سلام
وقت همگی بخیر
اولین تایپیکمو به اشتراک میگذارم
من یه دختر کوچولوی خجالتی بودم که تو خانواده همش بهم میگفتن ساکت باش، زیاد تو جمع حرف نزن، مودب باش، حیا داشته باش، دختر اینقدر پررو نمیشه که....
اینقدر از این حرفا به خورد مغزم دادن که دیگه لال مونی گرفتم
تو جمع ها و دورهمی ها ساکت بودم
با کسی حرف نمیزدم
خیلی خجالتی و آروم بودم (هنوزم آرومم اما نه خجالتی)
فقط درس میخوندم
خیلی هم باهوش بودم ریاضیم قویتر از بقیه همکلاسی هام بود.
میگفتم دختر مودب اونیه که فقط درس بخونه و نمره هاش 20 باشه، حرف زدن مهم نیست!
دلم به این چیزا خوش بود...
تا اینکه دانشگاه معتبری قبول شدم
اونجا خیلی به مشکل خوردم
چون بلد نبودم ارتباط بگیرم
چون اعتماد به نفس نداشتم
چون فن بیان نداشتم
همیشه خودمو از جمع قایم میکردم
ته کلاس مینشستم
یه گوشه ای که بقیه منو نبینن و استاد صدام نزنه برم پای تخته.
یه درس داشتیم «شیوه ارائه مطالب»، 4 بار حذفش کردم. 15 نمره این درس شامل ارائه حضوری میشد و من اینقدر از صحبت تو جمع واهمه داشتم که هر بار برش میداشتم، حذفش میکردم
دیگه ترم آخر لیسانس، مجبور شدم پاسش کنم.
اما پاس کردنش برام خاطره شد
فهمیدم اون قدرها هم سخت نبود
فهمیدم که چقدر فن بیانم خوبه و خودم خبر نداشتم
فهمیدم استعداد اصلی من ارائه مطلب یا همون آموزش هست.
اینقدر ارائه ام عالی بود که استادم خیلی خوشش اومد و گفت برای سخنرانی عالی هستی.
از اون موقع افتادم تو فکر دوره های فن بیان و سخنرانی.
بعد از دانشگاه که از شر درس های بیخود و بیفایده خلاص شدم، راحت تونستم پیگیر علایقم بشم و مهارت های خالیم رو پر کنم. مهارت های ارتباطی، عزت نفس، اعتماد به نفس، فروش، فن بیان، هوش کلامی و... .
خیلی از هم کلاس هام بلافاصله رفتن ارشد. اما من اومدم تو دل کار و جنگیدن برای ساختن خودم چون میدونستم دانشگاه اون چیزی رو که میخوام بهم نمیده.
از اون روز تا الان خیلی تغییر کردم
خیلی چیزا یاد گرفتم
خداروشکر استخدام شدم و معلم هستم دقیقا تو کاری که علاقمه
خداروشکر فعالیت های دیگه ای هم دارم که برام درآمد عالی داره.
الان به دوستام که نگاه میکنم هنوز اون آدمای قبلی هستن و خلی دلم میخواد بهشون بگم برید روی خودتون کار کنید... برید آموزش ببینید... مهارت های مهم رو یاد بگیرین... وقتتونو تو دانشگاه تلف نکنین...
اما میدونم هنوزم متوجه نیستن چه خبره.
من هم براشون آرزوی موفقیت دارم.
حالا اینجا هستم
تو این انجمن
و میخوام تمامی دانش . تجربه ای که طی 5 سال کار، فعالیت، تمرین و آموزش در زمینه مهارت های کلامی و ارتباطی دیدم، با شما به اشتراک بگذارم.
تو این انجمن با من همراه باشید.
وقت همگی بخیر
اولین تایپیکمو به اشتراک میگذارم
من یه دختر کوچولوی خجالتی بودم که تو خانواده همش بهم میگفتن ساکت باش، زیاد تو جمع حرف نزن، مودب باش، حیا داشته باش، دختر اینقدر پررو نمیشه که....
اینقدر از این حرفا به خورد مغزم دادن که دیگه لال مونی گرفتم
تو جمع ها و دورهمی ها ساکت بودم
با کسی حرف نمیزدم
خیلی خجالتی و آروم بودم (هنوزم آرومم اما نه خجالتی)
فقط درس میخوندم
خیلی هم باهوش بودم ریاضیم قویتر از بقیه همکلاسی هام بود.
میگفتم دختر مودب اونیه که فقط درس بخونه و نمره هاش 20 باشه، حرف زدن مهم نیست!
دلم به این چیزا خوش بود...
تا اینکه دانشگاه معتبری قبول شدم
اونجا خیلی به مشکل خوردم
چون بلد نبودم ارتباط بگیرم
چون اعتماد به نفس نداشتم
چون فن بیان نداشتم
همیشه خودمو از جمع قایم میکردم
ته کلاس مینشستم
یه گوشه ای که بقیه منو نبینن و استاد صدام نزنه برم پای تخته.
یه درس داشتیم «شیوه ارائه مطالب»، 4 بار حذفش کردم. 15 نمره این درس شامل ارائه حضوری میشد و من اینقدر از صحبت تو جمع واهمه داشتم که هر بار برش میداشتم، حذفش میکردم
دیگه ترم آخر لیسانس، مجبور شدم پاسش کنم.
اما پاس کردنش برام خاطره شد
فهمیدم اون قدرها هم سخت نبود
فهمیدم که چقدر فن بیانم خوبه و خودم خبر نداشتم
فهمیدم استعداد اصلی من ارائه مطلب یا همون آموزش هست.
اینقدر ارائه ام عالی بود که استادم خیلی خوشش اومد و گفت برای سخنرانی عالی هستی.
از اون موقع افتادم تو فکر دوره های فن بیان و سخنرانی.
بعد از دانشگاه که از شر درس های بیخود و بیفایده خلاص شدم، راحت تونستم پیگیر علایقم بشم و مهارت های خالیم رو پر کنم. مهارت های ارتباطی، عزت نفس، اعتماد به نفس، فروش، فن بیان، هوش کلامی و... .
خیلی از هم کلاس هام بلافاصله رفتن ارشد. اما من اومدم تو دل کار و جنگیدن برای ساختن خودم چون میدونستم دانشگاه اون چیزی رو که میخوام بهم نمیده.
از اون روز تا الان خیلی تغییر کردم
خیلی چیزا یاد گرفتم
خداروشکر استخدام شدم و معلم هستم دقیقا تو کاری که علاقمه
خداروشکر فعالیت های دیگه ای هم دارم که برام درآمد عالی داره.
الان به دوستام که نگاه میکنم هنوز اون آدمای قبلی هستن و خلی دلم میخواد بهشون بگم برید روی خودتون کار کنید... برید آموزش ببینید... مهارت های مهم رو یاد بگیرین... وقتتونو تو دانشگاه تلف نکنین...
اما میدونم هنوزم متوجه نیستن چه خبره.
من هم براشون آرزوی موفقیت دارم.
حالا اینجا هستم
تو این انجمن
و میخوام تمامی دانش . تجربه ای که طی 5 سال کار، فعالیت، تمرین و آموزش در زمینه مهارت های کلامی و ارتباطی دیدم، با شما به اشتراک بگذارم.
تو این انجمن با من همراه باشید.