• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

آیا انسان خجالتی هستید یا اجتماعی؟تکنیک هایی برای نفوذ در دل ها + آزمون شخصیت

آیا انسان معاشرتی و اجتماعی هستید یا خجالتی؟ + همراه با آزمون تست!


  • Total voters
    14

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools
سلام

آیا شما انسان خجالتی و گوشه گیری هستید یا جذاب و اجتماعی؟

راههایی برای نفوذ در دلها و اینکه دیگران دوستمان بدارند :rolleyes:


خوب دیدید خیلیها خجالتیند و گوشه گیر و در عوض افرادی رو می بینند که محبوب دلهایند در محافل گل می گویند و می شوند نقل مجلس!:rolleyes:

اینکه مردم چه قضاوتی بر روی شخصیت شما دارند هم از رفتار و ژست های شما سرچشمه می گیرد بیایید کمی بحث کنیم و تاپیک مفیدی بسازیم و راهکارهایی برای خجالتی های پرشین تولزارائه دهیم. هرچند عده های همین شخصیت درون گرا و غیر اجتماعی خودشون رو شاید می پسندند ولی عده ای هم در تلاشند.

پ.ن: از روی افکارو عقاید زیبایی که دارید ، تجاربی که کسب کرده اید(حتی اشتباهات و موفقیتهایی که داشتید در ارتباطات اینجا بیان کنید می توانیم نتیجه گیری کنیم) ، از بحثهای روانشناسی که شنیدید ، جست و جوهایی که در اینترنت و مقالاتی که خواندید نظر می دهیم و بحث می کنیم بالاخره هر کس یک منبعی برای گفته خود دارد.:happy:



خوب این هم مقاله ای از سایت آفتاب :

تقریباً همه ما تا حدودی به دو واژه درون گرا و برون گرا آشنا هستیم، می دانیم افرادی که راحت احساساتشان را بازگو می کنند، رک هستند راحت سرصحنه حضور می یابند خجالتی نیستند، زود ارتباط برقرار می کنند و در برخورد با مسائل جسورترند، برون گرا هستند و بالعکس آنهائی که کم حرفند و خجالتی و همیشه ته کلاس می نشینند از حقشان دفاع نمی کنند و راحت از همه چیز می گذرند، به افراد درون گرا مشهورند. اما در واقع ما همیشه نسبت به احساساتمان دچار اشتباهاتی هستیم و برداشت های متفاوتی با درون گرا بودن یا برون گرا بودن داریم چه بسیار افرادی که ظاهراً درون گرا هستند ولی دارای سوابق و اثرات برجسته علمی، هنری، ادبی هستند، یا افراد برون گرائی که عکس انتظار ما انسان ەای موفقی نبودند. البته در نظر نداریم راجع به این دو واژه وارد مباحثی شویم که باران انتقاد نصیبمان شود فقط اشاره ای به یک بیماری روانی خواهیم داشت که اصطلاحاً به آن آلکسی تیمیا می گویند. در فرهنگ نامه واژه های روان شناسی آلکسی تیمیا این گونه تعریف شده است یک جدائی بین فرآیندهای عاطفی و شناختی که به صورت ویژگی های درهم تنیده شده در بعضی افراد معتاد و یا منشأ و خاستگاه روان تنی به صورت یک اختلال مشاهده می شود. به طور نمونه شخص دارای آلکستی تیمیا به طور نسبی دارای هیجانات نامتمایز و تفکری مایل به ساکن بودن افراطی دنیوی دارد. Alexia یعنی ناتوانی و tymia یعنی بیان احساسات هیجانی یا ناآگاهی از هیجانات درونی.
اگر درون گرائی به آلکسی تیمیا تعریف شود که تعریفی غلط است پس درون گرائی، یک بیماری تلقی می شود ولی این طور نیست شما چه درون گرا باشید چه برون گرا مهم آن است که خجالتی بودن در خیلی از مواقع یک رفتار ضعیف و ناپسند محسوب می شود که با آگاهی و پذیرش و تغییر می توان با عواقب منفی آن برخورد کرد و رفتارمان را در حد تعادل و رضایت درونی از خود تبدیل کنیم در این جا چند نمونه از پیشنهادات ضروری به نظر می رسد.

ـ حس تأییدطلبی یعنی کاری کنم که همه راضی باشند. خود را تنظیم کنید حتماً نباید مورد تأیید واقع شوید خودتان باشید و زیاد از حد به تأیید دیگران وابسته نباشید.
ـ روزانه یک بار هم که شده از آن چیزی که می ترسید در آن شیرجه بزنید.
ـ بدانید خیلی از پیش بینی های شما و نگرانی هایتان دلواپسی های بی مورد هستند.
ـ کثرت حسرت را از بین می برد، کثرت دوستان ـ کثرت در نعمت های دور و برمان ـ کثرت در موقعیت های متنوع. تنگ نظر و وابسته به قلت نباشید.
ـ شرم و رودربایستی را کنار بگذارید. اگر جوابتان نه است نه بگوئید.
ـ در اجتماعات بیشتر شرکت کنید.
ـ زودرنج و حساس نباشید، دریادل و وسیع و گسترده عمل کنید.
ـ مسئولیت پذیر باشید شما می توانید فراتر از تصورتان هم عمل کنید
.


آزمون:

اگر نمی دانید تا چه اندازه برون گرا و یا درون گرا هستید، پرسشنامه زیر را تکمیل کنید.

۱) من بیش از آن که حرف بزنم گوش می دهم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۲) شناختن من سخت تر از دیگران است.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۳) صحبت های دوستانه و خودمانی برای من دشوار است.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۴) آدمی نگران هستم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۵) دوست ندارم مسئول گروهی بزرگ باشم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۶) اگر کسی در حضور دیگران به من بگوید که لکه ای روی پیراهنم دیده می شود، خیلی ناراحت می شوم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۷) من عادت دارم رویاپردازی کنم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۸) وقتی دیگران کارم را تماشا می کنند ناراحت می شوم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۹) وقتی خجالت می کشم، مدت ها طول می کشد که از آن بیرون بیایم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست

۱۰) اگر در حضور دیگران سکندری بخورم خجالت می کشم.

الف) کاملاً درست است
ب) تا حد زیادی درست است
ج) کمی درست است
د) درست نیست



محاسبه امتیازات

برای محاسبه امتیاز خود، به موارد الف امتیاز ۱، به موارد ب امتیاز ۲، به موارد ج امتیاز ۳ و به موارد د امتیاز ۴ بدهید. بعد امتیازات به دست آمده را جمع بندی کنید.

امتیاز ۴۰ـ۲۹ـ شما به شدت برون گرا هستید. از معاشرت با دیگران لذت می برید، اما ممکن است در مواقعی نخواهید زیاد خود جوش عمل کنید.
امتیاز ۲۸ـ۲۱ـ شما در حد فاصل برون گرا و درون گرا هستید. اغلب اشخاص در این موقعیت قرار دارند. شما هم از معاشرت های اجتماعی لذت می برید و هم از این که به تنهائی و با خود وقت صرف کنید.
امتیاز ۲۰ـ۱۰ـ شما درون گرا هستید. در صورت لزوم می توانید با اشخاص کنار بیائید، اما در اغلب موارد تنها بودن را ترجیح می دهید. برای بهبود روحیه خود آن قدرها روی دیگران حساب نمی کنید و ترجیح می دهید نیروی خود را از درونتان بگیرید


منبع: سایت: آفتاب | Aftab
 
Last edited:

سيناترا

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 می 2011
نوشته‌ها
684
لایک‌ها
32
سن
41
افراد دوست دارند كه ديگران به صحبت اونا گوش بدن، يكي از راههاي جذب افراد اينه كه "شنونده ي خوبي باشيم" و به حرف هاي ديگران با دقت گوش بديم، چون ديگران از افرادي كه مدام از محاسن و مزاياي خودشون تعريف ميكنن، خوششون نمياد :happy:

اگر كسي مرتكب اشتباهي شد، بجاي انتقام گيري يا ملامت و سرزش كردنش، بهتره اين اشتباه رو به روش نياريد چون با اين عمل خودتون به اون شخص ثابت ميكنيد كه اونقدر بخشنده و باگذشت و بلند طبع هستيد كه به دليل گذشت از اشتباهشون ميتونن به شما اعتماد كنن :happy: (البته در مواردي كه ميشه اينكارو كرد)

سعي كنيد وقتي با ديگران در حال صحبت هستيد، حركات چشمان شما نشان دهنده اين موضوع باشد كه تماما در صحبت هاي طرف مقابل غرق شده ايد و با دقت گوش ميدهيد

سعي كنيد براي ديگران در موقعيت هاي دشوار و در مشكلات مانند يك تكيه گاه عمل كنيد، ميتونيد اونارو متقاعد كنيد كه از لحاظ مشورت و كمك فكري ميتونن روي شما حساب كنن :happy:

هنگاه صحبت كردن لبخند بزنيد

درباره مسائل مورد علاقه ي دوستتون صحبت كنيد..
و خيلي موارد ديگه :happy:
 

Ace...!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2011
نوشته‌ها
276
لایک‌ها
3,084
محل سکونت
Own little World
من دقیقا نمیدونم خجالتی ام یانه ... تست روانشانسی یا ملاکی نیستش واسه این مورد ؟ ممنون

تاپیک بی نهایت مفیده
 

مهرسا1

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
27 می 2011
نوشته‌ها
12
لایک‌ها
1
راههایی برای نفوذ در دلها و اینکه دیگران دوستمان بدارند
وقتی پولدار و زیبا باشی نیاز کار خاصی کنی
 

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools

khabaloo

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
28 مارس 2007
نوشته‌ها
2,419
لایک‌ها
603
محل سکونت
My location
سلام

آیا شما انسان خجالتی و گوشه گیری هستید یا جذاب و اجتماعی؟

راههایی برای نفوذ در دلها و اینکه دیگران دوستمان بدارند :rolleyes:

من آدم خجالتی هستم ولی آدمهای حراف و پر رو واسه من یکی "جذاب" نیستن . با آدمهایی مثل خودم راحت ترم .

هرچند از خودم راضی نیستم ولی دوست داشتم پر رو تر بودم فقط واسه اینکه راحت تر باشم و به خودم فشار نیارم

نه به این خاطر که آدمهای "بهتر" و "جذاب "تری هستند.
 

Roham_06

Registered User
تاریخ عضویت
31 جولای 2006
نوشته‌ها
423
لایک‌ها
49
محل سکونت
..::تهران::..
افراد دوست دارند كه ديگران به صحبت اونا گوش بدن، يكي از راههاي جذب افراد اينه كه "شنونده ي خوبي باشيم" و به حرف هاي ديگران با دقت گوش بديم، چون ديگران از افرادي كه مدام از محاسن و مزاياي خودشون تعريف ميكنن، خوششون نمياد :happy:

اگر كسي مرتكب اشتباهي شد، بجاي انتقام گيري يا ملامت و سرزش كردنش، بهتره اين اشتباه رو به روش نياريد چون با اين عمل خودتون به اون شخص ثابت ميكنيد كه اونقدر بخشنده و باگذشت و بلند طبع هستيد كه به دليل گذشت از اشتباهشون ميتونن به شما اعتماد كنن :happy: (البته در مواردي كه ميشه اينكارو كرد)

سعي كنيد وقتي با ديگران در حال صحبت هستيد، حركات چشمان شما نشان دهنده اين موضوع باشد كه تماما در صحبت هاي طرف مقابل غرق شده ايد و با دقت گوش ميدهيد

سعي كنيد براي ديگران در موقعيت هاي دشوار و در مشكلات مانند يك تكيه گاه عمل كنيد، ميتونيد اونارو متقاعد كنيد كه از لحاظ مشورت و كمك فكري ميتونن روي شما حساب كنن :happy:

هنگاه صحبت كردن لبخند بزنيد

درباره مسائل مورد علاقه ي دوستتون صحبت كنيد..
و خيلي موارد ديگه :happy:

به نظرتون این کارا در مواقعی که آدم حوصله نداره! یا با شخص مقابل یا موضوعی که مظرح میکنه حال نمیکنه سخت نیست؟!
 

mohsen25

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
7,716
لایک‌ها
4,116
محل سکونت
Hell

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools
اینها رو از یک وبلاگ برداشتم گر چه فکر نمی کنم زیاد علمی باشد ولی برای شروع کار::rolleyes:

راههای متعددی برای نیل به یک رابطه ی هدفمند و سالم وجود دارد که برخی از آنها متأسفانه در فرهنگ ملل ما هنوز جا نیفتاده است، در اینجا به این راهکارها اشاره می کنیم:
1- هیچ کس غیر از خودتان مسئول شادی شما نیست! بهتر است اوّل از خودتان بپرسید که چرا هیچ وقت شاد نیستید؟ یکی از دلایل اختلاف در رابطه ها این است که فرد دائماً شاکیست و با روحیه ای ضعیف طرف مقابل را مورد سرزنش قرار می دهد. تنها کسی که کنترل زندگی شما را بر عهده دارد، خود شما هستید، دقیقاً خودتان هستید که با رویه خود در رابطه ها می توانید روند بد یا خوب بودن آن رابطه را تعیین و ادامه دهید.

2- انعطاف پذیر باشید، به عقاید دیگران احترام بگذارید، هیچگاه دو انسان، عقاید و رفتار یکسان ندارند، بنابراین انتظار نداشته باشید که هر چیزی که می گویید، نفر مقابل آن را براحتی قبول کنید. رابطه ای دو طرفه و سودمند داشته باشید. در قرارهای خود سروقت حاضر شوید، اگر تعهد خاصّی بین خود گذاشته اید مثل ازدواج و ... به تعهدات خود پای بند باشید تا همواره امنیت و اعتماد بین شما برقرار باشد.

3- به دنبال نقاط مشترک رفتاری خود و نفر مقابل باشید تا در این بین، اختلافات و نقطه نظرهای متفاوت یکدیگر را راحت تر قبول کنید، به این ترتیب هر دو از این رابطه ی دو طرفه لذّت خواهید برد. حقیقت این است که نمی شود در یک رابطه همواره به سود خود روند را پیش ببرید و در ادامه انتظار داشته باشید در این رابطه موفق و پیروز باشید. "اگر می خواهی تو را دوست داشته باشم باید این کار را .... بکنی"، چرا که این توقعات دائماً باعث بحث و جدل می شود، شاید هم وقتی خیالتان راحت شود که با این اختلافات، نهایتاً وی شرط شما را بپذیرید، ولی خوب، این رابطه پابرجا نخواهد بود. به نظرات وتجربیات یکدیگر گوش فرا دهید و آنها را در زندگی خود سهیم کنید. اگر فکر می کنید که نمی توانید این سهیم بودن و دو طرفه بودن رابطه را تحمّل یا ایجاد کنید، این بدان معنیست که هیچ گاه قادر نیستید یک رابطه ی سالم و با پرجا را داشته باشید.

4- همواره به رابطه خود به عنوان یک پدیده و تجربه ی جدید در زندگی بنگرید. مطمئناً طرف مقابل شما نیز تجربیات و ناشناخته هایی سودمند را برای شما دارد و به این ترتیب ناخودگاه هر دوی شما به خودسازی و تکامل نفر مقابل می پردازید و در نهایت با این دید، هر دو طرف از رابطه ی خود راضی و خرسند هستند
.
5- شجاع باشید، حسّ خود را بیان و حقایق را قبول کنید. اگر واقعاً او را دوست دارید با طرف خود روراست باشید و احساس درونی خود را بیان کنید. متأسفانه برخی با پنهان کردن علاقه و گذشته یا وقایع کنونی زندگی خود، مجبور به دروغ گفتن های پی در پی و در نتیجه سبب بروز اختلافات و عدم اطمینان در رابطه می شوند.

6- یکدیگر را ببخشید. بخشش یعنی گذشته را فراموش کردن و به فکر حال بودن. در این صورت قادرید بر زندگی کنونی خود مسّلط باشید. در مورد مسائل آینده صحبت کنید و سعی کنید به قول ها و تعهدات اخلاقی بین خود، پای بند باشد. اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، این خود زنگ خطری برای تباهی رابطه ی شماست. هم شما و هم نفر مقابل باید ضمن گذشت از خطاهای یکدیگر، سعی کنید با عدم تکرار آنها، روند جدیدی را شروع کنید. از ناامید شدن، کینه و خشم خودداری کنید. در صورت بروز اختلاف اگر وی از شما خواست او را برای مدّتی تنها بگذارید، به خواسته وی احترام بگذارید، به او وقت دهید و نیازش را در آن لحظه درک کنید.

7- توقعات خود را بازنگری کنید. با خود رو راست باشید و برخی توقعات و انتظارات نابجای خود را به خصوص در موردمسائل مالی، اصلاح کنید. بدانید که هر انسانی در روابط خود همواره به دنبال عشق، مهربانی و آرامش است.

8- مسئولیت پذیر باشید. مسئولیت یعنی: توانایی حل و برطرف کردن مشکلات نفر مقابل، نه سرزنش وی. سعی کنید از همه ی خلّاقیت و قدرت خود برای حل مشکل او استفاده کنید، نه اینکه با سرزنش یا گفتن جمله ی"متأسفم، این مشکل توست!" خود را راحت کنید.

9- همواره از وی و همچنین خود تقدیر کنید. البته که در حین بحث و جدل و اختلاف، تقدیر و تحسین کاری بس مشکل است. بهتر است زمانی که در حالت آرامش هستید، از وی تقدیر کنید و مزایای او را یاد کنید، در نتیجه از آن پس قادرید، در ابتدای شروع بحث و جدل، با شجاعت تعریف و تمجید از نفر خود، آتش اختلاف را در ابتدا خاموش و عشق و حسن نیّت خود را نشان دهید.

10-اشتباهات خود را قبول کنید و معذرت خواهی کنید. در صورت بروز اختلاف یا بحث و جدل، بهتر است از یکدیگر فرصت بررسی را در مورد اشتباهاتی که شما یا او مرتکب شده است، بخواهید. بعد از 5 یا 10 دقیقه آرامش، اگر از قصور از شما بوده است، علّت عصبانیت و ناراحتی خود را صادقانه به وی بگویید، از اینکه او کاری را بر خلاف میل شما یا تعهداتتان انجام داده است یا ... صحبت کنید. از او نیز بخواهید که ضمن بررسی رفتار خود، منصفانه به شما توضیح دهد، در واقع با این کار ضمن کمک به ثبات و تقویت رابطه ی خود، به نوعی الگویی برای او می شوید تا در صورت وقوع تقصیر از طرف شما، او نیز همچین برخورد مناسبی را داشته باشد.

11-برای یکدیگر وقت بگذارید. خیلی مهم نیست که این وقت کجا و به چه کاری مشغول باشید، این زمان می تواند با ورزش، سینما، دیدن فیلم در منزل و یا هرچیزی که علائق مشترکتان هست بگذرد، مهم این است که وقت باارزش خود را در اختیار یکدیگر قرار دهید، با این کار بطور فوق العاده ایی عشق و علاقه ی بین یکدیگر را افزایش می دهید.

12- لبخند را فراموش نکنید. خنده خود دوای هر درد است، ضمن اینکه در هر رابطه ای لبخند صادقانه و روی خوش، ثبات رابطه ی شما را دو چندان خواهد کرد. با چهره ای عبوس و گذراندن زمانی کسل کننده و خسته کننده، تمامی ارزشهای رابطه ی شما زیر سوال می رود و به تدریج دیگر علاقه ای به با هم بودن ندارید.

گامهایی موثر در شیرینی روابط:

یک اصل ثابت شده می گوید:"ابتدا خود و ارزشهای خود را دوست داشته باش تا بتوانی دیگران را دوست داشته باشی و آنها را ستایش کنی"،
همواره مراقب خود و رفتارتان باشید. برای خود و علاقه تان احترام بگذارید. اصالت و جایگاه خود را هیچ گاه فراموش نکنید و دست کم نگیرید. با احترام به خود است که به نوعی یاد می گیرید به نفر مقابل خود نیز احترام گذاشته و با رفتار خود مرزهای حرمت بین خود را نگاه داشته و ناخودآگاه، به این ترتیب با بنای احترامی دو طرفه، رابطه ای مستحکم تر را بنا کرده اید. البته به شرطی که این احترام دو طرفه و کاملاً صادقانه باشد نه ظاهری!
هر دو طرف در سیر رابطه ی خود سوالاتی در مورد یکدیگر و احساساتشان نسبت به یکدیگر در ذهنشان پدیدار می شود، به قول قدیمی ها بهتر است اوّل روی کلام یا سوالی که از دهانتان خارج می شود، در حین آرامش فکر کنید و سپس بطور شفاف از نفر مقابل بپرسید، نه اینکه با عصبانیت و بدون هیچ تأملّی پرسشی کنید که بعد از آن از بیان آن پشیمان شوید. بطور مثال، برخی با کوچکترین اختلافی سریعاً و بدون هیچ فکری می گویند:"اصلاً تو مرا دوست نداری و هر گز هم دوست نداشتی!!" و با ادامه ی بحث در حین عصبانیت و استرس کار به جدایی ختم می شود و بعد هم پشیمانی و ...!!
با وی طوری رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما برخورد کنند! مهربان و باگذشت باشید. اگر وی را آزرده اید، معذرت بخواهید، عذرخواهی نه تنها کسی را کوچک نمی کند، بلکه به این ترتیب به او می فهمانید که وی برای شما ارزشمند است. همواره موقع خشم و عصبانیّت، ممکن است هر کلام یا حرف غیر منطقی و نابجایی از دهانتان خارج شود، بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و با اندکی تأمل و کسب آرامش مجدد، حرف خود را شروع کنید. شاید در این مواقع، وی از شما بخواهد او را برای مدّتی تنها بگذارید، این کار را انجام دهید امّا هرگز اجازه ندهید بطور طولانی مشکلی در دل شما و وی حل نشده باقی بماند.
بهتر است شروع کننده صحبت شما باشید، چه پاسخ منفی باشد یا منفی، اگر می خواهید وی به شما اطمینان کند، اوّلین و بهترین راه این است که ابتدا شما به وی اطمینان کنید. بگذارید در ذهن خود با بازی با افکار و حدسهایش، یک سری مسائل ناشناخته در مورد شما را شناسایی و کشف کند. امّا این کار را با سیاست انجام دهید و وی را در عمل انجام شده قرار ندهید.


پ.ن: مدتی نیستم اگر مطلب ارزشمندی دیدید که مطمئنا بسیار هست دریغ نکنید این موقتی برای شروع کار بود:happy:
 
Last edited:

Bella_aster

مدیران قدیمی
تاریخ عضویت
21 آپریل 2007
نوشته‌ها
6,331
لایک‌ها
2,615
محل سکونت
Tehran
خجالتی هستم تقریبا... یعنی بیشتر میشه گفت منزویم و با بقیه قاطی نمیشم... به قول یکی میگفت تا بغل دستیم با هم حرف نزنه من باهاش حرف نمیزنم !

اصلا خوشم نمیاد ولی دیگه اینجوری عادت کردم...
 

Ace...!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2011
نوشته‌ها
276
لایک‌ها
3,084
محل سکونت
Own little World
خجالتی هستم تقریبا... یعنی بیشتر میشه گفت منزویم و با بقیه قاطی نمیشم... به قول یکی میگفت تا بغل دستیم با هم حرف نزنه من باهاش حرف نمیزنم !

اصلا خوشم نمیاد ولی دیگه اینجوری عادت کردم...


منم یه جورایی اینطوریم ...

این خیلی بده ( حداقال واسه من :( )
 

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools
منم کسی نیست یه راهنمایی کنه؟؟؟خیلی سخته این طوری بودن

اصلا تاپیک برای همین زده شده تا دوستانی که در روابط اجتماعی قوی هستند و دیگران آنها را جذاب و دوستداشتنی می شمارند چیزهایی که دارند رو به اشتراک بگذارند.:happy:

بطور مثال: بنده یک دبیر زبان انگلیسی هستم و هم شخصیت اجتماعی دارم یعنی از جمع بیشتر خوشم می آید و هم شغلم آنرا ایجاب می کند : یکی از دلایلیش هم اینست که دانش اموزانم و همکاران دورو برم را از صمیم قلب و قلبا دوست دارم و این در رفتارم ظاهر می شود آنها هم متقابلا حداقل ازمن . .blush::blush:

فعلا همین بذهنم رسید دوست داشته باشید و عشق بورزید تا دوستتان داشته باشند:rolleyes:
 

mokhtar67

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2006
نوشته‌ها
2,334
لایک‌ها
302
محل سکونت
tehran - jordan - dibaji jonobi
اصلا تاپیک برای همین زده شده تا دوستانی که در روابط اجتماعی قوی هستند و دیگران آنها را جذاب و دوستداشتنی می شمارند چیزهایی که دارند رو به اشتراک بگذارند.:happy:

بطور مثال: بنده یک دبیر زبان انگلیسی هستم و هم شخصیت اجتماعی دارم یعنی از جمع بیشتر خوشم می آید و هم شغلم آنرا ایجاب می کند : یکی از دلایلیش هم اینست که دانش اموزانم و همکاران دورو برم را از صمیم قلب و قلبا دوست دارم و این در رفتارم ظاهر می شود آنها هم متقابلا حداقل ازمن . .blush::blush:

فعلا همین بذهنم رسید دوست داشته باشید و عشق بورزید تا دوستتان داشته باشند:rolleyes:

خوبه منم کارم پوشاکه مشتری میاد راحت صبحت میکنم یه موقع هست میخوام با یه دختر بیرون صحبت کنم روم نمیشه

:lol: بازم یاد بدین
 

mohsen25

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
7,716
لایک‌ها
4,116
محل سکونت
Hell
بسیار خجالتی ام! اینقدر خجالتیم همه (خصوصا دخترها) فکر میکنن بیش از حد مغرورم!:(
 

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools
فکر می کنم اشتباه شد . .

این تاپیک همه به سوال اول جواب می دن و شد مجمعی برای خجالتی ها! در صورتی که هدف راهکار است

راهکار پیشنهاد بدید لطفا مطلب ببینید و قرار بدید که تاپیک مفیدی داشته باشیم

مثلا تم تاپیک می تواند این باشد . . یا لااقل تا وقتی که کسی ایده بهتری ندارد لطفا::blush::blush:

من اجتماعی هستم یا نیستم! . . فکر می کنم . . این گونه بودن تاثیر فراوانی می تواند داشته باشد . .

با تشکر
 

sJaguar

کاربر فعال موبایل و فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2007
نوشته‌ها
11,526
لایک‌ها
1,591
سن
37
محل سکونت
Old Persian Empire
مگه پررو بودن نشانه اجتماعی بودنه که شما میگید خجالتی یا اجتماعی؟

من کلا از آدمای پر رو خیلی هم بدم میاد و اجتماعی بودن رو پر رو بودن نمیدونم!
 

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools
اجتماعی بودن خصیصه انسانهاست کسی که این ویژگی رو ندارد یا در هر زمینه ای غیرمتعادل رفتار می کند ممکن هست یک بیماری روانی هرچند بصورت خفیف داشته باشد مثل دپرشن(افسردگی) هراس اجتماعی و ...:rolleyes:

هراس( ترس) اجتماعيsocial phobia

شايع‌ترين هراس ( ترس) در بين مردم، صحبت کردن در مقابل جمع است. بسياري از افراد اگر مجبور باشند که در جلوي ديگران صحبت يا سخنراني کنند دچار دل‌آشوبه، تپش قلب و عرق کردن کف دست‌ها مي‌شوند. امّا در بيشتر موارد، اگر مجبور به انجام اين کار باشند، بالاخره به نوعي از پس آن برخواهند آمد.

کمي اضطراب، پيش از يک سخنراني مهم و يا رفتن روي صحنه به انسان کمک مي‌کند که اجراي بهتري داشته باشد. امّا گاهي اوقات بعضي‌ها نمي‌توانند از پس اضطراب شديدي که به هنگام مواجهه با برخي موقعيت‌هاي اجتماعي به سراغشان مي‌آيد برآيند. براي آن‌ها، پاسخ دادن به يک سوال در کلاس درس، ارائه مطلبي در جلوي ديگران، و يا حتي صحبت کردن در سر ميز غذا، باعث آنچنان اضطرابي مي‌گردد که تحملّش ناممکن مي‌نمايد. اين شرايط اضطرابي را هراس اجتماعي (يا هراس از اجتماع) مي‌نامند.

هراس اجتماعي (که گاهي اضطراب اجتماعي نيز خوانده مي‌شود) به ترس شديد از قرار گرفتن در موقعيت‌هاي اجتماعي اطلاق مي‌شود. اين ترس آنقدر شديد است که برخي افرادي که دچار هراس اجتماعي هستند را در صورت امکان از قرار گرفتن در اين موقعيت‌ها باز مي‌دارد. و همانند ساير هراس‌ها، اين ترس متناسب با خطر واقعي که وجود دارد نيست. با وجودي که بسياري از افراد از اين که در برخي موقعيت‌هاي اجتماعي خاص دستپاچه و شرمنده شوند مي‌ترسند امّا کنار آمدن با اين وضعيت براي بعضي‌ها بسيار مشکل است. افرادي که دچار هراس اجتماعي هستند معمولاً خطر شرمندگي و دستپاچه‌شدن را بيش از اندازه، و در همان حال، توانايي خود براي رويارويي با آن موقعيت را کمتر از حدّ برآورد مي‌کنند.

بسياري از افراد در خلال دوران نوجواني، احساس کمروئي و خجالتي بودن مي‌کنند. تمام تغييرات فيزيکي و هيجاني که در اين دوره در زندگي ما اتفاق مي‌افتد، مي‌تواند بر روي اعتماد به نفس ما در آينده تأثيرگذار باشد. و نوجواناني که احساس اطمينان کافي براي پرداختن به اين مشکل نداشته باشند، در آينده نيز نسبت به چيزهايي که در اين دوران برايشان مشکل آفرين بوده حساس‌تر خواهند بود.

بسياري از نوجوانان، به ويژه آن‌ها که به طور طبيعي کمي خجالتي‌تر از هم سن و سال‌هاي خود هستند، از اين که در مرکز توجه قرار گيرند احساس ناراحتي مي‌کنند. غالباً براي آن‌ها، درخواست قرار ملاقات، صحبت کردن در مقابل جمع و يا حتي نشستن بر سر ميز غذا همراه با عدّه‌اي که آن‌ها را خوب نمي‌شناسند، کاري استرس‌زا و اضطراب آفرين است. امّا اکثر آن‌ها بالاخره با چند بار اشتباه کردن، راهي براي کنار آمدن با اين مشکل پيدا مي‌کنند.

هراس اجتماعي چيزي به مراتب فراتر از خجالتي بودن طبيعي و يا احساس ناخوشايندي که اغلب مردم گاه و بيگاه دارند است. هراس اجتماعي، کمروئي و خجالتي بودن مفرط است که با اضطراب همراه مي‌گردد و باعث مي‌شود که فرد کاري که دوست دارد را انجام ندهد و يا از حضور در موقعيت‌هايي که ممکن است مجبور به صحبت کردن با ديگران و يا براي ديگران گردد اجتناب کند.

هنگامي که فردي آنقدر خجالتي باشد که با بعضي افراد خاص يا در برخي موقعيت‌هاي اجتماعي خاص صحبت نکند، به نوع خاصي از هراس اجتماعي دچار است که به سکوت گزينشي معروف است.

اين عبارت همان‌طور که از نامش برمي‌آيد يعني صحبت نکردن («ساکت» ماندن) در برخي موقعيت‌ها و نه در همه جا (گزينشي). اين افراد با کساني که با آن‌ها احساس راحتي کنند (مثل افراد خانواده يا دوستان) و يا در بعضي مکان‌ها (مثل خانه) مشکلي در صحبت کردن با ديگران ندارند و با آن‌ها به طور عادي مکالمه مي‌کنند. امّا در بعضي موقعيت‌ها چنان احساس ناراحتي مي‌کنند که ممکن است اصلاً قادر به صحبت کردن نباشند.
 

Behzad

کاربر فعال و منتخب سال 90 انجمن موسیقی<br>کاربر فع
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 جولای 2006
نوشته‌ها
1,292
لایک‌ها
912
محل سکونت
Music@Persiantools
عوامل پديد آورنده هراس اجتماعي

برخي نوجوانان مشکلات اضطرابي بيشتري نسبت به بقيه دارند. همچنين آن‌هايي که پدر و مادر و بستگان نزديکشان مشکلات اضطرابي داشته باشند، احتمال بيشتري دارد که بعدها دچار چنين مشکلاتي گردند. اين امر ممکن است به دليل ويژگي‌هاي بيولوژيک مشترک در بين افراد خانواده باشد. برخي ويژگي‌ها مي‌تواند بر عملکرد مواد شيميايي مغز (انتقال دهنده‌هاي عصبي يا برخي هورمون‌هاي استرس) که تنظيم‌کننده وضعيت خلق و خو مثل اضطراب، کمروئي، عصبي بودن و استرس هستند، موثر باشد.

برخي افراد با شخصيتي محتاط به دنيا مي‌آيند و به طور طبيعي نسبت به موقعيت‌ها و وضعيت‌هاي جديد حساس هستند و از قرار گرفتن در چنين موقعيت‌هايي خجالت مي‌کشند. اين امر ممکن است در پيدايش هراس اجتماعي نقش داشته باشد. برخي ديگر ممکن است با توجه به تجربياتي که در زندگي کسب مي‌کنند، شيوه‌اي که ديگران نسبت به آن‌ها واکنش نشان مي‌دهند و يا رفتارهايي که در پدر و مادرشان يا ديگران مي‌بينند، در طول زندگي شخصيت محتاطي پيدا کنند. اعتماد به نفس کم و فقدان مهارت‌هاي انطباقي براي مديريت استرس‌هاي طبيعي نيز مي‌تواند در پيدايش هراس اجتماعي نقش داشته باشد. همچنين آدم‌هاي نگران، کمال‌گرا يا کساني که به سختي از اشکالات کوچک مي‌گذرند، احتمال بيشتري دارد که دچار هراس اجتماعي گردند.


کنار آمدن با هراس اجتماعي

روان درمانگران مي‌توانند به کساني که داراي هراس اجتماعي هستند کمک کنند تا مهارت‌هاي انطباقي براي مديريت اضطرابشان را به دست آورند. اين امر شامل درک و تنظيم افکار و باورهايي که باعث اضطراب مي‌شوند، يادگيري و تمرين مهارت‌هاي اجتماعي براي افزايش اعتماد به نفس و جسارت، و سپس به کاربردن تدريجي و آهسته اين مهارت‌ها در وضعيت‌ها و موقعيت‌هاي واقعي است.

يادگيري روش‌هاي آرامش (relaxation) مانند تنفس و تمرين‌هاي شل کردن عضلات مي‌تواند يکي از عناصر درمان باشد. تمرينات نمايشي نيز مي‌تواند مفيد باشد. در اين تمرينات، روان درمانگر و نوجوان، وضعيت‌هاي خاصي را در نظر مي‌گيرند و در آن به ايفاي نقش مي‌پردازند. اين کار مي‌تواند انجام اين رفتارها را به هنگام مواجه شدن با شرايط واقعي، براي نوجوان آسانتر و خودکارتر سازد.

گاهي اوقات صحبت‌هايي که فرد با خودش مي‌کند باعث به وجود آمدن اضطراب در او مي‌گردد. بنابراين يکي از روش‌هاي درمان مي‌تواند اصلاح اين گونه صحبت‌ها و يادگيري انجام صحبت‌هاي مثبت‌تر با خود باشد که به تقويت اعتماد به نفس و مهارت‌هاي انطباقي بيانجامد. نوجوان مي‌تواند با راهنمايي روان درمانگر، افکار فعلي خود درباره موقعيت‌هاي خاص را اصلاح کند و از نگراني‌هاي خود بکاهد.

غلبه بر افکار نگران کننده

افکار نگران کننده داراي کيفيت خاصي هستند. آن‌ها معمولاً به شکل سوالي با اين مضمون که «چه مي‌شود اگر ........ » شروع مي‌شوند و بيشتر منفي هستند تا مثبت. مثال‌هايي از اين‌گونه افکار چنين است: «چه مي‌شود اگر هيچ آشنايي بر سر ميز نباشد که کنارش بنشينم؟» و «چه مي‌شود اگر در امتحان رد شوم؟». افکار نگران کننده معمولاً بدتر و بدتر مي‌شوند تا جايي که فرد نه تنها فقط انتظار چيزهاي بد را دارد بلکه در انتظار بدترين چيز ممکن است.

هنگامي که فردي با هراس اجتماعي به اين فکر مي‌کند که معلّم او را براي درس دادن احضار کند، به احتمال زياد اين سوالات از ذهنش مي‌گذرد: «چه مي‌شود اگر جواب اشتباه بدهم؟» يا «چه مي‌شود اگر بچه‌ها به جوابم بخندند؟» و يا افکاري مانند: «من نمي‌توانم جواب دهم. خيلي سخت است. من قاطي خواهم کرد و جواب اشتباه خواهم داد» معمولاً صحبت کردن با خود، باعث بدتر شدن اضطراب مي‌گردد و الگوهاي اجتنابي فرد را تقويت مي‌کند. اصلي‌ترين پيامي که افراد در خلال اين صحبت‌کردن‌هاي با خود به خودشان مي‌دهند اين است که «خيلي ترسناک است» و «من نمي‌توانم از عهده‌اش برآيم.»

روان‌درمانگران مي‌توانند به افراد کمک کنند تا اين افکار را شناسايي نموده و مورد بررسي قرار دهند. براي مثال، دانش‌آموزي که نگران احضار شدن توسط معلم در کلاس است بايد بررسي کند که چقدر احتمال دارد که او جواب غلط بدهد. اگر او معتقد گردد که معمولاً جواب درست را مي‌داند، در اين صورت احتمال اين که جواب غلط بدهد بسيار کم مي‌شود. سپس روان درمانگر مي‌تواند بر روي مهارت‌هاي انطباقي در مواردي که دانش‌آموز اشتباه مي‌کند و چگونگي جايگزين ساختن افکارهاي نگران کننده با افکار آرامش‌بخش کار کند. براي مثال، فرد مي‌تواند تصوّر کند هنگامي که دوستش به يافتن اعتماد به نفس مجدّد نياز دارد به او چه مي‌گويد و ياد بگيرد که خودش نيز همان گونه فکر کند.

دارو درماني نيز براي درمان هراس اجتماعي در برخي نوجوانان مي‌تواند مفيد باشد. غالباً داروهايي که به تنظيم عملکرد سروتونين (ماده‌اي شيميايي در مغز که به ارسال پيام‌هاي شیمیائی مربوط به خلق و خو کمک مي‌کند) تجويز مي‌گردد. هر چند دارو درماني مساله را به طور کامل حل نمي‌کند امّا مي‌تواند باعث کاهش اضطراب گردد و به نوجوان فرصت دهد تا به تمرين برخي از روش‌هاي مثبتي که در بالا ذکر شد بپردازد.



منبع: سایت دکتر والی پور
 
بالا