برگزیده های پرشین تولز

Wing Chun

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
سلام دوستان
من قصد دارم در این تاپیک در مورد وینگ چون و تاریخچه و تحوالات این رشته و اساتید این رشته مطالبی قرار دهم.

تاریخچه وینگ چون کونگ فو
l.jpg

تاریخچه وینگ چون تا استاد اعظم ایپ منمبدع و اولین استاد سبک وینگ چون کونگ فو
بانو انگ مویی راهبه ی کونگ فو کار
تنها زن و پیرترین عضو گروهی معروف به پنج استاد بزرگ در یکی از معابد شائولین، زندگی میکرد. برخورد و ابراز نارضایتی او با دولت منچوری به شدت برادران و شاگردان سرکش او نبود ولی او هم کاملا خود را از مبارزه علیه بی انصافی ها عقب نمی کشید
تا آنکه حاکمان سلسله منچوری با لشکری فراوان به معابد شائولین حمله برده و تمامی راهبان را قتل عام نموده و معابد را به آتش کشیدند، در این حمله فقط چند تن از اساتید هنرهای رزمی جان سالم به در بردند. بعد از تخریب معبد انگ مویی به صورت مخفیانه از آنجا گریخته و در کشور پهناور چین متواری شد. بالاخره او در معبد (درنای سفید) واقع در کوههای تای لئونگ که همینطور به اسم کوههای چای های نیزخوانده می‎شود، مستقر شد.کوهستانی که سکنه کمی داشت، این کوه بین شهرستان‏های سچوان و یوان واقع شده بود. در آنجا او بدون مزاحم شروع به تمرین هنرهای رزمی و ذن کرد. انگ مویی مانند برادران کونگ فو کار (برادر یا سی هینگ، لقبی در سیستم کونگ فو به معنای برادر بزرگ است) خود که حالا از آنها جدا شده بود، قادر نبود خاطره به آتش زدن معبدشان و خیانت راهبان حیله گر را فراموش کند.
در هر صورت او نگرانی دیگری نیز داشت و آن هم اینکه به چه صورتی جانش را در مقابل راهبان مزدور و لشکریان منچو حفظ کند. خیلی مشکل خواهد بود که خیانتکارانی که سالها آموزش دیده‎اند و استاد بیشتر تکنیکهای شائولین شده‎اند را مغلوب کرد. او هنوز در قابلیت های فنی و دانش تئوری از آنها ارشدتر بود ولی در قدرت بدنی، دیگر از آنها پیشرفته‎تر نبود و ترس روزی را داشت که به علت کهولت سن دیگر قادر به مقاومت و دفاع در مقابل خیانتکارهای جوان و قدرتمند نباشد. فقط یک راه برای او وجود داشت، باید سبک را پایه گذاری کند که بتواند با آن بر تکنیکهای فعلی شائولین غلبه کند. ولی این چه سیستمی است و باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
انگ مویی، این سیستم جدید را از روباه و درنای سفید که در حال مبارزه آنها را مشاهده کرده بود الهام گرفت. در حقیقت او فقط مفهوم را از این حیوانات گرفت و بسیار تلاش کرد که تکنیکها را با بدن انسان تطبیق دهد.
به عقیده وی ‎کونگفوی شائولین با حرکات کم ارتفاع، زیادی خسته کننده و غیر قابل تحمل بود. روش جدیدی که او توسعه داده بود به طور قابل ملاحضه فرق داشت. برای اینکه آنها حرکات بسیار ساده و قابل تطبیقی بودند. ده فرم رایج شائولین کونگ‎فو فقط کمی با یکدیگر فرق داشتند و از همه مهمتر تمرینها خیلی متداول و معمولی بودند.
سیستم جدید بانو انگ مویی شامل فقط ۳ فرم دست و یک فرم آدمک چوبی بود. همینطور در شائولین تعداد زیادی حرکت وجود داشت و با اینکه به نظر چشمگیر می‎آمدند و نامهای جذابی داشتند (مانند: اژدها و رقص ققنوس، چوب استاد تائو، شیری که از ارتفاع پایین می‎آید) ولی در واقعیت خاصیت عملی و کاربردی نداشتند. در حالیکه سیستم جدید برای اجرا و نمایش به درد نمی‎خورد به دلیل اینکه این سیستم حتی یک حرکت هم برای به نظر جالب آمدن و لذت بردن نداشت. تمام حرکاتی که انگ مویی توسعه داد مستقیماً با تمرین رزمی ارتباط داشتند، در نتیجه این حرکات ابداً نام‎های دکوری و نمایشی نداشتند. نامهای این فنون، شرح وظیفه و دلیل کاربرد این حرکات را در بر داشت.
برای مثال در سیستم مبارزاتی جدید او حرکتی به نام کف دست به بالا با حرکت بازو(تان سائو) وجود داشت که دقیقاً و به طور ساده تشریح می‎کرد که دست و بازو باید به چه طریقی نگه داشته شود. یک تفاوت دیگر بین شائولین وسیستم جدید انگ مویی، تاکید زیاد به مفهوم قدرت که مشخصاً درسیستم شائولین پرورش داده شده بود، می‎باشد. یک هنرجوی شائولین قبل از اینکه به او اجازه داده شود که اولین حرکت را یاد بگیرد، برای مدت ۲ تا ۳ سال باید منحصراً طریق ایستادن که نشانه این سیستم است را تمرین می‎کرد. هدف سیستم Ng Mui مغلوب کردن حریف قوی-تر بود از طریق تکنیک صحیح تا قدرت زیاد. بدون شک در سیستم او، جایی برای آموزشهای قدرتی هم بود، برای او اساساً سوأل این بود که چطور می‎تواند حریف را بدون قدرت بدنی و تنها با نیروی عکس-العمل (در واقع نیروی خود حریف) از پا بیاندازد. برای این منظور او، طرز و شیوه ایستادن معمول و گارد گرفتن شائولین را تغییر داد (در شائولین اتکای بدن به سمت جلو بود)بانوی کونگ فو کار اتکای بدن را به پای عقب منتقل کرد و به جای استفاده از قدمهای بلند و پرشی شائولین، قدمهای کوتاه و سریع را برگزید. این طرز ایستادن به هنرجو این امکان را می‎داد تا به سرعت به زانوی حریف لگد بزند بدون اینکه از جای خود حرکت کند. دومین استاد سبک دختری زیبا به نام “ییم وینگ چون” در شهرستان کوآتن به دنیا آمد و از زمان فوت مادرش، با پدرش یی لی که دانشجوی معبد شائولین بود، تنها زندگی می‎کرد. در بچگی عقد او را با جوانی به نام لئونگ بوک چون که تاجر نمک بود و اهل شهرستان فوکین بسته بودند. ییم لی که به چندین تکنیک رزمی سبک شائولین مسلط بود در موقع لزوم از این تکنیکهای رزمی استفاده میکرد. به همین دلیل مورد تعقیب قانون قرار گرفت. برای اینکه دستگیر نشود به همراه دخترش فرار کرده و در مرز شهرستان‏های سچوان و یوان در دامنه کوه تای لئونگ مستقر شد و روزی خود را با فروختن غذاهای لوبیایی به عنوان دستفروش می‎گذراند. به مرور وینگ چون بزرگ شده و دختری زیبا و پرانرژی شد. ولی زیبایی بیش از حد او، مساله ساز شد. در دهکده آنها قلدری معروف به نام وانگ بود که همیشه دنبال دردسر می‎گشت، اهالی دهکده در مقابل زورگویی او کاری نمی‎توانستند بکنند، چون او استاد کونگ‎فو و عضو یک گروه تبهکاری بود. علاوه بر این مقامات قانونی و پلیس دسترسی و نفوذی به این دهکده مرزی نداشتند.
وانگ به خاطر زیبایی که وینگ چون داشت او را از طریق فرستاده‎ای خواستگاری کرد ولی زمان محدودی را برای جواب او گذاشت که اگر آن زمان تمام شود و وینگ چون تقاضایش را قبول نکند، او را اذیت خواهد نمود. وینگ چون، چون بسیار از نظر بدنی ضعیف بود و نمی‎توانست در مقابل او مقاومت کند و پدرش نیز در عین حال خیلی پیر شده بود. از آن روز به بعد پدر و دختر خیلی نگران آینده خود و سرنوشتشان شدند. در همین زمانانگ مویی در معبد درنای سفید واقع در کوه تای لئونگ زندگی می‎کرد و برای رفع مایحتاج خود، چندین بار در ماه به این دهکده کوچک می‎آمد. یک روز که استاد به شهر آمده بود و از ییم لی (پدر وینگ چون) در حال خرید بود، از طرز نگاه‏های وینگ چون و پدرش تشخیص داد که آنها در مورد مطلبی نگران هستند. وقتی که از آنها سوأل کرد همه چیز را به او گفتند. انگ مویی که خود سابقه طولانی در مبارزه با ظلم و بی‎عدالتی داشت، تصمیم گرفت به وینگ چون کمک کند. او نمی‎خواست خود مستقیماً وارد مبارزه شود زیرا از آن بیم داشت که هویت اصلی‎اش فاش شود و دیگر آنکه درگیر شدن و شکست دادن یک ولگرد خیابانی برای استادی مثل او، نه افتخار بود نه عادلانه. لذا او تصمیم گرفت مسأله را به صورت دیگری حل کند، آن هم اینکه با آموزش دادن هنر رزمی جدید خویش به وینگ چون، او را برای دفاع از خود آماده کند. هنرهای رزمی خیلی برای وینگ چون غریبه نبود به دلیل اینکه پدرش قبلاً رزمی‎کار بود. وینگ چون خودش هرگز در موقعیتی نبود که احتیاج به یاد گرفتن سیستم دفاع شخصی داشته باشد. ولی حالا تحت آموزش استاد انگ مویی هدفی در نظر داشت. بنابراین به صورت خصوصی وینگ چون ظرف فقط یک سال استاد تمام متدهایی شد که استادش به او آموزش داده بود.
انگ مویی بعد از ختم دوره‎ی آموزش، در معبد درنای سفید، او را به پدرش تحویل داد. وینگ چون به تازگی از کوه تای لئونگ برگشته بود که آن قلدر دهکده دوباره زورگویی خود را شروع کرد. این بار وینگ‏چون از او فرار نکرد و او را به مبارزه طلبید. آن قلدر بسیار خوشحال شد، چون مطمئن بود که او فاتح مبارزه خواهد بود و مشتاقانه منتظر بود که بالاخره این دختر زیبا را صاحب شود. ولی او خود را فریب می‎داد چون، وینگ چون او را به نحوی روی زمین پرتاب کرد که او عاجزانه روی زمین خوابیده و به او التماس می‎کرد و دیگر میلی نداشت که وینگ چون را اذیت کند. بعد از اینکه وینگ چون آن خلافکار را مغلوب کرد به آموزش سیستم رزمی خود، نزد استادش، ادامه داد. بعدها اسم این سبک به نام کونگ فوی وینگ چون شهرت یافت.
اساتید بزرگ از زمان وینگ چون تا اوایل قرن بیستم (شش نسل)
Leung Bok Chao(همسر خانم وینگ چون)

Leung Lan Kwai

Leung Yee Tei & Wong Wa Bo

Leung Jan

Leung Bik & Chan Wah Shun & Leung Chun & Others

NG Chun So & Others 14 Students

استاد بزرگ ایپ من
در سبک وینگ چون استاد فقید “ایپ من” بزرگترین استاد کونگ فوی زمان خودش در جهان بود. با داشتن خلقی غیر عادی و احساس احترامی که برای خودش قائل بود، توجهی به شهرت و ثروت نداشت و همین طور خصلت بی‏ادبی و تحقیر کننده بعضی از کونگ‏فو‏کاران را نیز نداشت. با ملاقات با او مجبور به هیچ تظاهری نمی‎شدید. او با افرادی که ملاقات می‎کرد به آنان احساس آرامش می‎داد. صمیمیت و گرمی و میهمان نوازی او به صورتهای مختلف مشخص بود. او مردی متشخص، با اصالت و آرام بود. او در خانواده‎ای اصیل و محترم و ثروتمند متولد شده بود، خانواده او صاحب مزارع بزرگ و خانه‎های متعددی بودند. او به عنوان یک اشراف زاده زندگی مرفهی داشت تا آنجا که حتی اجازه نمی‎دادند برای برداشتن آب از روی زمین، خم شود. در سن ۱۳ سالگی در کمال تعجب همگان، به ورزشهای رزمی علاقمند شد و داستان علاقمند شدنش به هنر رزمی وینگ چون از این قرار است: استاد “چان واه شو” که ذکرش در بالا گفته شد، شاگرد محبوب استاد بزرگ “لئونگ جان” بود. او برای تعلیم و تربیت شاگردانش نیاز به جایی داشت، پدر “ایپ من” معبد خاندان ایپ را برای تدریس به او اجاره داد. استاد حق‎التدریس زیادی (۳ سکه نقره) در ماه از شاگردانش می‎گرفت و این باعث شده بود که درس او کم رونق باشد. ییپ مَن به خاطر جذابیت تکنیک‏هایی که نزد استاد دیده بود، به شدت به این سبک علاقمند شد، بنابراین یک روز با آوردن ۳ سکه نقره برای “استاد واه” او را شگفت زده کرد. با وجود علاقه کم استاد به تدریس به ییپ من، به خاطر اعیان زادگی و نحیف و لاغر بودن او؛ سرانجام در مقابل اصرارهای ییپ مَن جوان، قانع شد. استاد در طول حیات خود ۱۶ شاگرد بیشتر نداشت که یکی از آنها پسرش “چون یو مین” بود. ییپ من جوانترین عضو و شاگرد مدرسه او بود. استاد پس از ۳ سال آموزش به ایپ من در گذشت و ییپ مَن ۱۶ ساله را ترک گفت. ییپ من جوان نیز برای تحصیل در کالج به هنگ کنگ سفر نمود.
ایپ من در کالج همراه با دوستان چینی خود گروهی برای مبارزه و دعوا با اروپاییها تشکیل داده بود و آنان را به خاطر مهارتش در وینگ چون به راحتی شکست می‎داد. او خود در خاطراتش اشاره می‎کند که از این موضوع بسیار متکبر شده بود. تا اینکه روزی یکی از همکلاسی‏هایش برای او از دوست پدرش که در شرکت با پدرش همکار بود، تعریف نمود و گفت که او در هنرهای رزمی بسیار پیشرفته است و از او پرسید که آیا جرات مبارزه با او را دارد یا نه؟ ییپ من جوان که بسیار مغرور شده بود و از هیچ کس نمی‎ترسید روزی را معین نمود تا با هم‏شاگردی خود به ملاقات آن مرد برود. آن مرد حدوداً ۵۰ ساله بود و در شرکت تجاری ابریشم کار می‎کرد. سرانجام روز قرار، بعد از ملاقات با آن مرد، قصد ملاقاتش با او را بیان کرد. مرد با لبخندی پذیرفت و از جوان پرسید که از استادت چیزی یاد گرفته‎ای یا نه؟ آیا فرم چام کیو را کار کرده‎ای؟ ییپ من جوان که از این سوالات خشمگین شده بود لباسهایش را برای مبارزه از تن درآورد و پیرمرد تاکید کرد که او را نخواهد زد و فقط از خود در مقابل حملات او دفاع خواهد نمود. این مبارزه انجام پذیرفت و ییپ من بارها توسط پیرمرد به زمین کوبیده شد. این اولین باری بود که ییپ من از کسی شکست می‎خورد. او بعدها فهمید که آن پیرمرد شاگرد استاد استادش (در واقع هم‏شاگردی استاد سابقش) بوده است.
به این صورت بود که ایپ من شاگرد پیرمرد (لئونگ بیک فرزند استاد لئونگ جان) شد و سالها نزد او به آموختن وینگ چون پرداخت. او در سن ۲۴ سالگی استادش را به قصد شهر خود ترک گفت. در آن زمان او خود دیگر در این سبک استاد شده بود. او در شهر خود فوشان در سال ۱۹۴۹ میلادی به شغل مربیگری روی آورد و مربی کانون کارگران شهر شد. پس از آن سالها به نیروهای پلیس درس داد. او قبل از بازنشستگی برای ترویج بیشتر سبک خود “کانون وینگ چون هنگ کنگ” را تأسیس کرد و پس از بازنشستگی استاد بزرگ لئونگ تینگ را به عنوان شاگرد ارشد و جانشین خود برای اداره این کانون معرفی کرد.
استاد ایپ من در طی سال‏ها فعالیت آموزشی شاگردان زیادی را تربیت کرد که یکی از معروفترین آنها بروس لی نام داشت.
 
Last edited:

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
استاد اعظم لئونگ تینگLeung+Ting.jpg

استاد بزرگ لئونگ تینگ ، محبوبترین شاگرد استاد اعظم مرحوم ایپ منرئیس سازمان جهانی وینگ چون استاد بزرگ ، لئونگ تینگ ، پدر و **** سیستم ( وینگ چون لئونگ تینگ ) می باشد .وی به عنوان محبوبترین و مورد اعتمادترین شاگرد استاد اعظم مرحوم یئپ من ، تئوری پیچیده ی وینگ چون را از استادش فراگرفت و از طرف ایشان به عنوان مربی کالج باپتسیت که در واقع اولین مدرسه عمومی وینگ چون با این وسعت بود منصوب شد و سپس در سال ۱۹۶۹ از طرف ایشان به عنوان مسئول ( انجمن ورزشی وینگ چون ) انتخاب گردید .
دکتر لئونگ تینگ با تلاش های طاقت فرسا سازمان IWTA را تأسیس کرد و سپس آنرا به بزرگترین سازمان تک سبک هنرهای رزمی جهان تبدیل نمود.
رفتار بی تکلف این استاد بزرگ او را به یکی از محبوب ترین مربیان هنرهای رزمی در دنیا تبدیل نموده است .
هم اکنون مدرسه اصلی این استاد بزرگ در هنگ کنگ – خیابان ناتان در کولون واقع است و مدرسه ای مرکزی برای هزاران مدرسه وینگ چون در سرتاسر جهان می باشند .
این نوشته تنها به جهت قدردانی از زحمات این استاد بزرگ بود.
 
Last edited:

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
استاد بزرگ کیت رونالد کرنشپشت
sifu_editorial_raw-1.jpgGM_Kernspecht-05.jpg

پدر وینگ چون اروپا
استاد اعظم کیت ، آر ، کرنشبپکت
(( … اولین باری که کیت را ملاقات کردم نه از دست دادن بتونی مردی که هنوز مشغول کار بر روی عضلات خود باشد خبری بود نه از یک دروازه فتح نشدنی نا مطمئن ،‌در عوض او را مردی مهربان ، با اعتماد به نفس و با شخصیتی مطبوع یافتم که همیشه لبخند مهربانی به لب دارد و دارای حالت نامرئی و جذبه خاص یک مبارز است …)))
جف تامپسون ( مربی شوتو کان ) در مقدمه کتاب نبرد تن به تن اثر پروفسور کیت . آر . کرنشپکتاستاد بزرگ کیت . آر . کرنشپکت رئیس و بنیانگذار EWTO می باشد . وی در اوایل زندگی متوجه شد که علاقه ای شدید به هنر های رزمی و پرورش اندام دارد . ایشان در طول دوران تحصیلش به شدت در مورد هنر های دفاع شخصی آسیای (که در آن زمان در آلمان نادر بود .) به مطالعه می پرداخت ،‌حضور در کلاس های خصوصی مربیان آسیایی و تمرینات زیاد ایشان تا حدی بود که حتی موجب غفلت ایشان در امتحانات پایانی دبیرستان شد . ایشان بعد ها به فراگیری مترجمی وارد پلیس آلمان شد . سپس به عنوان سرمربی وینگ چون اروپا به تحصیلاتش ادامه داد تا اینکه به مقام استادی در دانشگاه ( پروفسور) رسید .
شاید برای شما نیز جالب باشد تا بدانید استاد کرنشپکت چگونه وینگ چون را انتخاب کرد ؟‌…
در اواخر دهه ۵۰ پروفسور شروع به مطالعه و تمرین هنر های رزمی شرقی و غربی کرد . این هنرهای رزمی شامل کشتی آزاد ، کشتی کج ،‌جوجیتسو ، جودو ، کمپو و کونگ فو شائولین بود. ایشان سپس شوتوکان ، وادوکاراته، کوبادو و ( هنر استفده از سلاح سرد ) تکواندو ، آیکیدو هنر رزمی تای ، اسکریما ( مبارزه با چاقو و چوب فیلیپین) و کونگ فو غیر کلاسیک بروس لی را تمرین کرد .
ایشان بعد ها با وینگ چون لئونگ تینگ آشنا شد . در سال ۱۹۷۵ برای اوین بار لئونگ تینگ را به آلمان دعوت کرد و با تلاش و زحمت فراوان EWTO را تأسیس وبعد ها تبدیل به بزرگترین سازمان حرفه ای هنر های رزمی اروپا کرد .
استاد کرنشپکت در مورد استاد خودش لئونگ تینگ می گوید :در پایان باید گفت ابتکارات و طرح های ویژه ایشان از جمله ابداع سیستم بلیتز دیفتس راه اندازی نشریه وینگ چون ولت و طرح دیگر سبب شد تا WT اروپا را تسخیر کند همگان را از قابلیت ها یش شگفت زده کند.
این چند سطر نوشته تنها جهت تقدیر از ایشان بود.
 
Last edited:

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
خیلی ممنونم از شما. امیدوارم موفق باشید در این تاپیک.
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
استاد اعظم لئونگ تینگمشاهده پیوست 431093

استاد بزرگ لئونگ تینگ ، محبوبترین شاگرد استاد اعظم مرحوم ایپ منرئیس سازمان جهانی وینگ چون استاد بزرگ ، لئونگ تینگ ، پدر و **** سیستم ( وینگ چون لئونگ تینگ ) می باشد .وی به عنوان محبوبترین و مورد اعتمادترین شاگرد استاد اعظم مرحوم یئپ من ، تئوری پیچیده ی وینگ چون را از استادش فراگرفت و از طرف ایشان به عنوان مربی کالج باپتسیت که در واقع اولین مدرسه عمومی وینگ چون با این وسعت بود منصوب شد و سپس در سال ۱۹۶۹ از طرف ایشان به عنوان مسئول ( انجمن ورزشی وینگ چون ) انتخاب گردید .
دکتر لئونگ تینگ با تلاش های طاقت فرسا سازمان IWTA را تأسیس کرد و سپس آنرا به بزرگترین سازمان تک سبک هنرهای رزمی جهان تبدیل نمود.
رفتار بی تکلف این استاد بزرگ او را به یکی از محبوب ترین مربیان هنرهای رزمی در دنیا تبدیل نموده است .
هم اکنون مدرسه اصلی این استاد بزرگ در هنگ کنگ – خیابان ناتان در کولون واقع است و مدرسه ای مرکزی برای هزاران مدرسه وینگ چون در سرتاسر جهان می باشند .
این نوشته تنها به جهت قدردانی از زحمات این استاد بزرگ بود.

درباره محوبیت لئونگ تینگ و اینکه ایشان طبق گفته شما محبوب ترین و مورد اعتمادترین شاگرد ایپ من بوده اند، منابع معتبری هم دارید؟ منابعی که بتواند صحت این ادعا را اثبات کند؟
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
سلام استاد
اگر متن را خوب مطالعه کنید متوجه می شوید که لئونگ تینگ  عنوان محبوبترین و مورد اعتمادترین شاگرد استاد اعظم مرحوم یئپ من ، تئوری پیچیده ی وینگ چون را از استادش فراگرفت و از طرف ایشان به عنوان مربی کالج باپتسیت که در واقع اولین مدرسه عمومی وینگ چون با این وسعت بود منصوب شد و سپس در سال ۱۹۶۹ از طرف ایشان به عنوان مسئول ( انجمن ورزشی وینگ چون ) انتخاب گردید .
اگر منظورتون بروس لی بود که اون جای خود دارد ولی بروس لی وینگ چون را فقط تا درجه ی 8 شاگردی فرا گرفت نمی تونست وارثی از سبک وینگ چون باشد.
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
سلام استاد
اگر متن را خوب مطالعه کنید متوجه می شوید که لئونگ تینگ عنوان محبوبترین و مورد اعتمادترین شاگرد استاد اعظم مرحوم یئپ من ، تئوری پیچیده ی وینگ چون را از استادش فراگرفت و از طرف ایشان به عنوان مربی کالج باپتسیت که در واقع اولین مدرسه عمومی وینگ چون با این وسعت بود منصوب شد و سپس در سال ۱۹۶۹ از طرف ایشان به عنوان مسئول ( انجمن ورزشی وینگ چون ) انتخاب گردید .
اگر منظورتون بروس لی بود که اون جای خود دارد ولی بروس لی وینگ چون را فقط تا درجه ی 8 شاگردی فرا گرفت نمی تونست وارثی از سبک وینگ چون باشد.

نه من هیچ اشاره ای به بروس لی نکردم.

درباره همین مواردی که در مطرح کردید و مجددا تکرار کردید، سوالم این هست که آیا این موارد مورد تایید سایر نزدیکان و شاگردان مهم ایپ من هست؟ چه کسی یا کسانی ( بجز خود آقای لئونگ تینگ و نزدیکانش ) تایید می کنند که لئونگ تینگ محبوب ترین و مورد اعتماد ترین شاگرد ایپ من بوده است؟
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
سلام.
اگر لعونگ تینگ مورد اعتماد ایپ من نبود آن را جانشین خود نمی کرد .
متن زیر را مطالعه فرمایید.
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
استاد اعظم ایپ من
8a0cd999bea5c2b78b7216691dbd0504.jpg
استاد اعظم ایپ من
آخرین استاد و بزرگ همه شیوه های وینگ چون
در هنر رزمی وینگ چون ، ( استاد اعظم ایپ من ) آخرین استاد بزرگ مشترک همه سبک های آموزشی آن می باشد . وی استاد بزرگ جهان کونگ فوی معاصر خودش بود.
استاد اعظم ایپ من دارای سرشت و عزت نفسی متعالی بود و بدون غرور و تکبر ایام را می گذراند . ایشان با وجود شهرت و اقبال زبانزدش رفتار تحقیر کننده و متکبرانه ی بعضی از کونگ فو کارهای هم دوره ی خودش را نداشت . شما در مواجه با این انسان خود ساخته هیچ خود نمایی نمی دیدید.
yip_man_-_osztaly__wingtsun-hu.jpg
از ویژگیهای اصلی ایشان این بود که افراد در معاشرت با ایشان راحت بودند ، بی ریایی ، بی تکلفی ، گرمی و میهمان نوازی او در هر حالی آشکار بود .
گفتگوهای ایشان با گویش ( فتشان ) ( یکی از لهجه های زبان چینی ) آسودگی خاطر و شخصیت دوستانه این استاد بزرگ را نشان می داد . در واقع او انسانی بایک شخصیت فوق العاده بود.
ایپ من (Yip man) استاد بزرگ
ایپ من (به چینی: 葉問، پین‌یین: yè wèn)‏ (۱ اکتبر ۱۸۹۳ -۲ دسامبر ۱۹۷۲) اولین استاد (سی‌فوی) هنرهای رزمی بود که وینگ‌چون کونگ‌فو را به طور عمومی آموزش داد.
او به سال ۱۸۹۸ در ایالت کوآنگ تونگ متولد شد، از ابتدای جوانی سه فرم مختلف این سبک را نزد سه استاد متخصص در هر فرم، فرا گرفت.ایشان تعلیماتش را زیر نظر چان واه سون شروع کرد. Chan Wah Soon اولین مربی از سه نفری است که به ایپ من وینگ چون را آموختند. ایپ من تعلیماتش را در سن بسیار کم آغاز کرد و چان وی را به عنوان جوان ترین و آخرین شاگردش پذیرفت.
ایپ من تا زمان مرگ چان در سال ۱۹۰۵ زیر نظر او تعلیم می دید. پس از آن وینگ چون را با ان جی چونگ سو Ng Chung So یکی از پیروان برگزیده چان ادامه داد.
بعد از دو سال، یپ فاتشان Yep Fatshan را ترک کرد و به هنگ کنگ رفت و برای پیگیری تحصیلاتش در کالج سنت استفان St.Stephan ثبت نام کرد. زمانی که ایپ در کالج بود یکی از هم کلاسی هایش وی را تشویق به مبارزه با یک کونگ فو کار پیری کرد که در قایقی در خلیج کنگ زندگی می کرد. ایپ این کار را کرد و به جستجوی آن مرد پیر رفت و او را به مبارزه طلبید. پیرمرد پذیرفت که با او مبارزه کند. با وجود شهرت ایپ به عنوان مبارز بی همتا، پیرمرد وی را به طور ماهرانه ای شکست داد. ایپ پس از شکست فهمید که آن پیرمرد استاد لیونگ بیک Leung Bik یکی از نوادگان مستقیم دودمان اصلی وینگ چون است.
پس از مبارزه و مغلوب شدن، لیونگ او را به عنوان تنها شاگردش در این هنر برگزید و باعث پیشرفت بیش از پیش وینگ چون شد. وی هم اصول تئوری ایپ را گسترش داد و هم تکنیک های او را تصحیح کرد. ایپ در سن ۲۴ سالگی به خانه اش بازگشت و به عنوان پلیس محلی منطقه نامهوئی Namhoi مشغول به کار شد. ایپ به عنوان افسر مجری قانون، چندین سال کار کرد و در اوقات فراغت به آموزش وینگ چون می پرداخت. اما همیشه در تطابق با سنت های وینگ چون، آموزش آن را تنها به تعداد کمی از شاگردانی که با دقت انتخاب شده بودند محدود می کرد.
ایپ این روش را تا تسلیم شدن چین در برابر انقلاب کمونیستی در سال ۱۹۴۹ ادامه داد. گزارش های تاریخی این چنین نشان می دهد که در قیامی مردمی، ایپ احساس کرد مجبور است از سرزمین اصلی چین به هنگ کنگ بگریزد. در هر صورت در ۵۴ سالگی ایپ خانه و خانواده اش را ترک کرد و این شانس را پیدا کرد که مخفیگاهی در ساحل بیابد.
در آن زمان، هنوز وینگ چون خصوصاً در مناطق انگلیسی نشین، ناشناخته بود. استاد شروع به آموزش کرد، منتهی فقط به چینی‌ها و با روشی بسیار سنتی. او شاگردان بسیار کمی را پذیرفت و با روشی به مراتب ساده و بی‌پیرایه به تدریس مشغول شد. او اولین مدرسه عمومی وینگ چون را در ساختمان تالار وحدت برای کارکنان رستوران باز کرد. اواخر سالهای دهه ۶۰ میلادی و قبل از بازنشستگی، ایپ‌من کانون ورزشی وینگ‌چون را در هنگ‌کنگ بنیانگذاری کرد که اولین موسسه رسمی هنرهای رزمی قرن بیست به شمار می‌آمد. وی پس از بازنشستگی “لئونگ تینگ” را به عنوان شاگرد ارشد و جانشین خود برای اداره این کانون معرفی کرد.
ائیپ‌من معتقد بود: «کونگ فو باید به ساده‌ترین شکل ممکن در بیاید» با همین نگرش بود که ایپ‌من ساده‌کردن و مدرنیزه‌کردن وینگ‌چونی را که در چین آموخته بود، آغاز کرد. او فرضیه خود را براساس سه سبکی که کار کرده بود استوار می‌کرد، تکنیک‌هایی قابل فهم با زبان مرسوم در وینگ چون با یک سیستم جدید آموزش! البته به طور کلی هم از سنت کونگ فو چشم‌پوشی نکرد و همواره، آن را در نظر داشت. در عین حال، او نوع آموزش خود را بنا به شخصیت هر شاگرد متفاوت کرد تا هر یک را ویژه کار مخصوصی، تعلیم دهد. او معتقد بود کونگ فو یک قالب نیست که افراد بر اساس آن شکل بگیرند بلکه بر عکس باید از کونگ فو استفاده کنند نه که مورد استفاده آن قرار بگیرد. او کلاسهای گروهی را قبول نمی‌کرد بلکه شاگردان قدیمی‌اش را برای سرپرستی آنها، انتخاب می‌کرد و خود به طور ویژه با برخی از آنها کار می‌کرد.
به هر حال ایپ من، کار آموزش عمومی وینگ چون را در هنگ کنگ آغاز کرد و همراه با آن بذر انقلاب در هنرهای رزمی را کاشت! بذری که بعدها با تلاش های بعضی از شاگردانش ، در سراسر دنیا ریشه دواند.
استاد ایپ من در طی سال‏ها فعالیت آموزشی شاگردان زیادی را تربیت کرد که معروفترین آنها بروس لی بود.
 
Last edited:

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
معرفی استاد شیرویه حسن زادهIMG_20130814_160118.jpgاستاد سی فو شیرویه حسن زادهسی فو شیرویه حسن زاده، ایشان از اوایل کودکی با ورود به دنیای فوتبال ورزش را آغاز نمودند. دنیای ناسالم فوتبال در آن روزها و فضای غیر اخلاقی حاکم بر آن سبب شد تا ایشان علی رغم استعدادشان از این رشته ورزشی کنارگیری کنند. در همان ایام ایشان پس از حضور در کلاس کونگ فو توآ (باشگاه دیهیم) و مشاهده فضای احترام آمیز هنرهای رزمی پا به این عرصه میگذارند. این انتخاب عملا تمام مسیر زندگی ایشان را تحت تاثیر قرار میدهد.استاد حسن زاده سال ها در این هنررزمی اقدام به فعالیت و تلاش مینمایند، سال هایی سرشار از امید! اما پس از رسیدن ایشان به بالاترین مراحل استادی، با حضور نزد بنیانگذار این هنر رزمی درخواست آموزش های بیشتری مینمایند. سی فو حسن زاده در مورد این ملاقات میفرمایند:” بالاخره بعد از تلاش زیاد و گذر از هفت خان رستم با آقای … ملاقات کردم! در این ملاقات ایشان بعد از ارائه یک سری حرفهای فلسفی که ارتباطی به هنرهای رزمی نداشت، بنده را به شاگرد ارشدشان ارجاع دادند. اما بنده قبلا با این فرد ملاقات داشتم و میدانستم چیز بیشتری برای ارائه ندارد، فهمیدم که اینجا پایان کار است و از این به بعد داستان چیز دیگریست…”سی فو حسن زاده ادامه میدهند:” سال هابعد، پس از حضور در چین و معبد خنن از بنده خواسته شد که آنچه از هنرهای رزمی میدانم را در قالب فرم ارائه نمایم! بعد از اجرای فرم های کونگ فو توآ اساتید اظهار داشتند که این فرم ها هیچ ارتباطی به سبک های استاندارد در دنیا ندارد و ترکیبی ناموزون از هنرهای رزمی ژاپنی است! سپس دائره المعارفی از هنرهای رزمی به بنده عرضه نمودند که تمامیه هنرهای رزمی ریشه دار در آن ثبت شده بود. پس از تورق فراوان هیچگونه نشانه ای از توآ در آن نیافتم! آنجا بود که فهمیدم در این سال ها چه کلاه گشادی به نام کونگ فو بر سر ما گذاشته بودند!اما ایشان پس از کناره گیری از توآ به سایر هنرهای رزمی روی آورند و به علت توانایی های فراوان در بسیاری از آنها به کسب درجه مربیگری بین المللی نائل آمدند: کاراته وادریو، کاراته کیوکوشین، بوکس، تکواندو، کیک بوکسینگ، جودو، کشتی و ووشو! اما ورود به ووشو با اتفاقات جالبی برای ایشان همراه بود. انتخاب استاد به عنوان کمک مربی و مربی تیم ملی ووشو در بخش ساندا به مدت تقریبا ده سال، انتخاب ایشان به عنوان مسؤل کمیته مربیان، مسؤل کمیته داوران، عضو شورای فنی و عضو کمیته استعدادیابی از جمله این موارد بود. در این میان حضور یک مربی چینی به نام استاد مائو در راس تیم ملی ووشو منجر به حضور سی فو شیرویه حسن زاده به همراه ایشان در معبد “خنن”(استان خنن- معبد شائولین) شد. در سفر به مهد دنیای کونگ فو یعنی چین، ایشان موفق به دریافت درجه مربیگری بین المللی ووشو و ساندا شدند.52642282268585068637.jpgسی فو شیرویه حسن زاده و وینگ چون کونگ فوپس از حضور سی فو حسن زاده در ووشو ایشان با وینگ چون کونگ فو آشنا میشوند. استاد حسن زاده در این مورد میفرمایند:” زمانیکه بنده وارد وینگ چون شدم مربی تیم ملی ووشو بودم، اما در کلاس وینگ چون هیچ کس از این موضوع خبر نداشت! متاسفانه بعضی از مربیان هم در کلاس مدام بنده را مورد لطف و عنایت قرار میدادند و البته بنده به واسطه احترامیکه برای مربیان و اساتیدم قائل هستم هیچگونه اساعه ادبی نمیکردم. تا اینکه یک روز قرار شد تا با تعدادی از افراد درجه بالا مبارزه کنم. در این روز بنده برای اولین بار توانایی های مبارزه ام را به مربیان نشان دادم! آنجا بود که بقیه نسبت به بنده حساس شدند و متوجه شدند بنده مربی تیم ملی هستم!اما ظاهرا سی فو حسن زاده گم شده خود را در وینگ چون یافته بودند! منطق بالای مبارزه، کاربردی بودن، سرعت و اثرگذاری، نرمی، انطباق پذیری و عدم وجود محدودیت در مبارزه همه ویژگی هایی بودند که ایشان را در وینگ چون ماندگار کرد!در حالیکه ایشان مراتب ترقی در وینگ چون را به سرعت پشت سر میگذاردند، سازمان با بحران های جدی روبرو شد! خروج تعداد زیادی از تکنسین های سبک به دلیل عدم دریافت به موقع مدارک مربیگری از سازمان جهانی، سبب شد تا تنها ایشان و دو مربی ارشد سازمان، همراه مسؤل وقت سبک در سازمان وینگ چون کونگ فو باقی بمانند. اما مسائل پیش آمده برای مسؤل وقت سازمان که منجر به ممنوع الفعالیت شدن ایشان در ایران شد سبب شد با هماهنگی شخص آقای… به عنوان نماینده سازمان جهانی در ایران و انتخاب سایر مربیان، استاد شیرویه حسن زاده به عنوان مسؤل سبک در ایران به فدراسیون هنرهای رزمی(در آن زمان فدراسیون ووشو وجود نداشت.) معرفی شوند و فدراسیون بعد از احصاء صلاحیت ها لازم در ایشان، وی را به عنوان مسؤل سبک معرفی نمایند.در حالیکه امور به خوبی در حال پیشرفت بود ناگهان یک خبر وینگ چون کاران ایرانی را شوکه کرد: “ایران از سازمان جهانی وینگ چون کونگ فو اخراج شد.” پیگیری مربیان ایرانی از سازمان جهانی مشخص کرد که آقای … علی رغم دریافت مبالغ هنگفت از مربیان و هنرجویان ایرانی مدتهاست هزینه حق عضویت سازمان جهانی را پرداخت ننموده اند و و این موجب اخراج ایشان از سازمان و به تبع آن اخراج ایران از سازمان شده بود!در این هنگام با هماهنگی های انجام شده استاد حسن زاده عازم آلمان شد. استاد در این مورد میفرمایند: ” زمانیکه عازم آلمان شدم هنوز بسیار از مسائل را نمیدانستم! بعد از حضور در لانگزل، بسیاری از مسائل برای بنده روشن شد، هر چند در حال حاضر قصد بازخوانی آنها را ندارم!استاد حسن زاده در مدت یکماه حضورشان در آلمان پس از گذراندن دوره های مختلف، تمرینات جدید و روش هایی که ظاهرا سال ها از هنرجویان ایرانی مخفی نگه داشته شده بود، رسما به عنوان نماینده سازمان جهانی معرفی شدند و مجددا نام ایران در لیست کشورهای عضو قرار گرفت. از این تاریخ تا کنون سالها میگذرد. سال هایی پر از فراز و نشیب، پر از شادی و غم و سرشار از پیشرفت!استاد حسن زاده اما هنوز به اساتیدشان احترام میگذارند و هر زمان که میخواهیم از پشت پرده های سازمان در سال های گذشته سندی و یا مطلبی را منتشر کنیم مارا نهی میکنند! ایشان همواره تاکید دارند که باید حرمت ها حفظ شود هر چند بعضی مغرضانه درصدد تخریب باشند.رفتار به دور از تشریفات مرسوم، اخلاق متواضعانه، منش پهلوانی، تدبیر و صبر ایشان و همچنین عمق بالای علمی، تکنیکی و تاکتیکی ایشان در هنرهای رزمی سبب شده تا ایشان نه تنها در میان وینگ چون کاران بلکه در میان تمامیه رزمیکاران ایران محترم و عزیز باشند. این منش پهلوانی در این سالها سبب محبوبیت ایشان میان مربیان برتر سازمان جهانی و ارتقاء جایگاه ایران در این سازمان شده است، به نحویکه هم اکنون ایران از نظر سازمان جایگاهی منطقه ای دارد و بسیاری از اساتید علاقمندند تا در ایران حضور یابند.این چند خط نوشته تنها به منظور تقدیر و تشکر از زحمات والای استاد و سی فوی عزیزمان بود.
 

فایل های ضمیمه

  • IMG_20130814_160532.jpg
    IMG_20130814_160532.jpg
    114.1 KB · نمایش ها: 22
Last edited:

mamadosein72

Registered User
تاریخ عضویت
25 آگوست 2009
نوشته‌ها
66
لایک‌ها
7
در مورد سیفو محبوبی هم بنویسید
تقریبا میشه گفت ایشون پدر وینگ چون ایران هستند...
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
آدمک چوبی
در چین وینگ چون بدین شکل که در حال حاضر تدریس می‌شود، تدریس نمی‌شد و شیوه تدریس به طور دیگری بود این شیوه نسبت به فیزیک و شکل یادگیری شاگرد بستگی داشت، استاد تکنیک های مختلفی را در زمانهای مختلف به شاگرد آموزش میداد.
اما با رخنه کردن این ورزش به سرزمینهای اروپایی و شکل گرفتن متدهای آموزشی شیوه آموزش تغییر بسیار زیادی کرد و اروپاییها شروع به سطح بندی این ورزش کردند و ترتیبی را در آموزش این ورزش به وجود آوردند، ترتیبی که آنها به وجود آوردند خود به شکلهای مختلفی ارائه شد. البته به طور کلی وینگ چون را میتوان به شکل زیر تقسیم بندی کرد.
1- سیولیم تائو
2- چامکیو
3- بیو جی 
4- آدمک چوبی
5- چوب 3 متری
6- شمشیر پروانه‌ای
7- حلقه
هر کدام از این مراحل دارای زیر شاخه هایی می باشد.
در میان این مراحل یکی از جذاب ترین آنها آدمک چوبی می باشد که تمام ورزش کاران رزمی که آن را در فیلمها دیده اند بسیار کنجکاو هستند که این آدمک چوبی به چه کار می آید و تکنیک روی آن برای چه اجرا میشود.
زمانیکه تمام تکنیکها را دو هنر جو کنار یکدیگر شروع به آموختن می نمایند مشتها و ضربات خود را نمی توانند تمام و کمال روی یکدیگر به علت آسیبهایی که خواهند دید پیاده سازی کنند یکی از دلایل به وجود آمدن آدمک چوبی این بود که هنر جو بتواند تمام مشتها و ضربات خود را به طور کامل روی آن پیاده کند، زماینکه دو هنر جو باهم تمرین میکنند عادت تمرینی پیاده نساختن کل ضربه تاثیر بسزایی در آنها می گذارد در مواردی نادر هنر جو به غیر از باشگاه، زمان دفاع از خود به علت تمرین و عادت به نمایشی بودن ضربات نمی تواند ضربه را کامل روی حریف پیاده کند و این باعث آسیب ندیدن حریف و فرصت پیدا کردن طرف مقابل برای حمله به خود او می شود. تمرین روی آدمک چوبی باعث میشود زمان دفاع بتواند ضربه را کامل روی حریف پیاده کند و این باعث نجات هنر جو از خطر میشود.
دلیل دیگر تمرین آدمک چوبی سرعت در ضربه زدن می باشد.
دلیل دیگر عادت کردن بدن به ضربه خوردن و عضلات شما می باشد که این خود شما را در برابر ضربه مقاوم می سازد و همچنین ضربات پر قدرتی برای شما ایجاد میکند. زمانیکه هنر جو ضربه‌ای را به حریف وارد می‌سازد ضربه غیر قابل تحمل می‌باشد دفاعهای هنر جو بسیار سنگین می‌شود و خود این موضوع حریف را از پای در می آورد.
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
جیت‌کاندو در زمین وینگ چون؟؟؟؟؟!!!!!!!!
گاهی اوقات با دوستانی که جیت‌کاندو کار کرده‌اند می‌نشینیم و دوستان به تصور خود وینگ‌چون کاران با ورزش جیت‌کاندو مشکل دارند؟!
اما باید در اینجا واضح بگویم که حداقل اینجانب با ورزش جیت‌کاندو مشکلی ندارم، اتفاقا شیوه‌ای که بروسلی پی‌گرفته است را پیش رو خود قرار داده‌ام.
اما مشکل کجاست؟
این نوشته کاملا عقیده شخصی است و برداشتی هر چند ناقص می‌باشد از تکنیکها و شیوه کار بروسلی. به نظر بنده اگر وینگ‌چون نبود حتی در عالم سینما و در عالم کونگ‌فو نیز بروسلی نمیتوانست بروسلی باشد. جیت‌کاندو کاران عزیز خوب به تکنیک‌هایی که اجرا می‌کنند باید دقت کنند حتی ضربات پاهایشان بر اساس اصول اصلی وینگ‌چون می‌باشد و اگر این اصل را از جیت‌کاندو بردارید از جیت کاندو چه می‌ماند؟ به جز چند ضربه اضافه پا؟!
حال توجه کنید به زیر بنای جیت‌کاندو ساختمانی فرض کنید که می‌خواهید بسازید تمام بنای ساختمان از ذراتی مختلف تشکیل شده است مانند آجرها، سنگ، ستون و خیلی چیزهای دیگر که جنسهای آنها در ساختمانهای مختلف گوناگون می‌باشد اما فداسیون ساختمان را نمی توان تغییر داد شامل میلیگرد سیمان و گود برداری و... است که اگر به حق این مسائل را از آن کم کنیم ساختمانی کم دوام خواهیم داشت.
وینگ‌چون حکایتش، همان حکایت فداسیون جیت‌کاندو است. شما شاید بتوانید تکنیکهای جوجیتسو و اصول آن را در جیت‌کاندو بکار نبرید یا اصلا نام نبرید، شاید از تکواندو نام نبرید اما اگر این اصول مثل خط مستقیم را از جیت‌کاندو حذف کنید و یا اینکه کوتاه‌ترین مسیر ساده‌ترین تکنیک بهترین کاربرد، آنگاه چه از آن عظمت و شکوه بروسلی چه می‌ماند جز نمایی چند روزه که همان چند روز دوام می‌آورد.
شبه‌ای که برای جیتکاندو کاران هست این است که چرا وینگ‌چون اینقدر پیچیده تکنیکها را شروع میکند؟
ابتدا این را بگویم که بروسلی نابغه‌ای بود که مانند او در عالم ورزش نیست. و فقط او میتوانست این مسیر را طی کند (با پایه وینگ‌چون) اما جیت‌کاندو برای افرادی چون خودش طراحی شده است و اگر همه افراد میتوانستند مانند او باشند دنیای رزمی دیگر بروسلی نداشت چون همه خودشان از او قویتر بودند نقطه قوت وینگ‌چون درست همین‌جاست که برای افراد کم هوش نیز ساخته شده است اینگونه که افراد باید تکنیکهای پیچیده را فرا بگیرند تا زمانیکه به تکنیکهای ساده برخورد میکنند مفهوم آن را به راحتی درک کنند چون اگر یک راست به سراغ تکنیکهای ساده برویم آنها مفهوم واقعی تکنیک را درک نمی‌کنند و نمی‌دانند چرا این تکنیک به این سادگی طراحی شده است.
در ضمن یادتان باشد بروسلی آنقدر فرصت نداشت که شاگردی تربیت کند که به راستی بتواند کل جیت‌کاندو را به او آموزش دهد زیرا من ندیده‌ام مهمترین بخش جیت‌کاندو را که همان چی‌سائو است هیچ مربی، حداقل در ایران کار کند یا به شاگردانش آموزش دهد مگر آنکه وینگ‌چون را آموزش دیده باشد و تازه متوجه واقعیت جیت‌کاندو شده باشد، و آنگاه متوجه می‌شود که باید این قسمت را به شاگردانش آموزش دهد و زمانیکه آموزش میدهد تازه متوجه تفاوت شاگردانش با شاگردان دیگر جیت‌کاندو می‌شود، حتی در اجرای ضربات پاهایشان.
در انتها در مورد وینگ‌چون باید اینگونه بگویم:روزی از شخصی عاقل می‌پرسند روزهای عمرت را چگونه سپری می‌کنی؟ می‌گوید: صبحها از خواب بیدار می‌شوم سرکار میروم باز میگرد غذا میخورم به پیاده‌روی می‌روم و...به او می‌گویند این کارها را همه انجام می‌دهند پس تفاوت شما در چیست؟ پاسخ می‌گوید: من میدانم صبحها چرا از خواب بیدار می‌شوم چرا سرکار می‌روم باز می‌گردم و چرا غذا می‌خورم و چرا به پیاده‌روی می‌روم و...
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
تفاوت وینگ چون و آی کیدو
در مورد ایکیدو نمیتوانم نظر دقیق و کارشناسانه ای را بدهم و اکتفا میکنم به دیده هایم و تحلیل های کوچک از این تکنیک ها ایکیدو و وینگ چون در نگاه اول هر دو ورزشی تدافعی به نظر می‌رسند اما در مورد هر دوی این ورزشها میتوانم بگویم بستگی به رفتار حریف عکس العملهای خاصی را از خود نشان میدهند و اگر این دو ورزش در نگاه اول تدافعی به نظر میرسند ریشه در فرهنگی است که در این دو موجود می باشد. این ورزشها ابتدا با کاربردهای روانشناسانه سعی در حل تهاجم به صورت صحبت دارند و زمانیکه دیگه صحبت کردن دیگر اثری ندارد اقدام به تهاجم یه دفاع می نمایند که هر دو اینها نیز به رفتار حریف مقابل حین حمله باز میگرد.
شیوه اجرای تکنیک در ایکیدو بیشتر از تکنیکهایی آغار می شود که با درگیری شدن و گرفتن شما صورت میگیرد یعنی آغاز آموزش با تکنیکهای قفل و رها شدن از قفلها شروع می شود و در انتها به تکنیکهایی میرسیم که قبل از گرفتن شما انجام می‌شود یا در حالتی که شما آزاد هستید.
در وینگ چون درست به عکس این موضوع اتفاق می افتد تکنیکها به صورت آزاد شروع می شود و در انتها به تکنیکهایی که شما را میگیرند ختم می شود.
البته شیوه منحصر به فردی در وینگ چون برای آموزش وجود دارد که در هیچ ورزش رزمی دیگری نخواهید دید و آن بخشی به نام چی سائو یا استفاده از حس لامسه است که عمده ترین تفاوت وینگ چون در همین بخش نهفته است زمانی که هنر جو به این بخش می رسد مانند آن است که تازه وارد دنیای رزم شده است و تا به حال در کلاسهای پیش آمادگی شرکت کرده است.
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
آیا وینگ چون سبکی تدافعی است؟
در نگاه اول و زمانهایی که تازه شروع به این ورزش کرده بودم به گمانم این ورزش کاملا تدافعی بود. اما به تدریج که مدارج بالاتر را طی میگردم به ماهیت تهاجمی این ورزش پی می بردم.
اما دلیل اینکه این ورزش یه این شکل است که تدافعی به نظر میرسد چیست؟
این به شیوه ها و آموزهای اخلاقی یک ورزشکار باز میگردد که قبل از تهاجم باید بیاموزد که به آسانی از سلاحها و ابزارهایش برای تهاجم استفاده ننماید.
مواقع بسیار ضروری که جان کسی در خطر است یا جانش در خطر است باید از این آموزشهای استفاده نماید.اما باید بدانید زمانیکه یک نفر دز این ورزش مجبور باشد از این سلاحها استفاده نماید آنگاه چهره واقعی حمله در وینگ چون را میتوان دید و تازه میتوان دریافت که بطن این ورزش تا چه حد تهاجمی است.
در این موارد میتوان گفت هر ضربه ای که زده میشود باید آخرین ضربه ای باشد که به حریف مقابل برخورد خواهد کرد در ضمن باید دانست که دیگر فرصت دفاع نیست و با هر حرکتی که طرف مقابل می نماید باید کارآمدترین ضربه  در کوتاه ترین زمان را به حریف وارد کرد.
امیدوارم توانسته باشم مطلبی کوچک در مورد تهاجمی بود این ورزش که قابل درک باشد ارائه داده باشم.
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
سرعت در وينگ چون
بيشتر افراد وقتي روي به وينگ چون مي‌آورند داراي سرعت زيادي مي‌شوند. سئوالي كه مطرح مي‌شود اين است كه سرعت در وينگ چون ناشي از چيست آيا فرد بر اثر تمرين به اين سرعت دست مي‌يابد و يا ...؟
در پاسخ به اين پرسش بايد اينگونه گفت:
ظرافت تكنيكي در وينگ چون باعث مي‌شود كه سرعت افراد در آن بالا به نظر برسد. در وينگ چون ضربات و حركت آنها بر يك اصل بسيار ساده استوار است كه اين اصل بسيار ساده باعث مي‌شود افراد سرعت بسيار بالايي را در اين ورزش به چشم خود ببينند و آن اصل چيزي نيست جز: كوتاه ترين مسير تا هدف. (مسير مستقيم) 
 

xavi68

Registered User
تاریخ عضویت
12 آگوست 2010
نوشته‌ها
1,865
لایک‌ها
3,419
چند وقتی هست که لئونگ تینگ و کرنشپشت از هم جدا شدن
شما دلیل این جدایی رو میدونید ؟
الان شما از لئونگ تینگ پیروی میکنید یا کرنشپشت؟
 

wanted boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 می 2012
نوشته‌ها
57
لایک‌ها
84
محل سکونت
Esfahan
چند وقتی هست که لئونگ تینگ و کرنشپشت از هم جدا شدن
شما دلیل این جدایی رو میدونید ؟
الان شما از لئونگ تینگ پیروی میکنید یا کرنشپشت؟
سلام دوست عزیز
از جدا شدنشون اطلاعی ندارم ولی تا الان نشنیده بودم.
من از هردو پیروی می کنم .
هر دو در کارشان محاسنی دارند.
 
بالا