roozbeh.rajabi
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 27 فوریه 2018
- نوشتهها
- 1
- لایکها
- 2
- سن
- 35
لیست زیر 100 فعل پر کاربرد زبان انگلیسی است. از انجایی که بعضی از افعال بیش از یک معنی دارند من 10 فعل اول را به معنای کاملشان در دیکشنری لینک کرده ام، با کلیک روی آنها می توانید تمامی معانی را ببینید:
1
be
بودن (فعل کمکی)
2
have
داشتن (فعل کمکی)
3
do
انجام دادن / کردن (فعل کمکی)
4
say
گفتن
5
go
رفتن
6
can
توانستن
7
get
گرفتن
8
would
(فعل کمکی)
9
make
ساختن / درست کردن
10
know
دانستن / شناختن
11
will
(فعل کمکی)
12
think
فکر کردن
13
take
گرفتن
14
see
دیدن
15
come
آمدن
16
could
توانستن
17
want
خواستن
18
look
نگاه کردن
19
use
استفاده کردن
20
find
پیدا کردن
21
give
دادن
22
tell
گفتن
23
work
کار کردن
24
may
ممکن بودن
25
should
اجبار داشتن
26
call
صدا کردن / تماس گرفتن
27
try
تلاش کردن / امتحان کردن
28
ask
پرسیدن / درخواست کردن
29
need
نیاز داشتن
30
feel
احساس کردن
31
become
تبدیل شدن / شدن
32
leave
ترک کردن
33
put
قرار دادن / گذاشتن
34
mean
منظور داشتن / معنی دادن
35
keep
نگه داشتن
36
let
اجازه دادن
37
begin
شروع کردن
38
seem
به نظر رسیدن
39
help
کمک کردن
40
talk
صحبت کردن
41
turn
چرخاندن
42
start
شروع کردن
43
might
ممکن بودن
44
show
نشان دادن
45
hear
شنیدن
46
play
بازی کردن / نواختن
47
run
دویدن / اجرا کردن
48
move
تکان دادن
49
like
دوست داشتن
50
live
زندگی کردن
51
believe
اعتقاد داشتن
52
hold
نگه داشتن / گرفتن
53
bring
آوردن
54
happen
اتفاق افتادن
55
must
اجبار داشتن
56
write
نوشتن
57
provide
تامین کردن / تهیه کردن
58
sit
نشستن
59
stand
ایستادن
60
lose
از دست دادن
61
pay
پرداختن
62
meet
ملاقات کردن
63
include
شامل بودن
64
continue
ادامه دادن
65
set
قرار دادن / تنظیم کردن
66
learn
یاد گرفتن / آموختن
67
change
تغییر دادن
68
lead
سوق دادن / هدایت کردن
69
understand
فهمیدن
70
watch
تماشا کردن
71
follow
دنبال کردن
72
stop
نگه داشتن / متوقف کردن
73
create
ساختن
74
speak
صحبت کردن
75
read
خواندن
76
allow
اجازه دادن
77
add
اضافه کردن
78
spend
خرج کردن
79
grow
برزگ شدن / پرورش دادن
80
open
باز کردن
81
walk
قدم زدن
82
win
برنده شدن
83
offer
پیشنهاد دادن
84
remember
به یاد آوردن
85
love
دوست داشتن
86
consider
در نظر گرفتن / سنجیدن
87
appear
به نظر رسیدن / ظاهر شدن
88
buy
خریدن / باور کردن
89
wait
منتظر ماندن / صبر کردن
90
serve
خدمت کردن / پذیرایی کردن
91
die
مردن
92
send
فرستادن
93
expect
انتظار داشتن
94
build
ساختن
95
stay
ماندن
96
fall
افتادن
97
cut
بریدن
98
reach
رسیدن
99
kill
کشتن
100
remain
ماندن / باقی ماندن
لینک های مفید
[table id=15 /]
1
be
بودن (فعل کمکی)
2
have
داشتن (فعل کمکی)
3
do
انجام دادن / کردن (فعل کمکی)
4
say
گفتن
5
go
رفتن
6
can
توانستن
7
get
گرفتن
8
would
(فعل کمکی)
9
make
ساختن / درست کردن
10
know
دانستن / شناختن
11
will
(فعل کمکی)
12
think
فکر کردن
13
take
گرفتن
14
see
دیدن
15
come
آمدن
16
could
توانستن
17
want
خواستن
18
look
نگاه کردن
19
use
استفاده کردن
20
find
پیدا کردن
21
give
دادن
22
tell
گفتن
23
work
کار کردن
24
may
ممکن بودن
25
should
اجبار داشتن
26
call
صدا کردن / تماس گرفتن
27
try
تلاش کردن / امتحان کردن
28
ask
پرسیدن / درخواست کردن
29
need
نیاز داشتن
30
feel
احساس کردن
31
become
تبدیل شدن / شدن
32
leave
ترک کردن
33
put
قرار دادن / گذاشتن
34
mean
منظور داشتن / معنی دادن
35
keep
نگه داشتن
36
let
اجازه دادن
37
begin
شروع کردن
38
seem
به نظر رسیدن
39
help
کمک کردن
40
talk
صحبت کردن
41
turn
چرخاندن
42
start
شروع کردن
43
might
ممکن بودن
44
show
نشان دادن
45
hear
شنیدن
46
play
بازی کردن / نواختن
47
run
دویدن / اجرا کردن
48
move
تکان دادن
49
like
دوست داشتن
50
live
زندگی کردن
51
believe
اعتقاد داشتن
52
hold
نگه داشتن / گرفتن
53
bring
آوردن
54
happen
اتفاق افتادن
55
must
اجبار داشتن
56
write
نوشتن
57
provide
تامین کردن / تهیه کردن
58
sit
نشستن
59
stand
ایستادن
60
lose
از دست دادن
61
pay
پرداختن
62
meet
ملاقات کردن
63
include
شامل بودن
64
continue
ادامه دادن
65
set
قرار دادن / تنظیم کردن
66
learn
یاد گرفتن / آموختن
67
change
تغییر دادن
68
lead
سوق دادن / هدایت کردن
69
understand
فهمیدن
70
watch
تماشا کردن
71
follow
دنبال کردن
72
stop
نگه داشتن / متوقف کردن
73
create
ساختن
74
speak
صحبت کردن
75
read
خواندن
76
allow
اجازه دادن
77
add
اضافه کردن
78
spend
خرج کردن
79
grow
برزگ شدن / پرورش دادن
80
open
باز کردن
81
walk
قدم زدن
82
win
برنده شدن
83
offer
پیشنهاد دادن
84
remember
به یاد آوردن
85
love
دوست داشتن
86
consider
در نظر گرفتن / سنجیدن
87
appear
به نظر رسیدن / ظاهر شدن
88
buy
خریدن / باور کردن
89
wait
منتظر ماندن / صبر کردن
90
serve
خدمت کردن / پذیرایی کردن
91
die
مردن
92
send
فرستادن
93
expect
انتظار داشتن
94
build
ساختن
95
stay
ماندن
96
fall
افتادن
97
cut
بریدن
98
reach
رسیدن
99
kill
کشتن
100
remain
ماندن / باقی ماندن
لینک های مفید
[table id=15 /]