ست
این دسته کـــه برگـــردن او می بینـــــــــــــی
دستی است که بر گـــردن یـــاری بـــوده ست


:heart:
یک جام شراب صــد دل و دیــــن ارزد
یک جــرعه می مملکت چیــــــــن ارزد
جــز باده لعل نیست در روی زمیــــــــن
تلخــی که هـــزار جــان شیریــــن ارزد
:heart:

از دی کـــه گـــذشت هیچ ازو یــاد مکـــن
فردا کـــــه نیامـــده ست فریاد مکـــــــــن
بر نامـــده و گـــذشته بنیــــــــــاد مکـــــن
حالـــی خوش بـــاش و عمر بر باد مکــن



:heart:گر می نخوری طعنه مزن مستانرا
بنیاد مکن تو حیله و دستانرا
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا
:heart:

saqi.jpg
 

DIXIE CHICKS

Registered User
تاریخ عضویت
8 می 2007
نوشته‌ها
1,124
لایک‌ها
661
کارلوس فوئنتس نویسنده ی شهیر مکزیکی متولد سال 1928 است.

فوئنتس به همراه یوسا و مارکز 3 غول بزرگ ادبیات امریکای لاتین بود. او، همانند مارکز و یوسا، روزنامه نگار و فعال سیاسی چپگرا بود و مدتی هم به عنوان سفیر مکزیک در فرانسه فعالیت می کرد که به عنوان اعتراض به سیاست های دولت از پستش استعفا داد.

آثار فوئنتس حاوی مضامین فلسفی همراه با ارجاعات تاریخی و استفاده از اساطیر مکزیک است. نثر فوئنتس، پیچیده و آهنگین و شعرگونه است و مونولوگ های طولانی دارد. فضای آثار فوئنتس معمولا بین خیال و واقعیت در حرکت است (گرینگوی پیر، کنستانسیا) یا سوررئال است (آئورا) و بعضی از آثار او کاملا سیاسی هستند (سر هیدرا)

اکثر آثار فوئنتس به زبان فارسی منتشر شده اند.

سر هیدرا، پوست انداختن، آئورا (این کتاب به عنوان کتاب درسی در مکزیک و بعضی کشورهای امریکای لاتین تدریس می شود)، اینس، مرگ آرتیمو کروز، گرینگوی پیر (از این کتاب فیلمی با بازی جین فوندا و گریگوری پک ساخته شد) و کنستانسیا از بعضی آثار کارلوس فوئنتس هستند

خبر مرگ او ابتدا توسط رئیس جهور مکزیک در توئیتر منتشر شد.

------------------------------

شن بوته‌ها را می‌پوشاند. افق با نوری لرزان پیش چشمش برمی‌خیزد. سایه‌های بی‌قرار ابر زمین را در حجابی سایه‌روشن می‌پوشانند. بوی خاک هوا را می‌آکند، رنگین‌کمانی سرریز می‌کند در آیینه‌ی خود. بیشه‌های انگبار با خوشه‌های زرد گل‌هاشان شعله‌ور شده‌اند. بادی سوزان بر همه چیز می‌وزد.

گرینگوی پیر



اینجا بمان؛ اینجا از نو زاده شو؛ ... ما را بگذار تا بمیریم، اما تو باید زنده بمانی کنستانسیا؛ به نامِ ما زنده بمانی، نگذار شکستت بدهند، نگذار قهر و غلبه تاریخ نابودت کند؛ تو باید زنده بمانی، نباید تن به تبعید بدهی؛ نشانه ای باش، تا بگویی: آنها از اینجا جان به در بردند؛ ما را با خاطره ات حفظ کن | ما را با چشمانت مهر کن | ما را ببر مثل یادگاری از کاخ اندوه | ما را ببر مثل عروسکی | مثل خشتی از خانه | تا کودکانمان بازگشت را به یاد آورند؛

کنستانسیا


آیا کتابی بی‌پدر، مجلدی یتیم در این دنیا وجود دارد؟ کتابی که زاده‌ی کتاب‌های دیگر نیست؟ ورقی از کتابی که شاخه‌ای از شجره‌ی پر‌شکوه تخیل ادبی آدمی نباشد؟ آیا خلاقیتی بدون سنت هست؟ و باز، آیا سنت بدون نو شدن، آفرینشی جدید، نو رستن قصه‌های دیرنده، دوام می‌یابد؟

... و نخستين بار بعد از سال ها خواب مي بيني، خواب تنها يك چيز، خواب دستي گوشت ريخته كه با زندگي به سوي تو مي آيد، فرياد مي زند كه بايد بروي، همه بايد بروند: و چون آن چهره با چشمخانه هاي تهي به چهره ات نزديك مي شود با فريادي فروخورده، عرق ريزان، بيدار مي شوي و دست هايي مهربان را احساس مي كني كه گونه ات را نوازش مي كند و لباني را كه زمزمه يي آهسته دارد، تسلايت مي دهد و مهرباني ات را مي طلبد..

آئورا
 

manuela89

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
امروز ، زاد روز حکیم عمر خیام ریاضی دان، اخترشناس و عارف و شاعر بزرگ ایرانیه.


khayyam_head01.jpg

خیام یکی از چهره های شناخته شده جهانیه.

این مطلب برام جالب بود :


نامگذاری به نام خیام

یکی از حفره‌های ماه به افتخار خیام «عمر خیام» نامیده شده‌است.

سیارکی در سال ۱۹۸۰ به نام وی نامگذاری شد.(سیارک ۳۰۹۵)

در تونس هتلی به نام خیام ساخته شده‌است.[۷۲][۷۳]

در فرانسه و مصر شراب‌هایی به نام خیام تولید می‌شود.[۷۴][۷۵][۷۶]

نام یکی از ایستگاه‌های قطار که فاجعه قطار نیشابور در آن‌جا رخ داد نامش خیام بود.[۷۷]

خیابان خیام در شهر تهران واقع در منطقه ۱۲ شهرداری تهران به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.

رستوران خیام واقع دراتیوپی شهر آدیس آبابا. در مرکز کتابخانه دانشگاه اتیوپی روباعیات خیام به زبان امهریک وجود دارد.اطلاعات بیشتر در سفر نامه هوشنگ شمعی آمده است.
در سال ۱۸۹۲ م. «انجمن عمر خیام» در لندن توسط گروهی از دانشمندان و ادیبان و روزنامه‌داران بنیانگذاری شد. این انجمن تا سال ۱۸۹۳ م. سه مراسم بزرگداشت برای خیّام برگزار کرد. در این انجمن‌ها اشعار زیادی در مدح خیام خوانده شد که که اعضای انجمن سروده بودند. همچنین دو عدد بوته گل سرخ بر مزار ادوارد فیتزجرالد مترجم رباعیات عمرخیام قرارداده شد که بر سرلوحه آن این طور نوشته شده بود: این بوته گل سرخ در باغ کیو پرورده شده و تخم آن را سیمپسن از مزار عمرخیام در نیشابور آورده و بدست چندین تن از هواداران ادوارد فیتزجرالد ازجانب انجمن عمرخیام غرس شده.[۷۸]


خیام


................

گر گل نبود نصیب ما خار بس است

ور نور به ما نمی رسد، نار بس است

گر خرقه و خانقاه و شیخی نبود

ناقوس و کلیسا و زنار بس است

*

آن کس که به خوبان لب خندان داده ست

خون جگری به دردمندان داده ست

گر قسمت ما نداد شادی، غم نیست

شادیم که غم هزار چندان داده ست

*

گر یک نفست ز زندگانی گذرد

مگذار که جز به شادمانی گذرد

زنهار که سرمایه این ملک جهان

عمر است و بدان سان گذرانی گذرد


*

گفتم که دگر باده گلگون نخورم

می خون رزان است دگر خون نخورم

پیر خردم گفت:«به جد می گویی؟»

گفتم که « خطاست این سخن، چون نخورم»
 
بالا