این موضوع چند سالی هست که گوشه ذهنم قرار داره و هر از گاهی بهش فکر میکنم امروز نظر استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی در مورد این موضوع دیدم
حالا در پایان این مقاله میخوام پیش بینی و راهکار شما دوستان پی تی در این مورد موضوع رو بدونم چی هست ؟
ایستانیوز:« اگر از خطراتی که اقتصاد ایران را در ۱۰سال آینده تهدید میکند آگاه بودیم جور دیگری میاندیشیدیم.» این جملهای است که وحید شقاقیشهری استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی درباره آینده قیمت دلار و اقتصاد ایران میگوید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، به زعم او قیمت دلار در آینده 3دوره کاملا متفاوت را سپری خواهد کرد؛ در کوتاهمدت قیمت ارز درصورت احیای برجام از پتانسیل زیادی برای نزول تا محدوده 20هزار تومان و حتی کمتر برخوردار است اما در میانمدت و بلندمدت متغیرهای اقتصادی دوباره به رشد قیمت دلار منجر خواهند شد. بهگفته او اگر اصلاحات اساسی اقتصادی در ایران رخ ندهد در میانههای دهه حاضر یعنی از سال 1405به بعد دوباره شاهد تکانههای بسیار بزرگی در قیمت ارز خواهیم بود. در میانمدت نیز چندان نمیتوان به نزول قیمت دلار تحتتأثیر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تورم امیدوار بود.
او در گفتگو با همشهری هشدار میدهد: اگر در این دهه عقلانیتی در اقتصاد ایران ایجاد نشود من آینده روشنی را برای اقتصاد ایران در پایان این دهه نمیبینم. اگر ما این دهه را از دست بدهیم آینده تاریکی در پایان دهه در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود مگر اینکه در این 10سال دگرگونی اساسی در اداره اقتصادی و حکمرانی اقتصادی ایجاد شود.
آیا با احیای برجام قیمت دلار با کاهش مواجه خواهد شد؟
عواملی که بر قیمت ارز تأثیر دارند در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت با هم متفاوت است. احیای برجام در کوتاهمدت میتواند جریانات ورود ارز به کشور را تقویت کند و این میتواند در کوتاهمدت قیمت ارز را کاهش دهد اما در بلندمدت موضوع کاملا متفاوت است. در کوتاهمدت موضوعاتی از قبیل کاهش انتظارات تورمی، آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران در برخی از کشورها و افزایش صادرات نفت و ورود درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت به ایران تحتتأثیر احیای برجام و رفع تحریمها میتواند به افت قیمت دلار منجر شود. در واقع احیای برجام میتواند بر بستر این عوامل جریان ورود ارز به کشور را تقویت و زمینه افت قیمت ارز را فراهم کند.
احتمالا این موضوع بر سایر بازارهای دارایی هم اثر خواهد گذاشت؟
همین حالا اگر دقت کرده باشید با کاهش انتظارات تورمی بازار داراییها مانند بازار طلا، ارز، خودرو، مسکن و همینطور بازار سرمایه بهدلیل کاهش انتظارات تورمی با افت مواجه شدهاند. به تبع بازارداراییها انتظارات تورمی در بازار کالا و خدمات هم کاهش پیدا کرده است.
اگر مذاکرات سیاسی نتیجهبخش باشد و برجام احیا شود جریان ورود ارز به کشور مطابق گفته شما تا چه میزان افزایش خواهد یافت؟
جریانات ورود ارز به کشور از یک طرف با آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران و از طریق دیگر با افزایش صادرات نفتی افزایش مییابد، همه اینها در حالی است که انتظارات تورمی هم فروکش و سوداگری در بازارهای دارایی نیز کاهش پیدا میکند. گزارشهای غیررسمی نشان میدهد هماکنون میزان منابع بلوکه شده ایران در سایر کشورها از جمله عراق و کرهجنوبی بیش از 20میلیارد دلار است؛ بنابراین با احیای برجام و رفع تحریمها ما باید شاهد آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران در عراق و کرهجنوبی باشیم؛ مثلا شنیده شده که عراق حاضر است منابع ارزی بلوکه شده ایران را با کالا تهاتر کند و در قبال این ارزها به ایران کالا بدهد. همچنین با احیای برجام انتظار میرود در آمدهای ارزی هم تحتتأثیر افزایش صادرات نفت افزایش یابد.
و همه این عوامل در کوتاهمدت یعنی در سالجاری میتواند روی بازار ارز اثرگذار باشد و منجر به افت قیمت ارز شود. با افزایش جریانات ورودی ارز به کشور منابع ارزی بیشتری بهدست بانک مرکزی میرسد و بانک مرکزی را قادر میکند که از طریق سیستم ارزی شناور مدیریت شده کنترل بیشتری بر بازار ارز داشته باشد. اما قطعا این شرایط موقتی و کوتاهمدت خواهد بود و عوامل کلیدی مانند تورم، کسری تراز تجاری، قاچاق کالا، واردات بیرویه و کاهش در آمد نفتی ایران در سالهای آینده روی قیمت ارز اثرگذار خواهد بود و باید از هماکنون به فکر سالهای آینده باشیم.
با این شرایط به زعم شما قیمت دلار در سالجاری تا چه حد کاهش پیدا خواهد کرد؟
تحتتأثیر عوامل کوتاهمدت، انتظار میرود قیمت ارز در سالجاری در محدوده 20تا 22هزار تومان به یک ثبات برسد و ممکن است حتی در برخی از مواقع یا ماههای سال به زیر 20هزار تومان هم کاهش پیدا کند. البته قیمت ارز برای نزول به کمتر از 20هزار تومان مقاومت خواهد کرد زیرا نزول قیمت دلار به زیر 20هزار تومان دارای آثار زیانباری است که برای اقتصاد ایران در شرایط حاضر مطلوب نیست.
این آثار زیانبار چیست؟
اقتصاد هم مانند بدن انسان است. فشار خون متعادل در بدن یک انسان بهطور طبیعی در حدود 12است اما وقتی بدن انسان به فشار خون 15تا 16عادت میکند زمانی که فشار خون این فرد تا محدوده 12یعنی فشار خون طبیعی یک انسان سالم کاهش پیدا میکند بدن این فرد با عارضه مواجه میشود زیرا برای مدتها به فشار خون بالا عادت کرده بود. اقتصاد هم همین شرایط را دارد. زمانی که اقتصاد خودش را با دلار 20تا 22هزار تومان تنظیم و هماهنگ میکند اگر قیمت دلار به 15هزار تومان کاهش پیدا کند اقتصاد دچار عوارض خواهد شد که یکی از این عوارض ورشکستگی برخی بنگاههای اقتصادی خواهد بود. در شرایط حاضر اقتصاد ایران با وقایعی که بهویژه در سه سال گذشته اتفاق افتاده است خود را با قیمت هر دلار آمریکا در محدوده 20هزار تومان به تعادل رسانده است و کاهش بیش از حد قیمت دلار این تعادل را دچار خدشه میکند.
در میانمدت چه عواملی بر قیمت ارز تأثیر دارد؟
متغیرهایی که در میانمدت و بلندمدت روی بازار ارز تأثیر دارند شامل موارد متفاوتی هستند و اگر این متغیرها حل نشوند همچنان بحث کاهش ارزش پول ملی بهعنوان یک مسئله مهم برای سالهای آینده باقی خواهد ماند. یکی از این مسائل بحث تورم مزمن اقتصاد ایران است.
اقتصادی که سالهاست با تورم بالا مواجه است باید هر سال تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی در قیمت ارز انعکاس پیدا کند و این نرخ روی ارز ملی لحاظ شود. اگر تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی روی قیمت ارز منعکس نشود قیمت ارز در طول چند سال مانند فنر جمع میشود و یکباره خودش را نمایان میکند. از دیگر عواملی که در میانمدت و بلندمدت روی قیمت ارز تأثیر دارد و میتواند به افزایش قیمت دلار منجر شود میتوان به کسری تراز تجاری، قاچاق کالا، واردات بیرویه و کاهش در آمد نفتی ایران اشاره کرد. با استناد به این متغیرهای اقتصادی اگر بهزودی فکری به حال اقتصاد ایران نشود قیمت ارز همچنان در میانمدت و بلندمدت رشد خواهد کرد.
عواملی که در بلندمدت بر قیمت ارز تأثیر دارد چیست؟
نکته کلیدی در آینده بلندمدتتر برای قیمت ارز، کاهش وابستگی اقتصاد ایران به نفت است. با قطعیت میتوان گفت اقتصاد ایران برای بهرهبرداری از درآمدهای نفتیاش فقط 10سال زمان دارد زیرا تا 10سال آینده این درآمدها از بین خواهد رفت و این یکی از نکات کلیدی است که در قیمت ارز در بلندمدت تأثیر زیادی خواهد داشت. برآورد همه بنگاههای استراتژیک و آیندهپژوهی دنیا، بهویژه مؤسساتی که در زمینه انرژیهای پاک کار میکنند، این است که سال 2030میلادی پایان عصر نفت و سوختهای فسیلی خواهد بود و اقتصاد ایران کمتر از 10سال برای قطع وابستگی به درآمدهای نفتی فرصت دارد.
بهعبارت دقیقتر سرعت استفاده از انرژیهای پاک و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی در 10سال آینده بهدلیل افزایش سرعت تکنولوژی افزایش خواهد یافت و این موضوع باعث کاهش واردات نفت از سایر کشورها خواهد شد ضمن اینکه باید درنظر گرفت میزان تولید نفت همین حالا در بسیاری از کشورهای تولیدکننده افزایش یافته است، بنابر این اگر اقتصاد ایران نتواند تا 10سال آینده مسائل خود را حل کند با کاهش درآمدهای نفتی مواجه خواهد شد و این موضوع قیمت ارز را در یک فرایند بلندمدت 10ساله بهشدت با بحران مواجه خواهد کرد و به افزایش شدید قیمت ارز منجر میشود، در غیراین صورت ما شاهد تلاطمهای شدیدی از نیمهدوم دهه 1400به بعد در قیمت ارز خواهیم بود؛ یعنی از 1405به بعد که در حدود سال 2025خواهد بود، دنیا به سمت کاهش واردات نفت حرکت خواهد کرد و اقتصاد ایران بهشدت از این مسئله تأثیر خواهد پذیرفت.
بنابراین میتوان گفت دهه1400 یکدهه بسیار حیاتی و کلیدی برای ایران است. ایران بیش از 50سال است که به نفت وابستگی پیدا کرده و تمام قواعد و مناسبات اقتصاد ایران با نفت تنظیم شده است و حالا فقط 10سال فرصت دارد که از قید نفت آزاد شود.اگر در این دوره وابستگی اقتصاد ایران به منابع نفتی کم نشود شاهد تکانههای شدیدی در قیمت ارزهای خارجی از جمله دلار و یورو خواهیم بود و اقتصاد ایران دوران بسیار سختی را در پایان این دهه شروع خواهد کرد.
اگر قیمت ارز بالا باشد میتواند به تقویت صادرات و کاهش وابستگی ایران به نفت منجر شود؟
خیر، متأسفانه ما برنامه مشخصی برای توسعه صادرات غیرنفتی نداریم. اقتصاد ایران استراتژی توسعه صنعت صادراتمحور ندارد. اینکه هماکنون قیمت نفت افزایش پیدا کرده و صادرات ایران هم رشد کرده عمدتا یک دوره مقطعی و شامل صادرات سطح پایین است که اغلب با تکنولوژی سطح پایین انجام میشود، دلیلش این است که ما استراتژی توسعه صنعت صادراتمحور نداریم.
هماکنون هیچ برنامه مشخصی برای الحاق ایران به زنجیره تولید و اقتصاد جهانی وجود ندارد بنابراین کاهش ارزش پول ملی هم نتوانسته است چندان به افزایش صادرات غیرنفتی منجر شود. صادرات غیرنفتی ایران قبل از کاهش ارزش پول ملی 30تا 35میلیارد دلار بود و الان به حدود 40میلیارد دلار رسیده است و این عدد در سایز اقتصاد ایران اعداد پایینی تلقی میشود. بنابراین راهحل اصلی تعیین راهبرد صادرات است.
چه کارهایی برای اصلاح اقتصاد ایران باید در دهه آینده انجام شود؟
اگر دولتی که امسال سر کار میآید دست به اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران نزند ما در پایان این دهه با چند بحران بزرگ مانند بحران آب، بحران صندوقهای بازنشستگی، بحران جمعیت، بحران نفت و منابع نفتی مواجه خواهیم شد که همه این بحرانها در پایان این دهه خودش را نشان خواهد داد و اگر در این دهه عقلانیتی در اقتصاد ایران ایجاد نشود من آینده روشنی برای اقتصاد ایران در پایان این دهه متصور نیستم. یعنی اگر ما این دهه را از دست بدهیم آینده تاریکی در پایان این دهه در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود مگر اینکه در این 10سال دگرگونی اساسی در اداره اقتصادی و حکمرانی اقتصادی ایجاد شود. ما هنوز نمیدانیم که در 10سال آینده چه بر سر کشور خواهد آمد و اگر واقعا به این خطرات آگاه بودیم جور دیگر میاندیشیدیم و هرگز سطح گفتمان اقتصادیمان در سطح کنونی نبود.
حالا در پایان این مقاله میخوام پیش بینی و راهکار شما دوستان پی تی در این مورد موضوع رو بدونم چی هست ؟
ایستانیوز:« اگر از خطراتی که اقتصاد ایران را در ۱۰سال آینده تهدید میکند آگاه بودیم جور دیگری میاندیشیدیم.» این جملهای است که وحید شقاقیشهری استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی درباره آینده قیمت دلار و اقتصاد ایران میگوید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، به زعم او قیمت دلار در آینده 3دوره کاملا متفاوت را سپری خواهد کرد؛ در کوتاهمدت قیمت ارز درصورت احیای برجام از پتانسیل زیادی برای نزول تا محدوده 20هزار تومان و حتی کمتر برخوردار است اما در میانمدت و بلندمدت متغیرهای اقتصادی دوباره به رشد قیمت دلار منجر خواهند شد. بهگفته او اگر اصلاحات اساسی اقتصادی در ایران رخ ندهد در میانههای دهه حاضر یعنی از سال 1405به بعد دوباره شاهد تکانههای بسیار بزرگی در قیمت ارز خواهیم بود. در میانمدت نیز چندان نمیتوان به نزول قیمت دلار تحتتأثیر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تورم امیدوار بود.
او در گفتگو با همشهری هشدار میدهد: اگر در این دهه عقلانیتی در اقتصاد ایران ایجاد نشود من آینده روشنی را برای اقتصاد ایران در پایان این دهه نمیبینم. اگر ما این دهه را از دست بدهیم آینده تاریکی در پایان دهه در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود مگر اینکه در این 10سال دگرگونی اساسی در اداره اقتصادی و حکمرانی اقتصادی ایجاد شود.
آیا با احیای برجام قیمت دلار با کاهش مواجه خواهد شد؟
عواملی که بر قیمت ارز تأثیر دارند در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت با هم متفاوت است. احیای برجام در کوتاهمدت میتواند جریانات ورود ارز به کشور را تقویت کند و این میتواند در کوتاهمدت قیمت ارز را کاهش دهد اما در بلندمدت موضوع کاملا متفاوت است. در کوتاهمدت موضوعاتی از قبیل کاهش انتظارات تورمی، آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران در برخی از کشورها و افزایش صادرات نفت و ورود درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت به ایران تحتتأثیر احیای برجام و رفع تحریمها میتواند به افت قیمت دلار منجر شود. در واقع احیای برجام میتواند بر بستر این عوامل جریان ورود ارز به کشور را تقویت و زمینه افت قیمت ارز را فراهم کند.
احتمالا این موضوع بر سایر بازارهای دارایی هم اثر خواهد گذاشت؟
همین حالا اگر دقت کرده باشید با کاهش انتظارات تورمی بازار داراییها مانند بازار طلا، ارز، خودرو، مسکن و همینطور بازار سرمایه بهدلیل کاهش انتظارات تورمی با افت مواجه شدهاند. به تبع بازارداراییها انتظارات تورمی در بازار کالا و خدمات هم کاهش پیدا کرده است.
اگر مذاکرات سیاسی نتیجهبخش باشد و برجام احیا شود جریان ورود ارز به کشور مطابق گفته شما تا چه میزان افزایش خواهد یافت؟
جریانات ورود ارز به کشور از یک طرف با آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران و از طریق دیگر با افزایش صادرات نفتی افزایش مییابد، همه اینها در حالی است که انتظارات تورمی هم فروکش و سوداگری در بازارهای دارایی نیز کاهش پیدا میکند. گزارشهای غیررسمی نشان میدهد هماکنون میزان منابع بلوکه شده ایران در سایر کشورها از جمله عراق و کرهجنوبی بیش از 20میلیارد دلار است؛ بنابراین با احیای برجام و رفع تحریمها ما باید شاهد آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران در عراق و کرهجنوبی باشیم؛ مثلا شنیده شده که عراق حاضر است منابع ارزی بلوکه شده ایران را با کالا تهاتر کند و در قبال این ارزها به ایران کالا بدهد. همچنین با احیای برجام انتظار میرود در آمدهای ارزی هم تحتتأثیر افزایش صادرات نفت افزایش یابد.
و همه این عوامل در کوتاهمدت یعنی در سالجاری میتواند روی بازار ارز اثرگذار باشد و منجر به افت قیمت ارز شود. با افزایش جریانات ورودی ارز به کشور منابع ارزی بیشتری بهدست بانک مرکزی میرسد و بانک مرکزی را قادر میکند که از طریق سیستم ارزی شناور مدیریت شده کنترل بیشتری بر بازار ارز داشته باشد. اما قطعا این شرایط موقتی و کوتاهمدت خواهد بود و عوامل کلیدی مانند تورم، کسری تراز تجاری، قاچاق کالا، واردات بیرویه و کاهش در آمد نفتی ایران در سالهای آینده روی قیمت ارز اثرگذار خواهد بود و باید از هماکنون به فکر سالهای آینده باشیم.
با این شرایط به زعم شما قیمت دلار در سالجاری تا چه حد کاهش پیدا خواهد کرد؟
تحتتأثیر عوامل کوتاهمدت، انتظار میرود قیمت ارز در سالجاری در محدوده 20تا 22هزار تومان به یک ثبات برسد و ممکن است حتی در برخی از مواقع یا ماههای سال به زیر 20هزار تومان هم کاهش پیدا کند. البته قیمت ارز برای نزول به کمتر از 20هزار تومان مقاومت خواهد کرد زیرا نزول قیمت دلار به زیر 20هزار تومان دارای آثار زیانباری است که برای اقتصاد ایران در شرایط حاضر مطلوب نیست.
این آثار زیانبار چیست؟
اقتصاد هم مانند بدن انسان است. فشار خون متعادل در بدن یک انسان بهطور طبیعی در حدود 12است اما وقتی بدن انسان به فشار خون 15تا 16عادت میکند زمانی که فشار خون این فرد تا محدوده 12یعنی فشار خون طبیعی یک انسان سالم کاهش پیدا میکند بدن این فرد با عارضه مواجه میشود زیرا برای مدتها به فشار خون بالا عادت کرده بود. اقتصاد هم همین شرایط را دارد. زمانی که اقتصاد خودش را با دلار 20تا 22هزار تومان تنظیم و هماهنگ میکند اگر قیمت دلار به 15هزار تومان کاهش پیدا کند اقتصاد دچار عوارض خواهد شد که یکی از این عوارض ورشکستگی برخی بنگاههای اقتصادی خواهد بود. در شرایط حاضر اقتصاد ایران با وقایعی که بهویژه در سه سال گذشته اتفاق افتاده است خود را با قیمت هر دلار آمریکا در محدوده 20هزار تومان به تعادل رسانده است و کاهش بیش از حد قیمت دلار این تعادل را دچار خدشه میکند.
در میانمدت چه عواملی بر قیمت ارز تأثیر دارد؟
متغیرهایی که در میانمدت و بلندمدت روی بازار ارز تأثیر دارند شامل موارد متفاوتی هستند و اگر این متغیرها حل نشوند همچنان بحث کاهش ارزش پول ملی بهعنوان یک مسئله مهم برای سالهای آینده باقی خواهد ماند. یکی از این مسائل بحث تورم مزمن اقتصاد ایران است.
اقتصادی که سالهاست با تورم بالا مواجه است باید هر سال تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی در قیمت ارز انعکاس پیدا کند و این نرخ روی ارز ملی لحاظ شود. اگر تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی روی قیمت ارز منعکس نشود قیمت ارز در طول چند سال مانند فنر جمع میشود و یکباره خودش را نمایان میکند. از دیگر عواملی که در میانمدت و بلندمدت روی قیمت ارز تأثیر دارد و میتواند به افزایش قیمت دلار منجر شود میتوان به کسری تراز تجاری، قاچاق کالا، واردات بیرویه و کاهش در آمد نفتی ایران اشاره کرد. با استناد به این متغیرهای اقتصادی اگر بهزودی فکری به حال اقتصاد ایران نشود قیمت ارز همچنان در میانمدت و بلندمدت رشد خواهد کرد.
عواملی که در بلندمدت بر قیمت ارز تأثیر دارد چیست؟
نکته کلیدی در آینده بلندمدتتر برای قیمت ارز، کاهش وابستگی اقتصاد ایران به نفت است. با قطعیت میتوان گفت اقتصاد ایران برای بهرهبرداری از درآمدهای نفتیاش فقط 10سال زمان دارد زیرا تا 10سال آینده این درآمدها از بین خواهد رفت و این یکی از نکات کلیدی است که در قیمت ارز در بلندمدت تأثیر زیادی خواهد داشت. برآورد همه بنگاههای استراتژیک و آیندهپژوهی دنیا، بهویژه مؤسساتی که در زمینه انرژیهای پاک کار میکنند، این است که سال 2030میلادی پایان عصر نفت و سوختهای فسیلی خواهد بود و اقتصاد ایران کمتر از 10سال برای قطع وابستگی به درآمدهای نفتی فرصت دارد.
بهعبارت دقیقتر سرعت استفاده از انرژیهای پاک و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی در 10سال آینده بهدلیل افزایش سرعت تکنولوژی افزایش خواهد یافت و این موضوع باعث کاهش واردات نفت از سایر کشورها خواهد شد ضمن اینکه باید درنظر گرفت میزان تولید نفت همین حالا در بسیاری از کشورهای تولیدکننده افزایش یافته است، بنابر این اگر اقتصاد ایران نتواند تا 10سال آینده مسائل خود را حل کند با کاهش درآمدهای نفتی مواجه خواهد شد و این موضوع قیمت ارز را در یک فرایند بلندمدت 10ساله بهشدت با بحران مواجه خواهد کرد و به افزایش شدید قیمت ارز منجر میشود، در غیراین صورت ما شاهد تلاطمهای شدیدی از نیمهدوم دهه 1400به بعد در قیمت ارز خواهیم بود؛ یعنی از 1405به بعد که در حدود سال 2025خواهد بود، دنیا به سمت کاهش واردات نفت حرکت خواهد کرد و اقتصاد ایران بهشدت از این مسئله تأثیر خواهد پذیرفت.
بنابراین میتوان گفت دهه1400 یکدهه بسیار حیاتی و کلیدی برای ایران است. ایران بیش از 50سال است که به نفت وابستگی پیدا کرده و تمام قواعد و مناسبات اقتصاد ایران با نفت تنظیم شده است و حالا فقط 10سال فرصت دارد که از قید نفت آزاد شود.اگر در این دوره وابستگی اقتصاد ایران به منابع نفتی کم نشود شاهد تکانههای شدیدی در قیمت ارزهای خارجی از جمله دلار و یورو خواهیم بود و اقتصاد ایران دوران بسیار سختی را در پایان این دهه شروع خواهد کرد.
اگر قیمت ارز بالا باشد میتواند به تقویت صادرات و کاهش وابستگی ایران به نفت منجر شود؟
خیر، متأسفانه ما برنامه مشخصی برای توسعه صادرات غیرنفتی نداریم. اقتصاد ایران استراتژی توسعه صنعت صادراتمحور ندارد. اینکه هماکنون قیمت نفت افزایش پیدا کرده و صادرات ایران هم رشد کرده عمدتا یک دوره مقطعی و شامل صادرات سطح پایین است که اغلب با تکنولوژی سطح پایین انجام میشود، دلیلش این است که ما استراتژی توسعه صنعت صادراتمحور نداریم.
هماکنون هیچ برنامه مشخصی برای الحاق ایران به زنجیره تولید و اقتصاد جهانی وجود ندارد بنابراین کاهش ارزش پول ملی هم نتوانسته است چندان به افزایش صادرات غیرنفتی منجر شود. صادرات غیرنفتی ایران قبل از کاهش ارزش پول ملی 30تا 35میلیارد دلار بود و الان به حدود 40میلیارد دلار رسیده است و این عدد در سایز اقتصاد ایران اعداد پایینی تلقی میشود. بنابراین راهحل اصلی تعیین راهبرد صادرات است.
چه کارهایی برای اصلاح اقتصاد ایران باید در دهه آینده انجام شود؟
اگر دولتی که امسال سر کار میآید دست به اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران نزند ما در پایان این دهه با چند بحران بزرگ مانند بحران آب، بحران صندوقهای بازنشستگی، بحران جمعیت، بحران نفت و منابع نفتی مواجه خواهیم شد که همه این بحرانها در پایان این دهه خودش را نشان خواهد داد و اگر در این دهه عقلانیتی در اقتصاد ایران ایجاد نشود من آینده روشنی برای اقتصاد ایران در پایان این دهه متصور نیستم. یعنی اگر ما این دهه را از دست بدهیم آینده تاریکی در پایان این دهه در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود مگر اینکه در این 10سال دگرگونی اساسی در اداره اقتصادی و حکمرانی اقتصادی ایجاد شود. ما هنوز نمیدانیم که در 10سال آینده چه بر سر کشور خواهد آمد و اگر واقعا به این خطرات آگاه بودیم جور دیگر میاندیشیدیم و هرگز سطح گفتمان اقتصادیمان در سطح کنونی نبود.