ترانه های شعروار

[supermirrora]

این تاپیک رو زدم که دوستان بیان و ترانه هایی که بار معنایی بالا و دارند و به سادگی قابل خوندن هستند رو بذارند تا شاید همه یاد گذشته ها کنیم و در ضمن اون با این مدل اشعار و ترانه سرایی ها بیشتر آشنا بشیم، ترانه هایی که یغما گلرویی، علی معلم و فریدون مشیری از سر تعمد در عصر حاضر به گفتن اونها پرداختند و امثال حافظ و مولوی و خیام هم ناخواسته توسط کسانی مثل شکیلا، داریوش و یا حتی همین آقای محسن چاوشی درگیرش شدن:upsided:

از هر کسی میتونید شعر یا متن ترانه قرار بدید فقط نکته این که:
لطفا متون ترانه ها به سبک شعر اصیل فارسی نزدیک باشه تا تاپیک مرتبط با بخش شعر باقی بمونه، آخه دیگه خیلی وقته بخش موسیقی که نداریم متاسفانه
اگر تونستید همراه متن شعر لینک دانلود هم قرار بدید که دیگه به طور مبسوط مفیوض بشیم

از مدیران هم خواهش می کنم حمایت و همراهی کنن

 

[supermirrora]

اولین ترانه رو هم خودم قرار میدم:


آن خطاط سه گونه خط نوشتی:
يکي او خـــوانـــــدی لاغـــيــــر
يکي را هم او خواندي هم غير
يکي نه او خوانــدي نه غـــيـــر او
آن خط سوم منم.


مرا بـخـوان مرا بـخـوان اي سخن تو سحر عام
اي هـمـه سهـل و ممـتـنع اي تو نهايت کلام


تنگ شد عرصه سخن ای نفست گـره گشـا
مرا به مـعـنا برسـان پيـش تـر از سـخـن بيــا


مرا بـخـوان مرا بـخـوان کـه خـط سـوم تـو ام
گمـشــده در عـرصـه خويـش از ابـدم يا ازلم


مرا بـخـوان که قـصـه ام قـصـه سرگـشـتـگـي ام
بر لب تشنه گيج و مات جان به سر از تشنگي ام


اي تو هميـشـه همه جـا مـن به کـجـا رسـيده ام
اســيـر لـعـنـتـم هـنــوز يــا بـه خـــدا رسـيده ام


چرا هر آنچه ســاخـتـم يـکـي يـکـي خــراب شـد
چرا حــديـث بــودنــم ســـوال بـــي جــواب شـد


قفل مـعما شـده ام کلـيـد آن به دسـت کـيـسـت
اي که مـرا نوشـته اي نـخوانـده ماندنم ز چيست؟


نام اثر: خط سوم
شعر از مولانا جلال الدین بلخی
اجرای شکیلا - آلبوم آخرین کوکب

لینک ترانه

 

[supermirrora]

تصور كن اگه حتی تصور كردنش سخته
جهانی كه هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته


جهانی كه تو اون پول و نژاد و قدرت،ارزش نیست
جواب هم صدایی ها پلیس ضد شورش نیست


نه بمب هسته ای داره،نه بمب افكن،نه خمپاره
دیگه هیچ بچـه ای پاشو روی میـن جا نمــیذاره


هـمه آزاده آزادن ،‌هـمه بی درد ِ بی دردن
تو روزنامه نمیخونی نهنگا خودكشی كردن


جهانی رو تصـور كن بدون نفــرت و باروت
بدون ظلم خودكامه بدون وحشت و تابوت


جهانی رو تصور كن پر از لبخند و آزادی
لبالب از گل و بوسه پر از تكرار آبادی


تصور کن اگه حتی تصور کردنش جـرمه
اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه


تصور کن جهانی را که توش زندان یه افسانه‌س
تمام جنــگ‌های دنیا، شدن مشمول آتش‌بس


کسی آقای عالم نیست، برابر با هم‌اند مردم
دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ی گندم


بدون مرزو محدوده، وطن یعنی همه دنیا
تصور کن تو می‌تونی بشی تعبیر این رویا

نام اثر: تصور کن
شعر از یغما گلرویی
اجرای سیاوش قمیشی

لینک ترانه

 

[Dorhato]

متن آهنگ به نگاهم بنگر از محمد معتمدی

تو ای امید جان من زدل شنو فغان من
چو رفتم از دیار تو دگر مجو نشان من
به نگاهم بنگر به نگاهم بنگر که تمنا دیدی ازآن
سخن از دل بشنو که به نظاره تو نگهم بگشوده زبان
موی تو قرارم بهم می زند

چشم تو به مستی رهم می زند
غم های تو خون در دلم میکند
یاد تو زخود غافلم می کند

آه…. چه گنه کردم به تو دل بستم
به بر آتش ز چه بنشستم

بلای تو فتنه ی زمان عشوه گری
برای دل ای بلای دل چون شرری

بیا که سیل غمت مرا سوی خود کشاند
بتا زمن تا خبر شوی هستیم نماند
موی تو قرارم بهم می زند

چشم تو به مستی رهم می زند
غم های تو خون در دلم میکند
یاد تو زخود غافلم می کند

شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی