ch_hamid123
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 6 می 2003
- نوشتهها
- 140
- لایکها
- 0
ببين من مي فهمم چي مي گي ولي اينا ربط دادن چند تا موضوعي يه كه بهم ربطي ندارند. اينكه انسان ها الان مشكلات زيادي دارن يا جونشون در خطره دليل نمي شه كه گياهخوار باشيم يا غير گياه خوار. نجات جان يك انسان يك بحثه كشتن يك حيوان از روي عادت ( عادت غذايي) يه بحث ديگه. رژيم گياه خواري (اگر درست اجرا بشه) بهيچ عنوان جان انسان رو به خطر نمي اندازه بالكه بر عكس اين مضرات گوشت و چربي هاي گوشتي كه داره جون آدمها رو مي گيره. يه خورده واقع بين باشيم و فكر نكنيم كنار گذاشتن گوشت يعني رياضت و گشنگي كشيدن و خودكشي ! اگر فرض بگيريم كه گياه خواري ضرري هم داشته باشه ( كه به نظر من بيشتر به بد خوردن مربوطه تا گوشت نخوردن) فكر نمي كنم ضررش بيشتر از انواع و اقسام بيماري هاي قلبي و فشار خون و اضافه وزن و نقرس و امثال اينا باشه كه ديگه كاملا ثابت شده خوردن گوشت تاثير مستقيم داره در بوجود اومدن شونبه نقل از kasra_kh :من الان پستت رو دوباره خوندم دیدم بهتره یه چیز دیگه هم بپرسم
گفته بودی حیوونها قادر به درک درد و رنج هستن, به نظرت گیاهها نیستن؟اگه مثلا یه روز ثابت بشه که گیاهها هم رنج و درد رو حس میکنن اونوقت تکلیفمون چیه؟ یعنی چی بخوریم؟
به نظرم فلسفه ی گیاهخواری (یا حداقل دلیل شما برای گیاهخواری) کاملا محترم و ناشی از عواطف انسانیه ولی اصلا واقعی و قابل اجرا نیست ! من اینو قبول کردم (شما هم شاید قبول کنید) که نجات دادن جون یک انسان از جون یک حیوون یا گیاه اولویت بیشتری داره ! حتی خیلی جاها بهتر کردن وضعیت زندگی یه انسان از جون یه حیوون مهمتره ! مثال ساده اش اینه که فرض کن مثلا کشتارگاهها تعطیل بشن همه ! میدونی چقدر آدم توی دنیا بیکار میشن؟ بعد هم بحث کشتن حیوونها به خوردن گوشتون محدود نمیشه ! مثلا پوستشون ! تاحالا از کیف چرمی یا کفش چرمی استفاده نکردی؟
الان هم متاسفانه اونقدر انسانهایی که جونشون در خطره یا وضعیت زندگی بدی دارن زیاده که هنوز وقتش نرسیده به فکر حیوونها باشیم !
مساله اينه كه آيا واقعا اون چيزي كه ما اسمش رو مي زاريم بهتر كردن زندگي انسان... داره زندگي رو بهتر مي كنه يا اين توهم ماست؟ افراد زيادي در كارخانجات توليد سيگار كار مي كنند ...آيا نبايد با سيگار مخالف بود چون تعداد خيلي زيادي از كار بركنار مي شن؟ افراد زيادي توي كارخونه هاي توليد اسلحه و سلاح هاي ميكربي كار مي كنن...اينا خوبن چون افراد زيادي دارن از قبلش نون مي خورن؟ اينكه به يك كاري عادت كرديم يا برامون سود داره يا طعم يك غذا لذيذه دليل بر اين نمي شه كه داره زندگي ما رو بهتر مي كنه....
گياهان وضعيت شون با حيوانات فرق داره ... اين رو نمي شه انكار كرد كه حيوان مشتركات بسيار زيادي با انسان دارن...تعبيراتي مثل حيوان ناطق يا حيوان باشعور براي انسان بكار مي ره...و يا شباهت هاي فيزيكي انسان و ميمون هاي بزرگ. از طرفي حيوان قادر به درد كشيدنه و حس سبعانه اي كه در كشتار وجود داره به هيچ عنوان قابل مقايسه نيست با چيدن ميوه ها و سبزيجات. از همه اينها گذشته ما از محصولات گياهان استفاده مي كنيم...دقيقا همونطور كه از شير و تخم مرغ استفاده مي كنيم. اين فرق داره با اينكه درختي رو قطع كنيم يا به گياهي آسيب برسونيم
در نهايت اين رو قبول دارم كه ممكنه به صورت صد در صد نشه جلوي كشته شدن حيوانات رو گرفت ولي مي شه كم اش كرد. مي شه خودخواه تر از اين نبود و باور كرد كه همه چيز خلق نشدن تا انسان به هر شيوه ي وحشيانه اي ازشون بهره بكشه و مي شه باور كرد كه آدم هم جزوي از طبيعت اه و بهتر كه به اندازه سر سوزني احساس يگانگي بكنه باهاش . يقينا اينجوري وضعيت زندگي اش بهتر خواهد شد يا دست كم از ايني كه هست بد تر نخواهد شد!!
من هم يه سوال مي پرسم... علت اصلي اينكه حيوانات رو مي كشيم اينه كه اون ها رو موجودات پست تر مي دونيم به اين خاطر كه فاقد عقل شعور اند...پس چرا حاضر نيستيم افرادي مثل عقب افتاده هاي ذهني يا اونها يي كه به هر علتي توانايي هاي اصلي انساني خودشون رو از دست ميدن و بكشيم؟ چرا؟