شعر ایرج میرزا عارف نامه
عید نوروز و اول سالست
روز عیش و نشاط اطفالست
همه آن روز رخت نو پوشند
چای و شربت به خوشدلی نوشند
شعر ایرج میرزا حجاب
پسر خوب روز عید اندر
روز اول به خدمت مادر
دست برگردنش کند چون طوق
سرو دستش ببوسد از سر شوق
شعر ایرج میرزا حجاب بدون سانسور
گوید این عید تو مبارک باد
صد چنین سال نو ببینی شاد
بعد آید به دست بوس پدر
بوسه بخشد پدر به روی پسر
اشعار ایرج میرزا حجاب
پسر بد چو روز عید شود
از همه چیز نا امید شود
نه پدر دوست داردش نه عمو
نه کسی عیدی آورد بر او
عیدی آن روز حق آن پسرست
که نجیب و شریف و با هنرست
شعر ایرج میرزا درمورد حجاب
طبع من این نکته چه پاکیزه گفت
سهل بود خوردن افسوسِ مفت
مردم این ملک ز که تا به مه
هیچ ندانند جز احسنت و زه
شعر ایرج میرزا درباره حجاب
هرکسی اندر غم جان خودست
فارغ از اندیشه نیک و بدست
بعد که مُردم، همه یادم کنند
رحمت وافر به نهادم کنند
شعر ایرج میرزا و حجاب
زانچه پس از مرگ برایم کنند
کاش کمی حین بقایم کنند
دل به کف غصه نباید سپرد
اول و آخر همه خواهیم مرد
شعر ایرج میرزا در مورد حجاب
داشت عباس قلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری
اسم او بود علی مردان خان
کلفت خانه ز دستش به امان
متن شعر ایرج میرزا چادر
هر چه می گفت له له لج می کرد
دهنش را به له له کج می کرد
هر چه می دادند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکم است
اشعار ایرج میرزا عارف نامه
هر کجا لانه گنجشکی بود
بچه گنجشک درآوردی زود
پشت کالسکه مردم می جست
دل کالسکه نشین را می خست
شعر عارف نامه از ایرج میرزا
هر سحرگه دم در بر لب جو
بود چون کرم به گل رفته فرو
بس که بود آن پسره خیره و بد
همه از او بدشان می آمد
شعر در مورد ایرج میرزا
نه پدر راضی بود از او نه مادر
نه معلم نه له له نه نوکر
ای پسر جان من این قصه بخوان
تو نشو مثل علی مردان خان
اشعار ایرج میرزا
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی
آراسته با شکل مهیبی سر و بر را
گفتا که: «منم مرگ و اگر خواهی زنهار
باید بگزینی تو یکی زین سه خطر را
اشعار ایرج میرزا Pdf
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زار
یا بشکنی از خواهر خود سینه و سر را
یا خود ز می ناب کشی یک دو سه ساغر
تا آن که بپوشم ز هلاک تو نظر را
اشعار ایرج میرزا هزلیات
لرزید ازین بیم جوان بر خود و جا داشت
کز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا: «پدر و خواهر من هر دو عزیزند
هرگز نکنم ترک ادب این دو نفر را
اشعار ایرج میرزا لیلی و مجنون
لیکن چون به می دفع شر از خویش توان کرد
می نوشم و با وی بکنم چاره ی شر را»
جامی دو بنوشید و چو شد خیره ز مستی
هم خواهر خود را زد و هم کشت پدر را
ای کاش شود خشک بن تاک خداوند
زین مایه ی شر حفظ کند نوع بشر را
اشعار ایرج میرزا دانلود
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هرکجا بیندم از دور کند
چهره پرچین و جبین پر آژنگ
اشعار ایرج میرزا عارف نامه
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خدنگ
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در کام من و تست شرنگ
اشعار ایرج میرزا بی سانسور
نشوم یکدل و یکرنگ ترا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف و درنگ
اشعار ایرج میرزا دانلود رایگان
روی و سینه تنگش بدری
دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری
تا برد زاینه قلبم زنگ
شعر ایرج میرزا دانلود
عاشق بی خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه زبنگ
دیوان اشعار ایرج میرزا دانلود
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سرمنزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارنگ
دانلود اشعار ایرج میرزا
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
دانلود اشعار ایرج میرزا Pdf
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهنگ:
آه دست پسرم یافت خراش
آه پای پسرم خورد به سنگ
دانلود اشعار ایرج میرزا برای موبایل
دل به کف غصه نباید سپرد
اول و آخر همه خواهیم مرد
دانلود دیوان اشعار ایرج میرزا بدون سانسور
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر