بابانوئل نو

[Persiana]

بابا نوئل نو​

از شل سيلوراستاين​

برگردان : سينا آراد​

از اونجا که ايام کريسمس و ژانويه است و صدا و سيما هم همينجور از صبح تا شب داره تبريک ميگه و فيلم هاى کريسمسى پخش ميکنه (!) بر آن شدم تا من هم داستانى رو به افتخار بابا نوئل اينجا بگذارم که نويسنده ى معروف و محبوب بزرگ و کوچيک، شادروان نازنين شل سيلوراستاين اونو نوشته و تصويرگريش رو هم بر عهده داشته. پس اين شما و اين هم بابانوئل نو
^_^

‌‌
​

 

[Persiana]

يک روز زن بابانوئل به بابانوئل گفت:

​

"ريشت خيلى زبر و بلند و پر پشت شده و داره کلافه ام مى کنه. برو ريشتو از ته بزن".

​

بابانوئل هم همينکار را کرد.

 

[Persiana]

دکتر به بابانوئل صاف و صوف کرده ى بى ريش گفت:

​

"قلبت بدجورى صدا مى کند (تالاپ، تولوپ، تالاپ، تولوپ).​

خوبه که همت کنى و شکمت رو کوچک کنى تا کمى وزنت کم بشه و لاغر بشى".

​

بابانوئل هم همينکار را کرد.

 

[Persiana]

مربى هيکل درشت به بابانوئل لاغر و مردنى گفت:

​

" تو درست مثل نى قليون لاغر و کمر باريکى، بهتره ورزش کنى، ميل بزنى و بدنت رو بسازى تا هيکلت رو بياد".

​

بابا نوئل هم همينکار را کرد.

 

[Persiana]

استاد خياط به بابانوئل هيکلى گفت:

​

"تو با اين لباس قرمز خيلى بامزه و خنده دار شده اى. بيا اين لباس شيک و امروزى را بپوش".

​

بابانوئل هم همين کار را کرد.

 

[Persiana]

سلمانى قيچى به دست به بابانوئل خوش لباس گفت:​

"سرت شده مثل يک کدو که روى يک چماق باشد! بهتره که اين کلاه گيس را رو کله ات بگذارى تا هم خوشگل بشى و هم جوون".

​

بابانوئل هم همينکار را کرد.

 

[Persiana]

جراح زيبايى به بابانوئل گفت:

​

"بابا جون، حالا که جوون و خوش هيکل شدى، اون دماغ قرمزت را عمل مى کنم تا هم خوشگل بشى و هم خوش قيافه".

​

او هم همين کار را کرد.

 

[Persiana]

دلال کلک و جنس بينداز به بابانوئل امروزى گفت:​

"تو بدون عينک و ماشين که کامل نيستى! بيا يه ماشين خوشگل بگير و هرجا که خواستى برو".

​

بابانوئل هم همينکار رو کرد.

 

[Persiana]

کارگردان خوش سليقه ى هنرمند بابا را تو خيابان ديد و گفت :

​

"بابا بيا تو خط هنر ...
.
​

با اين سر و وضع لباس / معروف مى شى بى کم و کاست.​

اما فقط تو عالم هنر و هنرمندى،‌ بابانوئل اسم خوبى نيست. يک اسم خوب و جوون پسند.

​

فهميدم، بهتره بهت بگيم بابى".​

بابانوئل هم قبول کرد.

​

 

[Persiana]

روانشناس باکلاس به بابى تازه ى ما گفت :

​

"چرا تو بايد به بچه هاى اين و اون هديه بدى. چرا؟
​

براى خودت هديه بخر؛ هديه هاى خوب و گران قيمت. از اين به بعد از دودکش بالا و پايين رفتن هم ممنوع".

​

بابا نوئل هم همينکار را کرد.

​

 

[Persiana]

بچه هاى کوچک و بزرگ يک صدا به بابانوئل جديد گفتند:

​

"اين چه ريخت و قيافه ايست که براى خودت درست کردى؟​

دستات هم که خاليه، پس شکلات و شيرينى ات کو؟​

برگرد و برو بابانوئل قديمى را بيار".

​

 

[Persiana]

‌​

بابا هم قبول کرد و همين کار را کرد.