از اينکه هر کدومشون که منو ميديد يکم از ور زدن می افتاد تعجب نميکردم
90 کيلو وزن 186 سانت قد موهای قهوه اي روشن چشمهای تيله ای که بيشتر به آبی ميزد هيکلم هم که ورزيده بود
ديگه عادت کرده بودم
صدای در که بسته شد امد دوباره همشون منو فراموش کردن و به ور ور شون ادامه دادن
يکی که معلوم بود صحبتهاش تموم شده بود يا اصلا موبايل نداشت
انگشتاشو به اميد پيروزی طرفم گرفت
به سر تا پای خودم نيگاه کردم بعد بی حوصله نگاهم بهمراه خودم از کنارش گذشتيم
ادامه داره
قابل توجه مديران محترم
ببينيد اينجا غنيمت برای قديميها شده
قدرت اخراج جديدها
اما بعضی از اين قديميها تو روز روشن به پرشيين تولزی که اينهمه ا عتبار داشت
دارن خيانت ميکنن
خيلی از دوستای من فارسی نميتونند بنويسند که يکدفعه ف ميل سخنگو آمد ...
حالا تا ميآن حرف بزنن قديميايی که جا خوش کردن
همچين ميزنن که کفتر جلد فراری ميشه چه برسه به کفتر غريب
من خودم شخصا چند سالی ميشه که اينجا سر ميزنم
يکبار نوشتم افراط و تفريط خوب نيست
پی سی را خاموش کردم
فردش امدم ديدم بن شدم