سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه!!
پیرو تاپیک های قبلی که دوستان به نظرات و دیدگاها و ارزش های هم می تازند و بدون در نظر گرفتن اشخاص به انها بی احترامی می کنند ! خواستم مطلبی را ذکر کنم البته مطلب رو از اینترنت گرفتم و مال خودم نی!!
اخلاقیات مطلق است یا نسبی؟
در مورد اخلاقیقات دو نظریه توسط فلاسفه مطرح شده است. برخی معتقدند که اخلاقیات مطلق است و برخی هم اخلاقیات را نسبی می دانند. حال می خواهیم به این دو نظریه نگاهی بیاندازیم و نقدی در این مورد داشته باشیم.
نظر فیلسوفان دین مدار ( اسلام و مسیحیت ) در مورد اخلاقیات
برخی فسلسوفان ( که اغلب فیلسوفان ادیان هستند ) اخلاقیات را مطلق می دانند. بدین معنا که آنها معتقدند اخلاقیات در هر زمان و هر مکانی ثابت و تغیر ناپذیر است. و خوب تا ابد خوب و بد تا ابد بد خواهد بود .
استدلال این گروه از فلاسفه هم بر اساس آموزه های مذهبی آنها است. برخی از انها معتقدند که اخلاقیات برگرفته از ادیان است که از سوی خداوند برای بشر تبیین می شود. بدین معنا که دروغ از آن جهت بد است چون خداوند ان را بد می داند. و راست بدین سبب خوب است چون خداوند آن را امر کرده است.
اما از سویی دیگر برخی از فیلسوفان معتقدند که اخلاقیات در سرشت انسانها وجود دارد و پیامبر ادیان تذکار دهنده هستند. بدین معناکه دروغ در سرشت انسانها نیست و راست در سرشت انسانها هست ( پس دروغ بد و راست خوب است ) و فقط پیامبران آن را به بشر تذکار داده اند.
با توجه به این نظریه اخلاقیات مطلق تلقی می شود و رفتار های انسان بصورت سیاه و سفید نمایان می شود. ( یعنی رفتار یک انسان یا خوب است و یا بد )
و چون این نظریه رفتارهای انسان را به دو دسته خوب و بد تقسیم می کند بنابراین پاداش و مجازات معنا پیدا می کند. رفتارهای خوب مستحق پاداش و رفتارهای بد مستحق مجازات است.
نظریه فیلسوفان درباره اخلاقیات
اما نظریه دومی هم در مورد اخلاقیات مطرح شده است. طرفداران این نظریه معتقدند که اخلاقیات نسبی است و خوبی و بدی انها به نسبت رفتار دیگر سنجیده می شود. بدین معنا که ممکن است در زمانی ( و یا مکانی ) یک رفتار انسان خوب و در زمانی ( و یا مکانی ) دیگر همین رفتار زشت باشد.
برخی ها در این نظریه دارند تصورشان این است که این گروه معتقدند هیچ چیزی به عنوان اخلاقیات پذیرفته شده نیست. درصورتی که چنین نیست . بلکه این گروه معتقدند که اخلاقیات به حالت پلکانی است. یعنی مثلا راستگویی نسبت به " نجات زندگی یک انسان " در درجه پایین تری قرار دارد . یعنی راستگویی تا زمانی خوب است که زندگی یک انسان در خطر نباشد! یعنی ممکن است شما با یک دروغ باعث رهایی یک انسان بیگناه از مرگ بشوید ( همان چیزی که مسلمانها از ان به عنوان دروغ مصلحتی نام می برند. )
نظریه اخلاقیات نسبی از کجا نشات می گیرد.
جالب است بدانید این نظریه برگرفته از یک نظریه علمی ریاضی به نام نظریه " فازی " برگرفته شده است. که ابداع کننده آن یک پروفسور ایرانی به نام پروفسور لطفی زاده است.
قبل از نظریه فازی هستی به بود و نبود تقسیم می شد. و در اصطلاح کامپیوتری آن هر مفهومی در جهان ارزش 0 یا 1 می گرفت. اگر وجود داشت عدد 1 و اگر نداشت عدد 0 به آن داده می شد. اما در نظریه فازی به هر چیزی در جهان ارزشی بین 0 تا 1 ( مثلا 0.7 ) تعلق می گیرد.
اصول نظریه فازی ( برای مطالعه و آشنایی بیشتر )
فرض کنید از شما می پرسند : آیا گل گلایل زیباست؟
شما ممکن است جواب بدهید بله زیباست. ( اما ممکن است کسی دیگر نظری دیگر داشته باشد و معتقد باشد خیر زیبا نیست.)
حال ممکن است از شما این سوال پرسیده شود : گل گلایل زیباست یا گل نرگس؟
شما ممکن است جواب بدهید : گل نرگس.
سوال دوم نشان می دهد که شما گل نرگس را زیباتر از گل گلایل می دانید. و بدین معنا نیست که شما گل گلایل را زشت می دانید.
درواقع مفهوم زیبایی یک مفهوم نسبی است یعنی شما نسبت به چیزی که در نظر دارید چیزی را زیبا می دانید و حتی این عقیده در بین دو فرد ممکن است یکسان نباشد . یعنی یک فرد چیزی را زیبا بداند ولی شما آن را زیبا ندانید.
پروفسور لطفی زاده این مشکل را چنین حل می کند . که به هر چیزی عددی بین صفر تا یک اختصاص می دهد. یعنی مثلا می گوید گل گلایل عدد 0.4 و گل نرگس عدد 0.6 دارد. حال شما براحتی می توانید زیبایی این دو گل را با هم مقایسه بکنید. 0.6 > 0.4 است پس گل نرگس زیباتر است ( توجه کنید قبل از نظریه فازی شما مجبور بودید برای مقایسه این دو گل فقط اعداد 0 و 1 را تخصیص بدهید یعنی عدد 0 را به گل گلایل و عدد 1 را به گل نرگس و این بدین معنا بود که شما گل گلایل را زشت و گل نرگس را زیبا می دانستید. و مشکل آنجا پیش می امد که شما می خواستید گل سومی را با این دو گل هم مقایسه بکنید!)
پروفسور لطفی زاده با الهام از زیبایی نظریه فازی را مطرح می کند و حقیقت را در جهان برگرفته از نسبیت می داند.
بگذارید مثالی بزنیم: فرض کنید شما کاغذی دارید که در یک طرف ان نوشته شده است " آن طرف کاغذ را بخوانید " و در سوی دیگر آن نوشته شده است " آن سوی کاغذ را نخوانید " و این کاغذ را به شما می دهند. و سپس از شما این سوال را می پرسند : آیا شما دو طرف کاغذ را خوانده اید؟
جواب این سوال منوط به آن است که شما ابتدا کدام طرف کاغذ را خوانده باشید. اگر طرف اول را خوانده باشید جواب شما مثبت است و اگر طرف دوم را خوانده باشید جواب شما منفی است.
درواقع حقیقت هم مانند همین کاغذ است و بسته به آن دارد که چطور به شما نشان داده شده باشد.
این ساده ترین تعریف هایی بود که من می توانستم از این دو نظریه ارائه بدهم. چون ممکن است. سوالاتی در این رابطه وجود داشته باشد و نقدهایی بر اسن صحبتها بشود. بحث را در اینجا قطع می کنم تا به سوالات پاسخ منطقی داده شود و سپس به سوال اصلی تاپیک یعنی " اخلاقیات مطلق است یا نسبی؟ " بپردازیم.
در نهایت دوستان به نظرات ,عقاید و ارزش های همدیگه احترام بزاریم! و اگر نتونستیم جلوی خود رو بگیریم لااقل در پخ مطرح کنیم! در ضمن زبان انتقاد با زبان بی احترامی متفاوت هست! بهتره تو حرفامون از کلمه به نظر من و یا به عقیده من استفاده کنیم تا خواننده برداشت کلی و جهان شمول نکند!
پیرو تاپیک های قبلی که دوستان به نظرات و دیدگاها و ارزش های هم می تازند و بدون در نظر گرفتن اشخاص به انها بی احترامی می کنند ! خواستم مطلبی را ذکر کنم البته مطلب رو از اینترنت گرفتم و مال خودم نی!!
اخلاقیات مطلق است یا نسبی؟
در مورد اخلاقیقات دو نظریه توسط فلاسفه مطرح شده است. برخی معتقدند که اخلاقیات مطلق است و برخی هم اخلاقیات را نسبی می دانند. حال می خواهیم به این دو نظریه نگاهی بیاندازیم و نقدی در این مورد داشته باشیم.
نظر فیلسوفان دین مدار ( اسلام و مسیحیت ) در مورد اخلاقیات
برخی فسلسوفان ( که اغلب فیلسوفان ادیان هستند ) اخلاقیات را مطلق می دانند. بدین معنا که آنها معتقدند اخلاقیات در هر زمان و هر مکانی ثابت و تغیر ناپذیر است. و خوب تا ابد خوب و بد تا ابد بد خواهد بود .
استدلال این گروه از فلاسفه هم بر اساس آموزه های مذهبی آنها است. برخی از انها معتقدند که اخلاقیات برگرفته از ادیان است که از سوی خداوند برای بشر تبیین می شود. بدین معنا که دروغ از آن جهت بد است چون خداوند ان را بد می داند. و راست بدین سبب خوب است چون خداوند آن را امر کرده است.
اما از سویی دیگر برخی از فیلسوفان معتقدند که اخلاقیات در سرشت انسانها وجود دارد و پیامبر ادیان تذکار دهنده هستند. بدین معناکه دروغ در سرشت انسانها نیست و راست در سرشت انسانها هست ( پس دروغ بد و راست خوب است ) و فقط پیامبران آن را به بشر تذکار داده اند.
با توجه به این نظریه اخلاقیات مطلق تلقی می شود و رفتار های انسان بصورت سیاه و سفید نمایان می شود. ( یعنی رفتار یک انسان یا خوب است و یا بد )
و چون این نظریه رفتارهای انسان را به دو دسته خوب و بد تقسیم می کند بنابراین پاداش و مجازات معنا پیدا می کند. رفتارهای خوب مستحق پاداش و رفتارهای بد مستحق مجازات است.
نظریه فیلسوفان درباره اخلاقیات
اما نظریه دومی هم در مورد اخلاقیات مطرح شده است. طرفداران این نظریه معتقدند که اخلاقیات نسبی است و خوبی و بدی انها به نسبت رفتار دیگر سنجیده می شود. بدین معنا که ممکن است در زمانی ( و یا مکانی ) یک رفتار انسان خوب و در زمانی ( و یا مکانی ) دیگر همین رفتار زشت باشد.
برخی ها در این نظریه دارند تصورشان این است که این گروه معتقدند هیچ چیزی به عنوان اخلاقیات پذیرفته شده نیست. درصورتی که چنین نیست . بلکه این گروه معتقدند که اخلاقیات به حالت پلکانی است. یعنی مثلا راستگویی نسبت به " نجات زندگی یک انسان " در درجه پایین تری قرار دارد . یعنی راستگویی تا زمانی خوب است که زندگی یک انسان در خطر نباشد! یعنی ممکن است شما با یک دروغ باعث رهایی یک انسان بیگناه از مرگ بشوید ( همان چیزی که مسلمانها از ان به عنوان دروغ مصلحتی نام می برند. )
نظریه اخلاقیات نسبی از کجا نشات می گیرد.
جالب است بدانید این نظریه برگرفته از یک نظریه علمی ریاضی به نام نظریه " فازی " برگرفته شده است. که ابداع کننده آن یک پروفسور ایرانی به نام پروفسور لطفی زاده است.
قبل از نظریه فازی هستی به بود و نبود تقسیم می شد. و در اصطلاح کامپیوتری آن هر مفهومی در جهان ارزش 0 یا 1 می گرفت. اگر وجود داشت عدد 1 و اگر نداشت عدد 0 به آن داده می شد. اما در نظریه فازی به هر چیزی در جهان ارزشی بین 0 تا 1 ( مثلا 0.7 ) تعلق می گیرد.
اصول نظریه فازی ( برای مطالعه و آشنایی بیشتر )
فرض کنید از شما می پرسند : آیا گل گلایل زیباست؟
شما ممکن است جواب بدهید بله زیباست. ( اما ممکن است کسی دیگر نظری دیگر داشته باشد و معتقد باشد خیر زیبا نیست.)
حال ممکن است از شما این سوال پرسیده شود : گل گلایل زیباست یا گل نرگس؟
شما ممکن است جواب بدهید : گل نرگس.
سوال دوم نشان می دهد که شما گل نرگس را زیباتر از گل گلایل می دانید. و بدین معنا نیست که شما گل گلایل را زشت می دانید.
درواقع مفهوم زیبایی یک مفهوم نسبی است یعنی شما نسبت به چیزی که در نظر دارید چیزی را زیبا می دانید و حتی این عقیده در بین دو فرد ممکن است یکسان نباشد . یعنی یک فرد چیزی را زیبا بداند ولی شما آن را زیبا ندانید.
پروفسور لطفی زاده این مشکل را چنین حل می کند . که به هر چیزی عددی بین صفر تا یک اختصاص می دهد. یعنی مثلا می گوید گل گلایل عدد 0.4 و گل نرگس عدد 0.6 دارد. حال شما براحتی می توانید زیبایی این دو گل را با هم مقایسه بکنید. 0.6 > 0.4 است پس گل نرگس زیباتر است ( توجه کنید قبل از نظریه فازی شما مجبور بودید برای مقایسه این دو گل فقط اعداد 0 و 1 را تخصیص بدهید یعنی عدد 0 را به گل گلایل و عدد 1 را به گل نرگس و این بدین معنا بود که شما گل گلایل را زشت و گل نرگس را زیبا می دانستید. و مشکل آنجا پیش می امد که شما می خواستید گل سومی را با این دو گل هم مقایسه بکنید!)
پروفسور لطفی زاده با الهام از زیبایی نظریه فازی را مطرح می کند و حقیقت را در جهان برگرفته از نسبیت می داند.
بگذارید مثالی بزنیم: فرض کنید شما کاغذی دارید که در یک طرف ان نوشته شده است " آن طرف کاغذ را بخوانید " و در سوی دیگر آن نوشته شده است " آن سوی کاغذ را نخوانید " و این کاغذ را به شما می دهند. و سپس از شما این سوال را می پرسند : آیا شما دو طرف کاغذ را خوانده اید؟
جواب این سوال منوط به آن است که شما ابتدا کدام طرف کاغذ را خوانده باشید. اگر طرف اول را خوانده باشید جواب شما مثبت است و اگر طرف دوم را خوانده باشید جواب شما منفی است.
درواقع حقیقت هم مانند همین کاغذ است و بسته به آن دارد که چطور به شما نشان داده شده باشد.
این ساده ترین تعریف هایی بود که من می توانستم از این دو نظریه ارائه بدهم. چون ممکن است. سوالاتی در این رابطه وجود داشته باشد و نقدهایی بر اسن صحبتها بشود. بحث را در اینجا قطع می کنم تا به سوالات پاسخ منطقی داده شود و سپس به سوال اصلی تاپیک یعنی " اخلاقیات مطلق است یا نسبی؟ " بپردازیم.
در نهایت دوستان به نظرات ,عقاید و ارزش های همدیگه احترام بزاریم! و اگر نتونستیم جلوی خود رو بگیریم لااقل در پخ مطرح کنیم! در ضمن زبان انتقاد با زبان بی احترامی متفاوت هست! بهتره تو حرفامون از کلمه به نظر من و یا به عقیده من استفاده کنیم تا خواننده برداشت کلی و جهان شمول نکند!
فایل های ضمیمه
Last edited: