• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

آموزش مکالمه زبان.چگونه؟!

alireza9401

Registered User
تاریخ عضویت
17 اکتبر 2012
نوشته‌ها
448
لایک‌ها
331
با سلام خدمت دوستان عزیز.
من قصد دارم زبان انگلیسی یاد بگیرم.
اولویت با لیسنینگ و اسپیکینگ هست.
یعنی زیاد ریدینگ و رایتینگ برام مهم نیست.حداقل فعلا!
در مورد خودم هم بگم من زبانم زیادم قوی نیست چون دوره ای ندیدم.(صرفا جهت اطلاع بگم 14 سال رو تموم کردم رفتم 15)
من تا سال پنجم ابتدایی که کلا با زبان آشنا نبودم.
در سال اول هم در مدرسه کتاب زبان اول راهنمایی رو گذروندم اونجا با مقدمات آشنا شدم.
سال دوم و سوم راهنمایی هم کتاب cambridge for school 1 & 2 رو گذروندم.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا من میخوام مکالمه زبان رو یاد بگیرم.به چند آموزشگاه سر زدم و برای تست تو کلاساشون شرکت کردم.متاسفانه کلاساشون
صرفا جهت پول در آوردن خودشون بود.
چیزی که من قبل از همه میخوام اینه که بتونم آموزش ها و فیلم های انگلیسی رو براحتی متوجه بشم.(متاسفانه برای آموزش اصولی
بعضی چیز ها مانند برنامه نویسی با زبان فارسی خیلی منابع کمه.)
الان هم آموزش های انگلیسی میبینم ولی چیزی متوجه نمیشم(یعنی 70 حتی 80 درصد از موضوع رو نمیفهم.:general707:)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به نظر خودم مهم ترین چیزی که مانع میشه تا نتونم انگلیسی صحبت کنم.استرسم برای صحبت کردن هست.چطوری میشه
این استرس رو برطرف کرد؟
خوب حالا روش هایی برای یادگیری اصولی و صحیح مکالمه زبان انگلیسی رو معرفی کنید لطفا.:general409::general410:.(بدون نگاه کردن به منافع
شخصی.:general601:)
 

e4lyas

Registered User
تاریخ عضویت
16 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
3,092
لایک‌ها
2,399
محل سکونت
دنیای رنگارنگ !
امیدوارم تجربه اندک من بدرد شما بخوره انشالله ..
قبل توضیح بگم اگه علاقه ای و بعد انگیزه ای هست برای یادگیری ادامه رو بخون ...

حدودا از سال چهارم دبستان به اصرار مادر دلسوزم ( اصرار نه از جهت که به زور باشه - توجه به فرزند منظورمه - علاوه بر اون خودم علاقه به زبان داشتم ) وارد حوزه یادگیری ربان شدم .. و میشه این دوره زمانی رو به بخش های زیر تقسیم کنم ..

بخش اول : در موسسه اول
پس از تحقیق های مادر به همراه دو بار تست دادن تصمیم بر این شد که در موسسه " گلستان " علیرغم خوب بودن موسسه "شکوه" یادگیری صورت بگیره .. ( مشهد ) اسمی از کانون یادم نیست که آیا کانون زبان معروف بود یا خیر ...
چند ترمی در این موسسات به اصول اولیه طی شد ( الفبا - کلمه و خلاصه ابتدایی برای مثال ) تا اینکه بعد از چند ترم به کتاب های معروف "Interchange" رسیدیم در ترم های بالاتر ( تعداد ترم ها یادم نمیاد که چقدر طول کشید به اون ها رسیدم شاید 1 یا 2 سال -- نمیدونم // چون هیچی از زبان نمیدونستم طبیعتا پروسه طولانی می شد )
به این سری از کتاب ها رسیدم ( طبیعتا معروفیت زیاد اونها به خاطر تدریس در کمبریج عامل این بود و هست که تدریس میشه ! )

هر کتاب به 2 ترم فکر می کنم تقسیم شده بود ( یا به خاطر حجم و یا به خاطر عدم گیرایی کافی همه مطالب در یک ترم و یا به خاطر تمرین بیشتر و یا به خاطر پول بیشتر :) = چون در اون موقع دیگه مُد کلاس رفتن زبان شروع شده بود و همه ( چه با علاقه و چه بی علاقه به این کلاس ها می رفتن ) / نمونش رو می شناسم در همون موسسه تموم کرد و الان هیچ استفاده از زبانش نمی کند .. چون علاقه ای نبود ... ! )

این کتاب های به 4 کتاب (زرد - قزمز - آبی - سبز ) تفسیم می شد .. من به نظرم تا اونجایی که یادم میاد تا آخر قرمز و یا آبی خوندم و بعد از اون موسسه اومدم بیرون ...
دلیل اومدن بیرونم رو دقیق دقیق یادم نیست .. شاید یکیش این بود استاد های خوبی نداشت ( شاید ) / جابجایی های موسسه بین دو ساختمان ( شاید دلیل دیگش باشه ) و .... بالاخره در نهایت موسسه عوض شد .. !

بخش دوم : در موسسه دوم
بعد از شروع سال سوم راهنمایی ( یک یا دو ترم دیگه در گلستان ( شاید ) ادامه دادم و بعد از اون وارد موسسه " کانون زبان ایران " شدم .. رشد اصولی ( با تکیه بر قواعد ) اونجا بیشتر با زبان آشنا شدم .. شاید بهتره بگم شاید بهتر درک کردم .. اما در کل به نظر خودم باز دز انتها تاثیری نداشت .. در ادامه میگم : تاثیری نداشت نه اینکه هیچی یاد نگیرم و از این چیز ها .. نه بلکه برعکس اگه بخوام مثال بزنم از سال اول راهنمایی (که هنوز در "گلستان" بودم ) از اون سال به بعد نمرات انگلیسی بالای 19 بود ... و شاید افتخاری در برابر دانش آموزان دیکه در کلاس .. حتی سوال هاشون رو میپرسیدن و از این مسائل ..
خوب تا به اینجای کار اگر از این ور نمرات بیست بود و یا نوشتار خوب بود و در کنار اون حتی با اینکه می تونستم خوب صحبت کنم و حتی به خاطر انگلیبسی صحبت کردنم در بین همسن و سالها شاید باعث تعجب استادا ( همون معلم های اون زمان ) میشد .. اما یک جای کار خوب نبود .. هنوز با این سالهای که می گذشت ودر گلستان و موارد زیادی رو یاد گرفته بودم و خیلی هم خوب در ادامه کمک کرد اما یک جایی یک چیزی کم بود .... نمیدونستم چرا زیاد صحبت نمی کنم این استرس و یا گاهی خجالت چرا چلوی صحبت کردن رو میگیره ( با اینکه خوب صحبت می کردم در حد خودم )

که در این بین اتفاقی افتاده بود .. !
در قبل سال سوم راهنمایی ( تابستان قبل شروع سال سوم راهنمایی ) که در مهر بعد اون دوباره 1 یا ترم در گلستان ( همونطور که بالاتر گفتم ) ادامه دادم قبل کانون
قسمت شد سفری انجام شد به سمت انگلیس ! ...
این همه رو گفتم تا به اینجا برسم .. ( فقط و فقط ) که اگر در محیط قراربگیری و اطلاعاتت رو استفاده کنی ( در هر زمینه . ) به طور کلی آزمایش بشی در ادامه اون راه خیلی خیلی خیلی ( تایکید ) موفق تر می شی !!! .. ( مثل این میمونه درس بلد نیستی استاد صدات می کنه پای تخته و ازت سوال می کنه و بلد نیسیتی اما جوابش همیشه میمون تو ذهنت چون ازمایش شدی و این همیشه تو ذهنت هست ! )

من تجربه ای که در این سفر در طی 3 ماه داشتم خیلی چیزها به دانش انگلیسیم اضافه شد .. و به اصطلاح اینجوری بگم بهتر باشه : انگلیسی لمس و درک کردم که تازه چی هست / به چه درد میخوره .. میتونم چه کار بکنم .. و چطور !! بهتر یاد بگیرمش .. !
خودم رفتم یک کالج در ا ون محلی که بودیم برای ثبت نام کلاس ها و کورس های زبان ( که خیلی ها که تاره میان اونجا برای یادگیری این کورس ها رو می گزرونن ) و من خودم تنها به استرس رفتم با منشی اونجا صحبت کردم و ( شاید بعضی از صحبت ها رو هم نمی فهمیدم .. ) اما منظورم و گفتم و در جئاب در انتها متوجه شدم که این کلاس های برای افراد بالای 16 هست و من شاید 14 - 15 بودم .. و نتونستم برم .. اما
در همون خیابون راه رفتن / با مردم صحبت کردم ( گوشه و کنار) / خرید .. حتی یک همبرگر ساده مک دونالد که باعث میشد با فروشنده چند کلامی صحبت کرد و همه همه همه در کنار هم دست به دست هم داد تا زبان انگلیسی رو خیلی بهتر درک کنم و در انتها بعد از بازگشت به ایران این تجربه خیلی به من کمک کرد .. و بعد از اون موسسه عوض شد و رفتم کانون و تجربه جدیدی رو در 2 سال بعدش یا 2.5 سال بعدش ادامه دادم .. تا مقطع Advanced و بع اون به خاطر کنکور ادامه داده نشد ..
تا اینکه کنکور داده شد .. و برای تست مجدد به کانون رفتم ..
اما چون کانون به خاطر روند سازمانیش پپس از تست کسیو بالاتر از مرحله قبلیش قبول نمی کنه ( درآمد بیشتر ) ... در نتیجه نظرم برای ادامه اون برای گرفتن مدرکش ( که 3 ترم دیگه فقط مونده بود ) عوض شد ..

جالبه بهتون بگم که در این 2.5 سال در چند ترمی که تو این سالها بود در کلاس با تعداد زیاد هم کلاسی آشنا می شدم و اون ها رو در مرحله قبل سفر خودم می دیدم ...
و هدفی که از کلاس اومدن داشتن فقط اومدن به کلاس بود ... و شاید فوقش نمره گرفتن تو مدرسه .

بخش سوم : موسسه سوم
بعد از اینکه تست مجدد بعد کنکور برای ادامه ( حالا با تجربه بیشتر و تست بهتر ) در کانون همون روند سازمانی بود .. تصمیم گرفتم حداقل مدرک رو داشته باشم به موسسه "کیش ایر" رفتم و تستی دادم ..
2 تا تست ..
به فاصله شاید 3 هفته ..
تست اول : با اون شخصی که مسئولیت داشت که از من تست بگیره شروع به صحبت کردیم .. و نتیجش در انتها شد .. : شما خیلی خوب هستید و به نظر من نمیخواد دوره های معمولی رو ادامه بدید
ولی اگر بخواید بین 4 تا ترم نهایی مدرک پیوسته از ابتدا رو میتونین برید . KAC 12 تا KAC 15 .. شما خودتون بگید چند برم (سوال از من) .. تو رودربایستی گیر کردم :) :D .. و گفتم 12 ...
اومدم بیرون ثبت نام نکردم ..
رفتم خونه و فکر کردم که دوباره میشه 1 سال و مدرکی هم که میخواستم بگیرم که همون میشه .. تصمیم بر این شد تست دوباره بدم ..
تست دوم : تست دوم در کمال ناشناسی رفتم تو که به خاطر آشنایی نگن تو که تست دادی .. ولی این بار مسئول موسسه تست گرفت چون کسی نبود یا همه سر کلاس بودن .... بعد از تست ایشون گفت KAC 13 خوبه ؟ /
من گفتم که 3 فته پیش اومدم و این شدم و اگه این باشه نه ممنون :) .. به انگلیسی ..
ایشون هم انداخت KAC14 چون گفت الان 15 نداریم چون همه پاس شدن .. ( مدرک هم که الکی نمیدن :) .. ) .. در نهایت با گروه KAC13 که اومدن سر کلاس 14 ادامه دادم و 15 رو هم در ادامش گرفتم ..
((( خیلی جالبه بهتون بگم در این سطح این موسسه که افراد زیادی هم در کلاس یودن شاید 2/3 کلاس همون حس قبل سفر بودن .. و فقط مرحله به مرحله اومده بودن بالا ... )))



همه و همه و همه اینها رو گفتم و پرجرفی کردم و دستم هم درد گرفت :) فقط به خاطر راهنمایی بهتر شما و تجره این سالهای من ..
1) همه ایناها به دور از تعریف از خود بود !
2) چشم نزنین ..
3)الان 22 ام پس فکر نکینن اون این چند سالشه :)
4)امیدوارم مفید بوده باشه
5) پس جمع بندی این میشه .. خودتو بنداز جایی که ترس داری ازش !! باهاش مقابله کن .. برو جاهایی که انگلیسی صحبت می کنن .. نترس توپوق زدی بلد نبودی .. منظورتو هر جوری میتونستی برسون .. الان هم که کلاسهای Panel Discussion رایج شده ..
اصلا خراب بکنی بهتر .. از تجربت درس میگیری ..

6) الان به اینجا رسیدم فقط حاصل تلاش و پشتکار بوده .. ( بعلاوه یاری خدا - و توجه پدر و مادر )
و نکته پایانی اینکه هنوز خیلی چیز ها رو باید یاد بگیرم .. این معنیش این نیست که الان من دیگه خدای انگلیسی ام .. نه .. تو این طحی که هستم متوجه میشم شخص مقابل چی میگه و چی میخواد برسونه .. در کل
اما اینو بگم که هر چی می ری بالاتر کلمات بیشتر رو باید یاد بگیری ..
شاید ت یک مکالمه ای که من با کسی می کنم به کلمه برسم که تابحال اصلا نشنیدم و حتی نمیدونم چی هست .. اونجا نباید بترسم .. !! و از طرف مقالب یا ابزار های مختلف و صحبت های پیرامون اون کلمه رو بفهمم ..
روزان ممکنه متن های خبر زیادی رو ببینی ..که حتی من حقیر ! هنوز نمیددونم بعضی از کلمات چی هست .. ولی نبادی جلوی یادگیریم رو بگیرم ..
ایزار ها هم که امروزه خیلی زیاد شدن !
تو زبون فارسی هم همینطوره ( حالا بیای بالاتر تو کتابهای ادبیات میبینی ) که کلماتی هستند که اصلا نمیدونی املاش چیه چه برسه به معنی .. پس ترس مانع یادگیریت نشه ..

چون سحر بود و وقت بود خیلی خوب دیدم که این متن رو بنویسم .. و گرنه شاید اصلا نوشته نمی شد ..
امیدوارم نکات خوبی رو از این داستان کوتاه گرفته باشی :)
ممنون که حوصله کردی و کردید خوندید...
موفق باشید ..
 

alireza9401

Registered User
تاریخ عضویت
17 اکتبر 2012
نوشته‌ها
448
لایک‌ها
331
امیدوارم تجربه اندک من بدرد شما بخوره انشالله ..
قبل توضیح بگم اگه علاقه ای و بعد انگیزه ای هست برای یادگیری ادامه رو بخون ...
چون سحر بود و وقت بود خیلی خوب دیدم که این متن رو بنویسم .. و گرنه شاید اصلا نوشته نمی شد ..
امیدوارم نکات خوبی رو از این داستان کوتاه گرفته باشی :)
ممنون که حوصله کردی و کردید خوندید...
موفق باشید ..
ممنون از اینکه وقت گذاشتید و این متن رو تایپ کردید.
خوب مشکلی که هست اینه که من به دنبال یک شروع مناسب هستم.یک شروعی که منو برای ورود به دنیای انگلیسی آماده کنه.
چیزی که من فکر میکنم تو ایران کاملا اشتباه هست.چیزی که باعث میشه پروسه آموزش زبان طولانی بشه.
مثلا خود شما: آموزش زبان چند سال وقتتون رو گرفت؟از چهارم دبستان تا ... سالگی.به نظرم زمان زیادی برای آموزش هست.
آیا تو کشور های دیگه هم آموزش زبان اینقدر زمان بره؟
 
بالا