• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

«تن تن بلاگ» ، برترین وب فارسی درباره تن تن ، محبوب ترین شخصیت کمیک استریپ در تاریخ!

patteerr

Registered User
تاریخ عضویت
27 مارس 2009
نوشته‌ها
4,016
لایک‌ها
3,140
موفق و موید باشید .
 

ioncube

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 ژوئن 2013
نوشته‌ها
314
لایک‌ها
81
جاروكش عكسمو بردار ديگه عجب غلطي كردم پيشنهاد دادما:lol:

الآن کدوم اینا افتک تهرونیه؟

بزنم ناقصش کنم این اسپمر دهاتی رو؟
laughingsmiley.gif
شما به خودت فشار نیار!!

راستی دادا دامنه miloo.ir میلو،سگ تن تن مال منه،اگه خواستی بهت میفروشمش
http://forum.persiantools.com/t412624.html#post7419412
http://forum.persiantools.com/t413591.html#post7433925
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم
دوستان ، ما اهل ریپورت نیستیم ولی این پست هایی که مشخص میکنم نویسندش زحمت بکشه حذف کنه.

- پست 11 که خدا رحمتش کنه!
- 19
-21
-22
24
-25
26
28

اینم اضافه کنم مدیر این بخش علاقه زیادی به بن کردن دارن..

ممنون

پ.ن : این پست هم بعد حذف شدن اسپم های دوستان حذف میشه!
 

ioncube

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 ژوئن 2013
نوشته‌ها
314
لایک‌ها
81
دوستان ، ما اهل ریپورت نیستیم ولی این پست هایی که مشخص میکنم نویسندش زحمت بکشه حذف کنه.

- پست 11 که خدا رحمتش کنه!
- 19
-21
-22
24
-25
26
28

اینم اضافه کنم مدیر این بخش علاقه زیادی به بن کردن دارن..

ممنون

پ.ن : این پست هم بعد حذف شدن اسپم های دوستان حذف میشه!

پس من اینجا دوباره میگم،چون پستم رو ایشون توی لیست سیاه خودشون قرار دادن!!!لینکون چرت نگو دیگه
دامنه میلو مال منه
اگه خواستی بهت میفروشمش
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم
پس من اینجا دوباره میگم،چون پستم رو ایشون توی لیست سیاه خودشون قرار دادن!!!لینکون چرت نگو دیگه
دامنه میلو مال منه
اگه خواستی بهت میفروشمش
شوخی دارم من؟
یه بار دیگه میگم ؛ پستهایی که مشخص کردم من جمله پست 30 باید حذف بشه در غیر اینصورت ریپورت میشه!
 

ioncube

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 ژوئن 2013
نوشته‌ها
314
لایک‌ها
81
شوخی دارم من؟
یه بار دیگه میگم ؛ پستهایی که مشخص کردم من جمله پست 30 باید حذف بشه در غیر اینصورت ریپورت میشه!

جوگیر شدی؟
چند شخصیتی شدی؟
دیشب یه جور دیگه پست میدادی!!!امشب یه جور دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!-تامنتهی الیه بینهایت-
 

javadyazdani

Registered User
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2012
نوشته‌ها
5,465
لایک‌ها
10,633
دوستان ، ما اهل ریپورت نیستیم ولی این پست هایی که مشخص میکنم نویسندش زحمت بکشه حذف کنه.

- پست 11 که خدا رحمتش کنه!
- 19
-21
-22
24
-25
26
28

اینم اضافه کنم مدیر این بخش علاقه زیادی به بن کردن دارن..

ممنون

پ.ن : این پست هم بعد حذف شدن اسپم های دوستان حذف میشه!

ایول، دمت گرم
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم






«تن تن»! اسم عجیبی است، البته
نه برای یک قهرمان. خصوصاً که طرف نه یک رزمی کار، کماندو یا حتی جیب بر، بلکه یک
خبرنگار باشد! و تازه، وقت کنجکاوی برای رسوا کردن آدم بدهای قصه؛ مدام بزنند توی
سرش و بی هوشش کنند، بکنندش توی گونی، دست و پایش را ببندند و بهش بخندند،
یا...



بله، «تن تن» نسبت به شخصیت تنها موجود
روی زمین که به این اسم شناخته می شود، اسم عجیبی نیست. از همه عجیب تر هم این که
همین خصوصیت های ضد قهرمانانه اوست که همه را شیفته خودش کرده. همه، از ژنرال دوگل
بگیر تا لابد تویی که داری این را می خوانی!


ضدقهرمان که می گوییم، نه از آن چلمن های
دست و پاچلفتی که با ضعف شان «آخی» می طلبند و مظلوم نمایی می کنند. اتفاقاً به
وقتش هم چنان زبر و زرنگ می شود که یک صدا برایش هورا می کشیم.


بله، او یک قهرمان واقعی است، فقط عجیب و
غیر عادی ترین شان!




ظهور یک
قهرمان


وقتی در دهم ژانویه سال 1929 به دنیا
آمد، اصلاً شرایط خوبی نداشت؛ مثل پینوکیو نبود که از زیر دست یک «اوسا»ی کهنه کار
مثل پدر ژپتو بلند شده باشد. خالقش «هرژه» فقط 22 سال داشت، داشت تازه کشیدن خط های
نرم و خوش فرم را یاد می گرفت، یاد می گرفت چطور شخصیت بسازد و چطور خیلی زود
فراموشش کند و برود سراغ شخصیت بعدی. مثلاً یک «توتور» نام بدبختی مرده بود تا او
متولد شود. اما انگار چیزی در آن دماغ نافرم، آن دهان انگار همواره به تعجب گشوده،
آن چشم های ریز و موهای فکلی بود. چیزی که خیلی زود نظر ملت را جلب کرد و به قول
معروف از کار استقبال شایانی صورت گرفت.


این شد که هرژه کشیدن تن تن و سگ خوشگل
اش «میلو» را ادامه داد. توجه عمومی به حدی بود که از همان مجموعه اول به بعد، برای
تن تن مراسم می گرفتند؛ یک هنرپیشه را شبیه تن تن می کردند، با کلی سر و صدا می
آوردند دور شهر می چرخاندند که مثلاً تن تن از سفر- ماموریت برگشته!


بعد نوبت به چاپ کتاب رسید و... چرا
تعریف می کنیم؟ همه، ماجرای عالم گیر شدن کتاب های تن تن را می دانند. چطور است
برویم سراغ کشور خودمان؟




تن تن در
ایران


تن تن هیچوقت به تهران یا هیچ کدام از
شهرهای دیگر ایران نیامد. یعنی هرژه فرصت نکرد، والا خدا را چه دیدی؟ شاید بعد از
اسکاتلند و تبت و کنگو و عربستان، نوبت ایران می شد تا میزبان تن تنی تازه
باشد.


خب هرچند خودش نیامد، اما کتاب هایش آمد؛
پیش از انقلاب انتشاراتی «یونیورسال» برداشت و همه کتاب های تن تن را چاپ کرد.
البته به جز آخری (تن تن و آلفا آرت) که ارژینالش هم خیلی بعدتر منتشر شد. کیفیت
این کتاب ها عالی است. این که می گوییم «است» چون هنوز خیلی ها همان چاپ های قدیم
دست شان است و کتاب ها بعد از این همه دست به دست گشتن بین بچه های خانواده و
فامیل، آخ نگفته اند! شاید باورتان نشود اما هنوز خیلی ها هستند که دنبال نسخه های
آن انتشاراتی می گردند و حاضرند برای به دست آوردن یونیورسالی ها بالای مجموعه و
حتی هر تک کتاب، چند برابر پول این چاپ های جدید را بدهند.


انتشاراتی «ونوس» هم چندتایی را منتشر
کرد. اما چون ترجمه شان نسبت به رقیب خوب نبود، همان موقع هم کمتر هوادار داشت.
الان که هیچ
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم


تابلويي از "هرژه" خالق تن تن ، با قيمت
استثنايي به فروش رفت.



به گزارش سرويس فرهنگ و هنر
سایت خبری ایران به نقل از روزنامه لوموند ، تابلويي از "هرژه" خالق تن تن ، با
قيمت استثنايي به فروش رفت.



براساس اين گزارش 25 سال پس از مرگ" هرژه" نويسنده و كاريكاتوريست
بلژيكي ، تابلويي از وي با قيمت استثنايي 764200 يورو، در پاريس به فروش
رفت.


اين تابلو كه نقاشي با گواش است ؛"تن تن در آمريكا" نام داشته
وتصويري از تن تن و دوست وفادارش ميلو را نشان مي دهد كه به منظور به دست آوردن
خبرهاي مهيج به آمريكا سفر كرده اند.


ماجراهاي تَن‌تَن و ميلو (در زبان فرانسوي: Les Aventures de Tintin
et Milou) از معروف‌ترين داستان‌هاي کودکان و نوجوانان است. اولين بخش از رشته
ماجراهاي تن‌تن و ميلو در سال1929 ميلادي در روزنامه‌اي در بروکسل چاپ
شد.


نويسنده ماجراهاي تن‌تن، ژرژ رمي بلژيکي بود که با نام مستعار هِرژه
کار مي‌کرد.


ماجراهاي تن‌تن و ميلو، درباره اتفاقاتي است که براي يک خبرنگار
ماجراجو و دوستانش مي‌افتد. ماجراي تن‌تن تاکنون به بيش از 58 زبان زنده دنيا ترجمه
شده و بيش از 200ميليون نسخه کتاب از سري ماجراهاي آن در سرتاسر دنيا به فروش
رفته‌است.


اولين کتاب‌هاي تن‌تن به اين دليل که با رگه‌هاي نژادپرستي و با شکوه
نشان دادن، استعمار اروپاييان همراه بود مورد انتقاد قرار گرفت. هرژه بعد از چندي
اين انتقادات را پذيرفت و از دهه1930 ميلادي به بعد کتاب‌هاي تن‌تن، لحن متفاوتي
پيدا کرد و حامل پيام‌هاي بشردوستانه شد. در سال 1946 ميلادي هرژه با کمک يکي از
دوستانش مجله تن‌تن را به راه انداخت که بلافاصله با استقبال شديد مردم روبه‌رو
شد.


ماجراهاي تن‌تن تا به امروز يکي از مشهورترين و محبوب‌ترين
داستان‌هاي مصور اروپائي است.


با مرگ هرژه در سال 1983 ميلادي، آخرين ماجراي تن‌تن به نام تن‌تن و
هنر الفبا که به صورت نيمه‌کاره و در حد اتودهاي سياه و سفيد ابتدايي کشيده شده
بود، با همان وضع ابتدايي به زبان فرانسه و بعدها به صورت تکميل شده توسط همکاران
هرژه در سال 1986ميلادي چاپ و منتشر شد. ترجمه انگليسي اين کتاب در سال 1990ميلادي
به بازار کتاب عرضه شد.
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم


logoenter.gif


تن‌تن هشتاد ساله شد



در روز ۱۰ ژانویه سال ۱۹۲۹ بود که
هرژه، خالق تن‌تن، قهرمان جسورش را به اولین مأموریتش روانه کرد. تن‌تن و سگ
وفادارش، میلو، در نخستین ماجرای خود سفری به شوروی داشتند


در سال ۱۹۹۹ میلادی، اعضای پارلمان فرانسه سر این که «آیا تن
تن چپى است یا راستى؟»
بحث داشتند؛ «دیدیه کوئینتین»
نماینده حزب گلیست و طرفدار رئیس جمهور ژاک شیراک، با این ادعا که تن تن ضدکمونیست
و ضد حکومت های کاپیتالیستی مبتنی بر درآمد نفت بوده است، سعی می کرد مواضع او را
نزدیک به مواضع راست میانه حزب گلیست فرانسه اعلام کند. از طرف دیگر «یان گلو»
نماینده حزب سوسیالیست نخست وزیر لیونل ژوسپن، سعی می کرد با اشاره به مواضع تن تن
در مورد مواد مخدر و دیگر مواضعی که به نوعی به جهت گیری های چپ های میانه رو
فرانسوی نزدیک است، او را به نفع حزب خود مصادره کند! خب البته این بحث به هیچ
نتیجه قابل ذکری نرسید جز یک حاشیه دیگر برای این شخصیت معروف و کتاب داستان هایش.


وقتی هرژه ۱۸ ساله بود، در روزنامه ای به نام «قرن بیستم»
شروع به کار کشیدن استریپ کرد. همانجا بود که شخصیت «توتور» (Totor) را خلق کرد،
موجودی که بعدها سر و شکل جالبی پیدا کرده و تن تن نام گرفت.


چندی پیش، یک تیم تحقیقاتی در اروپا شروع به ساخت هواپیما با
انرژی خورشیدی کردند که سرپرستی این تیم بر عهده نوه پرفسور تورنسل بود؛ یعنی نوه
آقای
Auguste Piccard که
هرژه برای آفریدن شخصیت تورنسل از او الهام گرفته بود.طبق
پژوهش یک پرفسور
کانادایی که در ژورنال پزشکی کانادا هم چاپ شده، تن تن مشکل هورمونی داشته! این
پرفسور با مطالعه کتاب های تن تن مشاهده کرده که این شخصیت حدود ۵۰ دفعه بر اثر
ضربه به سر بیهوش شده. همین امر موجب شده تن تن به مشکل کمبود هورمون رشد و همچنین
hypogonadotropic hypogonadism دچار بشود و همین هم جوان ماندن تن تن، تاخیر در
بلوغ و کمبود احساسات جنسی او را توجیه می کند!


گفته می شود شخصیت «راستاپوپولوس» یعنی همان یونانی خرپول،
که توی کار قاچاق مواد است و دشمن اصلی تن تن به حساب می آید؛ از شخصیت «اوناسیس»
ثروتمند آمریکایی که رقیب عشقی جان اف کندی بود، الهام گرفته شده.


سال گذشته دولت کنگو به نشانه اعتراض به گفته های وزیر امور
خارجه بلژیک، سفیرش را از کشور زادگاه تن تن فراخواند. رئیس جمهور کنگو در اینباره
گفته بود: «وزیر خارجه بلژیک، مثل تن تن رفتار کرده!» یعنی مثل ماجرای «تن تن در
کنگو» رفتار نژادپرستانه از خودش نشان داده. ولی بعد سیاسی ها آشتی کردند و قضیه به
خیر گذشت!در کنار فستیوال ها، سالگردها، یادبودها و خلاصه همه برنامه هایی که هر
سال به یاد تن تن در بلژیک برگزار می شود، هواداران این موجود محبوب روز ۲۶ سپتامبر
هم یک مراسم ویژه دیگر دارند: سالگرد تاسیس مجله کمیک تن تن.مجله کمیک استریپ تن تن
تا سال ۱۹۹۳ هم منتشر می شد ولی بعد از چند بار عوض کردن اسم، بالاخره تعطیل شد.
برخلاف انتظار، این مجله به هرژه تعلق نداشته بلکه پس از جنگ جهانی دوم که هرژه به
دلیل کار کردن در زمان اشغال بلژیک توسط نازی ها، مغضوب همکاران واقع شده بود، توسط
یکی از دوستانش به نام «ریموند لابلانک» راه افتاد. ماجراهای تن تن در این مجله
ادامه یافته و بعد شهرت جهانی پیدا کرد. سری داستان های «
بلیک و
مورتیمور»،
به قلم «ادگار پییر ژاکوب» همکار
و دستیار هرژه، در مجله تن تن متولد شد.


«در کتاب های تن تن، قهرمان داستان در دنیای فردی اش که با
منطق دنیای بزرگترها ناسازگار است، حرکت می کند. چه ماجراهایش واقعی باشد و چه
خیالی، داوری اخلاقی در کار نیست. اخلاق خاص بزرگترها که بر ساخته قراردادهای
اجتماعی است، راه شیطنت های او را نمی بندد. ذهن بچه به این نتیجه می رسد که تخیل
حد و مرزی ندارد و تو دائماً می توانی رشد کنی و متفاوت باشی. از دیگران و حتا از
خودت.» قابل توجه آن ها که به بهانه جلوگیری کتاب های مصور از خیالپردازی و خلاقیت
کودکان، سال ها مانع چاپ شان شدند.


می دانستید که نسخه انگلیسی کتاب «تن تن در کنگو» خیلى کم
یاب است؟ چرا؟ چون انگلیسى ها به دلیل وجود آنچه «نمادهاى نژادپرستى» در این کتاب
می دانستند، آن را چاپ نکردند. بریتانیایی ها معتقد بودند در این داستان سیاه پوست
ها احمق جلوه داده شده و به آن ها توهین شده است. البته این قسمت، از اولین کتاب
هاى هرژه بود و می شود گفت جوانی و بی تجربگی کار دستش داد.


در یک نظرخواهی از کاربران سایت اینترنتی رسمی تن تن؛
کاپیتان هادوک با ۶۰ درصد آرا، محبوب ترین شخصیت این مجموعه داستان ها شناخته شد و
تن تن با ۲۷ و جناب پرفسور تورنسل با ۵ درصد آرا، بعد از او قرار گرفتند. میلو و
دوپونت ها هم هرکدام با ۳ درصد آرا، به طور مشترک مقام چهارم را کسب کردند. متوجه
شدید که خیلی های دیگر درباره هادوک با شما هم عقیده اند؟ حالا این نکته را هم در
مورد «مرد پیر دریاها» بخوانید: چند وقت پیش روزنامه گاردین نوشته بود که هرژه
هنگام نوشتن کتاب خرچنگ پنجه طلایی (که در آن برای اولین بار هادوک ظاهر می شود) از
وجود کاپیتانی به این اسم خبر نداشته. ولی بعد خبردار می شود که واقعاً یک ناخدای
انگلیسی به این اسم و رسم بوده. ضمناً گفته می شود اسم او از اسم کاپیتان کشتی
«المپیک» (خواهرخوانده «تایتانیک» معروف) گرفته شده. یادمان باشد هرژه را دیدیم ازش
بپرسیم کدام واقعیت دارد!


چندی پیش یک داستان ناتمام دیگر هم از هرژه پیدا شد؛ او
داستان این کتاب را در ۱۹۵۸ از یک نویسنده دیگر گرفته بود، ولی دو سال بعد پس از
کشیدن ۸ صفحه، بی خیال کار شد. ظاهراً قرار بوده تن تن اینبار به آلمان (برلین)
برود ولی به دلایلی کار را قطع کرده. شاید چون برخلاف بقیه قصه ها، داستان آن از
خودش نبوده. شاید هم… کسی چه می داند؟


نویسنده وبلاگ tintinesque.blogspot.comکه یک طراح حرفه ای
است، نکته جالبی را کشف کرده؛ او می نویسد: «به نظر من خیلى جالبه که هیچکدوم از
دخترا با تن تن حال نمی کنن! من که یه دختر رو هم ندیدم که تن تن خونده باشه… البته
با توجه به اینکه تن تن شدیداً پسرونه است و شخصیت دختر هم نداره، میشه درکشون
کرد… گویا «میلو» اسم دوست دوران بچگی هرژه بوده که به یاد آن دختر، روی همراه
باوفای تن تن گذاشته شده.


دوپون ها اوایل کار در نسخه سیاه و سفید قصه ها که در
روزنامه چاپ می شد، اسم نداشتند بلکه این کارآگاهان دوقلو شماره داشتند: یکى شان
X-33 بود و دیگری X-33A!


اسامی کتاب های تن تن گاهی با سلیقه ناشران داخلی جور در نمی
آمدند. به این ترتیب بعضی هایشان در کشور ما نام تازه ای پیدا کردند، به این شرح؛
نیلوفر آبی: گل آبی. عصای شاه اتوکار: عصای اسرار آمیز. ستاره دنباله دار: ستاره
اسرار آمیز. راز تک شاخ: اسب شاخدار. گنج های راکام سرخ: گنج های راکام. زندانی های
خورشید: معبد خورشید. هدف کره ماه: مقصد ماه. کاشفان در ماه: روی ماه قدم گذاشتیم.
ماجرای کلکیولس: ماجرای تورنسل. تن تن و پیکاروها: تن تن و پیکارگران.


ضمناً تن تن در سرزمین شوراها به: «تن تن در شوروی» هم معروف
است.


می دانید که هرژه اول کارش را از یک روزنامه کمیک شروع کرد و
ماجراهای تن تن به صورت هفته اى یک صفحه، در آن چاپ می شد. او براى اینکه داستان
هایش را هیجان انگیز کرده و خواننده ها را براى هفته آینده تشنه نگه دارد، هر دفعه
سعى می کرد تن تن را در یک شرایط وخیم و خطرناک قرار بدهد. جالب اینجاست که او خیلى
وقت ها حتى به فکر اینکه بعد چطور باید تن تن را از این اوضاع نجات بدهد هم نبوده؛
ولی در عرض هفته بعد و خصوصاً شب آخر، توی سر خودش می زده تا یک راه حلى براى نجات
دادن تن تن پیدا کند!


آخرین کتاب هرژه یعنی «تن تن و آلفا آرت»، با مرگ او نیمه
کاره ماند و انتشاراتی های معتبر دنیا هرگز اجازه چاپ دنباله آن یا کتاب سازی های
دیگر را به خود ندادند. با این حال، نسخه چاپ شده از این کتاب در ایران، در حقیقت
کتابی جعلیست که بر خلاف وصیت هرژه (که خواسته بود بعد از مرگش کسی ماجراهای تن تن
را ادامه ندهد) ساخته شده. البته از ناشرانی که بی اجازه ناشر اصلی کتاب ها و با
زیر پا گذاشتن قانون کپی رایت کتاب ها را چاپ می کنند، این دسته گل تازه چندان هم
بعید نبود!


نسخه کامل شده آلفا آرت، کار یک طراح کانادایی به نام «Yves
rodier» است. جالب این که او وقتی فقط ۱۷ سال داشت به این کار دست زد.


چندی پیش انتشارات «کسترمن» که ناشر کتاب های هرژه است،
بالاخره از خر شیطان پایین آمد و قبول کرد که تن تن و آلفا آرت را چاپ کند، البته
وفادار به وصیت هرژه و به همان شکل ناتمام اش. قبلاً این کتاب توسط ناشری دیگر و با
قیمت بالا منتشر شده بود.


در مورد دیگر شاهکارهای ناشران ایرانی (جدا از حذف و تغییرات
مفصل در دیالوگ ها، اسامی و بعضی تصاویر)، باید از رنگ کردن خودسرانه کتاب تن تن در
سرزمین شوراها نوشت؛ اصل این کتاب سیاه و سفید است و هرژه آن را رنگ نکرده. شاید
کار دختر کوچولوی جناب ناشرین باشد!


اولین ماجراى تن تن (تن تن در سرزمین شوراها) در ضمیمه
کودکان روزنامه Le petit vingtieme چاپ می شد؛ هفته اى یک روز (پنجشنبه ها) و در یک
صفحه. با اینکه این قسمت ضعیف ترین داستان در مجموعه کتاب های تن تن است، ولی
محبوبیت آن به حدی بود که از همان روزهاى اول انتشار، در روزهایى که داستان تن تن
چاپ می شد تیراژ روزنامه را چندین برابر می کردند!


بیشتر داستان سرزمین شوراها را سردبیر روزنامه شدیداً کاتولیک
Le petit vingtieme که یک کشیش دوآتشه و سخت مخالف با کمونیسم بود، به هرژه دیکته
می کرد. منبع دیگری که هرژه براى این کتاب استفاده کرده، کتاب Moscou sans voiles
بود که آنهم شدیداً ضد شوروى و یک طرفه بود. حالا فهمیدید چرا هرژه در این داستان
آنقدر به پر و پای روس ها پیچیده؟ هرژه یهودی، به خاطر کتاب «ستاره دنباله دار»
متهم به ضد یهودی بودن شد؛ چراکه شخصیت منفی داستان در نسخه اصلی، سرمایه داری با
اسم یهودی Blumenstein بود. ولی هرژه فوراً همه اتهامات را تکذیب کرده و در چاپ های
بعدی، اسم بدمن قصه را به Bohlwinkel تغییر داد. بامزه اینجاست که او این اسم جدید
را از نام یک شیرینی فروشی در بلژیک گرفته بود، غافل از اینکه این اسم هم یک اسم
یهودی است! بعداً هم که نویسنده و تصویرگر قصه ما متوجه ماجرا شد، دیگر بی خیال شده
و به کتابش دست نزد.در نسخه اصلی همین کتاب، گروه اکتشافی اروپا (که تن تن جزو آن
ها است) با گروه اکتشافی آمریکا سر زودتر رسیدن به شهابسنگ مسابقه دارند. آمریکایی
ها در واقع «آدم بدها» هستند و کارهای کثیف و ناجوانمردانه ای انجام می دهند، که
البته آخرش مغلوب می شوند. ولی در نسخه ای که بعداً چاپ شد، دیگر این گروه آمریکایی
نیست و حتی پرچم آمریکا هم از بالای دکل کشتی شان برداشته شده و پرچم کشور تخیلی
«Sao Rico» جای آن را گرفته. اگر گفتید چرا؟!


می گویند هرژه اعتقاد شدیدی به وفادار بودن و صداقت داشته
است. با این وجود او زنش را رها کرد و رفت با یکی از همکارانش ازدواج کرد!اسم اصلى
هرژه، «ژرژ رمى»


(Georges Remi) بود. گویا او حروف اول فامیل (R) و اسم کوچکش
(G) را ترکیب کرده؛ یعنى RG که اگر با لهجه جینگول فرانسوى تلفظ کنید، خوانده می
شود: Herge!هرژه از مشکلات روحی زیادی رنج می برد، مخصوصاً وقتی که فشار کار زیاد
می شد. به همین دلیل وقتی در مجله تن تن کار می کرد دوبار وسط کار و بدون اطلاع،
غیبش زد! غیبت های او گاهی ماه ها و حتی یک بار بیش از یک سال طول کشید. اولین بار
وسط «سرزمین طلای سیاه» و دومین بار در جریان «هدف کره ماه» بود که این اتفاق
افتاد. مجله هم که نمی دانست جواب خواننده ها را چه بدهد، می نوشت که: هرژه گم
شده!دفعه دوم که هرژه فرار کرد، بعد از چند ماه نامه ای با یک طرح جالب فرستاد که
در مجله هم چاپ شد. او در این نقاشی خود را خسته و ولو شده روی مبل نشان می داد و
خستگی ناشی از کار زیاد را دلیلی برای غیبت خود ذکر کرده بود. برگشتنش هم به همین
اندازه جالب بود؛ وقتی برگشت، طرحی کشیده بودن که کارآگاهان دوقلو به او دستبند زده
و دارند برش می گردانند. ضمناً تن تن و باقی شخصیت ها هم هستند و هر کدام متلکی به
او می اندازند!هرژه اواخر کار، از تن تن تنفر پیدا کرده بود. تاجایی که در آخرین
داستان کامل تن تن (پیکاروها) شروع کرد به بازى کردن با شخصیت هاش. مثلاً تن تن که
طى همه این سال ها
شلوارهاى گشاد می
پوشید، یک هو شروع به پوشیدن شلوار جین کرد! یا
موتورسوارى می کرد و
کلاً رفتارش عوض شده بود. این براى خیلى از طرفداران تن تن خوشایند نبود و خیلى ها
را شاکى کرد. یکى دیگر از کارهای عجیب هرژه، بلایى بود که به سر کاپیتان هادوک آورد
و به خاطر حقه تورنسل، براى همیشه از خوردن «نوشابه» (!) محبوبش عاجز شد. و این
یعنى فاجعه!


هرژه علاوه بر شخصیت های ماجراهای تن تن؛ در سال ۱۹۳۵ چند
شخصیت کمیک دیگر به نام های: ژو، زت و ژوکو را خلق کرد که در ۵ کتاب ظاهر شدند. اما
آن ها هیچوقت به گرد محبوبیت تن تن هم نرسیدند. این کتاب ها در ایران هم منتشر شده
اند.


به مناسبت هفتاد و پنجمین سال تولد هرژه، مجمع ستاره شناسی
بلژیک، سیاره تازه کشف شده ای را به اسم او نام گذاری کرد؛ این سیاره بین مریخ و
ژوپیتر قرار دارد.


آن پسرک چینی «چانگ»، در کتاب «گل آبى» را یادتان
هست؟ شاید بدانید که او یک شخصیت واقعی و صمیمی ترین دوست هرژه بوده. «چانگ چون چن»
دانشجوی نقاشی در دانشگاه بروکسل بود و در جریان نوشتن کتاب گل آبی اطلاعات خوبی به
هرژه داد. ولی بعد چانگ به وطنش برگشت و تصویرگر بلژیکی سال ها از دوست عزیزش بی
خبر ماند. همین شد که داستان تن تن در تبت را نوشت تا شاید با توجه به محبوبیت تن
تن در دنیا، خبری از چانگ بیابد. خیلی ها اعتقاد دارند این کتاب بهترین کار هرژه
است. اما بشنوید از آن طرف، وقتی چانگ پیدایش می شود و به اصرار دوستش می رود
بروکسل؛ هرژه که دچار مشکلات روحی زیادی بوده، می بیند دوتایی شان خیلی تغییر کرده
اند و آن دیدار به خوبى چیزى که هرژه آرزو داشت، از آب درنمی آید… ملاقات هرژه با
چانگ (بعد از ۴۲ سال) پوشش خبری گسترده ای داشت؛ وقتی چانگ از هواپیما پایین آمد،
ده ها دوربین و خبرنگار دور و برش بودند و او از این قضیه خیلی جا خورد.هرژه براى
نوشتن و تصویر کردن هر داستان، از مدت ها قبل مطالعه و تحقیق می كرد که همه چیز تا
حد امكان دقیق و واقعى باشد. حتى به لوكیشن هایى كه قرار بود در كتاب باشند سر می
زد و ازشان عكس می گرفت؛ مثل سفرش به اسكاتلند براى کتاب «جزیره سیاه». در ادامه
مورد قبل، آن هتل کتاب «ماجرای تورنسل» یادتان هست؟ جالب است بدانید که این هتل
واقعاً همان شکلی وجود دارد و در ژنو (سوئیس) است. هرژه برای تحقیق و طرح برداری به
آنجا رفته و یک شب در آن اتاقی که در داستان اتاق پرفسور تورنسل است، مانده. بعد هم
دفتر هتل را امضا کرده و طرح کوچکی از تن تن را کنارش کشیده.مدیر این هتل به
خبرنگاری گفته است: «نمی دانم بعد از این همه سال، چرا همه مشتریان ما این اتاق را
انتخاب می کنند و دوست دارند در آن بمانند!»گویا صاحب هتل تصمیم داشته تابلو پرتره
تورنسل را در آن اتاق نصب کند که بعد بی خیال شده!


سال گذشته، سالگرد صدمین سال تولد هرژه
بود. به همین مناسبت برنامه های بسیاری در کشورهای مختلف جهان انجام شده یا قرار
است بشود. از جمله نمایشگاهی از نقاشی ها و دست نوشته های هرژه که از بیستم دسامبر
تا نوزدهم فوریه در مركز هنری «پمپیدو» پاریس برگزار شد و در آن نامه ها و نسخه
اصلی روزنامه هایی كه نقاشی های هرژه در آن ها چاپ شده بودند، به نمایش عموم گذاشته
شد. هرژه عادت بدی داشت و آن شانه خالی کردن از مصاحبه با خبرنگاران بود. مصاحبه
های Numa Sadoul با هرژه – که به صورت تصویری بودند - تقریباً تنها مرجع اساسی
درباره اوست که مورد استفاده تمام تحقیق هایی که راجع به هرژه انجام شده، قرار
گرفته اند.


زمانی كه داستان های تن تن به صورت
هفتگى در نشریات چاپ می شد، با پایان هر ماجرا در بلژیک برنامه ای راه می انداختند
که مثلاً تن تن بعد از درآوردن پدر دشمنان، ظفرمندانه به وطن بازمی گردد! اعلام می
کردند كه تن تن فلان روز مثلاً از شوروى برمی گردد و هر كس دوست دارد او را ببیند،
بیاید ایستگاه قطار. بعد هنرپیشه اى را به قیافه تن تن گریم کرده و در روز موعود
دور شهر می گرداندند. جماعت زیادی برای این برنامه ها جمع می شدند، خصوصاً بچه ها
كه می خواستند قهرمان محبوب شان را ببینند.چند سال پیش به مناسبت هفتاد و پنج سالگی
تن تن، برنامه های جالب و بی سابقه ای در اروپا برگزار شد؛ مقام های دولتی بلژیک در
جشن های بزرگداشت این شخصیت کمیک شرکت کردند، وزارت دارایی بلژیک یک سکه ده یورویی
با نقش تن تن و میلو ضرب کرد، نمایشگاه هایی با عنوان «هنر تن تن» در بلژیک،
اسپانیا، هلند و انگلستان برگزار شد، روزنامه های بلژیک در شماره های نهم ژانویه
خود مطالب متعددی درباره تن تن منتشر کردند و روزنامه فرانسوی فیگارو یک ویژه نامه
114 صفحه ای با دویست و پنجاه تصویر از تن تن چاپ کرد، دو روزنامه «لو سور» و «لو
لیبر» بلژیک ویژه نامه هایی منتشر كردند و حتی هر دو روزنامه به احترام تن تن در
شماره روز ۱۰ ژانویه خود هیچ عكسی نداشتند و تمام صفحات روزنامه شان را با كمیک
استریپ های هرژه پر كردند و...


اتحادیه اروپا هم بیكار ننشسته و به
درخواست وزارت دارایی بلژیک، پنجاه هزار سكه یادبود ۱۰ یورویی با طرح تن تن و میلو
در یك طرف و نقشه قاره اروپا در طرف دیگر ضرب كرد. طرفداران تن تن برای داشتن این
سكه ها ۳۱ یورو می پردازند و گذشته از این، در سال ۱۶ میلیون یورو صرف خرید تی شرت
ها و لیوان ها و عروسک های تن تن می كنند.یكی از هواداران تن تن دست به ابتکار
جالبی زده؛ این عاشق حسابی (!) كلكسیونی از تمام اتومبیل های تصویر شده در كتاب های
تن تن (که اغلب سیتروئن هستند) جمع آوری كرده. خلاصه دارندگی است دیگر!


ماجراهای تن تن به ۶۰ زبان دنیا ترجمه
شده و كتاب هایش تا به حال بیش از ۲۲۰ میلیون نسخه فروش داشته اند. تن تن و میلو
حتی همین امروز هم دو میلیون نسخه در سال می فروشد.


هرژه به درخواست ناشرهای آمریکایی،
چندین بار مجبور به تغییر در کتاب هایش شد؛ از همه مهم تر اینکه اغلب شخصیت های
سیاه پوست کتاب تن تن در آمریکا را سفیدپوست کرد! نکته بامزه و معروف این موضوع
اینجاست که حتی بعد از سفیدپوست کردن شخصیتی، باز یادش رفت که فحش های کاپیتان را
عوض کند و هادوک طرف را «Negro» صدا می کند!


تن تن، میلو، كاپیتان هادوک، پروفسور
تورنسل و دوپونت و دوپونط، پیش از «نیل آرمسترانگ» روی كره ماه قدم زدند! آن ها در
كتاب های «هدف كره ماه» و «روی ماه قدم گذاشتیم» موفق به این کار شدند و آرمسترانگ
۱۵ سال بعد از آن ها، در عالم واقعیت.


روایت شده که پس از انتشار كتاب تن تن
در شوروی که مبارزه قهرمانی با یک حكومت كمونیستی را تصویر می كند، هرژه قصد داشت
كتاب «تن تن در آمریكا» را نوشته و با همین شدت به حكومت های كاپیتالیستی بتازد.
اما نوشتن این كتاب با درخواست مقامات بلژیكی متوقف شد. در عوض از هرژه خواسته شد
تا كتابی با عنوان «تن تن در كنگو» را نوشته و بلژیكی ها را به كار و سرمایه گذاری
غربی ها در این كشور مستعمره بلژیک تشویق كند.


هنگامی كه در سال ۲۰۰۲ كتاب های تن تن
پس از چندین سال ممنوعیت، دوباره در چین اجازه چاپ گرفتند، ناشر چینی اسم كتاب «تن
تن در تبت» را به «تن تن در تبتِ چین» تغییر داد كه اشاره به دعوای قدیمی ادعای
حاكمیت چین بر كشور تبت داشت. در نهایت و با شكایت بیوه هرژه و ناشر بلژیكی و البته
با کمک قوانین كپی رایت، چینی ها مجبور شدند نام اصلی كتاب را به آن برگردانند.در
عوض کار چینی ها، اوایل سال میلادی گذشته «دالایی لاما» **** معروف تبتی ها به خاطر
معرفی وطنش به مردم دنیا، از تن تن تقدیر کرده و نشان ویژه ای به این شخصیت مجازی
اعطا کرد. از قدیم گفتند: موشک جواب موشک!


هرژه در سال 1939شروع به نوشتن و کشیدن
«تن تن در سرزمین طلای سیاه» کرد، ولی با شروع جنگ جهانی دوم این کتاب نیمه تمام
ماند. چراکه هم داستان تم سیاسی داشت و هم شخصیت بدش «دکتر مولر» یک آلمانی بود. در
سال 1949 هرژه با بدبختی این کتاب را تمام کرد، چون دیگر شخصیت های مهمی مثل
کاپیتان هادوک و پرفسور تورنسل وارد دنیای تن تن شده بودند و باید با کلکی آن ها را
در کتاب می گنجاند!


در نسخه اولیه سرزمین طلای سیاه (چاپ
1950) درگیری فلسطینی ها با اسرائیل نشان داده می شد و نشانه های عبری در شهرهای
قصه کاملا معلوم بود. اما بعداً در 1970، به درخواست ناشر انگلیسی این ها حذف و یک
مملکت تخیلی عربی جای فلسطین را می گیرد. از طرف دیگر، شخصیت های عرب بر خلاف چاپ
قبلی - که فقط یک سری شکل شبیه به الفبای عربی ولی کاملاً بی معنی از دهانشان بیرون
می آمد - واقعاً عربی حرف می زنند.



تن تن هیچ وقت به ایران سفر نکرد، فقط در
کتاب «پرواز 714» است که در فرودگاهی از تهران اسم برده می شود. در عوض یک شخصیت
کمیک معروف دیگر یعنی جناب «آستریكس» سفری كوچک به ایران داشته؛ در داستان «آستریكس
و قالیچه پرنده»، قالیچه پرنده آستریكس و رفقایش در ایران سقوط می كند و آن ها طی
ماجراهایی، یک قالیچه دیگر از هموطنان ما می گیرند


این نقل قول را هم از «مارشال دوگل»
سیاستمدار فرانسوی داشته باشید: «تنها کسی که در عرصه بین المللی شبیه منه، تن تنه.
چون من و تن تن آدمهای کوچکی هستیم که از قدرتهای بزرگ نمیترسیم!»جالب است بدانید
که علاوه بر ژنرال دوگل، «اندی وارهول» نقاش و بنیان گذار جنبش پاپ آرت هم طرفدار
تن تن و قصه هایش بوده! اندی یک پرتره از هرژه كشیده است كه در موزه ملی دریایی
گرینویچ لندن به معرض تماشای علاقه مندان گذاشته شده. تن تن هم دشمن هم کم ندارد؛
سرشناس ترین کسی که چشم دیدن این شخصیت کمیک را نداشت، «آلبر کامو» بود. جمله ای از
او نقل شده با این مضمون: «کتاب های تن تن به درد هیتلر می خورد.» اشاره این
نویسنده معروف، به انگ نژادپرستانه بودن قصه های هرژه است.


«تن تن در تهران». در این طرح تن تن،
میلو، هادوک و کاستافیوره وسط ترافیک تهران بودند و برج میدان آزادی در بک گراندشان
دیده می شد.


در مورد فیلم های کارتونی تن تن هم بد
نیست بدانید که یک ایرانی هم در ساخت شان دخیل بوده: «پرستو فریور» که در تیتراژ
عوامل به عنوان: Coordinatrice de layout از او یاد شده.


«فیلیپ دوبرکا» کارگردان اروپایی که قصد
داشت از ماجراهای تن تن فیلمی بسازد، موفق به این کار نشد. در عوض با اقتباسی آشکار
از این شخصیت کمیک، خصوصاً از دو داستان «هفت گوی بلورین» و «گوش شکسته»، شخصیتی
مشابه را در فیلم «مامور ما در ریو» (1963) آفرید؛ قهرمانی که یکی از الگوهای
«استیون اسپیلبرگ» نامدار برای سر و شکل دادن به «ایندیانا جونز» و سه گانه معروفش
بود.


«ژان کلود وندام» مایل بود که در فیلم
تن تن، نقش هموطن مجازی اش را بازی کند، اما به سه دلیل موفق به گرفتن این رل نشد:
اول- هیکل همچین همچین اش که اصلاً به تن تن با آن اندام قزویت نمی خورد. دوم- سن و
سال اش که می دانید هم دوره «ابوالفضل پورعرب» است اما مثل او که به نقش پسرهای دم
بخت علاقه دارد، ژانی جان هم دوست دارد هنوز ستاره و یکه بزن باشد. و سوم- اصلاً
گروه خونش به این حرف ها نمی خورد!


دو کتاب «کشتی اسرار آمیز» و «پرتقال های
آبی» هم از روی فیلم هایی به همین نام چاپ شدند؛ کمیک نیستند و فقط چند تصویر از
فیلم شان در آن ها گنجانده شده. هر دو قبلاً در ایران چاپ شده اند.
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم
اگر اول خرداد 102 سال پیش، یعنی بیست و دوم ماه مه، این پسر کوچولوی بلژیکی به
دنیا نمی‌آمد، چه می‌شد؟

پسر کوچولویی که 76 سال زندگی کرد و در این مدت آثار هنری زیادی برای کودکان و
نوجوانان خلق کرد و حالا 26 سال است که دیگر در میان ما نیست؛ «ژرژ پراسْپِر رِمی»
را می‌گویم، همان خالق مجموعه داستان‌های مصور* «ماجراهای تن‌تن، خبرنگار جوان».
شاید تو هم یکی از طرفداران سفت و سخت کتاب‌های این مجموعه باشی: «هفت‌گوی بلوری»،
«سفر به کره ماه»، «گوش شکسته‌شده»، «عصای اسرارآمیز» و ... مجموعه‌ای از 24 داستان
که بین کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ‌سالان همة دنیا طرفداران زیادی دارد؛ بی‌دلیل
نیست که این مجموعه که در اصل به زبان فرانسه نوشته شده، به بیشتر از 30 زبان ترجمه
شده است.

Herge-26-02-88-at.jpg
نقاشی‌های ساده و جذاب، موضوع‌های انسانی، ماجراهای هیجان‌انگیز، شخصیت‌های
دوست داشتنی‌ و منحصر به فرد، آشنایی با مکان‌های مختلف و همین‌طور فرهنگ
دورافتاده‌ترین مردم دنیا... همه ویژگی هایی هستند که خواننده را آن‌قدر جذب
می‌کنند که وقتی خواندن یکی از کتاب‌های این مجموعه را شروع می‌کند، کاملاً درگیرش
می‌شود و یادش می رود که دارد فقط چند قاب نقاشی را می بیند، انگار که دارد فیلم
سینمایی تماشا می‌کند و تا تمامش نکند آن را زمین نمی‌گذارد.

Tintin0-26-02-88-at.jpg


مجموعه ماجراهای تن‌تن بخشی از آثار ژرژ پراسْپِر رِمی و البته مشهورترین
آنهاست. آثار دیگری مثل مجموعه «تُتُر»، «زت و ژو» و ... هم از کارهای اوست. رِمی
همه این داستان‌ها را خودش می‌نوشت و تصویرهای آنها را هم خودش می‌کشید. او در این
زمینه خلاقیت و استعداد خیلی خوبی داشت، استعدادی که از همان دوران کودکی، خودش را
نشان داده بود.

دوران دبستان ژرژ همزمان بود با جنگ جهانی اول، زمانی که آلمان‌ها بلژیک را
اشغال کرده بودند؛ و‌ حاشیه کتاب‌های درسی او پر بودند از طرح سربازان مهاجم
آلمانی؛ طرح‌هایی محکم و قابل توجه که کشیدن آنها به دست دانش‌آموزی که هیچ‌وقت
آموزش طراحی ندیده بود، تحسین‌برانگیز بود. ژرژ، بعد از آن هم هیچ‌وقت آموزش رسمی
طراحی ندید.

اولین کارهای او، وقتی سیزده سالش بود، در روزنامه‌ها و مجله‌های مدرسه چاپ
شدند. (چند وقت پیش مجموعه‌ای از طرح‌هایی که به صورت یک داستان مصور روی دیوار
مدرسه دوران نوجوانی‌اش کشیده بوده، کشف شد!) 71 سالش بود که برای اولین بار
کارهایش را با نام مستعار امضا کرد. او برای انتخاب این نام هم خلاقیت به خرج داد:
حرف اول نامش «G» را همان‌طور که در زبان فرانسه مرسوم است، بعد از حرف اول نام
خانوادگی‌اش «R» گذاشت و ترکیب «RG» را به‌وجود آورد. این ترکیب در زبان فرانسه
«اِر- ژِ» خوانده می‌شود و چون حرف «H» هم در این زبان تلفظ نمی‌شود، می‌شود آن را
به صورت «Hergé» نوشت. زمانی که او این نام را انتخاب می‌کرد، نمی‌دانست که سال‌ها
بعد، در تمام دنیا با نام هرژه معروف می‌شود.

Tintin1-26-02-88-at.jpg
او بعد از تمام کردن دبیرستان، کار در دفتر مجله‌ها و روزنامه‌های رسمی را شروع
کرد و آثار زیادی را در این دوران خلق کرد. شیوه کار او روی هنرمندان دیگر این رشته
هم تأثیر می‌گذاشت و باعث می‌شد آنها هم کارهای بهتری را به‌وجود بیاورند. 22 سالش
بود که اولین جلد مجموعه تن‌تن را با نام «تن‌تن در شوروی» چاپ کرد و بعد از آن هم
این کتاب‌ها را یکی بعد از دیگری آماده و منتشر کرد. آماده کردن هر کدام از جلدهای
اول این مجموعه حدود یک سال از او وقت می‌گرفت، اما او هیچ‌وقت از انجام این کار
خسته نمی‌شد و تا آخر عمر هم به نوشتن و کشیدن نقاشی برای ماجراهای تن تن ادامه
داد.آخرین جلد این مجموعه به نام «تن‌تن و هنرالفبا» ناتمام ماند، اما بعد از مرگ
هرژه، دوست‌داران او، با زحمت زیاد آن را طوری کامل و چاپ کردند که از هر نظر
ویژگی‌های کتاب‌های دیگر مجموعه را داشته باشد.

حالا هم بعد از گذشت این همه سال از تولد این کتاب‌ها و حتی از مرگ خالقشان و با
وجود این همه داستان ها و شخصیت‌های جذاب کارتونی امروزی، هنوز این کتاب‌ها در میان
نوجوانان محبوب است و در تمام دنیا طرفداران زیادی دارد.
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم
نمایش عروسکی تن تن (تن تن و خرچنگ پتجه طلائی)

(سال تولید: ۱۹۴۷ /ورژن: سیاه و سفید / کارگردان :کلود میسون/ زبان: فرانسوی /
زمان:۶۰دقیقه)

crab1.png






فیلم سینمایی تن تن و کشتی اسرار آمیز (راز پشم طلائی)
(سال تولید:۱۹۶۱ / ورژن : رنگی/ کارگردان: ژان جاکوب ورنه / زبان: فرانسوی /
زمان:۹۳ دقیقه)

Tintin-LaToisonDOr1.png







فیلم سینمایی تن تن و پرتقال های آبی

(سال تولید :۱۹۶۴ / ورژن : رنگی / کارگردان: فیلیپ کاندرویر / زبان : فرانسوی /
زمان:۹۳ دقیقه)

oranges_calculus.png






فیلم سینمایی (تن تن و معبد خورشید)


(سال تولید: ۱۹۶۹ / ورژن: رنگی / ادیت لتسته / زبان: انگلیسی / زمان:۷۶
دقیقه)

temple2.png




انیمیشن تن تن و دریاچه کوسه ها


(سال تولید:۱۹۷۹ / ورژن:رنگی / کارگردان: ریموند بلانک / زبان: انگلیسی /
زمان:۸۱ دقیقه)

sharklake.png






مجموعه انیمیشن تلویزیونی بلژیک

(سال تولید:۱۹۹۱ / ورژن:رنگی / محصول بلژیک و کانادا/ زبان: فرانسوی / زمان هر داستان:۴۵ دقیقه)

images




مستند تن تن

(سال تولید:۲۰۰۳ / ورزن:رنگی /کارگردان: آندرس هوگورسبو/ زبان:انگلیسی /زمان:
۷۳دقیقه)

herge1.png
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم
دوشیزه ایرما مستخدمه باوفا و احساساتی بیانکا کاستافیوره است که همیشه و
همه جا همراه وی می‌باشد و بیانکا کاستافیوره همیشه نام وی را به صورت کشدار و
طولانی صدا می‌زند. ایرما در داستان جواهرات کاستافیوره بیشترین حضور را دارد. وی
نخستین بار در داستان ماجرای تورنسل توسط هرژه خلق شد.



[h=2]حضور[/h]

ایرما در ۴ قسمت از سری ماجراهای تن تن و میلو حضور داشته‌است که نخستین حضور وی
به داستان ماجرای تورنسل باز می‌گردد.



  • قسمت ۱۸: ماجرای تورنسل (نخستین حضور)
  • قسمت ۲۱: جواهرات کاستافیوره
  • قسمت ۲۳: تن تن و پیکاروها
  • قسمت ۲۴ و آخر: تن تن و هنر الفبا


[h=2]ایرما در داستان جواهرات کاستافیوره[/h]

ایرما در داستان جواهرات کاستافیوره به همراه بیانکا کاستافیوره و ایگور واگنر
(پیانیست شخصی خانم کاستافیوره) به مارلین اسپایک می‌آید و در پی مفقود شدن زمرد
گران بهای خانم کاستافیوره مورد ظنّ تامسون و تامپسون قرار می‌گیرد ؛ اما هنگامی که
آن دو به ایرما تهمت دزدی می‌زنند، ایرما عصبانی شده و حسابی از خجالت تامسون‌ها در
می‌آید. قیچی طلایی و انگشتانه نقره ایرما توسط یک زاغ ربوده می‌شود که در اواخر
داستان قیچی وی در کاروان کولی‌هایی که ناخدا هادوک به آن‌ها اجازه اسکان در
علفزارهای پیرامون مارلین اسپایک را داده بود توسط پلیس و به همین علت پلیس کولی‌ها
را به اتهام سرقت به زندان می‌اندازد. اما در پایان داستان با پیدا شدن انگشتانه
ایرما و زمرد خانم کاستافیوره در لانه زاغ به وسیله مک گافینی که تن تن انجام داد،
کولی‌ها تبرئه شدند.
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم
عبدالله نام فرزند محمد ابن کالیش اذاب است.او با همه، هر جور شوخی ای می کند.ناخدا
هادوک هم دل خوشی از این پسر بچه ندارد.

بعضی از شوخی‌های او



  1. سیگارهای منفجر شونده
  2. پودر عطسه آور
  3. پخش کردن ترقه بر روی زمین
  4. استفاده از تفنگ جوهرپاش
  5. گذاشتن سطل آب در بالای در
  6. جا سازی عنکبوت فنری درون جعبه کبریت

دزدیده شدن او توسط دکتر مولر


در کتاب سرزمین طلای سیاه، عبدالله توسط دکتر مولر ربوده می‌شود؛ اما سرانجام
توسط تن تن و دوستانش نجات میابد.جالب این است که عبدالله در دورانی که دزدیده شده
بود، تمامی عوامل دکتر مولر را با پودر عطسه آور تا مدت زیادی مبتلا به عطسه کردن
کرد.
 
بالا