• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بررسی شاخص های تاثیر گذار بر اوضاع اقلیمی ایران

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
عوامل موثر بر آب و هوای ایران با تکیه بر عامل بارش

تاريخ : جمعه شانزدهم مرداد 1388عوامل مؤثر بر آب و هوای ایران با تأکید بر عنصر بارش

الف- عوامل محلی :عوامل محلی کنترل کنندۀ عناصر آب و هوایی ایران عوامل طبیعی و جغرافیایی ثابت ایران هستند،که از زمانی به زمان دیگر تغییر نمی کنند.از جمله این عوامل می توان به موقعیت جغرافیایی،وضعیت ناهمواری ها اشاره کرد که درمقیاس حداکثر چند صد ساله مطالعات اقلیمی تغییرات محسوسی ندارندوتقریباً ثابت هستند.

1-موقعیت جغرافیایی: سرزمین پهناور ایران با وسعتی معادل 1648195کیلو متر مربع مابین25تا40 درجه عرض شمالی و44تا63 درجه طول شرقی واقع شده است.سرزمین ایران از لحاظ شکل هندسی،به صورت یک چهار ضلعی نسبتاً منظم و تقریباً شبیه لوزی مایل می باشد.قطر بزرگ آن در امتداد شمال غربی-جنوب شرقی و قطر دیگرش در جهت شمال شرقی-جنوب غربی کشیده شده است.اگر سرزمین ایران فاقد ارتفاعات بلند می بود و همچنین در مسیر ورود بادهای مرطوب غربی قرارنمی گرفت شرایط خشکی با تفاوت اندک،مشابه آنچه در سرزمین های مجاور دیده می شود در سر تا سر ایران حاکمیت می یافت(علایی طالقانی،1382).

بنابراین محرز است که موقعیت جغرافیایی(عرض و طول جغرافیایی)هر پهنه ای از جمله ایران بر روی کرۀ زمین نقش تعیین کنندۀ برنوع آب و هوا و پراکندگی عنصربارش دارد.به طوری که به واسطۀ قرار گرفتن سرزمین ایران در کمربند خشک جهان متوسط بار ش سالانۀآن250میلی متر و کمتر از یک سوم متوسط بارش سالانۀ کرۀ زمین یعنی860 میلی متر و در داخل کشور هم مناطق مختلف آن به واسطۀ موقعیت جغرافیایی خاص خود دارای ویژگی های بارشی متفاوتی می باشند.به طوری که هر چه از مناطق شمالی و غربی کشور به طرف مناطق جنوبی و شرقی پیش می رویم،از میزان بارش کاسته می شود،وقوع بارش با تأخیر صورت می گیرد،نوسانات بارش بیشتر می شود،بارش ها بیشتر به صورت رگباری و حجم عظیمی از آنها در زمان کوتاهی از سال می بارد.

2-نا همواری ها:سرزمین ایران در مجموع سرزمین نسبتاً بلند و ناهمواری است که،در مفهوم پیکر شناسی« فلات ایران» نام دارد.از نظر پیکر بندی،کشور ایران بخش اعظم فلاتی را به هممین نام می پوشاند.فلات ایران واحد جغرافیایی مشخصی است که در پی تحولات مختلف زمین شناسی بویژه آخرین مر حله زمین ساخت شکل کنونی خود را یافته است(علایی طالقانی،1382).این فلات ارتباط طبیعی فلات آناتولی در شمال غربی با فلات پامیر در شمال شرقی را فراهم ساخته وارتفاع متوسط آن حدود1250 متر است.پست ترین نقطۀ آن در دشت لوت56 متر و بلندترین نقطۀآن منطبق بر قله دماوند5671 متر ارتفاع دارد.

فلات ایران را حصارهای کوهستانی بلند از همه طرف احاطه کرده است.ارتفاع این کوه ها در بیشتر طول مسیر2500متر بیشتر است و در روی آنها ارتفاع چند کوه از4000 متر تجاوز می کند.حصارهای کوهستانی، واحد جغرافیایی مشخص و مستقلی در بخش داخلی این سرزمین به وجود آورده که دسترسی به آن تنها از طریق گردنه های صعب العبور و بعضی گلوگاه های طبیعی امکان پذیر است(علایی طالقانی،1382). ناهموری ها و پستی و بلندی های سرزمین ایران به عنوان یک سری از عوامل محلی و جغرافیایی نقش قاطع و تعیین کنندۀ در پراکندگی عناصر آب و هوای از جمله عنصر بارش دارند.ناهمواری های اصلی ایران به دو طریق بر آب و هوا و عناصر آن از جمله بارش اثر می گذارند:1-ناهمواری ها به دلیل مرتفع بودن نسبت به سرزمین های اطراف سبب تغییر بعضی از ویژگی های هوا(کاهش دما) می گردند.2- به صورت سدی در مقابل حرکت توده های هوا(مرطوب از شمال،شمال غرب،غرب و جنوب غرب به داخل ایران) قرار می گیرند و سبب نا یکنواختی در پراکندگی مکانی عناصر آب و هوایی مانند بارش می شوند(علیجانی،1374).


باافزایش ارتفاع به دلیل کاهش دما(افزایش هر1000 متر ارتفاع ازسطح دریای آزاد دمای محیط حدود6 درجه سلسیوس کاهش می یابد)و رسیدن دما به نقطۀ شبنم میزان بارش افزایش می یابد،اما اثر ارتفاع بر افزایش بارش در مناطق مختلف کرۀ زمین یک جور نیست.شکل2-1اثرمتفاوت ارتفاع بر بارش در عرض های جغرافیایی مختلف به شکلی کاملا ًمشهود بیان می کند.

شکل2-1 رابطه بارش و ارتفاع (کاویانی و علیجانی،1371).

طبق شکل2-1 بارش در مناطق مختلف با افزایش ارتفاع تا ارتفاع معینی افزایش می یابد و از آن پس با افزایش ارتفاع میزان بارش کاهش می یابد.این افزایش و کاهش بارش با ارتفاع در مناطق سه گانه(از چپ به راست شامل عرض های شمالی14-15درجه درگواتمالا،38-39درجه شمالی کوه های سیرانوادا کالیفرنیا و48 درجه شمالی درکوه المپیک واشنگتن)فوق یکسان نیست،چرا که ارتفاع تنها عامل مؤثر نیست.در مناطق حاره حداکثر بارش تا ارتفاع 2000 متری است و از آن پس در قله کاهش می یابد،چرا که در این مناطق لایه پایینی جوّ سر شاراز رطوبت است ولی لایه میانی از نظر رطوبتی بسیار فقیر است.حرکات همرفتی به لایه پایینی جوّ محدود می شود،ازاین رو طبق شکل فوق نواحی حاره بارش تا ارتفاع1000 تا1900متری افزایش واز آن پس رو به کاهش می گذارد،اما در مناطق برون حاره مقدار بارش تا قله کوه و تا ارتفاع5000 تا5500 متری افزایش می یابد.

در سرزمین ایران کوهستان های البرز و زاگرس همانند سدی جلوی ورود رطوبت به قسمت های داخلی کشورسد می کنند.علیجانی(1374)بارنگی سال1975ایران را در نیمرخ کوه های البرز و زاگرس بررسی کرده(جداول،2-1و2-2).طبق آمار جدول2-1در نیمرخ زاگرس بارش سالانۀ قصرشیرین با ارتفاع300 متر نسبت به سطح دریا570 میلی متر است،که به طرف دامنۀکوه های زاگرس زیادتر می شود.بیشترین بارندگی این نیمرخ در حوالی کرمانشاه رخ داده است و به طرف ارتفاعات بالاتر دوباره کاهش یافته،به طوری که مقدار بارندگی ایستگاه قم واقع در دامنه شرقی زاگرس به کمترین مقدار(219 میلی متر) رسیده است.

آمار نشان می دهدکه درمنطقه البرز به دلیل همجواری دریای خزر وضع بارندگی فرق می کند ولی در مجموع بارندگی شمال البرز بیشتر از جنوب آن است.


از آمار بدست آمده چنین استنباط می شود که کوه های البرز و زاگرس به ترتیب از ورود رطوبت دریای خزر و دریای مدیترانه به داخل ایران می کاهند و نظم و آهنگ حاکم بر بارش های ایران در ارتفاعات مختلف کوهستان های ایران یکسان نیست.به طوری که نقش کوه های البرز در پراکنش ارتفاعی بارش در دو دامنه شمالی و جنوبی با هم متفاوت است،نقش ارتفاع در میزان بارش در البرز و دامنۀ شمالی آن به استثنای فصل بهار منفی و در دامنۀ جنوبی در طول سال و همه فصول مثبت است(علیجانی،1384).از این رو در دامنه های جنوبی البرز با افزایش ارتفاع میزان بارش افزایش می یابد.

در کوهستان های زاگرس در دامنۀ باد گیر معمولاً صعود کوهستانی سبب افزایش بارندگی می شود،در ارتفاعات بالاتر دامنه های باد گیر به علت تخلیۀ بیشتر بخار آب بارندگی کمتر می شود،و در دامنه های باد پناه بارندگی کاهش می یابد.به طوری که در قسمت های مرکزی ایران به حداقل خود می رسد،برای این که رطوبت کافی به آن جا نمی رسد(علیجانی،1374).ساده انگارانه خواهد بود از میان تمام اجزای تشکیل دهندۀ چهرۀ زمین تنها ارتفاع را بر مقدار و پراکنش بارش مؤثر بدانیم،بهتر است به جای آن از رابطۀ بارش-ناهمواری صحبت کنیم که در این صورت حتی بارش های که به سبب انتقال وزش از روی آب به خشکی ایجاد می شوند در همین مقوله قابل بحث خواهد بود(غیور و مسعودیان،1375).به سبب تفاوت ناهمواری آب و خشکی انتقال هوای وزنده از روی آب به روی خشکی سبب کاهش سرعت جریان می گردد واین هوای کند همچون سدی در برابر هوای سریع پشت خود عمل کرده و سبب صعود و ریزش می شود(کاویانی و علیجانی،1371).از این رو الگوی مکانی بارش تا حدودی تحت تأثیر شکل زمین است(غیور و مسعودیان،1375).علاوه بر میزان ارتفاع از سطح دریای آزاد و جهت قرار گیری کوهستان های مهم ایران،اختلاف ارتفاع گودترین و بلندترین نقاطی که در شعاع مکان مورد نظرواقع اند،جهت جغرافیایی بیشینه گشودگی محل به آسمان،زاویه سمت محل به نقاطی که ارتفاع آنها از مکان مورد نظر بیشتر است،نقش بسیار مهمی در پراکنش مکانی بارش در نقاط مختلف جهان از جمله کشور ایران دارند.(غیور و مسعودیان(1375)دراین زمینه به نقل از لیناکره[3] بیان می کنند،بر اساس یک مطالعه آماری بر روی بارش های غرب کلرادو،مشخص گردیده که،88 در صد تغییرات مکانی بارش به شکل زمین مربوط است.بنابراین در یک نتیجه گیری کلی می توان عنوان کرد که وضعیت ناهمواری ها و شکل زمین هر منطقه نقش بسیار مهمی درنظم و هماهنگی مکانی بارش بازی می کند،اما این نقش به علت تأثیر دیگر عوامل محلی و بیرونی، در تمام مناطق کرۀ زمین یک جور و یک اندازه نیست.

ب-عوامل بیرونی:تغییرات زمانی-مکانی عناصرآب و هوایی از جمله عنصر بارش نشان می دهدکه عوامل محلی تنها عوامل مؤثر بر بارش های جوّی ایران نیستند،بلکه یک سری عوامل دیگرهم بر ویژگی های بارشی ایران مؤثرند.این عوامل آنهای هستندکه در داخل ایران مستقر نیستند و از بیرون وارد کشور شده و به عبارتی جزءذاتی ایران به حساب نمی آیند.به همین خاطر از آنها تحت عنوان عوامل بیرونی نام برده می شود،که فراوانی وقوع آنها همیشه و در همه جا ثابت نیست و از زمانی به زمان دیگر متفاوت است.مثلاً یک سال ممکن است بر اثر ورود زیاد چرخندهای مدیترانه ای بارش زیاد و سال دیگر به دلیل نیآمدن آنها هیچ بارانی رخ ندهد.این عوامل در قالب سامانه های گردش عمومی هوا،آب و هوایِ ایران را تحت تأثیرخود قرار می دهند.گردش عمومی هوا بر اثر اختلاف فشار بین منطقۀ حاره و نواحی برون حاره به وجود می آید.عناصر عمدۀ گردش عمومی هوا عبارتنداز:کمربند همگرایی بین حاره ای،بادهای بسامان،رود باد جنب حاره ای،و پر فشار جنب حاره ای در **** هدلی[4]؛بادهای غربی،موج های کوتاه و بلند،جبهه قطبی،رود باد جبهه قطبی، سیکلون ها و آنتی سیکلون ها در **** رزبای[5]. در این میان کمربند همگرایی بین حاره ای وبادهای بسامان[6] تأثیر چشمگیری برآب و هوای ایران ندارند. در بعضی شرایط استثنایی ممکن است کمربند همگرایی بین حاره ای از طرف جنوب شرق وارد ایران شود و همراه خود،عامل صعود حاره ای را به ایران آورد(علیجانی،1374).

عوامل بیرونی مؤثر برآب و هوای ایران خود به دو دسته؛اثر همسایگان وسرزمین های دورتقسیم می شوند که ذیلاً به نقش این عوامل در نظم وهماهنگی بارش های ایران پرداخته می شود.

1-اثر همسایگان:اثر همسایگان بر نظم و هماهنگی رفتار بارش های ایران پیچیده تر از عوامل محلی مانندارتفاع و طول و عرض جغرافیایی است.چون سامانه های فشار حین جابجایی به سوی ایران مثلاً از سمت دریای مدیترانه از عوامل بر جا و نابرجای مسیر مانند عوارض پست و بلند و سامانه های کم فشار و پر فشار دیگرمانندکم فشارهای مهاجر و پر فشارهای مهاجرتأثیر می پذیرند.اثر همسایگان را می توان در موضوعات فرابارسیبری، بادهای موسمی،بیابان های عربستان وشمال آفریقاو در یای مدیترانه بحث کرد.

فرابار سیبری:در دورۀسرد سال سرزمین پهناور سیبری به علت صافی آسمان و دوری از منبع آبی انرژی زیادی از طریق تابش موج بلند از دست می دهد.در نتیجه هوای مجاور زمین به تدریج سرد شده و مرکز پرفشار می گردد. در زمان گسترش فرابار به داخل ایران دمای اکثر ایستگاه ها کاهش می یابد،وخشکی هوا ویژگی اصلی آن است.امااثر این فرابار در سواحل خزر به گونه ای دیگر است.

در فصل پاییز هنوز هوا به حدکافی سرد و آب دریا هنوز گرمی تابستان را دارد،بنابراین هوای سرد و خشک سیبری پس از عبوراز روی دریای خزر ناپایدار شده و در سواحل ایران بارندگی ایجاد می کند.شدت این بارندگی ها به علت طولانی بودن مسیر هوای سرد از روی دریا در منطقه انزلی بیشتر از مناطق دیگر است(علیجانی،1374).

رابطۀ بارش درسواحل خزر با اثر فرابار سیبری درهمه جای ساحل یکسان نیست اثرفرابار سیبری بر بارش های پاییزی سواحل جنوبی خزر بدین گونه است که 45در صد مکانیزم بارش ناحیه وابسته به فرابار سیبری است،و اثر این وابستگی در انزلی با فاصله از مرکز فرابار سیبری معکوس و ضعیف(318/0-)ودر گرگان رابطۀبارش با فاصله از مرکز فرابار سیبری مستقیم و معادل35/0است،که در نهایت با عقب نشینی فرابار به طرف شرق از مقدار بارندگی ها کاسته می شود(قشقایی،1375).هرچند فرابارسیبری عموماً کاهندۀ بارش های ایران است ولی در مقیاس گسترده عمل آن روی سرزمین ایران بویژه طی زمستان می تواند تقویت کنندۀ هماهنگی بارش ها و بر هم زنندۀ نظم آنها باشد.

علاوه بر این؛فرابار سیبری در تشکیل و حرکت چرخندهای ایران و خاورمیانه هم اثر دارد.در اوج گسترش خود هوای سرد را به دریای مدیترانه می ریزد و سبب تشکیل جبهه و نهایتاً چرخندهای مدیترانه ای می گردد و موقعی که عقب نشینی می کند راه را برای عبور چرخندها از ایران باز می کند.در بعضی موارد هم به صورت مانع درمقابل هوای مرطوب مدیترانه ای عمل می کند.در چنین موردی هوای معتدل مدیترانه از روی هوای سرد سیبری صعود کرده و پس از رسیدن به مرحله اشباع وتراکم ایجاد بارندگی می کند(علیجانی،1374).

بنابراین با توجه به مطالب فوق فرابار سیبری روی افزایش و کاهش میزان هماهنگی داده های بارش مناطق مختلف ایران مؤثر است؛مثلاً در فصل پاییز بر اثر وزش این فرابار بر روی دریای خزر ضمن افزایش بارش در سواحل جنوبی خزر،به این علت میزان هماهنگی داده های بارش با بیشینه انزلی افزایش می یابد.

بادهای موسمی[7]: بادهای موسمی به بادهای فصلی اقیانوس هند گفته می شود.این بادها در فصل تابستان هوای گرم و مرطوب حاره ای را گسترش می دهند.هوای گرم و مرطوب حاره ای به دو طریق وارد نواحی جنوب ایران می شود.اول،از طریق نسیم دریا که از دریای عمان و خلیج فارس تا شعاع و ارتفاع محدودی وارد خاک ایران می گردد محدودۀآن بسیار کوچک است و به دلیل گسترش پر فشار جنب حاره ای آزور بر بالای منطقه نقش چندانی در بارندگی ندارد.راه دوم،ورود هوای موسمی از طریق کم فشار حرارتی در فصل تابستان بر روی پاکستان و هندوستان است.به هر حال فراوانی و شدت پایین بارش های موسمی تابستانه در سرزمین ایران با توجه به سمت ورودآنها باعث شدکه امکان طرح نخستین فرضیه تحقیق فراهم باشد و گرنه به این سادگی نمی شد از کاهش هماهنگی داده های بارش سالانه از شمال به جنوب سخن گفت.

بیابان های عربستان وشمال آفریقا:اثر آب و هوایی این سرزمین ها عمدتاً در فصل تابستان ظاهر می شود.در دورۀگرم سال بر اثر استقرار پرفشار جنب حاره ای آزور بر بالای ایران آسمان ایران بدون ابر می باشد،که در نتیجه سبب گرمایش سطح زمین می گردد.گرمایش زمین مرکز کم فشاری بر روی خلیج فارس را به وجود می آورد.این مرکز کم فشار هوای شبه جزیرۀعربستان را به داخل ایران می کشد(می مکد).ورود هوای گرم و خشک عربستان به داخل ایران سبب بالا رفتن دمای شهرهای جلگۀ خوزستان می شود و هوای گرم و خشک بر این منطقه حاکم می شود.در سواحل ایرانی خلیج فارس به دلیل عبور هوای عربستان از روی دریای گرم شرایط شرجی حاکم می گردد.در دورۀ سرد سال هوای بیابان عربستان در پشت جبهۀگرم چرخندهای مدیترانه وارد ایران می شود و اکثر اوقات به دلیل خشک بودن،توفان خاک وماسه را به وجودمی آورد(علیجانی،1374).پدیده های همراه با کم فشار حرارتی صحرای عربستان عموماً گرما و گرد و خاک است،اما کم فشار سودانی که در شمال آفریقا تشکیل می شود در فصل تابستان به صورت یک کم فشار حرارتی عمل می کند و در زمستان رفتار آن به صورت دینامیکی[8] است.هرچقدر چرخندهای ایجاد شده توسط این کم فشار به عرض30 درجه نزدیکتر شوند بیشتر در مسیر بادهای غربی قرار می گیرند وکاملاً به صورت دینامیکی در می آیند.هر گاه کم فشار سودانی و مدیترانه ای با هم مرتبط شوند ناوۀ عمیق در شرق مدیترانه به وجود می آید و موجب بارش های سنگین در اغلب نقاط ایران می شود(جوانمرد و همکاران،1382).

بارش های شدید جنوب غرب ایران تحت تأثیر سامانه های مدیترانه ای نیست،بلکه ناشی از دو مرکزکم فشار سودان و منطقه همگرایی دریای سرخ است(لشکری،1375).سامانۀ سودانی از دو مسیر نواحی جنوب غربی و بندرلنگه وارد ایران و به سوی شمال شرق حرکت می کند و در بعضی مواقع در وضعیت خاص همدید رطوبت کافی را از طریق دریای عمان،خلیج فارس و خلیج عدن کسب و به داخل ایران می آورد و درچنین شرایطی مشاهده شده که بارش های مناسبی درمنطقه شیر کوه یزد رخ می دهد(امیدوار،1386).تشکیل کم فشارهای دریای سرخ[9](کم فشار سودانی)نتیجه تکوین همگرایی اولیه برروی منطقه می باشد واین همگرایی که مرحله آغازین شکل گیری این کم فشار ها محسوب می شود خود ناشی از بر هم کنش دو مؤلفۀ اصلی یعنی« جریان های هوا» و« ویژگی های توپوگرافی»در منطقۀ دریای سرخ در ترازهای پایین جوّ است.

همگرایی در منطقه دریای سرخ از دو الگو تبعیت می کند:1-همگرایی جریان های شرقی و جریان های شمال- شمال غربی در باد پناه کوه های مرتفع یمن و عسیر و فلات اتیوپی که می توان کم فشار های حاصله از نوع باد پناهی دانست.در این رابطه کم فشارهای سودانی،کم فشار های هستند که در آغاز به صورت یک منطقه همگرایی بر جانب غربی فلات اتیوپی(منطقه سودان) ظاهر شده و سپس تحت تأثیر عوامل جبهه ای به دریای سرخ و سپس ایران یا مدیترانه شرقی منتقل شده اند.2-و همگرایی دو جریان مخالف شرقی و شمال- شمال غربی در داخل ریفت دریای سرخ که به منطقه همگرایی دریای سرخ معروف گشته است.با توجه به دمای پتانسیل و ظرفیت رطوبتی این سامانه های حاره ای/جنب حاره ای،بارش های شدید و سیل آسا از مشخصه های سامانه های کم فشار منطقۀ در یای سرخ می باشد(مفیدی،1383).بنابراین اثر سرزمین های عربستان و شمال آفریقا بر آب و هوای ایران متفاوت است.به طوری که پدیدۀ غالب همراه با کم فشارهای شبه جزیرۀعربستان گرما و گرد و خاک است،در حالی که کم فشارهای سودانی در فصل زمستان رفتار آن به صورت جبهه ای شده و هرگاه با کم فشارهای مدیترانه ای مرتبط شود موجب بارش های سنگینی در اغلب نقاط ایران می شود.در نتیجه این سامانه بر هماهنگی داده های بارش ایران مؤثر است،اما انتظار می رود با توجه به محدودیت تأثیر این بیابان ها بویژه روی سواحل خزر میزان هماهنگی داده های بارش ایران بویژه در فصل گرم در سواحل شمالی کمتر باشد.

دریای مدیترانه:دریای مدیترانه در مسیربادهای غربی قرار دارد واثرات آن از طریق این باد ها به ایران گسترش می یابد.در دورۀ سرد سال بر اثر استقرار فرود بلند مدیترانه تمام سامانه های فشار،اعم از موج های سطح بالا و چرخندهای روی زمین به طرف ایران می آیند.در این فصل جبهه قطبی بر ساحل شمالی دریای مدیترانه مستقر می شود و در تشکیل چرخندها شرکت می کند،به طوری که عامل صعود بارندگی ها در دورۀ سرد سال به وسیلۀ سامانه های مهاجر دریای مدیترانه تأمین می شود.این سامانه ها رطوبت خود را هم از این دریا فراهم می کنند(علیجانی،1374).دراوایل پاییز وقتی یک شاخه از جریان اصلی غربی به طرف جنوب و روی مدیترانه انتقال می یابد دما به طور شدید کاهش می یابد و استیلای پر فشار جنب حاره ای پایان می پذیرد و به تدریج کم فشار مدیترانه ای تشکیل می گردد.سهم این کم فشار ها در بارش های ایران خصوصاً در نواحی شمال غرب زیاد،است به طوری که9/49درصد از بارش های سالانه شمال غرب ایران ناشی از کم فشارهای مدیترانه ای است(بیاتی خطیبی،1378).

مدیترانه یکی ازمناطق مهم چرخندزایی بخصوص در فصل زمستان بوده که شارشهای گرمای محسوس و نهان[10] نقش اصلی را در دینامیک چرخندهای مدیترانه ای دارند.مسیر چرخندهای مدیترانه ای عمدتاً در طول ماه فوریه مناطق جنوبی و در طول دورۀ دسامبرتا ژانویه مناطق شمالی دریای مدیترانه می باشد(جوانمردو همکاران،1382).بنابراین با توجه به موقعیت جغرافیایی دریای مدیترانه نسبت به ایران و نقش آن در ایجاد بارش های ایران خصوصاً در دورۀ سرد سال،انتظار می رود با توجه به این که ورود سامانه های بارانزای این دریا به ایران از غرب و شمال غرب کشور صورت می گیرد،ضمن افزایش میزان هماهنگی داده های بارش ایران طی دورۀ سرد سال از میزان این هماهنگی ها به طرف شرق و جنوب کشور کاسته شود.

2-اثر سرزمین های دور:اثرسرزمین های دور را،می توان در موضوعاتی چون بادهای غربی،رود باد جنب حاره ای،و پرفشار جنب حاره ای بحث کرد.

بادهای غربی:اگر قرارباشدکه فقط یک عاملِ غالب کنترل کنندۀ آب و هوای منطقۀ معتدل مورد نظر قرار گیرد،مطمئناً بادهای غربی انتخاب می گردد؛جریان تندی که با سرعت زیاد در ارتفاع 7000 تا10000متری از سطح زمین می وزد.بادهای غربی،در واقع عکس العمل تفاوت های حرارتی بین مناطق بیشترین پس داد انرژی تابشی محسوب می شود،که در سطح7000 متری،بالای مدار70 درجه شمالی و منطقۀ بسیار گرم مراکز پرفشار جنب حاره ای واقع در مدارهای15 تا30 درجه شمالی می وزد.بین هوای سرد و فشرده شمال (نیمکره شمالی)و هوای گرم و نسبتاً رقیق جنوب،باد حرارتی[11]می وزد(کیت بوشر،1373).

جریان هوایی که از کمربند پرفشار جنب حاره ای به طرف شمال می وزد،ابتدا جهت جنوب غربی دارد و بعد به تدریج با افزایش ارتفاع و تحت تأثیر نیروی کوریو لیس[12]،جهت غربی پیدا می کند و بدین صورت بادهای غربی به وجود می آورد(کاویانی و علیجانی،1371).این بادها در دورۀسرد سال به دنبال پسروی رود باد جنب حاره ای به طرف جنوب،به ایران وارد می شوند.این پیشروی از اوایل پاییزآغاز می شود و تا شروع زمستان،بادهای غربی بر همه جای ایران مستقر شده اند.گسترش بادهای غربی با تشدید سرعت آنها همراه است و در نتیجه با خودشان رود باد جبهه قطبی می آورند.این بادها به همراه موج های کوتاه و بلند خود و چرخندها و واچرخندهای روی زمین مهمترین عامل آب و هوای ایران دردورۀ سرد سال محسوب می شوند.ورود بادهای غربی به ایران توسط فرود بلند مدیترانه کنترل می گردد(علیجانی،1374).

رود باد جنب حاره ای [13]:رود باد جنب حاره ای،عبارت است از جریان غربی تند و مداومی که در ماه ژانویه در موقعیت میانگین بین مدارهای 28و30 درجه شمالی(در نیمکره شمالی)دورکرۀ زمین می وزد و در منطقۀ شیب حرارتی شدید در ارتفاع10000متری دیده می شود(کیت بوشر،1373).رودبادجنب حاره ای در دورۀگرم سال بر بالای ایران مستقر می شود.بیشتر ایام در سطح200 هکتوپاسکالی جریان دارد و بدین جهت اثر ناپایداری آن به سطح زمین نمی رسد.محل استقرار این رود باد در طول سال بین شمال و جنوب ایران تغییر می کند.در دورۀ سرد سال با سرعتی معادل37 تا52 متر در ثانیه بر بالای بحرین ظاهر می شود.در دورۀ گرم سال بر بالای تهران مستقر شده و سرعت آن نیز کاهش می یابد.در تابستان وضعیت چندان مشخصی ندارد و گاه تا17 متر در در ثانیه تنزل می یابد.جهت وزش آن در هر دو فصل از مغرب می باشد. جابه جایی فصلی رود باد جنب حاره ای سبب استیلای متناوب **** های حاره ای و برون حاره ای بر اقلیم ایران می گر دد.در دورۀ سرد سال که این رود باد بر بالای خلیج فارس مستقراست،عوامل آب و هوایی برون حاره مانند بادهای غربی و چرخندها به ایران وارد،وجوّ ناپایدار و هوای منقلب ایجاد می کنند؛اما در دورۀ گرم سال که رود باد بر بالای کوه های البرز قرار دارد عوامل آب و هوای حاره ای بر ایران مستولی و شرایط جوّی هوای پایدار به وجود می آید(علیجانی،1374).

پر فشار جنب حاره ای:در دورۀگرم سال بر اثر فرونشینی مداوم هوا در جنوب و زیر رودباد جنب حاره ای،پر فشارجنب حاره ای تشکیل می شود.پر فشاری که آب و هوایِ ایران را کنترل می کند بر روی مجمع الجزایر آزور مستقر است و درفصل تابستان به صورت زبانه ای ازطریق مدیترانه بر بالای خاور میانه از جمله ایران کشیده می شود.گسترش عمودی این پر فشار بر بالای ایران از سطح200 هکتو پاسکالی[14] تا700 هکتوپاسکالی یا پایین تر کشیده شده است.علت عدم گسترش آن به سطوح پایین تر و یا سطح زمین وجودگرمایش شدید سطح زمین بر اثر تابش آفتاب است که سبب می شود بر روی زمین ایران مرکز کم فشار ایجاد شود.این پرفشار پدیدۀ غالب دورۀگرم ایران است و تمام ایران را از جنوب کوه های البرز تحت استیلای خود در می آورد.به دلیل نزول دائمی هوا هیچ گونه حرکت صعودی انجام نمی گیرد و تمام ایران از آسمانی صاف و بدون ابر و باران برخور دار است.ارتفاع کف پر فشار جنب حاره ای آزور در همه جای ایران و از روزی به روز دیگر ثابت نیست.در نواحی غرب ایران به سطح زمین بسیار نزدیک است ولی در قسمت های جنوب شرق از سطح زمین فاصله دارد و در بعضی ایام حتی به2000 یا3000 متر فاصله پیدا می کند و اجازه می دهد،هوای گرم و مرطوب زیرین براثرعامل همرفتی تا ارتفاع لازم صعودکرده وابر و باران ایجاد کند.این وضع گاهی تا شمال ایران گسترش می یابد وسبب نفوذ باران های موسمی حتی تا تهران می گردد.در مجموع هوای ایران در دورۀگرم بر اثر استیلای این پر فشار گرم و خشک است و فقط باریکه ساحلی خزر و آذربایجان و کردستان از بارش های تابستانۀ اتفاقی بهره مند می گردند(علیجانی،1374). ايران در اطراف مناطق جنب حاره قرار دارد،وتحت تأثير فشار زياد جنب حاره واقع است.آب و هوایِ منطقۀ جنب حاره به لحاظ **** بارشی به سه قسمت تقسيم مي‌شود:1- نواحي شمالي آن با بارندگي زمستانه 2- نواحي جنوبي آن با بارندگي تابستانه3-و نواحي مركزي آن که عملاً داراي بارندگي ناچيز است.ايران به علت قرار گرفتن در محدودۀ ضلع شمالي فشار زياد فوق داراي بارندگي زمستانه است(حجازی زاده،1372). بنابراین انتظار می رود در دورۀگرم سال مناطقی که از استیلای این سامانه بدور است ضمن وقوع بارش تابستانه،دارای هماهنگی در بارش و از میزان هماهنگی بالایی نسبت به دیگر مناطق برخوردار باشند و برای مناطق تحت استیلا ی این سامانه هماهنگی ها بسیار پایین و یا اصلاً وجود نداشته باشد.

ج-بارش:بارش هر گونه رطوبت متراکمی است که به سطح زمین فرو می ریزد(علیزاده وهمکاران،1384).برای وقوع این عنصر آب و هوایی در هر زمان و مکانی از جمله گسترۀکشور ایران به دو عامل اساسی وقوع بارش یعنی عامل صعود و رطوبت لازم است.هرگونه تغییر در وجود این دو عامل موجب تغییرات و نوساناتی در ویژگی های بارش مناطق مختلف کشور می شود،اما بر اساس فراهمی عوامل وقوع بارش به نظر می رسد مقادیر بارش ایستگاه های ایران عموماً هماهنگی زمانی- مکانی نشان دهند.از این رو( قاضی پور ،1386) ایستگاه های که طی دوره آماری 2003-1964 در بارش آنهاچنین هماهنگی زمانی درکاهش وافزایش بارش آنها رخ می دهد مناطق هماهنگ بارش نامیده می شوند.

د-عوامل وقوع بارش

1-عامل صعود:یکی از عوامل اساسی برای وقوع بارش عامل صعود است.صعود هوای مرطوب توسط سه عامل عمدۀ چرخندگی،همرفتی،وناهمواری صورت می گیرد،و براین اساس بارش های جوّی به سه دسته بارش های جبهه ای یا سیکلونی،همر فتی(وزشی)و کوهستانی تقسیم می شوند.

عامل چرخندگی با انبساطی که در سطح بالای تودۀ هوا ایجاد می کند هوای طبقات پایین اتمسفر را به صورت دورانی به طرف بالا می کشد(جذب می کند)و امکان صعود را فراهم می کند،صعود هوا در زیر موج های کوتاه،چرخند ها،سرد چال های بالا و هسته های رود باد بر اثر عامل چرخندگی است.از این رو عامل چرخندگی مهم ترین عامل صعود است که در تمام سال وجود داردگرچه حداکثر فراوانی آن در دورۀ سرد سال است(کاویانی و علیجانی،1371).بنابراین بارش های که بدین صورت از طریق صعود دینامیکی هوا به وجود می آیند بارش های جبهه ا ی (سیکلونی)[15] نامیده می شوند.مهم ترین عوامل صعود دینامیکی موج های کوتای سطوح بالای اتمسفر و چرخندهای سطح زمین هستند.شکل2-2 پراکندگی بارش را در ارتباط با موج های بادهای غربی نشان می دهد.


نتایج کلی تحقیق:1.نوسانات و تغییرات عناصر آب و هوایی ایران از جمله عنصر بارش متأثراز دو دسته عوامل محلیشامل؛ عرض و طول جغرافیایی،ارتفاع از سطح در یای آزاد،دوری و نزدیک به منابع رطوبتی،جهت کوهستان ها مانند البرز و زاگرس،دامنه های بادگیر و آفتابگیر و عوامل بیرونیشامل؛سامانه های منطقه ای و سیاره ای گردش عمومی جوّ است.

2.عوامل محلی به علت این که جزء ذاتی کشور ایران هستند،ثابت ولی عوامل بیرونی جزء ذاتی کشور ایران نیستند و از زمانی به زمان دیگر تغییر می کنند.از این رو دسته اول در تغییرات مکانی و دسته دوم بیشتر روی تغییرات زمانی عناصر آب و هوایی مؤثرند.بنابراین عناصر آب و هوایی در پهنه های مختلف با شدت و ضعف های متفاوت دارای تغییرات زمانی-مکانی هستند.

3.عوامل رطوبت و صعود دو عامل اصلی وقوع بارش در هر زمان و مکانی هستند.به طوری که نحوۀ پراکندگی بارش در هر مکانی به فراهمی این دو عامل بستگی دارد.هرگونه تغییرزمانی-مکانی در شرایط این دو عامل تغییراتی در شرایط پراکنش و میزان بارش مناطق مختلف در پی دارد.

4.براساس عامل صعود بارش های ایران به سه دسته:بارش جبهه ای،کوهستانی وهمرفتی تقسیم می شوند.در این میان مهمترین مکانیسم صعود بارش در ایران صعود دینامیک است که،توسط موج های کوتاه سطوح بالای جوّ وسیکلون های سطح زمین صورت می گیرد.در حالت کلی از میزان فراوانی آنها به سمت جنوب و شرق کاسته می شود واز لحاظ زمانی در دورۀسرد سال همراه با پیشروی بادهای غربی و پسروی پرفشار جنب حاره ای،فراوانی وقوع و گسترۀآنها بیشتر می شود.البته این بدان معنا نیست که عوامل صعود کوهستانی و همرفتی در بارش های ایران بی تأثیر باشند،اما در مقابل عامل صعود جبهه ای کم تأثیرند.بااین وجود صعودکوهستانی هم،در دامنه های شمالی البرز و غربی زاگرس بیشتر از نقاط دیگر رخ می دهد،بدین صورت می توان گفت:عوامل صعود به طورکلی از شمال به جنوب و ازغرب به شرق کشورکاهش می یابد و دارای تغییرات زمانی-مکانی است.

5.وقوع و تغییرات بارش تنها تحت تأثیرعامل صعود نیست بلکه فراوانی و تغییرات زمانی-مکانی عامل رطوبت نقش مکمل عامل صعود دارد.سرزمین وسیع ایران منبع آبی بزرگ و قابل توجهی در داخل ندارد.از این رو بخار آب مورد نیاز آن برای وقوع بارش از منابع آبی نزدیک،مانند در یای خزر وآب های جنوب ویا منابع آبی دورمانند دریای مدیترانه،دریای سیاه،دریای سرخ،وخلیج بنگال تأمین وازجهات مختلف توسط عوامل بیرونی مانند سامانه های منطقه ای و سیاره ای گردش عمومی جوّ به ایران وارد می شوندو عوامل محلی در پراکنش مکانی آنها تأثیر می گذارند.بنابراین عامل رطوبت هم تحت تأثیرعواملی محلی و عوامل بیرونی دارای تغییرات زمانی-مکانی است.وپراکنش فصلی آن به استثنای فصل تابستان شبیه وضعیت سالانۀ خود است.

6. سامانه های بارانزا به تدریج و از مسیر های مشخصی وارد ایران می شوند.به همین دلیل تغییرات زمانی و مکانی از ویژگی های اصلی بارش های ایران است.به طوری که هر چه از شمال و غرب ایران به سمت جنوب و شرق پیش می رویم از میزان بارش ها کاسته می شود.

7.تغییرات زمانی-مکانی بارش ایران تنها درمقادیری مانند مجموع بارش سالانه آن نیست بلکه،در دیگر جنبه های رفتاری بارش همانند میزان هماهنگی داده های بارش ایستگاه های مختلف طی سال های 1964تا2003مشاهده می شود.بنابراین عوامل محلی و بیرونی در میزان هماهنگی داده های بارش هم تأثیر گذار هستند.

8-بنابر این عوامل مختلفی بر آب و هوای ایران تاثیر دارند و این عوامل خود دارای تغییرات زمانی –مکانی هستند،پس به تبع این عوامل عناصر آب و هوایی ایران از جمله بارش دارای تغییرات زمانی –مکانی هستند.

منابع و ماخذ:

1-امیدوار،کمال(1386)؛"بررسی و تحلیل شرایط سینوپتیکی وترمودینامیکی رخداد بارش در منطقۀ شیرکوه یزد"،مجله پژوهش های جغرافیایی،شمارۀ59،ص81تا98.

2- بابائی فینی،ام السلمه ومنوچهر فرج زاده(1381)؛" الگوی تغییرات زمانی و مکانی بارش در ایران"،مجلۀ مدرس،دورۀ 6،شمارۀ 4،ص51تا70.

3-بوشر،کیت(1373)؛" آب وهوای کره زمین،منطقۀبرونِ حاره"،جلددوم،ترجمه بهلول علیجانی،تهران،انتشارات سمت.

4-بیاتی خطیبی،مریم،سعید جهانبخش اصل وجواد فرشی فروغ(1378)؛" تجزیه و تحلیل سینوپتیک بارش های منطقۀ شمال غرب ایران "،مجلۀ دانش کشاورزی،سال نهم،شمارۀ1.

5-حجازی زاده،زهرا(1372)؛" بررسی نوسانات فشار زیاد جنب حاره در تعیین فصل ایران"، پایان نامه دکتری اقلیم شناسی،دانشگاه تربیت مدرس.

6-جوانمرد،سهیلا،جواد بداق جمالی،علیرضا شهاب فر،و لیلی خزانه داری(1382)؛" بررسی همبستگی تغییرات فشارقزاقستان-دریای عمان با نوسان های بارش ایران"،فصلنامه تحقیقات جغرافیایی،شمارۀ مسلسل71،ص134تا150.

7-علایی طالقانی،محمود(1382)؛" ژئومور فولوژی ایران"،تهران،نشر قومس،ص5تا17.

8-علیجانی،بهلول(1374)؛" آب و هوای ایران"،تهران،انتشارات دانشگاه پیام نور.

9-علیزاده،امین،غلامعلی کمالی،فرهادموسوی،ومحمدموسوی بایگی(1384)؛"هوا و اقلیم شناسی"،انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد،ص301تا330.

10-غیور،حسنعلی وسید ابوالفضل مسعود یان(1375)؛" بررسی **** تغییرات مجموع بارش سالانه در ایران زمین"،مجلۀنیوار،دورۀ جدید،شمارۀ29،ص6تا 27.

11-غیور،حسنعلی وسیدابوالفضل مسعودیان(1375)؛" بررسی مکانی رابطۀ بارش با ارتفاع در ایران زمین"،فصلنامۀتحقیقات جغرافیایی،سال یازده هم،شمارۀ مسلسل41 ،ص124تا144.

12-قاضی پور ،شاپور(1386)؛ بررسی تغییرات آهنگ ماهانه ،فصلی و سالانۀ بارش در ایران،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه رازی کرمانشاه.

13-قشقایی،قاسم(1375)؛" بررسی اثر فرابار سیبری بر بارش های پاییزی سواحل جنوبی دریای خزر"،پایان نامۀکار شناسی ارشد،دانشگاه تربیت معلم تهران.

14- کاویانی،محمد رضاو بهلول علیجانی(1371)؛" مبانی آب وهواشناسی"،تهران،انتشارات سمت.

15-کمالی،غلامعلی(1376)؛" تعیین مناسب ترین تاریخ کشت گندم در مناطق دیم خیز غرب کشور با استفاده از داده های اقلیمی و تاریخ شروع بارندگی"،فصلنامۀتحقیقات جغرافیایی ،شمارۀ45،ص13تا24.

16-لشکری،حسن(1375)؛" الگوی سینوپتیکی بارش های شدید جنوب غربی ایران "،پایان نامۀ دکتری اقلیم شناسی،دانشگاه تربیت مدرس.

17-مفیدی،عباس(1383)؛" اقلیم شناسی سینوپتیکی بارش های سیل زا با منشاءمنطقه دریای سرخ در خاورمیانه"،فصلنامۀتحقیقات جغرافیایی،سال نوزده هم،مسلسل75،ص71تا93.


منبع : . - عوامل موثر بر آب و هوای ایران با تکیه بر عامل بارش
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
تحلیل ناهنجار های دمایی سال2010

در این تحلیل که برای ماههای ژانویه و نوامبر بررسی شده است نیمه شمالی ایران از ناهنجاری های شدید برخوردار بوده است.


fig1.gif
 

amirkoorosh

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
29 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
59
لایک‌ها
10,413
ارتباط نوسان اطلس شمالی با بارش ايران :

http://www.google.com/url?sa=t&rct=...2JCeBQ&usg=AFQjCNHhx042Cln_hWcBifurLQeebrSZFA


نکته : غالبا النینو باعث پر بارش شدن آذر ماه و دی ماه و لانینا باعث پر بارش شدن بهمن و اسفند میشود .

نکته : چنانچه دمای مدیترانه بیشتر از نرمال باشه این دریا فعال و سیستم زا میشه ولی دریای خزر و خلیج فارس چنانچه دمایشان کمتر از نرمال باشد فعال میشوند .







مشاهده پیوست 88972





مشاهده پیوست 88973






مشاهده پیوست 88974








مشاهده پیوست 88975
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
جزئيات پايان نامه رکورد شماره ی 221265

عنوان (عنوانها): رابطه بارندگي‌هاي ايران با سيستم‌هاي مديترانه‌اي در دوره 2002-1960
نويسنده (نويسنده ها): محمد نژاد، عليرضا
همکاران: احمدي گيوي، فرهنگ (راهنمای پایان نامه)
علي اكبري بيدختي، عباسعلي (مشاور علمی)
ايران نژاد، پرويز (راهنمای پایان نامه)
گرايش: دانشگاه تهران . موسسه ژئوفيزيك . گروه فيزيك فضا . رشته هواشناسي
مقطع تحصيلي: دکتری تخصصی
تاريخ دفاع: 1389/04/12
برساخت: پانزده,152 ص.: جدول ، نقشه ، نمودار
زبان اثر: پارسی
نوع پايان نامه:
شماره ثبت: 45224
شماره بازيابي:
محلهاي نگه داري: - كتابخانه مركزي و مركز اسناد - مخزن 6 (ثبت: 45224)
- كتابخانه موسسه ژئوفيزيك (ثبت: 620 بازیابی: ه د/7)


چکيده (فارسي): در اين رساله تاثير درياي مديترانه و برخي عوامل جوي بزرگ مقياس و منطقه‌اي در دوره 1960 تا 2002 بر بارش ايران مطالعه شده است. در اين راستا تاثير ميانگين سالانه فشار مراكز چرخندزاي مديترانه و مكان زبانه‌هاي پرفشار جنبحاره و سيبري بر چرخندزايي مديترانه و بارش ايران بررسي شده است. اين بررسي، اثر فراواني چرخندهاي مراكز چرخندزاي مديترانه بر بارش ايران را نيز در بر مي‌گيرد. براي مطالعه همديدي و ديناميكي چگونگي تاثير عوامل فوق بر بارش ايران، ميدان‌هاي افقي و قائم سرعت، دما، رطوبت و شارهاي دما و رطوبت تحليل شده است. مكان زبانه پرفشار جنب‌حاره در ماه ژانويه در نصف‌النهارهاي شرق، مركز و غرب مديترانه بر فراواني سالانه چرخندهاي مديترانه و بارش سالانه شمال‌غرب و غرب ايران موثر است. عرض جغرافيايي زبانه پرفشار سيبري در نصف‌النهار تهران در ماه ژانويه نيز بارش شرق و غرب كشور را تحت تاثير قرار مي‌دهد، ولي بر فراواني چرخندهاي مديترانه تاثيري ندارد. در زمستان‌هايي كه مكان زبانه پرفشار سيبري در ماه ژانويه از ميانگين بالاتر (پايين‌تر) است بي‌هنجاري مثبت (منفي) دما در تمام ايران ديده مي‌شود. در ايستگاه‌هايي كه تحت تاثير هر دو سامانه پرفشار است، به‌طوركلي در سال‌هاي تر هردو زبانه پرفشار در عرض‌هاي بالاتر و در سال‌هاي خشك در عرض‌هاي پايين‌تر از ميانگين قرار دارد. براي مطالعه كمي امكان پيش‌بيني بارش سالانه ايران برپايه ويژگي‌هاي جوي مديترانه و سيبري، شاخص‌هايي مبتني بر عرض‌هاي جغرافيايي زبانه‌هاي پرفشار سيبري و آزورز در ماه ژانويه تعريف شده است. اين شاخص‌ها، براي پرفشار سيبري در نصف‌النهارهاي تهران و سنندج، و براي پرفشار آزورز در نصف‌النهارهاي اسكندريه، طرابلس و الجزيره تعيين شده‌اند. روابط رگرسيوني چند متغيره خطي بين بارش سالانه ايستگاه‌هاي مورد مطالعه در ايران به عنوان متغير وابسته و شاخص‌هاي فوق به عنوان متغيرهاي مستقل محاسبه شده است. ضريب همبستگي بين بارش مشاهده شده و پيش‌بيني‌شده بر اساس اين روابط در ايستگاه‌هاي غرب ايران قوي و معني‌دار است. روابط مشابهي براي پيش‌بيني فراواني چرخندهاي سالانه مراكز مختلف چرخندزاي مديترانه و شاخص‌هاي مديترانه‌اي نيز بدست آمد كه داراي ضرايب قوي و معني‌دار در مراكز شرق و غرب مديترانه بود. هم چنين رابطه معني‌داري بين بازه نوسان سالانه كمربند پرفشار جنب‌حاره در شرق مديترانه (بين زمستان و تابستان) و فراواني چرخندهاي شرق مديترانه وجود دارد. ويژگي‌هاي پرفشار سيبري تاثيري بر فراواني چرخندهاي مديترانه نشان نمي‌دهد. نتايج نشان مي‌دهد كه بارش مناطق غرب و شمال‌غرب ايران متاثر از هم ميانگين سالانه فشار سطحي مراكز چرخندزا و هم فراواني سالانه چرخندهاي اين مراكز است. در سال‌هاي خشك غرب ايران، افزايش در ميانگين سالانه فشار و كاهش در فراواني چرخندهاي اغلب مراكز چرخندزا مشاهده مي‌شود. به‌علاوه، بي‌هنجاري‌هاي فشار ماهانه نيز در شروع سال‌هاي خشك وجود داشته ولي به‌تدريج با دور شدن از ژانويه كاهش مي‌يابند. در زمستان‌هاي خشك، زبانه‌هاي دو مركز پرفشار جنب‌حاره و سيبري به‌هم نزديك‌تر شده و سطح مديترانه را دربر مي‌گيرد. در اين حالت، الگوهاي بي‌هنجاري فشار نشان دهنده تضعيف پرفشار سيبري و تقويت آزورز هستند. در زمستان‌هاي خشك، مولفه‌هاي مداري و نصف‌النهاري باد در شمال غرب كشور و سطح مديترانه داراي بي‌هنجاري منفي هستند. ‌اين بي‌هنجاري موجب بي‌هنجاري منفي رطوبت ويژه و نسبي روي مديترانه و در نتيجه كاهش شار رطوبت از مديترانه به غرب كشور مي‌شود. از سوي ديگر، شار رطوبت از درياي سرخ به جنوب و جنوب‌شرق كشور كاهش محسوسي ندارد. الگوي سرعت قائم نشانگر بي‌هنجاري مثبت در سراسر مديترانه است كه به معني نزول هوا مي‌باشد. اين نتيجه با حاكم بودن پرفشار آزورز در زمستان‌هاي خشك هماهنگ است.


منبع : جزئيات پايان نامه
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
پيش بيني بارش پاييزه و زمستانه نيمه غربي ايران،

مديترانه در فصول تابستان و پاييز با استفاده از مدل SST


چكيده

كشور ما به دليل واقع شدن در همسايگ ي منابع رطوبتي فراوان درياي مديترانه در غرب، خليج فارس و درياي عمان
مناطق رطوبتي ياد SST در جنوب، درياي خزر در شمال، درياي سياه و اقيانوس هند تأثيرپذيري نسبتاً زيادي از
شده دارد . لذا بررسي و مطالعه اين تأثيرها بر مقدار بارش هاي كشور، نقش اساسي در شناخت نوس ان هاي بارش و
پيش بيني مقادير بارش آن دارد . از آنجا كه خشكسالي و سيل خسارات زيادي به جوامع و بخش هاي مختلف
اقتصادي در ايران وارد مي كند، لذا پيش بيني بارش داراي نقش اساسي در مديريت بهينه منابع آب و خاك، و نيز
جايگزيني مديريت ريسك به جاي مديريت بحران و توسعه پايدار كشور است . در اين پژوهش ميزان تأثير فصلي
بر بارش هاي فصلي نيمه غربي ايران بررسي شده است . (Mediterranean SST) دماي سطح آب درياي مديترانه
ابتدا دوره هاي گرم و سرد و پايه (شرايط معمولي دماي سطح آب مديترانه ) تعريف شد و سپس ميانه آماري بارش
و Rc/Rw ،Rb/Rc ،Rb/Rw محاسبه گرديد و از مقادير نسبت هاي Rb ،Rc ،Rw در هر دوره با عناوين به ترتيب
به منظور ارزيابي ميزان تأثير اين شرايط بر بارش استفاده شد . نتايج نشان داد زماني كه در فصل پاييز Rw/Rc
سردتر از معمول باشد، بارش زمستانه منطقة مورد مطالعه افزايش م ي يابد ولي دماي گرم تر از معمول MedSST
در فصل پاييز و بارش MedSST آن در فصل تابستان باعث افزايش بارش پاييزه مي شود. همچنين بين نوسانات
در فصل MedSST زمستانة ايستگاه هاي مورد مطالعه ، همبستگي معني دار منفي وجود دارد، ولي بين نوسانات
تابستان و بارش پاييزه ايستگاه هاي مورد مطالعه همبستگي معن يدار مشاهده نشد؛ اما تمايل نسبتاً مشخصي بين
افزايش بارش پاييزه با دماي گرم مديترانه ملاحظه مي شود.


متن کامل مقاله : http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/45913897404.pdf
 
Last edited:

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
آشنائی با جبهه های هوا



زمانی که دو توده هوای با دمای مختلف، در مسیر حرکتشان به هم میرسند، حالت انتقال شدیدی (از لحاظ دما، فشار، رطوبت، باد و غیره) در مرز بین آنها بوجود میآید. اگر یک نفر همراه با توده هوای گرم به سمت شمال حرکت کند، به تدریج و به طور یکنواخت با کاهش دما مواجه میشود؛ سپس با برخورد به یک توده هوای سرد، دما به طور ناگهانی و شدید افت میکند یعنی تغییرات آهسته و یکنواخت در محل برخورد با توده سرد، به تغییر ناگهانی و غیر مداوم تبدیل میشود. به این خاطر اصطلاح خط ناپیوستگی (Line Of Discontinuity) در مورد مرکز توده هوا به کاربرد، میشود. عبارت جبهه (Front) مترادف با خط ناپیوستگی است و امروزه به خوبی جانشین آن شده است. در واقع جبهه ها مرزهای بین تودههای هوا هستند. بر روی نقشههای هواشناسی جبهه ها را با یک خط نشان میدهند. سطحی که دو توده هوای مجاور را از هم جدا میکند سطح جبهه (Frontal Surface) نامیده می شود.


انواع جبهه ها


جبهه های گرم (warm fronts)
"یک جبهه گرم، جبهه ای است که در طول آن، هوای گرم جانشین هوای سرد می شود. "در صورتیکه که جهت حرکت توده های هوا به طریقی باشد که هوای گرم به تدریج از روی سطح زمینی عبور کند که قبلاً در آن جا هوای سرد وجود داشته است، جبهه تشکیل شده، جبهه گرم خواهد بود.
بر روی نقشه های هواشناسی، جبهه گرم معمولاً به صورت نیم دایره های سیاه رنگ و در سمتی که جبهه به آن طرف حرکت می کند رسم می شود. بر روی نقشه های چاپی، جبهه گرم با خط پر رنگ و قرمزمشخص شود.حاصل شکل گیری جبهه گرم ایجاد پوشش نسبتاً ضخیم ابر بر روی سطح جبهه و در نزدیکی دنباله آن و بارندگی یکنواخت است.


جبهه های سرد (Cold fronts)
"در جبهه های سرد، هوای سرد جانشین هوای گرم می شود." تیغه های سیاه رنگ بر روی خطی که جبهه را نشان می دهد علامت جبهه سرد هستند و همیشه بر روی جهتی قرار داده می شوند که جبهه در آن مسیر حرکت می کنند.

بر روی نقشه های هواشناسی جبهه سرد با خط پررنگ آبی مشخص می شود. حاصل تشکیل جبهه سرد بوجود آمدن ابرهای کومولوس و کومولونیمبوس، همراه با بارندگی های رگباری است.


جبهه های ساکن (Stationary fronts)
فرض کنید دو توده هوای گرم و سرد توسط یک جبهه از هم جدا شده اند. آیا این جبهه گرم است یا سرد؟ جواب این است که تشخیص جبهه، به رفتار آن بستگی دارد. اگر جبهه در جهت هوای گرم جابه جا شود، جبهه سرد است و اگر در جهت هوای سرد جابه جا شود، جبهه گرم است. اما اگر توده های هوا در حرکت نباشند، جبهه به حالت سکون در می آید پس در واقع جبهه ساکن، جبهه ای است که در جهت افقی دارای حرکات بسیار کمی بوده و تقریباً اصطلاحی است که به مرز توده های هوای ساکن گفته می شود و بر روی نقشه های هواشناسی با ترکیبی از جبهه گرم و سرد نشان داده میشود.


جبهه های بند آمده (Occluded fronts)
جبهه بند آمده از ادغام جبهه های سرد و گرم تشکیل می شوند. اگر یک جبهه سرد از یک جبهه گرم پیشی گیرد، نتیجه کار یک جبهه بندآمده است. با نزدیک شده به جبهه بندآمده، سیستم ابر یا بارندگی حاصل از آن بسیار شبیه یک جبهه گرم است، زیرا تشکیل دنباله توده هوای گرم قبل از جبهه تغییری نکرده است. با گذر جبهه، ابرها و بارندگی متعاقب آن از نوع جبهه سرد خواهد بود.
در تقسیم بندی ابرها جمعا ۲۷ نوع ابر موجود است که از بین این ۲۷ نوع ٬ دو نوع آنها ابرهای CB (charley Brown) می باشند که خطرناک ترین ٬ عظیم ترین و در عین حال زیبا ترین ابرهای جهان می باشند .


منبع:مرکز هوافضا و هوانوردی ایروسنتر - .:: مرکز هوافضا و هوانوردی ایروسنتر ::.
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
بادهاي120 روزه سيستان

نوشته : سيد رضا حسين زاده

در بين بادهاي محلي ايران بادهاي 120روزه سيستان كه در بخش شرقي سرزمين ايران براي مدتي از سال حاكميت مي يابند. محدوده وزش اين بادها را خراسان جنوبي تا سيستان و زمان آن را فصل تابستان بيان كرده اند. بنا به نوشته دكتر عليجاني در كتاب آب و هواي ايران ، باد 120 روزه سيستان در دوره گرم سال يعني از 15 خرداد تا 15 مهر به مدت 120 روز از ارتفاعات شمال شرقي ايران به سرزمين هاي جنوب شرقي ايران مي وزد. به گفته وي اين بادها در دامنه جنوبي البرز بسيار مطبوع و خنك است ، اما پس از عبور از بيابانهاي خشك دشت كوير و دشت لوت بسيار گرم و خشك مي شود به طوري كه در سيستان و بلوچستان پوشش گياهي را از بين مي بردو خسارات جبران ناپذيري را ببار مي آورد. با تغيير الگوي فشار در زمستان ،اين باد هم ازبين مي رود. در ساير منابع هم با اشاره به اين كه بادهاي 120 روزه سيستان معروف به بادهاي لوار ، دنباله بادهاي موسمي هندوستان است و از طريق افغانستان و خصوصاً در بيابان تار اين كشور قدرت يافته و با عبور از نواحي كم ارتفاع افغانستان چون دشت نا اميد وارد ايران مي شود. جهت وزش آنها در زابل به غلط شمالشرق – جنوبغرب ذكر گرديده است . در اين مقاله سعي مي شود ضمن ارائه اطلاعاتي دقيق تر از وضعيت بادهاي 120 روزه سيستان در شرق كشور ،ارتباط آن با الگوهاي فشار سطح زمين نيز بررسي و برخي اثرات مثبت و منفي آن بر سطح زمين مورد مطالعه قرار گيرد.

نامگذاري و محدوده وزش باهاي 120روزه:

با توجه به وضعيت جغرافياي طبيعي كشور و همچنين پراكندگي الگوهاي فشار سطح زمين، به نظر مي رسد در بيشتر نواحي ايران بادهاي محلي فصل تابستان وجود داشته باشند ولي در هر محل نام مخصوص به خود دارند. تقريباًاكثر ساكنان جنوب خراسان و سيستان و بلوچستان با بادهاي معروف 120 روزه آشنايي دارند. به گفته آنان اين بادها در فصل گرم سال وزيدن گرفته و از دو مشخصه ؛يكي سرعت و ديگري تداوم زياد برخوردارند. اين بادها در خراسان جنوبي به گرم باد يا تف باد معروف بوده و به سمت ناحيه سيستان ،بادهاي لوار يا 120 روزه خوانده مي شود . علت اطلاق نام تف باد به آن در خراسان جنوبي كيفيت حرارتي باد مذكور بدون توجه به جهت يا روزهاي خاصي است. در اين منطقه در روزهاي گرم سال هر بادي و با هر جهتي چون گرم است ،تف باد ناميده مي شود . در سيستان و خصوصاًزابل نامگذاري باد مذكور بيشتر از عامل زمان تا هر چيز ديگري نشأت مي گيرد. از آن گذشته اين بادها واقعاً در زابل داراي جهت مشخص تر و ثابت تر ،سرعت بيشتر و زمان مشخص تري مي باشندو. كه به طور متوسط هر ساله حدود 120 روز تداوم مي يابد. بنابراين وقتي از بادهاي 120 روزه سيستان صحبت مي كنيم طبيعتاً بايستي محدوده مطالعاتي بخشي از جنوب خراسان تا سيستان و بلوچستان شمالي را در بر گيرد .

به منظور پيگيري نحوه تغييرات فصلي و ماهانه جهت ،تعداد و شدت بادها در منطقه مورد مطالعه(ايستگاههاي هواشناسي بيرجند – نهبندان – زابل – زاهدان ) و نهايتاً تفكيك بادهاي 120 روزه از ساير بادها اقدام به تهيه و ترسيم گلبادهاي ايستگاهها شده است . بر اساس اطلاعات حاصل از اين گلبادها مي توان زمان ، جهت و سرعت بادهاي 120 روزه سيستان را در بخش هاي مختلف منطقه تعيين كرد. به طور كلي در هر چهار ايستگاه از بهار به بعد ،بادهاي غالب در يك يا دو جهت كاملاً مشخص با بيشترين فراواني و سرعت ظاهر مي شوند كه اين وضعيت در طول فصل تابستان شدت و ثبات بيشتري مي يابد. با شروع فصل پاييز تقريباً وضعيت آرامي در ايستگاهها به چشم مي خورد. و به جز در ايستگاه زابل ، در ساير ايستگاهها ،بادهاي مختلف داراي شرايط مشابهي از نظر فراواني و سرعت هستند. اين وضع در زمستان و تا حدودي در نيمه اول بهار حفظ مي گردد. در 3 ايستگاه نهبندان ،زابل و زاهدان ماههاي تير، خرداد و شهريور و در ايستگاه بيرجند از تير ماه به بعد با افزايش فراواني و سرعت باد در يك يا دو جهت مشخص كه منطبق بر جهت غالب بادهاي فصل تابستان است ،همراه مي باشد. زمان شديد ترين و بيشترين بادها ،دو ماه تير و مرداد تعيين مي شود . كه تقريباً 80 درصد از بادهاي وزيده شده در اين ماهها سرعتي بيش از 5 متر بر ثانيه دارند.


منبع : آب وهواشناسی نوین
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
ارزیابی اثر پدیده انسو بر تغییرپذیری بارش های فصلی استان آذربایجان شرقی با استفاده از شاخص های چند متغییره ی انسو :


چكيده

با استفاده از MEI نقش پديدة جوي - اقيانوسي انسو در تغييرپذيري بارش هاي فصلي MEI با استفاده از

استان آذربايجان شرقي مورد مطالعه قرار گرفته است. نتايج حاصل از بكارگيري روش تحليل

بيانگر ارتباط مثبت بين شاخص چند متغيرة انسو و بارش ايستگاه هاي « پيرسون » همبستگي

آذربايجان شرقي است كه در بين فصول چهار گانه ميزان همبستگي فقط در فصل پائيز

معني دار بوده و در ساير فصول همبستگي معني داري بين بارش و پديده هاي ال نينو و لانينا

مشاهده نگرديد. اين امر به معني افزايش ميزان بارش هاي پائيزي به هنگام ال نينو (فاز گرم

و مثبت در پديدة انسو) و بر عكس كاهش بارش در فاز لانينا (فاز سرد و منفي) است. در بين

ايستگاه هاي مورد مطالعه بيشترين ميزان همبستگي بارش پائيزي با شاخص چند متغيرة

انسو در ايستگاه سراب و كمترين ميزان همبستگي در ايستگاه تسوج مورد محاسبه قرارگرفته

بيانگر نقش عوامل جغرافيايي MEI است. مقادير ضريب همبستگي مورد محاسبه بين بارش و

در ميزان تأثير پذيري از پديدة انسو مي باشد؛ به اين معني كه در استان آذربايجان شرقي

از غرب به شرق و از شمال به جنوب بر ميزان همبستگي يا به عبارت ديگر بر ميزان

تأثيرپذيري از پديده انسو افزوده مي گردد كه اوج اين افزايش در ايستگاه سراب قابل مشاهده است.


متن کامل مقاله : http://sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/51913855702.pdf
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
پديده انسو (ENSO) و تغيير پذيري اقليم جنوب شرق ايران

چكيده

پديده ال نينو ـ نوسان جنوبي (انسو) بر روي شرايط هوائي و الگوهاي اقليمي جهاني تاثير مي گذارد. هدف ما در اين مطالعه ارزيابي تاثيرات پديده انسو بر شرايط اقليمي جنوب شرق ايران است. در راستاي مطالعه رابطه بين تغيير پذيري اقليمي بر روي منطقه، پديده انسو و ديگر الگوهاي چرخش بخصوص AO,NAO مجموعه داده هاي اقليمي متعددي مورد استفاده قرار گرفته است. اين اسناد و داده ها شامل داده هاي بارش و دماي 23 ايستگاه اقليمي منطقه و داده هاي آناليز مجدد مركز تشخيص اقليمي (CDC) مي باشد. اين داده ها سطح منطقه و سطوح استاندارد چند گانه جوي را پوشش مي دهند. علاوه بر اين جهت مطالعه ارتباط از دور بين انسو، AO, NAO و ديگر الگوهاي ارتباط از دور از روش هاي همبستگي، روشهاي اساسي آماري به همراه داده هاي آناليز مجدد استفاده شده است.

تغيير مراكز فشار، ارتفاع ژئوپتا نسيل و ضخامت در فازهاي سرد و گرم انسو در اين مطالعه مورد تائيد قرار گرفت. پديده و NAO نظير انسو بر روي ناهنجاري هاي فشار و ارتفاع ژئوپتانسيل در فصول سرد سال تاثير مي گذارد. بادهاي سطوح پايين، مياني و فوقاني جو در طي فازهاي گرم و سرد انسو تغيير مي كنند. نتايج اين مطالعه يك همبستگي قوي بين بادهاي مداري (U) تمام سطوح جوي منطقه و شاخص هاي عمده انسو و همچنين شاخص بادهاي مداري منطقه NINO را نشان مي دهد. بادهاي مداري بر روي منطقه در طي فازهاي گرم (ال نينو) تقويت مي شوند. همچنين بادهاي نصف النهاري (V) هم در سطح مختلف جوي همراه تغيير فازهاي گرم و سرد انسو دچار تغيير مي گردند.

در اين مطالعه مسير رود بادهاي جنب حاره اي (STJ) و جبهه قطبي (PFJ) را بر روي نقشه هاي سرعت و جهت سطوح 200، 300 و 500 هكتو پاسكال تعيين و ترسيم شده است. بر اين اساس با توجه به مقايسه بين فازها، تغييرپذيري معني داري در مسير و شدت اين رودبادها در فازهاي گرم، بخصوص در فصول پائيز و بهار تشخيص داده شد. اين رودبادها در اين شرايط تقويت شده و مسير آنها به سمت استوا تغيير مي كند. اين تغيير پذيري منجر به تقويت انتقال رطوبت، ناپايداري و بارش بر روي منطقه مي گردد.

همبستگي بين درجه حرارت سطوح فوقاني، مياني و پايين جوي منطقه در تمام فصول با پديده انسو قوي مي باشد و در زمستان برخي از الگوهاي ارتباط از دور نظير POL/EU, EATL/WRUS, SCAND, NAO, AO و PNA نقش مهمي را در ناهنجاري هاي درجه حرارت بازي مي كنند. تمام ايستگاهها طي فازهاي انسو ناهنجاري هايي را نشان مي دهند. در فصل بهار شرايط گرمتر و خشك تر از معمول بر منطقه حاكم مي گردد، ولي در ساير فصول درجه حرارت طي اين فازها نسبت به شرايط ال نينو پايين تر است.

رطوبت نسبي از سطح زمين تا سطح 300 هكتو پاسكال و همچنين بازتاب طول موج بلند (OLR) و آب ستوني قابل بارش (CPW) در طي فازهاي گرم و سرد انسو دچار تغيير مي گردند. رابطه بين رطوبت نسبي، CPW و شاخص هاي انسو (SOI, NINO3,4, MEI) بسيار قوي و معني دار مي باشد. مقدار آن طي سالهاي ال نينو در فصول پاييز و بهار افزايش يافته و ناهنجاريهاي منفي در طي سالهاي همراه لانينا مشاهده مي گردد. در فصل تابستان (JAS) همراه فازهاي سرد كه سيستم موسمي تقويت مي گردد مقدار CPW, RH در بخش هاي جنوب شرق منطقه افزايش مي يابد.

در اين پژوهش مطالعه كاملي راجع به رابطه بين ناهنجاري هاي بارش منطقه و پديده انسو صورت گرفته است. در زمستان رابطه بين آنها ضعيف است و تنها در زاهدان و كرمان ضريب همبستگي متوسطي وجود دارد. هر چند مقدار بارش بطور نسبي در فازهاي سرد بيشتر از فازهاي گرم است. الگوهاي ارتباط از دور در اين فصل بسيار بااهميت هستند. مقدار بارش طي فصل بهار (AMJ) و پاييز (OND) بر اساس نتايج تفسير سريهاي زماني در رويدادهاي ال نينو 44% بيشتر از ميانگين و در فازهاي سرد قوي 46% كمتر از ميانگين مي باشد. تفاوت بين ميانگين ها (در دو فاز) كاملا معني دار است. رويدادهاي لانينا باعث گسترش خشكسالي بر روي منطقه طي فصول پاييز مي گردند. در تابستان نظير مناطق موسمي شبه قاره هند، ميزان بارش در فازهاي سرد بطور مطلق بيشتر از ميزان فازهاي گرم (ال نينو) است. در سالهاي همراه ال نينو خشكسالي در منطقه گسترش مي يابد. در اين فصل تفاوت بين ميانگين و ميانه داده هاي بارش در شرايط لانينا و ديگر شرايط در ايستگاههاي عمده منطقه معني دار است و در سالهاي ال نينو بارش بطور معني داري كمتر از ديگر شرايط است. در زمستان تفاوت بارش طي فازهاي مثبت و منفي NAO, AO در ايستگاههاي شمالي منطقه نظير بيرجند معني دار است.

مكانيسم تاثير انسو بر روي منطقه در قالب 4 مدل مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دهنده آن است كه موثرترين تاثير انسو،همان مدل پاييزي و بهاري است. اين شيوه عمل تاثير انسو شامل تغييرپذيري شديد در الگوهاي چرخش اتمسفري طي فازهاي گرم و سرد انسو بوده كه باعث افزايش يا كاهش ميزان بارش و تغيير پذيري شديد ديگر عناصر جوي بر روي منطقه مي گردد. در روش تابستاني تاثير انسو، اثرفازهاي لانينا در تقويت سيستم موسمي و افزايش رطوبت و بارش جنوب و جنوب شرق منطقه مورد تائيد قرار مي گيرد. در زمستان اهميت الگوهاي ارتباط از دور نظير SCAND, NAO, AO باعث تعديل پاسخ هاي منطقه به تاثيرات پديده انسو مي گردد. در اين مطالعه همچنين گسترش بارش اقيانوس هند (IPX) به عنوان حلقه ارتباطي نشانه هاي انسو در تغيير پذيري بارش بخصوص در فصول سرد مورد مطالعه قرار گرفته است. نتايج كاهشي در بارش منطقه طي شرايط افزايش بارش بر روي شرق اقيانوس هند و غرب اقيانوس آرام (Warm pool) طي برخي فصول را تائيد مي نمايد.


منبع : چکيده
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
تأثير پديده انسو (النينو/ نوسان جنوبي) بر دماي هواي ايران (مطالعه موردي شهرهاي تبريز، سقز و قزوين) Fulltext

نويسند‌گان:
[ سيده شقايق مير مسعودي ] - دانشجوي كارشناسي ارشد آبياري و زهكشي دانشگاه بوعلي سينا همدان
[ صفر معروفي ] - استاديار دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان
[ علي اكبر سبزي پرور ] - دانشيار دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان
[ سارا تنيان ] - دانشجوي كارشناسي ارشد آبياري و زهكشي دانشگاه بوعلي سينا همدان

خلاصه مقاله:

پديده انسو (ENSO) يكي از بارزترين و قابل ملاحظه ترين علل تغييرپذيري سال به سال اقليم در مقياس جهاني مي باشد. شاخص سنجش ميزان انسو، نوسان جنوبي (SOI) است كه مقادير مثبت يا منفي آن به ترتيب بيان گر فاز سرد يا لانينا و فاز گرم يا النينو مي باشد . در اين تحقيق، تغييرپذيري دماي هواي سه شهر ايران از جمله تبريز، سقز و قزوين در سال هاي انسو نسبت به سال هاي خنثي مورد بررسي قرار گرفته است . نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي دهدكه دماي هواي تبريز و قزوين با تأخير سه ماهه از فازهاي تابستانه النينو تأثير گرفته و در پاييز نسبت به سال هاي خنثي كاهش معني داري مي يابد . دماي هواي شهر سقز در شرايط النينوي تابستانه، در فصل تابستان و همچنين فصل پاييز كاهش معني داري دارد . در فاز لانينا و فصل زمستان دماي هواي هر سه شهر نسبت به سالهاي خنثي تغيير معني داري نمي كند.


منبع : تأثير پديده انسو (النينو/ نوسان جنوبي) بر دماي هواي ايران (مطالعه موردي شهرهاي تبريز، سقز و قزوين)
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
ويژگيهاي اقليمي استان گيلان

1 سامانه‌هاي پرفشار زمستانه

2 - مركز پرفشار سيبري يا توده هواي قطبي قاره اي

3 - توده هواي كلاهك قطبي

4 - توده هواي آزور

5 - توده هواي آركتيكي قاره اي

6 - توده هواي كانادايي


يك توده هوا عبارت از حجم عظيمي از هواست كه خصوصيات فيزيكي آن به ويژه از نظر پراكندگي افقي دما و رطوبت نسبي و فشار و آهنگ كاهش دما با ارتفاع در سطح افقي براي صدها تا هزاران كيلومتر همسان بوده و افت محيطي دما در همه جاي آن تقريبا“ يكسان باشد.
براي تعيين ماهيت و درجه يكنواختي توده هوا مي‌توان از عوامل اصلي مانند ماهيت سطح منشاء ، جهت حركت و تغييراتي كه در طي حركت در ساختار حاصل مي‌شود و نيز عمر توده هوا كمك گرفت.
در مقياس جهاني خواص فيزيكي توده هوا ، نتيجه‌اي از تنظيم خودبخودي اختلافات اساسي ناشي از توزيع ناعادلانه گرما ، رطوبت و فشار است . لذا موازنه تكانه و حرارت در دراز مدت امكان پذير خواهد بود، اما در مقياس كوچك هر گاه توده هوايي به مدت 3 تا 7 روز بر روي يك ناحيه جغرافيايي استقرار يابد ،‌ موازنه بين شرايط سطحي و خواص توده هوا توسط تابش و آميختگي عمودي صورت مي گيرد.
بيشتر نواحي منشا توده‌هاي هوا داراي سطحي وسيع و يكنواخت هستند كه توسط سيستم‌هاي فشاري شبه ساكن پوشيده شده اند و در اين مسير واچرخندي ، توده هوا داراي چينه‌بندي پايدار با وارونگي دمايي نشستي در لايه مياني توام مي باشد . وجود وارونگي دمايي مانع از گسترش عمودي ناپايداري لايه هاي زيرين مي شود ، بنابراين شرايط وضعيت جوي در چرخند و واچرخند كاملا متفاوت هستند.
طبقه‌بندي توده‌هاي هوا بر پايه دو عامل دما و نوع سطح منشاء صورت مي‌گيرد كه دما آنها را به حاره‌اي، قطبي، آركتيكي و عامل دوم به دريايي و قاره‌اي تقسيم‌بندي مي‌كند.
براي معرفي توده‌هواها از حروف قراردادي استفاده مي‌كنند، بطوري‌كه حروف C - M براي نشان دادن منابع دريايي و قاره اي قبل از نام منبع جغرافيايي توده هوا قرار مي‌گيرد. علاوه بر اين تقسيم‌بندي بر اساس اينكه دماي توده هوا ازسطحي كه بر روي آن قرار دارد سردتر يا گرمتر باشد به نوع گرم يا سردترتقسيم مي شود كه براي نشان دادن آن حروف K-W قبل از حروف M-C و نام منبع جغرافيايي توده هوا قرار مي‌گيرد. اين تقسيم بندي براي تعيين تغييرات و اصلاحاتي كه توده هوا به علت انتقال گرما ميان لايه سطحي خود و سطحي كه بر روي آن در حال حركت است ، حائز اهميت است .

توده‌هاي هوا و سامانه‌ها ي هواشناسي مهاجر به استان‌ به دو دسته پرفشارها وكم فشارهاي زمستانه و تابستانه تقسيم مي شوند كه هر يك با ويژگي‌هاي خاص خود بر اقليم استان تاثير مي‌گذارند.

1- سامانه‌هاي پرفشار زمستانه :

جريانات جوي پر فشار زمستانه كه بر جغرافياي كشور و استان گيلان تاثير مي‌گذارند به چند دسته تقسيم ميشوند :

2- مرکز پرفشار سيبري يا توده هواي قطبي قاره اي:

مركز پرفشار سيبري كه ابتدا بر روي سرزمين هاي پوشيده از برف‌و‌يخ سيبري شكل مي‌گيرد ‌با ويژگي‌ يك توده هواي سرد و سنگين در فصول سرد سال تا اوايل بهار به عرض‌هاي پائين‌تر جغرافيايي كشيده‌شده و از جنوب روسيه و از نواحي شمال شرقي كشور وارد ايران مي‌شود و بخش‌هاي وسيعي از كشور از جمله منطقه گيلان را تحت تاثير خود قرار مي‌دهد.
اين سيستم در ارتفاعات البرز ريزش‌هاي سنگين برف را موجب مي‌گردد كه در اين ايام جريان باد شمال شرقي در منطقه وجود خواهد داشت. صدور امواج سرمايي و ريزش‌هاي سنگين برف ويژگي توده هواهاي ناشي از مركز پرفشار سيبري است.
توده هواهاي ناشي از اين مركز در مسير عبور خود از روي درياي خزر به سبب گرمي نسبي آب،‌ رطوبت جذب كرده و بارندگي هاي گسترده پائيزه استان گيلان را به وجود مي‌آورند .

3- توده هواي كلاهك قطبي :

توده هواي كلاهك قطبي از روي شمالي‌ترين بخش‌هاي قطب شمال برخاسته و در فصل سرد،‌ در طي مسير خود از روي اروپا وارد كشور شده و در آذربايجان و منطقه خلخال برودت‌هاي نادري را پديد مي‌آورد. ريزش‌هاي جوي حاصل از تهاجم و فعاليت اين جريان هوا از مركز پرفشار قطب، عمدتا به صورت برف خشك همراه با وزش بادهاي سرد و سوز سرما مي‌باشد. در برخي از زمستان‌ها به علت عبور اين توده هواي سرد و خشك از روي درياي خزر،‌ رطوبت كافي از آبهاي گرم خزر جذب نموده و ريزش‌هايي را به صورت برف و باران در ارتفاعات البرز به‌وجود مي‌آورد كه آثار آن در منطقه گيلان نيز مشاهده مي‌شود.

4- توده هواي آزور :


توده هواهاي اين مركز پرفشار بر روي جزاير آزور شكل گرفته و در طي مسير حركت خود پس از ورود به كشور و عبور از درياي خزر و كسب رطوبت از آن و صعود بر دامنه‌هاي شمالي البرز در امتداد دره فيروزكوه مبادرت به ريزش مي‌نمايد كه گاهي دامنه فعاليت آن ،‌ منطقه گيلان را هم در بر مي‌گيرد. اين جريان جوي درفصل گرم نيز بر صفحات شمالي كشور اثر گذاشته و موجب كاهش دما و لطافت هوا مي‌گرددكه گاهي منجر به بارندگي نيز مي‌شود.

5- توده هواي آركتيكي قاره اي :

اين توده هوا با منشاء آركتيكي ، از طريق اروپاي شرقي و درياي سياه با حركت به عرضهاي پايين‌تر نواحي غربي و شمال كشور را مورد تهاجم قرار مي دهد . اين توده هوا به دليل پايين بودن رطوبت بارندگي ايجاد نمي كند و فقط دماي منطقه را بشدت كاهش مي‌دهد .

6- توده هواي كانادايي :

درفصل هاي سرد سال گاهي سيستم هاي پرفشار كانادايي در مسير حركت خود از اروپا،‌ زبانه‌اي بر روي جنوب شوروي سابق و كشورهاي تازه استقلال يافته ايجاد مي‌نمايد كه از طريق شمال درياي خزر با توده هاي هواي ناشي از مركز پرفشار سيبري برخورد نموده و تركيب مي‌شود كه در اين حالت شرايط بسيار مناسبي براي بارندگي در سطح استان‌هاي گيلان، ‌مازندران وگرگان و گاهي در گستره وسيعي از كشور فراهم مي‌آيد.

.

تاثير توده هوا و سامانه هاي هواشناسي بر اقليم استان :

1- سامانه‌هاي كم‌ فشار زمستانه

2- سامانه هاي كم فشار مديترانه اي يا توده هواي قطبي دريايي

3- سامانه‌هاي كم فشارسوداني

4- سامانه‌‌هاي كم فشار درياي سياه



1- سامانه‌هاي كم‌ فشار زمستانه :

سيستم‌هاي كم فشار زمستانه به چند دسته تقسيم مي شوند :

1- سامانه هاي كم فشار مديترانه اي يا توده هواي قطبي دريايي:

اين توده هواي قطبي دريايي كه در شمال اقيانوس اطلس و جنوب ايسلند شكل مي‌گيرد، بعد از عبور از روي اروپا از طريق درياي سياه به شرق درياي مديترانه وارد و پس از تقويت در منطقه و پيدايش جبهه قطبي به سمت شرق حركت مي‌كند.
درياي مديترانه خود داراي يك موقعيت سيكلون‌ساز است كه در فصول‌ سرد سال، كم‌فشارهاي متعددي از آنجا به سوي شرق به حركت درمي‌آيند. كم‌فشار‌هاي مديترانه‌اي در مسير حركت خود زبانه‌اي كم‌فشار ايجاد مي‌كنندكه از روي كشور تركيه وارد ايران مي‌شود و نواحي غرب و شمال‌غرب را تحت تاثير قرار مي‌دهد. در حاليكه زمين به اندازه كافي سرد باشد، جبهه گرم اين سيستم‌ها بسيار فعال عمل مي‌نمايند. در مواقعي‌كه ناوه سطوح فوقاني با گراديان مناسب دما و كنتور،‌ اين سيستم‌هاي كم‌فشار را همراهي كنند، بارندگي‌هاي موثري در مناطق تحت نفوذ آنها ريزش مي‌نمايد. توده‌ هواهاي باران‌زاي برآمده از درياي مديترانه يكي از قوي‌ترين و مهمترين جريانات جوي باران‌زا بر روي جغرافياي كشور است كه در ماه‌هاي سرد سال با ايجاد جبهه‌هاي گرم و ابرهاي پوششي باران زا بارندگي‌هاي پيوسته و مفيدي را در اكثر استان‌هاي كشور از جمله گيلان به‌وجود مي‌آورند.

2- سامانه‌هاي كم فشارسوداني :

منطقه سودان در آفريقا به علت مجاورت با منطقه حاره، ‌به‌طور نسبي داراي موقعيت كم‌فشار است. در فصول سرد سال با نفوذ زبانه پرفشار به نواحي شمالي سودان و ريزش هواي سرد درآن منطقه،‌كم‌فشار مستقر در سودان تقويت شده و از درياي سرخ رطوبت جذب مي‌نمايد. در واقع اين سيستم در ابتدا فعال نمي‌باشد و فاقد جبهه است، اما به‌تدريج كه بر روي درياي سرخ كشيده مي‌شود، با توده هواهاي آن منطقه برخورد كرده و فعال مي‌شود كه عموما پس از شكل‌گيري،‌ يا از طريق خوزستان وارد ايران مي‌شود و يا پس از عبور از روي عربستان و كويت و توقف كوتاه بر روي خليج فارس و كسب رطوبت كافي ، استان‌هاي جنوبي كشور و گاهي تا نواحي مركزي و حتي شمالي ايران را تحت تاثير قرار مي‌دهد و پس از آن به طرف شرق و جنوب‌شرق كشيده‌مي‌شود. بارندگي از سيستم‌هاي كم‌فشار سوداني معمولا از ابرهاي جوششي بوده و به اين علت، ‌اغلب پس از بارندگي‌هاي رگباري از سيستم‌هاي كم‌فشار سوداني، سيلاب‌هاي مخرب جريان مي‌يابد. بارندگي از سيستم‌هاي كم فشار سوداني به‌صورت مايع مي‌باشد و طبعا در ارتفاعات به صورت جامد ريزش مي‌نمايد.

3 - سامانه‌‌هاي كم فشار درياي سياه :

كم‌فشارهاي غربي كه به نوعي از روي دريا سياه وارد ايران مي‌شوند،‌ در فصل زمستان مي‌توانند بر مناطق شمالي ايران از جمله گيلان نيز موثر بوده و بارندگي‌هايي را پديد آورند.

4- سامانه‌ها و توده هواهاي تابستانه :

در اوايل بهار، با حركت تدريجي پرفشار جنب حاره به سمت شمال و نفوذ هواي سرد قطبي به سمت جنوب، در اثر پديده همرفتي، ناپايداري در شمال كشور رخ مي‌دهد. در اين فصل بيشتر سيستم‌ها از شمال، شمال‌غربي و شمال‌شرقي وارد ايران مي‌شوند.

5- توده هواي قطبي دريايي :

در فصل تابستان، توده هواي قطبي دريايي با منشاء اقيانوس اطلس و جنوب ايسلند بعد از عبور از مسير ذكر شده در فصل زمستان از سمت شمال غرب وارد ايران مي‌شود و مناطق شمال شرق تا شمال غرب و غرب كشور را به‌ شكل بارش‌هاي رگباري، رعد و برق و وزش باد شديد مورد تهاجم قرار مي‌دهد. اين توده‌هوا به‌ندرت به بخش‌هاي جنوبي و مركز ايران نفوذ مي‌كند.

6- توده هواي حاره‌اي دريايي :‌

اين توده هوا با منشاء آزورس (جنوب شرقي اقيانوس اطلس و جنوب غربي اروپا محل تشكيل پرفشار آزورس است.)، بعد از عبور از درياي مديترانه و جنوب اروپا يا شمال آفريقا و عربستان سعودي، نواحي جنوبي و مركزي ايران را تحت تاثير قرار مي‌دهد. اين توده هوا گاهي تا شمال ايران نفوذ مي‌كند.

7- توده هواي حاره‌اي قاره‌اي :‌

يك نوع از اين توده هوا با منشاء صحراي آفريقا كه به موازات بلندي‌هاي عربستان به سمت عرض‌هاي بالا حركت كرده و بعد از كسب رطوبت از درياي مديترانه با حركت به سمت شرق، ايران را مورد تهاجم قرار داده و بارندگي‌هاي خوبي را ايجاد مي‌كند و نوع ديگر آن كم‌فشار واقع بر هند است كه در فصل مونسون تابستاني، جنوب شرقي ايران را مورد تهاجم قرار داده و گاهي تا شمال ايران كشيده مي‌شود و دما را افزايش ميدهد.

8- توده هواي قطبي قاره‌اي :‌

اين توده هوا از سمت سيبري و روسيه بخش‌هاي شمالي كشور را مورد تهاجم قرار مي‌دهد و به دليل رطوبت پايين بارندگي نمي‌دهد و فقط منجر به كاهش دما مي‌شود.
در تابستان با استقرار پرفشار سيبري در شمال درياي خزر هيچ سيستم فعالي به سمت مركز و جنوب ايران وارد نمي‌شود.

نمودار 1- 8 ميانگين تعداد توده هواهاي فعال جوي كه در فصول مختلف استان گيلان را مورد تهاجم قرار مي‌دهند نشان مي‌دهد.

شكل 1- 2 توده هواهايي را كه معمولا آب وهواي كشور را تحت تاثير خود قرار مي‌دهند به نمايش مي‌گذارد.


P-1-5-2_clip_image002.gif


P-1-5-2_clip_image004.jpg




منبع : Gilan Meteorology Office
 

Amir Mohsen

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 آگوست 2011
نوشته‌ها
216
لایک‌ها
12,637
محل سکونت
mashhad
جدیدترین جدول پیش بینی دمای NINO 3.4 به سانتیگراد توسط مدل های مختلف

75576941871987413634.png
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
تحليل آماري و سينوپتيكي بارش هاي برف سنگين شهرستان كرمانشاه

نويسند‌گان:
[ هديه صفري ] - دانشجوي كارشناسي ارشد، دانشگاه محقق اردبيلي
[ برومند صلاحي ] - عضو هيئت علمي دانشگاه محقق اردبيلي


خلاصه مقاله :

علي رغم اينكه گردش عمومي هوا به لحاظ زماني داراي الگو هاي متنوعي مي باشد، ولي تغييرات شديد عوامل و عناصر جوي سبب نا هنجاري مي شود. يكي از اين ناهنجاري هاي جوي كه هر ساله خسارات فراواني را در كشور هاي مختلف بر جاي مي گذارد، ريزش برف سنگين است. در اين پژوهش، سعي شده با بهره گيري از داده هاي دما، بارش، تعداد روز هاي برفي، كد هاي وضعيت هوا و ... ايستگاه سينوپتيك شهرستان كرمانشاه طي دوره آماري (2007- 1987) دوره هاي ريزش برف را مشخص كرده و با استفاده از روند خطي و پلي نوميال مرتبه 6، نوسانات ريزش برف سنگين بررسي شود. نهايتاً با استفاده از نقشه هاي سينوپتيكي به صورت روزانه تراز سطح دريا و تراز 850 هكنوپاسكال، الگوي ديناميكي جو در دوره ريزش برف ارائه شود. در بررسي تغييرات روزانه پارامتر هاي دماي تر و خشك و نيز نقطه شبنم مشخص شد كه در مناطقي كه اين دماها در حد صفر درجه سلسيوس و كمتر قرار داشته، برف ريزش كرده است. روند خطي و پلي نوميال نيز كاهش ريزش برف سالانه را طي دوره آماري نشان داده است. به علاوه تحليل همديدي نشان داد كه بسياري از ريزش هاي برف سنگين در شهرستان كرمانشاه، با زبانه هاي پرفشاري و قرار گيري اين شهرستان در زير جلو فراز موج باد هاي غربي در ارتباط است. شكل گيري پرفشار در شمال درياي خزر و گسترش ناوه اي از اسكانديناوي تا شرق مديترانه و به صورت مورب و شرق سو تا غرب و شمال غرب ايران، سبب ريزش برف در منطقه مورد مطالعه شده است.

منبع : تحليل آماري و سينوپتيكي بارش هاي برف سنگين شهرستان كرمانشاه
 

amirkoorosh

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
29 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
59
لایک‌ها
10,413
دور پیوند و تاریخچه آن

اولین بار در قرن نوزدهم توسط یک هواشناس انگلیسی به نام گیلبرت واکر و با استفاده از محاسبه همبستگی بین سری های زمانی مانند درجه حرارت،بارندگی و فشار اتمسفر مورد توجه واقع شد.پدیده ال نینو و نوسان جنوبی که اشاره ی تلویحی از یک پدیده را که در آن واحد در چند منطقه تغییرات متفاوتی را بو جود می آورد و تقریبا بین دو منطقه دارای نوسانات فشار به حالتی الکلنگی می باشد رامی توان یک دورپیوند دانست، البته بعدا مشخص گردید که این پدیده در سراسر آمریکای شمالی اتفاق می افتد و به عنوان الگوی آمریکای شمالی از آن یاد می کنند.در دهه 1980، با بهبود مشاهدات دورپیوندی که در فواصل دور اتفاق می افتند، بیشترتشخیص داده شدند و همزمان نظریه ای بوجود آمد که بیان میکند که چنین الگوهایی می تواند از پراکندگی امواج راسبی ناشی از زوایای فیزیکی زمین، بوجود آیند. بر اساس پیش بینی دمای آب سطح دریا در مناطق گرمسیری و اطلاع از الگوهای دور پیوندی می توان پیش بینی های فصلی را بهبود بخشید.به عنوان مثال : بر اساس پیش بینی ال نینو می توان بارندگی ، بارش برف ،خشکسالی ویا الگوهای دمایی را تا چند هفته یا حتی چتد ماه قبل از وقوع در آمریکای شمالی را پیش بینی نمود.در زمان گیلبرت واکر یک ال نینوی قوی متوسط یک مونسون ضعیف هند تعریف شده بود اما در دهه ی 80 و 90 خلاف این نابه هنجاری ثابت گردید.

بر چسب ها : دورپیوند، گیلبرت واکر ، پیش بینی فصلی ، ال نینو ،امواج راسبی
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
اقليم استان اردبيل


موقعيت خاص جغرافيائي استان اردبيل سبب گرديده است كه اين استان در فصلهاي سرد سال تحت تاثير توده هواهاي مهاجراز شمال ، شمال غرب و غرب قرار گيرد. درفصل تابستان نيز گاهي سيستم هاي كم فشار باران زائي تاثير گذاشته و بارندگي هاي تابستانه را در اين مناطق باعث ميگردد. بخشهائي از استان تحت تاثير اقليم خزري قرارداشته و درياي خزر در شرق استان بر شرايط دمائي و رطوبتي آن اثر مي كند و موجب تعديل آب و هوا در آن مناطق مي شود. باعنايت به اينكه استان از دو بخش كوهستاني سرد و جلگه اي معتدل تشكيل شده و به تبع عوامل طبيعي و جغرافيائي ، داراي تنوعات اقليمي قابل توجه است . اما ويژگي سردي كه ناشي از تاثير توده هاي هواي سرد شمالي ، ارتفاع و عرض جغرافيائي است ، صفت مشترك اقليم هاي گوناگون استان گرديده و حتي در پست ترين نقاط استان كه طبيعتا داراي اقليم معتدل هستند بطور متوسط درحدود 61 روز از سال داراي شرايط يخبندان بوده و سردي هوا برتمامي استان و كليه اقليم ها كم و بيش تاثير مي گذارد.


توده هواهائي كه استان را تحت تاثيرقرار مي دهند :

درفصل بهار و تابستان بيشتر جريانات عرضهاي مياني و جنب حاره اي در استان اردبيل فعال هستند به طوريكه بيشترين ميزان بارندگي استان در اثر نفوذ جريانات ناپايدار عرضهاي مياني پس از تقويت در روي درياي مديترانه و درياي سياه ، كسب رطوبت كافي ميباشد. بارندگي هاي اصلي اردبيل در فصل بهار و تابستان بيشتر در اثر فعاليت عبور جريانات عرضهاي مياني و كم فشار سوداني مي باشد . در فصل بهار و تابستان كم فشار سوداني در حين فعاليت و حركت رو به شمال شرق باعث بارندگي درحاشيه غربي كوههاي زاگرس گرديده و به علت از دست دادن رطوبت خود به صورت باد نسبتا گرم در استان اردبيل جريان پيدا مي كند. زماني كه جريان عرضهاي مياني تا غرب مديترانه گسترش پيدا كرده باشد هواي سردي از حاشيه جنوبي اقيانوس اطلس شمالي بخصوص مجمع الجزاير آزور در پشت اين سيستم قرار مي گيرد و به دنبال جريانات گرم ، منطقه را تحت تاثير قرار مي دهد و معمولا با بارندگي هاي نسبتا خوب توام با رعد و برق در بهار و تابستان و در زمستان باعث بارش برف سنگين در استان مي گردد. جريانات مؤثردر فصول پائيز و زمستان بيشتر شمالي و شمال غربي هستند به طوريكه : الف) در فصل زمستان ريزش هواي بسيار سرد سيبري افت شديد دما و بارش برف در استان اردبيل را به همراه دارد زمانيكه كم فشارهاي عرضهاي پائين درحين نفوذ به فلات ايران از توسعه و گسترش خوبي برخوردار باشند و تا عرضهاي 40 درجه برسند ، نفوذ هواي سردسيبري و برخورد آن با هواي نسبتا گرم عرضهاي مياني باعث تقويت ناپايداريها و بارندگيهاي خوب در استان اردبيل مي گردد. نفوذ مركز فشار زياد سيبري در فصل پائيز باعث افت قابل ملاحظه دما گرديده و در بعضي سالها كاهش زودرس دما باعث وارد آوردن خسارات زياد به محصولات كشاورزي و باغباني مي شود. ب) توده هواي ديگري كه درفصل زمستان بر استان اردبيل تاثيرگذار است ، توده هواي شكل گرفته در روي مناطق پوشيده از برف كانادا است كه به دو صورت درمنطقه عمل ميكند: نخست پس از عبور از روي كشورهاي اسكانديناوي و شمال اروپا با سيستم پرفشار سيبري ادغام گرديده و از روي درياي سياه وارد استان شده و باعث افت شديد درجه حرارت و بارندگي مي گردد. دوم توده هواي شكل گرفته در روي مناطق جنوب شرقي كانادا است ، كه مركز آن در روي مجمع الجزاير آزور قرارميگيرد ، به دليل كسب رطوبت از اقيانوس اطلس شمالي پس از عبور از روي اروپا و درياي مديترانه از بخشهاي شمال غربي كشور وارد شده و باعث بارندگيهاي نسبتا خوب در استان اردبيل مي شود. كم فشارهاي سوداني در مناطق مختلف استان اردبيل اثرات متفاوتي برجاي مي گذارند . در شهرهاي اردبيل و خــلخــال به صورت وزش باد گرم همراه با گرد و غبار و در پارس آباد ، مشگين شهر ، گرمي و بيله سوار بصورت رگبارهاي پراكنده همراه با رعد و برق اثر مي گذارد. جريانات فوق پس از رسيدن به اردبيل در حاشيه جنوب غربي كوه سبلان و در صعود از ارتفاعات سبلان در اثر بارندگي رطوبت خود را از دست داده و به صورت هواي خشك و گرم از دامنه هاي جنوب شرقي سبلان سرازيرشده و در رسيدن به شهر اردبيل باعث وزش باد جنوب غربي با نام محلي گرميج در اين شهر مي شود .


الف ) بارندگي ساليانه :

با بررسي آمار بارندگي شبکه ايستگاههاي بارانسنجي استان چنين استنباط مي گردد :
1- غرب استان اردبيل ( مناطق منتهي به رشته کوه سبلان ) داراي بيشترين مجموع بارش ساليانه مي باشد . در اين مناطق ميانگين بارش سالانه بين 400 تا 500 ميليمتر برآورد مي شود.

2- مناطق جنوبي استان اردبيل (شهرستان خلخال ) داراي بارش ساليانه در حدود 350 ميليمتر مي باشد.
3- مناطق شمالي استان ( شامل شهرستانهاي پارس آباد ، بيله سوار و قسمتهايي از گرمي ) کمترين بارش ساليانه را دارند .
( 210 تا 240 ميليمتر )
4- برآورد معادله سه بعدي بارندگي سالانه در استان اردبيل به شرح ذيل است :
Rain = 807.5 – ( X * 6.9 ) – ( Y * 5.8 ) – ( Z * 0.05)
که در آن X طول جغرافيایي

Y عرض جغرافيایي

و Z ارتفاع بر حسب متر مي باشد .



ب) بارش هاي رگباري :

1- بارش هاي رگباري در استان اردبيل نسبت عکس با ميانگين مجموع بارش هاي ساليانه دارد . بطوريکه شدت رگبار در نواحي شمالي استان بيشتر از مناطق مرکزي و جنوبي استان است
2- شدت رگبار 6 دقيقه ي با دوره بازگشت 2 ساله در مناطق شمالي بيش از 40 ميليمتر ، در نواحي جنوبي حدود 27 ميليمتر ، در نواحي مرکزي حدود 24 ميليمتر و در نواحي غربي حدود 21 ميليمتر مي باشد.
3- شدت رگبار 60 دقيقه ي (يک ساعتي )با دوره بازگشت 2 ساله در مناطق شمالي بيش از 9 ميليمتر و در نواحي جنوبي و مرکزي حدود 6.5 ميليمتر مي باشد.



ج) احتمال وقوع اولين بارش برف در اردبيل :

1- با احتمال رخداد 6.7 درصد اولين بارش برف در شهر اردبيل در نيمه اول هر مهرماه خواهد بود
2- با احتمال رخداد 16.7 درصد اولين بارش برف در شهر اردبيل در نيمه دوم هر مهرماه خواهد بود
2- با احتمال رخداد 36.7 درصد اولين بارش برف در اردبيل در نيمه اول هر آبان ماه خواهد بود
3- با احتمال رخداد 56.7 درصد اولين بارش برف در اردبيل در نيمه دوم هر آبان ماه خواهد بود
4- با احتمال رخداد 70 درصد اولين بارش برف در شهر اردبيل در نيمه اول هر آذرماه خواهد بود
5- با احتمال رخداد 90 درصد اولين بارش برف در شهر اردبيل در نيمه دوم هر آذرماه خواهد بود
6- با احتمال رخداد 100 درصد اولين بارش برف در اردبيل در نيمه اول هر دي ماه خواهد بود



د) احتمال وقوع آخرين بارش برف در اردبيل (در فصل بهار) :

با بررسي 30 سال آمار بارش برف ( طي دوره آماري 1355 لغايت مهرماه 1384 ) موارد زير مشخص شده اند :
1- طي اين 30 سال تنها 3 مورد بارش برف در بهار اتفاق نيافتاده است . (حدود 23.3 %)
2- در ده روز اول احتمال رخداد بارش برف در اردبيل در حدود 13 درصد مي باشد
3- از دهه دوم فروردين تا پايان دهه اول ارديبهشت (جمعا يک ماه) احتمال رخداد بارش برف در حدود 60 درصد مي باشد


ل ) دماي هوا :

توزيع دماي هوا در سطح استان متناسب با توپوگرافي و ساير ويژگيهاي طبيعي آن است نواحي پست واقع در دره رودخانه ارس و دشت مغان گرمترين و ارتفاعات سبلان سردترين مناطق استان مي باشند. ميانگين سالانه دماي هوا بين 7.9 تا 15.2 درجه سلسيوس در نوسان مي باشد. ميانگين حداكثر درجه حرارت در بين ايستگاههاي استان بين 14.3 تا 20.5 درجه سلسيوس و ميانگين حداقل درجه حرارت اين ايستگاهها بين 1.5 تا 9.7 درجه سلسيوس متغير مي باشد ولي وجود درجه حرارتهاي مطلق بين 38.5- تا 44 درجه سلسيوس به ترتيب در ايستگاههاي فيروزآباد خلخال و مشيران است كه حاكي از اختلاف شديد دمائي مي باشد .


ن ) تعدادروزهاي يخبندان :

تعداد روزهاي يخبندان سالانه در نواحي مركزي و جنوبي استان بيشتر از مناطق شمالي است و درنقاط مرتفع و برف گير استان ، تعدادروزهاي يخبندان به حدود 6 تا 8 ماه درسال هم مي رسد.
براي برآورد تعداد روز يخبندان بري نقاط مختلف استان از معادله سه بعدي زير جهت ترسيم نقشه استفاده گرديد :
F= (X * 28.88 ) - (Y * 24.85) + (Z * 0.03) - 354
که در آن :
F = ميانگين تعداد روز يخبندان سالانه

X = طول جغرافيايي

Y = عرض جغرافيايي

Z = ارتفاع به متر

برآورد تعداد روزهاي يخبندان از روي معادله فوق بري اردبيل 127 ، مشگين شهر 98 ، پارس آباد 53 ، خلخال 151 ، سرعين147 ، فيروزآباد كوثر 162 ، پيست اسکي آلوارس 160 ، پناهگاه سبلان 180 و قله سبلان 240 روز است .


م ) توفان رعد و برق :

ايستگاه سينوپتيك اردبيل بطور متوسط در هر سال تقريبا 18 روز توام با توفان رعدوبرق رخ مي دهد كه فراواني آن در ماههاي ارديبهشت و خرداد كه ماههاي گذرفصل سرد به فصل گرم استان است ، بيشتر از ساير ماههاي سال مي باشد.
با تحليل آمار تعداد روزهاي همراه با توفانهاي رعدوبرق نتايج زير استنباط مي گردد :
1- ميانگين تعداد روزهاي همراه با رعدوبرق در استان اردبيل به نسبت نواحي شرقي و شمالي آذربايجان کمتر مي باشد .
2- بيشترين رعدوبرق اتفاق افتاده در سال ، در استان آذربايجانشرقي و شمال آذربايجانغربي مي باشد.
3- کمترين آذرخش در نواحي مرکزي استان اردبيل و جنوب آذربايجانغربي طي سال رخ مي دهد.
4-در مناطق جنوبي استان اردبيل (شهرستان هاي خلخال و کوثر ) احتمال رخداد آذرخش در طول سال بيشتر از ساير مناطق استان مي باشد.
5- در ارديبهشت ماه بيشترين احتمال رخداد رعدوبرق در نواحي مختلف استان وجود دارد . ( بطور متوسط 5 روز در ماه )



ي ) بادهاي عمومي استان عبارتنداز :

- بادشرقي : در فصول مختلف سال كه به باد مه يا باد خزري معروف است از طرف شرق به طرف غرب مي وزد و رطوبت درياي خزر را با خود به مناطق مختلف مي آورد.
- بادغربي : اين باد نيز در فصول مختلف سال مي وزد و در اصطلاح محلي به بادگرميچ معروف است و در اثر عبور توده هواي مديترانه اي و درياي سياه اتفاق مي افتد و معروفترين باد در منطقه بشمار مي رود كه سبب تبخير و خشكاندن زمين مي شود.

الف ) بررسي بادهاي توفنده در يستگاه سينوپتيک اردبيل

1- طي دوره آماري مورد بررسي (از ارديبهشت سال 1355 لغايت اول آبان 1384 ) جمعا 2721 باد
با سرعت 10 متر بر ثانيه و بالاتر از آن ثبت شده است.
2- مرداد ماه با 295 باد (مساوي و بيش از 10 m/s) بيشترين بادهاي توفنده را در اردبيل دارد.

3- در آبان ماه کمترين بادهاي توفنده رخ مي دهد ( 155 باد (مساوي و بيش از 10 m/s))

4- نادرترين و شديدترين توفاني به ثبت رسيده طي دوره آماري در ايستگاه اردبيل با سرعت 35 متر بر ثانيه ( معادل 126 كيلومتر بر ساعت) در روز 19 اسفند سال 1383 از سمت غرب وزيده است.
5- بادي با سرعتي 34 متر بر ثانيه (معادل 122 كيلومتر بر ساعت) در دهم اسفند سال 1362 از سمت جنوب غربي وزيده است.
6- همچنين بادي به شدت 33 متر بر ثانيه ( معادل 119 كيلومتر بر ساعت ) در اول دي ماه 1365 از سمت جنوب غربي وزيده است.
7- در 16 اسفند 1382 توفاني با سرعت 32 متر بر ثانيه ( معادل 115 km/h) از سمت غرب وزيده است.

8- در حدود 91 درصد بادهاي تند بين 10 تا 15 متر بر ثانيه سرعت دارند
9- باد غالب بادهاي توفنده اردبيل شرقي مي باشد (42 درصد)
10- باد نائب غالب بادهاي توفنده اردبيل جنوب غربي مي باشد (30 درصد)
11- بادهاي بسيار توفنده (بالاتر از 30 متر بر ثانيه) داراي جهت هاي غربي و جنوب غربي مي باشند.

ب ) بادهاي توفنده در يستگاههاي سينوپتيک ديگر استان

1- بادهاي غالب مشگين شهر 9 ماه از سال جنوب غربي و سه ماه شمال غربي مي باشد و سرعت بادغالب بين 2/4 تا2/8 متربرثانيه مي باشد. حداكثر سمت و سرعت باد در طول دوره آماري 40 متربرثانيه ازسمت جنوب مي باشد که در تاريخ 16/12/1382 اتفاق افتاده است.
2- بادهاي غالب شهرستان خلخال 7 ماه غربي و5 ماه شرقي مي باشد و بادغربي با سرعت 3/4 متربرثانيه باد غالب و حداكثر سرعت باد اتفاق افتاده جنوبغربي با 30 متربرثانيه است. (در تاريخ 11/12/1382)
3- در پارس آباد باد غالب شرقي با 5 متربرثانيه و حداكثر سرعت اتفاق افتاده جنوبشرقي با 19 متربرثانيه مي باشد. (در تاريخ16/12/1382 )

منبع : آب و هواي استان اردبيل - اقليم استان اردبيل
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
بررسي تغيير اقليم خراسان در دهه هاي گذشته

نويسند‌گان:
[ الياس سلطاني ] - دانشجوي كارشناسي ارشد زراعت دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان
[ افشين سلطاني ] - دانشيار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان


خلاصه مقاله:

بعد از انقلاب صنعتي غلظت گازهاي گلخانه اي افزايش يافته است به طوري كه غلظـت CO2 اتمـسفر از حـدود 280 قسمت در ميليون به حدود 360 قسمت در ميليون افزايش يافته است و انتظار مي رود كه اين افزايش در قرن جاري نيز ادامـه پيدا كند . افزايش غلظت گازهاي گلخانه اي تغييرات اقليمي را در نقاط مختلف كر ه زمين در پي داشته است . هـدف از ايـن مقاله بررسي تغيير اقليم خراسان در دهه هاي گذشته بود . بدين منظور از آمار هواشناسي سه شـهر بجنـورد ، مـشهد و بيرجنـد استفاده شد . اين آمار براي بجنورد از سال 1977 تا 2004 ميلادي، براي مشهد از سال 1951 تا 2000 ميلادي و براي بيرجند از سال 1955 تا 2000 ميلادي را شامل مي شد . ميزان تغيير در متغيرهاي دما، بارندگي و كمبود فـشار بخـار ( درجـه خـشكي هوا ) با رگرسيون خطي ساده بررسي شد . نتايج نـشان داد كـه در بجنـ ورد در دو مـاه آگوسـت 11) مـرداد تـا 10 شـهريور ) و سپتامبر ) 11 شهريور تا 9 مهر ) و در مقياس سالانه دماي حداقل افـزايش يافتـه اسـت امـا تغييـر دمـاي حـداكثر فقـط در مـاه جولاي 11) تير تا 10 مرداد ) معني دار و رو به كاهش بود . در خصوص بارندگي، درجه خشكي هوا در مقيا س سالانه در اين شهر به طور معني داري كاهش يافته است . در مشهد دماي ح داقل و حداكثر در تعـداد قابـل تـوجه ي از مـاه هـا و در مقيـاس سالانه افزايش يافته اند اما تغيير قابل توجه اي در مورد بارندگي ملاحظه نشد . در بيرجند در 25 در صد از ماه ها و در مقيـاس سالانه كاهس معني داري در دماي حداقل و حداكثر هر دو مشاهده شد اما تغيير قابل توجهي در بارندگي ملاحظـه نگرديـد . نتيجه گيري شد كه افزايش گاز هاي گلخانه اي منجر به افزايش معني دار دما در خراسان نشده اسـت . در بجنـورد تغييـر قابل ملاحظه اي مشاهده نشد . افزايش دما در مشهد عمدتاً به دليل گسترش شهر و صنعتي شدن زياد اين شهر مـي باشـد و كـاهش دما در بيرجند احتمالاً به علت افزايش گرد و غبار در اين شهر است .


متن کامل مقاله : بررسي تغيير اقليم خراسان در دهه هاي گذشته
 

amirkoorosh

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
29 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
59
لایک‌ها
10,413
اوضاع زمين خوب نيست :

سال 2011 از حيث استقرار اوضاع جوي ناپايدار در اصطلاح كارشناسان علوم جو شناسي، سالي وحشي بوده است. اما آيا مي‌توان گفت ميان اوضاع به هم ريخته جوي سراسر جهان ارتباطي وجود دارد؟


لینک خبر : http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100848713922





مداری شدن جریانات غربی و کاهش بارش در خاورمیانه در آذر ماه در اثر پدیده لانینا




به‌طوری که وقتی شرایط لانینا وجود داشته باشد غالبا با دوره خشک در آذر ماه همراه است
اما شرایط، در فصل زمستان با پاییز متفاوت بوده و بارش قابل قبولی را شاهد خواهیم بود.



http://www.google.com/url?q=http://...QQFjAD&usg=AFQjCNHTgWeqmgIg-U1VBp4vTFF1SkFEnw
 

ali_kermanshah

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
4 اکتبر 2011
نوشته‌ها
378
لایک‌ها
367
محل سکونت
mazandaran
جغرافياي طبيعي استان چهارمحال و بختیاری


استان چهارمحال و بختياري با مساحت ۱۶۵۳۲ كيلومتر مربع بين ۳۱ درجه و ۹ دقيقه تا ۳۲ درجه و ۴۸ دقيقه عرض شمالي و نيز ۴۹ درجه و ۲۸ دقيقه تا ۵۱ درجه و ۲۵ دقيقه طول شرقي قرار دارد. اين استان دربخش مركزي كوههاي زاگرس بين پيش كوههاي داخل و استان اصفهان واقع شده است. از شمال و شرق به استان اصفهان، ازغرب به استان خوزستان، از جنوب به كهکيلويه و بوير احمد و از شمال غرب به استان لرستان محدود است. بر اساس آخرين تقسيمات سياسي كشور، استان چهار محال وبختياري داراي ۶ شهرستان ۲۴ شهر و ۱۵ بخش و ۳۴ دهستان مي‌باشد.

اين منطقه داراي يك درصد از كل وسعت ايران مي‌باشد كه در بستر سلسله جبال زاگرس واقع شده است. كه با وجود مساحت كم ده درصد از منابع آب كشور را در اختيار دارد. به علت ماهيت كوهستاني مرتفع، كه درمسير بادهاي مرطوب سيستمهاي مديترانه‌اي قرار داشته و موجب صعود و تخليه بار اين سامانه‌ها مي‌گردد، اين استان داراي بارش نسبتاً مناسب مي باشد. غالبا در مناطق مرتفع نوع بارش به صورت برف مي‌باشد و وجود ارتفاعات پوشيده از برف يكي از ويژگيهاي اقليمي اين استان است. به علت جوان بودن دوره كوه زايي، دراين منطقه وجود بلايا و مخاطرات طبيعي بسياري چون سيل و زلزله، رانش زمين در اكثر نقاط آن مشاهده مي‌شود. همچنين سرمازدگي، خشكسالي و رعد و برق از ديگر بلاياي طبيعي آن مي‌باشد.

ريزشهاي جوي و برف و باران منشاء سرشاخه‌هاي رودخانه كارون و زاينده رود هستند وآبخيزهاي اين دو رودخانه را به ترتيب ۱۳۸۰۰ و ۲۷۲۰ كيلومتر مربع شامل مي شود. ارتفاعات زاگرس حوضه آبخيز رودخانه‌هاي زاينده رود، كارون و كرخه و دز را تشكيل مي‌دهد و با توجه به حجم نزولات جوي و پايين بودن سطح تبخير و موقعيت نسبتاً مناسب تشكيلات زمين شناختي قسمت اعظم آبهاي سطح الارضي و تحت الارضي كشور به ميزان ۴۵ تا ۵۰ در صد را تامين مي كند. منطقه چهار محال و بختياري با در اختيار داشتن طبيعت زيبا و بكر خود در فصول بهار و زمستان و تابستان پذيراي مسافران و توريستهاي داخلي و خارجي است و اكوتوريسم اين استان ازجاذبه‌هاي بارز آن محسوب مي‌شود.

استان چهارمحال و بختياري بدليل دارا بودن ويژگيهاي خاص جغرافيايي و توپوگرافي از لحاظ آب و هوايي متنوع بوده و اقليم‌هاي متفاوتي در آن وجود دارد. بارشهاي منطقه غالباً تحت تأثير جريانهاي جوي مديترانه و عمدتاً كم فشار سودان قرار دارد كه از غرب و جنوب غرب وارد منطقه شده و به مدت ۸ ماه (مهر تا ارديبهشت) منطقه را تحت تأثير قرار مي‌دهد. وجود رشته كوه زاگرس كه عمود بر مسير حركت اين جريانها است، باعث تشديد خاصيت سيكلوني آنها شده و بارانهاي شديد و سنگين را در منطقه باعث مي‌شود. ريزشهاي جوي در استان از مهر ماه آغاز و در ديماه به بيشترين مقدار و سپس تا ارديبهشت كم مي‌شود. در دي ماه بطور متوسط ۱۹ درصد بارش انجام مي‌شود. درصد بارش ماهانه در فاصله آبان تا فروردين بيشتر از ۹۰ درصد بارش سالانه در فاصله خرداد تا مهر كمتر از ۱۰ درصد بارش سالانه را تشكيل مي‌دهد.

پربارش ترين بخش استان ارتفاعات غرب با متوسط بارش سالانه ۱۶۰۰ ميليمتر مي‌باشد. ساير مناطق پربارش استان ارتفاعات سبزكوه با متوسط ۱۴۰۰ ميليمتر و ارتفاعات جنوب غرب استان با بارش ۹۰۰ ميليمتر مي باشد. كم بارش ترين ناحيه استان نواحي شرقي وشمال شرقي با متوسط بارش سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ ميليمتر است. متوسط بارش سالانه استان درحدود ۵۶۰ ميليمتر مي‌باشد. بدليل كوهستاني بودن استان و با توجه به اينكه دماي هوا ناشي از ارتفاع هر منطقه است اقليم‌هاي حرارتي مختلفي در استان حكمفرماست.

حداكثرمطلق دماي ۵/۴۷ درجه سانتيگراد در لردگان و حداقل مطلق دمايي برابر ۵/۳۴ درجه سانتيگراد زير صفر در ايستگاه دزك ثبت گرديده است. بيشترين تعداد روزهاي يخبندان در سال با ۱۷۱ روز در چلگرد (كوهرنگ) در سال ۱۹۶۲ و كمترين تعداد روزهاي يخبندان مطلق ٥٨ روز (۱۹۹۸) در لردگان رخ داده است.


جريانهاي جوي مؤثر بر هواي منطقه

الف) جريانات زمستاني

در فصل زمستان كشور، متأثر از جريانهاي پرفشار سيبري و پرفشار آز ورز است. پرفشار سيبري گستردگي زيادي دارد و تقريباً تمامي منطقه آسيا را پوشش مي‌دهد و جريان ناشي از پرفشار سيبري هواي سرد و بري (Polar Continental) را از قسمت شمال غربي به غرب كشور انتقال مي دهد. وجود حداقل مطلق ۳۲ درجه سانتيگراد زير صفر در شهركرد و ۳۴ درجه سانتيگراد زير صفر در كوهرنگ، ۱۲۰ روز يخبندان در شهركرد و بيشتر از ۱۲۵ روز در شمال غربي استان شواهد نفوذ اين توده هوا بر منطقه مي‌باشد. عامل مهم ديگر در جريانهاي زمستانه جريان پرفشار آز ورز واقع در اطلس شمالي است. اين پرفشار به دو طريق بر جريانهاي منطقه تأثير مي‌گذارد:
۱- جرياني كه از سمت غرب، هواي مرطوب درياي مديترانه و اقيانوس اطلس را كه ماهيتاً بحري حاره‌اي (Tropical Maritime) است به سمت كشور مي‌راند. اين جريان در زمستان ها عموماً با كم فشار باران زا مديترانه اي همراه است كه منشاء بيش از ۶۰ درصد از بارندگي فلات ايران است. جريانات غربي ـ شرقي تا اواسط بهار بطور مرتب وجود دارند اما در تابستان متوقف مي‌شوند اين جريانهاي مرطوب در اثر برخورد با جريانهاي سرد آسياي مركزي و سيبري موجب ريزش برف و باران زيادي در شمال غربي ايران مي‌گردد. وجود رشته كوههاي زاگرس نيز ازعوامل ديگري است كه باعث سرد شدن و در نتيجه تراكم (Condensation) بخارآب توده‌هاي باران زاي مديترانه‌اي مي شود. در حقيقت رشته كوههاي زاگرس برخاصيت سيكلوني جبهه‌هاي مديترانه‌اي افزوده و باعث تشديد ريزش برف و باران خصوصاً نواحي شمال غربي استان مي‌گردد.
۲- جريانهاي اقيانوس اطلس شمالي كه بخشي از آن شاخه‌اي از جريان پرفشار آز ورز است. اين جريان ابتدا به سمت اروپاي شمالي و اسكانديناوي رانده مي شود و بعد ازعبورازاروپا از طريق درياي سياه يا قفقاز از سمت شمال غرب وارد ايران مي‌شود. ماهيت اين توده هوا در اصل بحري قطبي يا (Polar Maritime) است. ولي درجه پايداري آن در طي اين مسير طولاني دستخوش تغيير مي‌شود.

ب) جريانهاي تابستاني

در تابستان هسته كم فشار گسترده‌اي كه منشاء حرارتي دارد (معروف به كم فشار حرارتي است) از جنوب منطقه را تحت تاثير قرار مي‌دهد. اين هسته مركز مشك جريانهاي ناشي از دو پرفشار اطلس شمالي است، كه از سمت شمال غربي و پس ازعبور از سرزمينه‌هاي گرم اروپاي شرقي وارد ايران مي‌شود.

ج) سيستم كم فشار سوداني

علاوه بر جريانات مديترانه‌اي سامانه كم فشار سوداني نيز در زمستان و اوايل بهار هواي نواحي جنوب و جنوب غربي و گاه غرب كشور را تحت تأثير قرار مي‌دهد. وقوع بارندگي شديد در جنوب غربي كشور در نتيجه نفوذ و تقويت سامانه كم فشار سوداني مي‌باشد. در اثر هماهنگي بين سامانه حاكم در سطح زمين و سطوح فوقاني جو، اين سامانه فشار كم بصورت ديناميكي و فعال در مي‌آيد و بارندگي و طوفان بوجود مي‌آورد. در برخي مواقع نيز يك آميختگي بين سامانه سودانه‌اي ومديترانه‌اي بوجود مي‌آيد كه در آن حالت بارشها بصورت سنگين و سيل آسا مي‌باشد. در زمان فعاليت سامانه سوداني ميزان بارش ۲۴ ساعته كوهرنگ در مارس ۱۹۹۸ بالغ بر۱۴۵ ميلميتر بوده يا درنواحي جنوبي استان در لردگان و مالخليفه بارش ۲۴ ساعت تا ۷۰ ميلميتر گزارش گرديده است.

تقسيم بندي كوپن

براساس تقسيم بندي كوپن استان چهارمحال و بختياري بطور كلي نواحي شرقي منطقه، اقليم معتدل و سرد با تابستانهاي گرم و خشك (Dcas) دارد كه از نمونه ايستگاههاي آن شهركرد و امام قيس را مي توان نام برد . ارتفاعات ۳۰۰۰ - ۲۵۰۰ متري منطقه، اقليم معتدل سرد و تابستان‌هاي خشك (Dcas) دارد كه نمونه ايستگاههاي آن چلگرد است. نواحي غربي منطقه كه پوشيده از جنگلهاي بلوط است اقليم نيمه گرمسيري با تابستانهاي گرم و خشك (Dcas) دارد كه ايستگاه لردگان و منج در اين اقليم واقع شده‌اند و بالاخره ارتفاعات بيش از ۳۰۰۰ متري منطقه داراي اقليم ارتفاعات (H) مي‌باشد كه پوشيده ازبرفهاي دائمي است.

تعيين اقليم به روش پيشنهادي جهت مناطق مركزي ايران (دكتر كريمي)

با استفاده از روش پيشنهادي براي مناطق مركزي ايران استان چهارمحال و بختيا‌ري داراي ۶ اقليم مي‌باشد كه شامل:

۱- اقليم ارتفاعات: مناطقي كه درارتفاع بيش از ۳۵۰۰ متر از سطح دريا قراردارند و از نظر پوشش گياهي بسيار فقير بوده و دوره رشد در اين مناطق بسيار كم مي‌باشد و اكثر مواقع از يخچالها و برفهاي دائم پوشيده شده است.

۲- اقليم مرطوب معتدل و بسيار سرد كه در مناطق مجاورارتفاعات واقع شده‌اند و سطح كمي از كل سطح استان را بخود اختصاص داده‌اند و از نظر پوشش گياهي نيز فقير هستند و فقط گونه‌هاي مقاوم نظير چوبك و سرو كوهي در اين مناطق رشد مي‌كنند.

۳- اقليم نيمه مرطوب معتدل سرد: سطح زيادي از استان را شامل مي‌شود. مناطق مركزي استان و دشتهاي زيادي در اين اقليم جاي دارند كه در شهرستان شهركرد شامل بخشهاي مركزي، شلمزار، لاران، بن و قسمتي از بخش سامان و در شهرستان بروجن بخش مركزي و شهرستان فارسان و شهر ناغان در شهرستان اردل جزء آن مي‌باشد.

۴- اقليم مرطوب معتدل سرد: اين اقليم تقريباً زير اقليم نوع سوم (نيمه مرطوب معتدل سرد) مي‌باشد با اين تفاوت كه ميزان بارش در اين اقليم بيشتر مي‌باشد. اين اقليم شامل نواحي امام قيس در شهرستان بروجن، بخش ديناران اردل و سودجان و مرغملك شهرستان شهركرد مي‌باشد.

۵- اقليم نيمه مرطوب كمي سرد: شامل مناطق لردگان و بخش بازفت در شهرستان كوهرنگ و حاشيه زاينده رود در بخش سامان مي‌باشد و از نظر پوشش گياهي جنگلهاي بلوط، باغات ميوه در اين اقليم سطح وسيعتر‌ي را به خود اختصاص مي‌دهند.

۶- اقليم نيمه مرطوب بسيار گرم، زمستان كمي سرد: سطح بسيار كوچكي ازاستان كه از نظر ارتفاعي داراي ارتفاع كمتر از ۱۰۰۰ متر از سطح دريا قرار دارند را شامل است كه در اين مناطق در تابستان نسبت به ديگر مناطق استان هواي گرمتري داراست و بارش نيز در اين مناطق بيش از ٧۰۰ ميليمتر در سال است. اين اقليم حاشيه رود‌خانه ارمند در شهرستان لردگان را در بر مي‌گيرد.

منبع : جغرافياي طبيعي استان - اقليم استان - اداره کل هواشناسي استان چهارمحال و بختياري
 

amirkoorosh

کاربر فعال هواشناسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
29 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
59
لایک‌ها
10,413
جريانات جوي پرفشار زمستانه که بر جغرافياي کشور و استان اصفهان تاثير مي گذارند به چند دسته تقسيم مي شوند:

1) توده هاي هواي مرکز پرفشار سيبري

مرکز پرفشار سيبري که ابتدا بر روي سرزمين هاي پوشيده از برف و يخ سيبري شکل مي گيرد با شروع ماههاي سرد سال مبادرت به صدور توده هاي هواي سرد به طرف عرض هاي پايين تر و کشور ايران مي نمايد. توده هاي برآمده از مرکز پرفشار سيبري با ويژگي هاي يک توده هواي سرد و سنگين در فصل هاي سرد سال از جنوب روسيه به طرف پايين کشيده شده و از نواحي شمال شرقي ايران از استان خراسان وارد ايران مي شوند و بخش هاي وسيعي از کشور و منطقه اصفهان را تحت تاثير خود قرار مي دهند. اين سيستم در اکثر ارتفاعات تحت نفوذ خود در ايران، ريزش هاي برف را موجب مي گردد و دوره فعاليت آن از اوايل فصل پاييز تا اوايل فصل بهار است. معيار زمستان هاي سرد و گرم ايران به ميزان وسيعي به نحوه فعاليت مرکز پرفشار سيبري بستگي دارد. صدور امواج سرمايي و ريزش هاي سنگين برف از ويژگي هاي توده هاي هواي برآمده از مرکز پرفشار سيبري است و دامنه تاثيرات آن در برخي از زمستان ها تا جنوبي ترين استان هاي کشور از خوزستان تا سيستان و بلوچستان گسترش مي يابد و سرماهاي استثنايي اين مناطق را بوجود مي آورد.

توده هاي هواي سيبريايي در مسير عبور خود از روي درياي خزر به علت گرمي نسبي آب هاي خزر نسبت به توده هاي هواي سرد سيبري از اين منبع رطوبتي تغذيه شده و بارندگي هاي وسيع پاييزه غرب مازندران و استان گيلان را بوجود مي آورند. هر چه مقدار فشار مرکز پرفشار سيبري بيشتر باشد، شيب فشار نيز افزايش داشته و شدت سرما بيشتر مي شود. تقارن ورود توده هاي هواي سرد از مرکز پرفشار سيبري با توده هاي هواي گرم و مرطوب از مرکز کم فشار مديترانه به جغرافياي ايران و استان اصفهان، موجب بارندگي وسيع با شکل غالب ريزش برف به ويژه در ارتفاعات کشور مي گردد.

2 ) توده هاي هواي قطبي

توده هاي هواي کلاهک قطبي از روي شمالي ترين بخش هاي قطب شمال برخاسته و در ماههاي سرد سال در طي مسير خود از روي اروپا وارد کشور شده و در آذربايجان و منطقه خلخال برودت هاي نادري را پديد مي آورند. ريزش هاي جوي حاصل از تهاجم و فعاليت اين جريان جوي از مرکز پرفشار قطب، عمدتاً به صورت برف خشک همراه با وزش بادهاي سرد و سوز سرما مي باشد.

در برخي از زمستان ها که فعاليت اين مرکز پرفشار داراي شدت است، سرماي حاصل از امواج منتشره آن در بخش هايي از کشور و از جمله در استان اصفهان در قالب بروز سرماهاي شديد و وزش بادهاي بسيار سرد نمايان مي گردد.

3 ) توده هاي هواي آزور

توده هاي هواي پرفشار آزور بر روي جزاير آزور شکل گرفته و در مسير حرکت خود پس از ورود به کشور و عبور از درياي خزر و کسب رطوبت از آن و صعود بر دامنه هاي شمالي البرز در امتداد دره فيروز کوه مبادرت به ريزش مي نمايد.

در برخي از مواقع که فعاليت توده هاي هواي سيستم هاي هواشناسي برآمده از مرکز پرفشار آزور از گسترش قابل توجهي برخوردار باشد بر استان اصفهان نيز موثر واقع شده و بارندگي هايي را در اين استان به وجود مي آورد.

4 ) توده هاي هواي کانادايي

در فصل هاي سرد سال گاهي سيستم هاي پرفشار کانادايي در مسير حرکت خود از کانادا به اروپا و شرق، زبانه اي بر روي جنوب روسيه ايجاد مي نمايند که از طريق شمال درياي خزر با توده هاي هواي برآمده از مرکز پرفشار سيبري برخورد نموده و ترکيب مي شوند که در اين حالت شرايط بسيار مناسبي براي بارندگي در بسياري از مناطق کشور فراهم مي آيد که استان اصفهان را نيز در برمي گيرد و منشاء ريزش هاي جوي مفيدي مي گردد.

توده هاي هوا و سيستم هاي کم فشار زمستانه:

سيستم هاي کم فشار زمستانه که بر جغرافياي کشور و استان اصفهان تاثير مي گذارند به چند دسته تقسيم مي شوند:

1 ) سيستم هاي کم فشار مديترانه اي

درياي مديترانه علاوه برآنکه محل عبور سيستم هاي کم فشار است خود نيز داراي يک موقعيت سيکلون ساز است که در فصل هاي سرد سال، کم فشارهاي متعددي از آنجا به سوي شرق به حرکت درمي آيند. کم فشارهاي مديترانه اي در مسير حرکت خود بر روي قبرس زبانه اي کم فشار ايجاد کرده و اين زبانه کم فشار از روي کشور ترکيه وارد کشور ايران مي شود و نواحي غرب و شمال غرب را تحت تاثير قرار مي دهد. گاهي اوقات نيز اين سيستم هاي کم فشار پس از عبور از روي کشور ترکيه وارد کشور ايران مي شود و نواحي غرب و شمال غرب را تحت تاثير قرار مي دهد. گاهي از اوقات نيز اين سيستم هاي کم فشار پس از عبور از روي کشور ترکيه و برخورد با ارتفاعات آن منطقه به دو شاخه تقسيم مي شود که يک شاخه آن از طرف غرب و شمال غرب وارد ايران مي شود و پس از ايجاد بارندگي بر روي اين مناطق، از طريق خراسان از مرزهاي کشور خارج مي شود و شاخه ديگر پس از عبور از روي کشور عراق از طريق خراسان وارد افغانستان مي شود. در صورتي که زمين به اندازه کافي سرد باشد، جبهه گرم اين سيستم ها بسيار فعال عمل مي نمايد. در مواقعي که "تراف" سطوح فوقاني با گراديان مناسب دما و کنتور، اين سيستم هاي کم فشار را همراهي کنند، بارندگي هاي موثري در مناطق تحت نفوذ آنها ريزش مي نمايد. توده هاي هواي باران زاي برآمده از درياي مديترانه يکي از قوي ترين و مهم ترين جريانات جوي باران زا بر روي جغرافياي کشور است که در ماههاي سرد سال با ايجاد جبهه هاي گرم و پوششي باران زا (نيمبواستراتوس) بارندگي هاي پيوسته و بسيار مفيدي را در اکثر استان هاي کشور و از جمله در استان اصفهان به وجود مي آورند.

2 ) سيستم هاي کم فشار سوداني

منطقه سودان در قاره آفريقا به علت مجاورت با منطقه حاره، به طور نسبي داراي موقعيت کم فشار است. در فصل هاي سرد سال با نفوذ زبانه پرفشار به نواحي شمالي سودان و ريزش هواي سرد در آن منطقه، کم فشار مستقر در سودان تقويت شده و از درياي سرخ رطوبت جذب مي نمايد. در واقع اين سيستم در ابتدا فعال نمي باشد و فاقد جبهه است اما به تدريج که بر روي درياي سرخ کشيده مي شود با توده هاي هواي آن منطقه برخورد کرده و فعال مي شود که عموماً پس از شکل گيري يا از طريق خوزستان وارد کشور مي شود و يا پس از عبور از روي عربستان و کويت و توقف کوتاه بر روي خليج فارس و کسب رطوبت کافي، استان هاي جنوبي کشور و گاهي تا نواحي مرکزي ايران و استان اصفهان را تحت تاثير خود قرار مي دهد و پس از آن به طرف شرق و جنوب شرق کشيده مي شود. بارندگي از سيستم هاي کم فشار سوداني معمولاً از ابرهاي جوششي بوده و به اين علت اغلب پس از بارندگي هاي رگباري از سيستم هاي کم فشار سوداني، سيلاب هاي مخربي در استان هاي جنوبي کشور جريان مي يابد. بارندگي از سيستم هاي کم فشار سوداني به صورت آبگين مي باشد که طبعاً در برخورد با ارتفاعات ممکن است در فصل سرد نوع ريزش آن به صورت برف باشد.

جريانات جوي تابستانه موثر بر استان:

در فصل هاي گرم سال استان اصفهان به طور عمده تحت نفوذ سه جريان هواي گرم قرار مي گيرد که عبارتند از:

1) کم فشار حرارتي کوير مرکزي

در ماههاي گرم سال يک مرکز کم فشار حرارتي بر روي کوير مرکزي ايران تشکيل مي شود که اصطلاحاً Thermal Lowناميده مي شود. در حقيقت کوير مرکزي ايران در فصل گرم مولد توده هاي هواي گرم و خشک مناطق جنب حاره اي است که جريانات خلاف چرخش عقربه هاي ساعت آن مي تواند مناطق وسيعي را تحت سيطره خود قرار دهد. استان اصفهان که در بخش هايي از خود با اين کوير مجاور مي باشد، طبعاً در فصل هاي گرم تحت تاثير هواي گرم و خشک آن نيز قرار مي گيرد.

2) کم فشارهاي حرارتي صحراهاي عربستان و آفريقا

صحراهاي عربستان و آفريقا نيز در فصل هاي گرم سال به عنوان مراکز کم فشار حرارتي فعال گرديده و توده هاي هواي گرم و خشکي را به ساير مناطق ارسال مي دارند که از درجه ناپايداري زيادي برخوردارند و در مسير حرکت خود نواحي جنوبي، مرکزي و استان اصفهان را در برمي گيرند.

3 ) جريان کم فشار هند

با اين جريان هوا اصطلاحاً "مونسون" مي گويند که معمولاً جنوب شرق کشور را تحت نفوذ خود قرار مي دهد و دوره فعاليت آن در حدود سه ماه تابستان است که بادهاي موسمي تابستانه اقيانوس هند را پديد مي آورد که از طرف جنوب غربي اقيانوس هند مي وزد و به کرانه هاي مکران مي رسد و بر سواحل آن تاثير مي گذارد. اين جريان کم فشار در حالي که در مناطق هندوستان و آسياي جنوب شرقي بارندگي هاي وسيعي را بوجود مي آورد، متاسفانه در ايران از اين نعمت سهم قابل ملاحظه اي به سرزمين هاي تفته جنوب شرق و مرکز ايران نمي رسد و فقط گاهي ريزش هاي جوي اندکي را در سواحل درياي عمان و رگبارهايي را در ارتفاعات جنوب شرق کشور پديد مي آورد و بطور کلي در ايران بجز اين موارد، پديده غالب مونسون، وجود بادهاي شديدي است که گرد و غبار ايجاد مي نمايد. اين مرکز کم فشار حرارتي گاهي قادر است تا مناطق مرکزي ايران پيشروي نموده و استان اصفهان را نيز تحت نفوذ خود قرار دهد.
 
بالا