اهمیت دادن ب حرف دیگران در زندگی

[lildude]

درود،

آیا در زندگی خود، حرفهای دیگران، بخشی از زندگی شما را تشکیل میدهند؟ حرفهای اقوام، کسبه ی محل، دوستان و ...
آیا بطورِ غیر مستقیم تاثیرِ منفی بر زندگی شما داشته است؟

اصطلاحا "تره ای خورد" میکنید برای حرفِ دیگران؟

مثال : در خیابان راه میروید، یکی از دوستان شما را میبیند و میگوید "عجب رنگِ بدی" اشاره ب پیراهن. و یا میگوید "پیر شدی" یا میگوید "من اگر جای تو بودم، با فلان شخص قطع رابطه میکردم" و یا میگوید "مبل خریدم 8 میلیون تومن" و هزاران هزار حرفِ دیگر.

بعد از چنین حرفهایی آیا دپرس شده و زندگیتان مختل میشود؟ بها میدهید؟

 

[elahi43]

یه نفر نه
ولی وقتی چند نفر بگن
اگه بگن شاخ دراودری ادم باور میکنه

نمیشه گفت حرف بقیه روی افراد تاثیر نمیزاره
بعضیا فکر میکنن قبول میکنن
بغضیا لج بازن
بعضیا هم درجا میکن باشه همون ک تو میگی

من ک کار خودمو میکنم بیشتر وقتا :lol:

 

[tabotekhali]

درود،

آیا در زندگی خود، حرفهای دیگران، بخشی از زندگی شما را تشکیل میدهند؟ حرفهای اقوام، کسبه ی محل، دوستان و ...
آیا بطورِ غیر مستقیم تاثیرِ منفی بر زندگی شما داشته است؟

اصطلاحا "تره ای خورد" میکنید برای حرفِ دیگران؟

مثال : در خیابان راه میروید، یکی از دوستان شما را میبیند و میگوید "عجب رنگِ بدی" اشاره ب پیراهن. و یا میگوید "پیر شدی" یا میگوید "من اگر جای تو بودم، با فلان شخص قطع رابطه میکردم" و یا میگوید "مبل خریدم 8 میلیون تومن" و هزاران هزار حرفِ دیگر.

بعد از چنین حرفهایی آیا دپرس شده و زندگیتان مختل میشود؟ بها میدهید؟

قبلنا اره اما یه چند سالی میشه که دیگه نه
و از این بابت خرسندم وقتی میبینم که دیگه در قید و بند حرفهای بقیه نیستم و اعصابم رو به خاطر یه مشت حرف ... خرد نمی کنم.

 

[elahi43]

حالشو داشتین بخونین قشنگه

مي خواستم به دنيا بيايم، در زايشگاه عمومي، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بيمارستان خصوصي. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه مي گويند؟!...
مي خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ي سر كوچه ي مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ي غير انتفاعي! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه مي گويند؟!...
به رشته ي انساني علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط رياضي! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه مي گويند؟!...
با دختري روستايي مي خواستم ازدواج كنم. خواهرم گفت: مگر من بميرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه مي گويند؟!...
مي خواستم پول مراسم عروسي را سرمايه ي زندگي ام كنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روي نعش ما رد شوي. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه مي گويند؟!...
مي خواستم به اندازه ي جيبم خانه اي در پايين شهر اجاره كنم. مادرم گفت: واي بر من. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه مي گويند؟!...
اولين مهماني بعد از عروسيمان بود. مي خواستم ساده باشد و صميمي. همسرم گفت: شكست، به همين زودي؟!...گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه مي گويند؟!...
مي خواستم يك ماشين مدل پايين بخرم، در حد وسعم، تا عصاي دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه مي گويند؟!...
بچه ام مي خواست به دنيا بيايد، در زايشگاه عمومي. پدرم گفت: فقط بيمارستان خصوصي. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه مي گويند؟!...
بچه ام مي خواست به مدرسه برود، رشته ي تحصيلي اش را برگزيند، ازدواج كند... مي خواستم بميرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پايين قبرستان. زنم جيغ كشيد. دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه مي گويند؟!...
مُردم. برادرم براي مراسم ترحيمم مسجد ساده اي در نظر گرفت. خواهرم اشك ريخت و گفت: مردم چه مي گويند؟!...
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده اي بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه مي گويند؟!...
خودش سنگ قبري برايم سفارش داد كه عكسم را رويش حك كردند. حالا من در اينجا در حفره اي تنگ خانه كرده ام و تمام سرمايه ام براي ادامه ي زندگي جمله اي بيش نيست: مردم چه مي گويند؟!... مردمي كه عمري نگران حرفهايشان بودم، لحظه اي نگران من نيستند...

 

[Scofield69]

به نظر من مردم كاري با ادم ندارن اوني كه حرف در مياره دوست و اشنا هستند ...

هميشه ادم از خودي ضربه ميخوره ...

ميشه دايورت كرد ولي رو اعصاب هست

 

[روح سگ ولگرد]

ازونجایی که از اعتماد به نفس کاذب زیادی برخوردارم کلن حرف دیگران به دولمم نیست.


میسی از برنامه خوبتون :snitch:

 

[Cleeev]

بستگی داره فرد گوینده حرف چه کسی باشه.

اگر فرد باسواد، دانا و عالمی که از مغزش استفاده میبره و حرفایی که میزنه بر پایه فکر و دانایی هستن، چیزی بهم بگه، درباره ـش فکر میکنم.

وگرنه درباره باقی مردم، گو زمم نیستن...



که توی کشور عقب مونده ای مثل ایران، یک در هزارم شاید چنین افرادی یافت نشن.

 

[saeedtz]

چند ساله پیش شاید!

اما الان همه حسم به نظرات دیگران یه نگاه تمسخر آمیزه!

این نگاه تمسخر آمیزم به اون طرفم نیست!به چند سال پیش خودمه که به حرف این جماعت ذره‌ای اهمیت میدادم!

 

[-Arash-]

بسیار بسیار انتقاد پذیریم . ولی چرت و پرت و فضولی رو به شخممون هم حساب نمی کنیم

 

[nima_00989166]

ببینید توی خودتون شباهتی با من دارید؟
http://forum.persiantools.com/t248061-page14.html#post5624966

 

[anArchist]

خیلی حرف مزدم یعنی دوست و آشنا و فامیل برام مهمه. :|
ولی غزیبه ها نه.

 

[hkhafan]

اگه برام مهم بود و گوش میکردم که بهم نمیگفتن مواد فروش!

====

خیلی حرف مزدم یعنی دوست و آشنا و فامیل برام مهمه. :|
ولی غزیبه ها نه.

انقد گفتیم ژست روشنفکری نگیر...ینی غریبه بودیم؟

 

[ftec]

بستگی داره به آدمش و حرفش.اصولا گوش و مغزم به روی کلیه حرفها بازه. هیچ حرفی را نشنیده و فکر نکرده ریجکت نمیکنم

 

[anArchist]

اگه برام مهم بود و گوش میکردم که بهم نمیگفتن مواد فروش!

====



انقد گفتیم ژست روشنفکری نگیر...ینی غریبه بودیم؟

نه، شماها خیلی خودی هستید به همین دلیل برام مهم نیست چی میگین. اون دوست و آشنا و فامیل منظورم اونایین که باشون رودربایسی دارم

 

[shisholi]

گوش می دم ولی همیشه خودم با توجه به علایق و سلیقه هام و درست بودن اون کار از نظر منطق تصمیم می گیرم و لی کسی در مورد ظاهر و لباس و مدل مو و اینا نظر بده اصلا توجه نمی کنم و اونی رو که خودم دوست دارم و راحتم رو استفاده می کنم و در کل مهم نیست برام حرف مردم

 

[sinnaa]

در دروازه رو میشه بست در دهن مردمو خیر

 

[.:smr:.]

در مثال= (حرف مردم : بادهوا )
در عمل=(حرف مردم : اصل عمل )
پ.ن :به خودمون تلقین نکنیم واقعا تاثیر زیادی داره ...

 

[nima_00989166]

ممکنه روی روحیه م تاثیر بذاره..ولی عمرا مسیر زندیگم رو بخاطرش عوش کنم..
اگه حرف های فرد یا افرادی اذیتتون میکنه ..بجای اینکه بخاطرش خلاف میلم زندگی کنم.. یا از اون افراد فاصله گرفتم یا رابطه م رو محدود کردم...و اون طور که خواستم زندگی کردم..(کاملا جدی)
اعضای خانواده ام هم مستثنی نبودن!! (کاملا جدی)

زندگی خودتون رو محکوم به رابطه با یکسری اشخاص نکنید..