آفرین
اینو بگو
در واقع اول بهتره بریم نتورک مارکتینگ واقعی رو درک کنیم تا هیچ وقت شرکتهای دیگرو و اعمالشون رو با شرکتهایی واقعا نتورک کار میکنن قاطی نکنیم
در واقع دوستان فقط روی کاغذ با اعمال ریاضی دارن حرفشون رو اثبات میکنن ولی در واقعیت خیلی چیزهای دیگه هم دخیل هستند
اول باید بدونیم که نتورک مارکتینگ واقعی فقط راهی برای فروش کالا است و در هر صورت حتی اگر به قول شما ( که من اعتقادی ندارم ) دیگه کسی نباشه که عضو بشه در این صورت فرد خریدار کالای خودش رو خریده و هیچ ضرری نکرده بله در مورد شرکتهایی که شما اسمشون رو بردید درسته قیمت کالا با قیمت ورودی تناقض داره خب دقیقا این یک از الویتهای انتخاب یک پلن مناسب هست .
به نظر من هم درسته که در کشور ما همه برای کار میان عضو میشن نه خرید ولی این رو بدونید که هیچ ایرادی به این کار نیست و در کل جهان هم همه شرکت ها ابتدا برای کار عضو گیری کردن و وقتی به یک تعادل رسیدن خود به خود یک شبکه فروش کالا به وجود اومده و هنوز هم بعد از سالها سال دارن فروش میکنن و تحت حمایت دولت خودشون هم هستند .
در مورد اینکه قبول ندارم که اشباع پذیری درسته هم یه توضیحی بدم ، و اون اینکه
یک بازار رو در نظر بگیرید مثلا فرش
آیا همه فرش فروشها موفق هستند همشون پولدارن یا حتی سوپرمارکت یا زرگر یا کارخونه دارها
خوب قرار نیست حتما همهبازاریابها هم موفق باشند در واقع نسبت به زحمتی که میکشن رشد میکنن
دوم اینکه با وجود این قضیه هیچ وقت مثل ارقام ریاضی مجموعه رشد منظمی نداره و یک سری قانونها هم هست مثل قانون تعادل در مجموعه که باعث میشه نه شرکت ورشکست بشه و نه حقی ضایع بشه
در واقع یک شاخه استپ میکنه یک شاخه کند حرکت میکنه و و و ....
در این حالت این مثال رو در نظر بگیرید
فرض میکنیم علی یک بازاریاب هست و تونسته با فروش یک جنس محست رو عضو کنه و محسن هم با عقد قرارداد به عضویت بازاریاب شرکت دراومده حال از روی دست قضا محسن بازاریاب خوبی از کار در میاد و با تلاش بسیار رشد خوبی میکنه و با وارد کردن افراد در چپ و راست و خود به سود میرسه ولی علی هنوز نتونسته سمت دیگه خوودش رو پر کنه آیا حق هست که سودی که محسن میکنه اون هم بکنه ؟ نه !
و به همین دلیل قانون تعادل اینجا باعث میشه که محسن چون از دو طرف رشد میکنه به ازای افراد ورودی پورسانت دریافت کنه و علی تا زمانی که سمت دیگر خود رو کامل نکنه پورسانتی دریافت نمیکنه
خوب حالا فکر میکنید این پورسانتها کجا میمونه ؟ در صندوق شرکت !
این حالا یک مثال است
انواع مختلف میتونه علتها داشته باشه
علت دیگر قانون سقف درآمد نسبت به قانون هر شرکت معتبر یک مقدار سقف در نظر گرفته میشه که اگر فردی از اون مقدار بیشتر سود میکرد ( روزانه ) اضافه اون با نزد شرکت میمونه تا برای مبادا استفاده بشه
باز ه در خدمتم
اینو بگو
در واقع اول بهتره بریم نتورک مارکتینگ واقعی رو درک کنیم تا هیچ وقت شرکتهای دیگرو و اعمالشون رو با شرکتهایی واقعا نتورک کار میکنن قاطی نکنیم
در واقع دوستان فقط روی کاغذ با اعمال ریاضی دارن حرفشون رو اثبات میکنن ولی در واقعیت خیلی چیزهای دیگه هم دخیل هستند
اول باید بدونیم که نتورک مارکتینگ واقعی فقط راهی برای فروش کالا است و در هر صورت حتی اگر به قول شما ( که من اعتقادی ندارم ) دیگه کسی نباشه که عضو بشه در این صورت فرد خریدار کالای خودش رو خریده و هیچ ضرری نکرده بله در مورد شرکتهایی که شما اسمشون رو بردید درسته قیمت کالا با قیمت ورودی تناقض داره خب دقیقا این یک از الویتهای انتخاب یک پلن مناسب هست .
به نظر من هم درسته که در کشور ما همه برای کار میان عضو میشن نه خرید ولی این رو بدونید که هیچ ایرادی به این کار نیست و در کل جهان هم همه شرکت ها ابتدا برای کار عضو گیری کردن و وقتی به یک تعادل رسیدن خود به خود یک شبکه فروش کالا به وجود اومده و هنوز هم بعد از سالها سال دارن فروش میکنن و تحت حمایت دولت خودشون هم هستند .
در مورد اینکه قبول ندارم که اشباع پذیری درسته هم یه توضیحی بدم ، و اون اینکه
یک بازار رو در نظر بگیرید مثلا فرش
آیا همه فرش فروشها موفق هستند همشون پولدارن یا حتی سوپرمارکت یا زرگر یا کارخونه دارها
خوب قرار نیست حتما همهبازاریابها هم موفق باشند در واقع نسبت به زحمتی که میکشن رشد میکنن
دوم اینکه با وجود این قضیه هیچ وقت مثل ارقام ریاضی مجموعه رشد منظمی نداره و یک سری قانونها هم هست مثل قانون تعادل در مجموعه که باعث میشه نه شرکت ورشکست بشه و نه حقی ضایع بشه
در واقع یک شاخه استپ میکنه یک شاخه کند حرکت میکنه و و و ....
در این حالت این مثال رو در نظر بگیرید
فرض میکنیم علی یک بازاریاب هست و تونسته با فروش یک جنس محست رو عضو کنه و محسن هم با عقد قرارداد به عضویت بازاریاب شرکت دراومده حال از روی دست قضا محسن بازاریاب خوبی از کار در میاد و با تلاش بسیار رشد خوبی میکنه و با وارد کردن افراد در چپ و راست و خود به سود میرسه ولی علی هنوز نتونسته سمت دیگه خوودش رو پر کنه آیا حق هست که سودی که محسن میکنه اون هم بکنه ؟ نه !
و به همین دلیل قانون تعادل اینجا باعث میشه که محسن چون از دو طرف رشد میکنه به ازای افراد ورودی پورسانت دریافت کنه و علی تا زمانی که سمت دیگر خود رو کامل نکنه پورسانتی دریافت نمیکنه
خوب حالا فکر میکنید این پورسانتها کجا میمونه ؟ در صندوق شرکت !
این حالا یک مثال است
انواع مختلف میتونه علتها داشته باشه
علت دیگر قانون سقف درآمد نسبت به قانون هر شرکت معتبر یک مقدار سقف در نظر گرفته میشه که اگر فردی از اون مقدار بیشتر سود میکرد ( روزانه ) اضافه اون با نزد شرکت میمونه تا برای مبادا استفاده بشه
باز ه در خدمتم