• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

خانم گوهر خیراندیش به زودی می‌میرد !

fanoseshab

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
312
images-gohar5.jpg


سرکار خانم گوهر خیراندیش!
من تعارف ندارم و مقدمه‌چینی هم نمی‌کنم. شما امروز سالم هستید، اما به زودی جان خودتان را از دست می‌دهید.

اگر این‌بار نجات یافتید و توانستید از حادثه راننده مقابل دوربین جان سالم به در ببرید، بار بعدی مشخص نیست چه اتفاقی برایتان رخ خواهد داد.

خانم گوهر خیراندیش!
صنعت فیلم‌سازی ایران، قاتل است. در اینجا کسی در پشت‌صحنه به سلامتی و جان شما فکر نمی‌کند.
در همه جای دنیا وقتی قرار است بازیگر از عرض خیابان عبور کند، مسیر را مسدود می‌کنند، سپس اتومبیل‌هایی که بدلکاران راننده آن هستند خیابان را اشغال می‌کنند. آنها می‌دانند که با چه سرعتی و از کدام لاین حرکت کنند تا همه چیز طبق برنامه پیش برود و جان بازیگر در امان باشد. اما در ایران کارگردان شما را مجبور می‌کند تا از عرض یک خیابان واقعی با اتومبیل‌های واقعی رد شوید و اصلا کسی به این فکر نمی‌کند که شاید با یک شهروند حواس‌پرت یا یک دپیلمات خارجی مست تصادف کنید.
خانم خیراندایش!

در صنعت فیلم‌سازی کشور ما، «ایمنی صحنه و پشت‌صحنه» شناخته شده نیست. پیش از شما، خانم «مریلا زارعی» از یک قدمی مرگ گریخت، اما باز هم کسی به ایمنی توجهی نکرد. ویدئوی دوربین مخفی «رامبد جوان» را که در آن با «حامد بهداد» شوخی کرده، ببینید. ماجرا دقیقا وسط خیابان خرمشهر رخ می‌دهد و در آنجا بازیگر دوربین مخفی ناگهان روی زمین افتاد و خیلی شانس می‌آورد که یک اتومبیل از روی سرش رد نمی‌شود.

همچنین اگر حوادث پیش‌بینی نشده سریال «خواب و بیدار» را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که آقای «مهدی فخیم‌زاده»، رکورددار اتفاقات بد و افتضاح پشت‌صحنه هستند. از پرتاب اشتباه گاز اشک‌آور واقعی به میان صحنه گرفته تا تصادف اتومبیلی که تصویربردار داخل صندوق‌عقب آن نشسته، حوادثی است که سلامتی و جان عوامل را به خطر انداخته، اما کسی به آن اهمیتی نمی‌دهد.

خانم خیراندیش!
ما درباره جان خودمان هم با دیگران تعارف داریم. اگر روزی که خانم «پگاه آهنگرانی» تا نزدیکی بروز ضایعه نخاعی رفت، در رودربایستی با سینمای ایران گیر نمی‌کرد و پیگرد قانونی عاملان حادثه را پیگیری کرده بود، امروز کمتر شاهد این حوادث بودیم.

خانم خیراندیش!
امروز خیلی‌ها خودشان را «بدلکار حرفه‌ای» می‌نامند و با سقف دستمزدهای مختلف در سینما و تلویزیون مشغول به کار هستند، در صورتی که هیچ‌یک به معنای واقعی حرفه‌ای نیستند. سال‌ها قبل فردی خود را بدلکار حرفه‌ای سریال «هشدار برای کبرا 11» معرفی کرد و پس از مدتی مشخص شد در کشور آلمان تنها به پرش از ارتفاع مشغول بوده و تخصص دیگری ندارد. اما بعضی کارگردان‌ها شیفته رزومه و حرف‌های هیجان‌انگیزش شدند و به هشدارهای دیگران گوش ندادند و در نهایت به او اجازه دادند تا در اقدامی عجیب و باورنشدنی جان خود را مقابل دوربین از دست بدهد. مرگ او هنگام تصویربرداری سکانسی رخ داد که در طول تاریخ سینمای جهان هم بی‌سابقه بوده و کسی چنین اشتباهی را مرتکب نشده است، اما مردم این را نمی‌دانند و شما که در سینما هستید، می‌دانید.

خانم خیراندیش!
ما در ایران بدلکار حرفه‌ای واقعی نداریم. شما می‌دانید که همیشه در پشت‌صحنه‌ها اتفاقات بدی رخ می‌دهد، اما آن را به رسانه‌ها اعلام نمی‌کنند تا عملکرد و اعتبار بدلکاران خودنما و شعور عوامل فیلم مورد پرسش قرار نگیرد.

خانم گوهر خیراندیش!
ما مسوول ایمنی صحنه و پشت‌صحنه نداریم. ما فکر می‌کنیم فیلم ساختن فقط به دوربین و سه‌پایه و کلاکت و صندلی کارگردان نیاز دارد. ما بازیگران را هر روز تا یک قدمی مرگ می‌فرستیم و خودمان را پاک‌ترین سینمای جهان می‌نامیم.

خانم خیراندیش!
شما بسیار خوش‌شانس هستید که اکنون نفس می‌کشید و می‌توانید حرف بزنید، اما من همچنان نگران حوادث آتی هستم و هیچ کاری از دستم ساخته نیست.

خانم خیراندیش!
چند سال قبل مرکز 110 تهران بزرگ از وقوع یک سرقت مسلحانه در خیابان کریمخان‌زند مطلع شد. ماموران پلیس با سرعت خودشان را به محل حادثه رساندند و همان هنگام متوجه شدند که در آنجا یک گروه فیلمبرداری بدون هماهنگی با نیروی انتظامی مشغول کار هستند و ماجرای سرقت واقعی نیست.

در حادثه مشابهی که در یکی کشور آفریقایی رخ داد، وقتی پلیس به یک صحنه سرقت رسید، گروه فیلمبرداری را ندید و با شلیک یک گلوله به زندگی بازیگر فیلم که نقش سارق را ایفا می‌کرد، پایان داد. در خیابان کریمخان‌زند هم این اتفاق ممکن بود رخ دهد، اما بخت با آنها یار بود و گلوله‌ای شلیک نشد.

خانم خیراندیش!
به زودی یکی از همکاران شما در یکی از همین حوادث جانش را از دست می‌دهد. مطمئن باشید بعد از آن کسی به امنیت پشت‌صحنه اهمیتی نخواهد داد. من نگران هستم که شما یا دیگر هنرمندان جان خود را به خاطر ناکاربلدی عوامل یک گروه فیلم‌سازی از دست بدهید.

خانم خیراندیش!
نه در تلویزیون آقای ضرغامی و نه در جایی که نام آن را «خانه سینما» گذاشته‌اند، کسی به هشدارهایی که از سال 87 دادم، اهمیتی نداد و نگران جان و سلامتی شما نشد.

خانم خیراندیش!
خوشحالم که شما می‌توانید سلامتی خود را دوباره به دست بیاورید، اما نمی‌توانم نگران نباشم. ممکن است حادثه بعدی دوباره برای خود شما رخ بدهد.

خانم خیراندیش!
من اهل کافه رفتن نیستم و دوست و رفیقی ندارم تا گفته‌هایم در نشریات سینمایی منعکس شود. از شما خواهش دارم به این سینما بگویید که ایمنی پشت‌صحنه را جدی بگیرد.

دوست‌دار شما
«فرورتیش رضوانیه»
 

fanoseshab

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
312
نخستین تصاویر از صحنه تصادف گوهر خیراندیش

بهروز افخمی پشت فرمان نشسته است، مهدی فخیم‌زاده روی صندلی جلو و گوهر خیراندیش در صندلی عقب دیالوگ می‌گویند، ماشینی از روبرو نزدیک می‌شود، چشمان متعجبِ فخیم‌زاده «شاخ به شاخ» شدن دو ماشین را تعقیب می‌کند...
بر اساس ویدئویی که اخیرا روی آنتن تلویزیون رفت، هنگام فیلمبرداری صحنه داخل اتومبیل، بهروز افخمی (کارگردان) راننده است و مهدی فخیم‌زاده (بازیگر) روی صندلی جلو نشسته و کمربند ایمنی دارد. صدای گوهر خیراندیش هم شنیده می‌شود که دیالوگ می‌گوید. او روی صندلی عقب نشسته و قرار است در فیلم طوری نمایش داده شود که انگار راننده اوست. صدابردار هم زیر صندلی عقب ماشین خوابیده است.


نخستین تصاویر از صحنه تصادف گوهر خیراندیش

نخستین تصاویر از صحنه تصادف گوهر خیراندیش


نخستین عکس از صحنه تصادف گوهر خیراندیش
فخیم‌زاده دیالوگ‌هایش را می‌گوید: «تندتر برو، سبقت بگیر». راننده (افخمی)، ماشین نیسان کناری را رد می‌کند، چهره فخیم‌زاده توی هم می‌رود: «ماشین، ا ِا ِا ِاِ ...» و دو اتومبیل «شاخ به شاخ» تصادف می‌کنند.
فخیم‌زاده و افخمی به دلیل بستن کمربند ایمنی آسیب نمی‌بینند اما خیراندیش که گویا خیلی راحت و بدون بستن کمربند روی صندلی عقب نشسته، در صحنه تصادف به جلو پرت می‌شود و سر و کتفش آسیب می‌بیند. در راه بیمارستان هم گویا مهره‌های کمرش جابه‌جا می‌شود.
گوهر خیراندیش پس از بستری شدن در بیمارستان، عمل شده و این روز‌ها در حال ریکاوری و فیزیوتراپی است. سیدجمال ساداتیان – تهیه‌کننده «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» - در گفت‌وگو با ایسنا در این‌باره گفت: این بازیگر سینما که هم‌اکنون در منزل به سر می‌برد، احتمالا از آخر هفته جلوی دوربین می‌رود. قرار بود ایشان در دو نقش حضور داشته باشند که با انتخاب بهروز افخمی (کارگردان فیلم) شهین تسلیمی جایگزین یکی از نقش‌های‌شان شده است.
برای نخستین بار عکسی از گوهر خیراندیش پس از سانحه فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» منتشر می‌کند که در زیر می‌بینید. همچنین عکس‌هایی از مهدی فخیم‌زاده در داخل اتومبیل و هنگام تصادف که شب گذشته در «هفت» نمایش داده شد، نیز قابل مشاهده است.
منبع: ایسنا
 

fanoseshab

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
466
لایک‌ها
312
همسر شیلا خداداد گوهر خیراندیش را جراحی کرد + عکس همسر شیلا خداداد

گوهر خیراندیشبازیگر سینمای ایران که مدتی قبل دچار سانحه شده بود با اشاره به اینکه به منزل منتقل شده و فعلا در خانه استراحت می کند با تشکر از لطف مردم از همه درخواست کرد بستن کمربند ایمنی را از واجبات بدانند.
گوهر خیراندیش بازیگر سینمای ایران که مدتی قبل سر صحنه فیلم سینمایی "آذر، شهدخت، پرویز و دیگران" دچار سانحه تصادف شده بود درباره اتفاقاتی که در طول این مدت برایش رخ داده گفت: بعد از اینکه سر صحنه فیلم دچار سانحه شدم من را به بیمارستان لاله منتقل کردند در حالیکه درد شدیدی در ناحیه چپ بدنم احساس می کردم و فرق سرم 15 سانتی متر باز شده بود. در بیمارستان به دلیل درد شدید من را به "ام آر آی" بردند و متوجه شدند دنده، ترقوه، پشت و کتفم دچار ترک خوردگی شده است. با این وضعیت دکتر اورژانس بیمارستان لاله قیمت غیر متعارفی برای دوختن و بخیه زدن زخم عمیق سرم پیشنهاد داد که من به همراهانم پیشنهاد دادم به دکتر فرزین سرکارات که دوست و همسر همکارم شیلا خداداد و متخصص زیبایی و جراحی پلاستیک است، تماس بگیرند و راهنمایی بخواهند.
http://www.persianv.com/
شیلا خداداد و همسرش
وی متذکر شد: دکتر سرکارات به ما گفتند که در بیمارستان فرمانیه هستند به همین دلیل من به آنجا منتقل شدم. اما دکتر به دلیل مشکوک بودن به ضربه مغزی و لخته شدن خون در سرم درخواست "سی تی اسکن" دادند و چون بیمارستان فرمانیه "سی تی اسکن" نداشت برای این کار من به کلینیک "ام آر آی" رفتم. وقتی خیال دکتر سرکارات راحت شد که خونمردگی در سرم وجود ندارد روز بعد سر من را جراحی کردند و شکاف را دوخته و عمل زیبایی نیز انجام دادند. وی هیچ وجهی بابت جراحی من دریافت نکرد که از همین تریبون به خاطر لطفی که به من داشتند تشکر می کنم. باید بگویم که دوست ندارم از موقعیتم به عنوان یک بازیگر استفاده کنم و از زیر بار تعهد مالی شانه خالی کنم بلکه می خواهم با من هم مثل همه مردم رفتار شود بنابراین هیچگاه نخواسته ام که رایگان من را مورد مداوا قرار دهند اما انتظار پرداخت هزینه های غیر متعارف را هم ندارم.
این بازیگر سینما و تلویزیون یادآور شد: دکتر سرکارات در بیمارستان فرمانیه تیم پزشکی مغز و اعصاب، داخلی، ریه و ارتوپد را هم بالای سر من آوردند که هر کدام از آنها نیز درخواست "ام آر آی" و "سی تی اسکن" سه بعدی داشتند. بنابراین من دوباره برای انجام این آزمایشات به کلینیک "ام آر آی" منتقل شدم که متاسفانه در آمبولانس باز هم دچار سانحه شدم. برانکارد آمبولانس قرار بود من را در وضعیت 90 درجه بنشاند اما پشت صندلی من رها شد و مهره های 5 و 6 و 3 کمرم آسیب دید و دچار شکستگی شد.
گوهر خیراندیش درباره آخرین وضعیتش توضیح داد: من تا روز پنجشنبه 2 آبان‌ماه دربیمارستان فرمانیه بستری بودم که به درخواست خودم به منزل منتقل شدم اما در خانه شرایط سخت و درد بسیاری داشتم که قابل تحمل نبود. روزی که برای بستن کتف و کمرم به بیمارستان لاله مراجعه کردم رییس بیمارستان لاله با خوشرویی پیشنهاد دادند تا در بیمارستان بستری شوم. بعد از بستری شدن تحت نظر دکتر مسعود فاخری که جراح ستون فقرات هستند و 4 سال قبل که سر سریال "حماسه آرد" مهره دوازدهم ستون فقراتم آسیب دیده بود من را مداوا کرده بودند، قرار گرفتم. وی دستورات لازم برای مداوای من و منتقل کردن به منزل را دادند. روز گذشته از بیمارستان مرخص شدم البته هنوز درد شدیدی دارم اما بهتر هستم و در منزل استراحت می کنم.

همسر شیلا خداداد گوهر خیراندیش را جراحی کرد
بازیگر" ارتفاع پست" یادآور شد: این تصادف درس بزرگی به من داده و آن هم این است که هنگام سوار شدن در ماشین بستن کمربند ایمنی حتی کمربند صندلی عقب هم الزامی و از واجبات است. در طول این مدت که لطف مردم بسیار شامل حال من بود، متوجه شدم چقدر مردم به من لطف دارند.
خیراندیش درباره جزئیات تصادف‌اش گفت: این سانحه کاملا ناخواسته رخ داد و من هم هیچ دخالتی در آن نداشتم. در زمان فیلمبرداری پلانی از فیلم "آذر، شهدخت، پرویز و دیگران" قرار بود که من رو به دوربین در ماشین دیالوگ‌هایم را روبروی بازیگر مقابلم بگویم.
بهروز افخمی کارگردان فیلم ماشین لیفان را هدایت می کرد و در کنارش هم مهدی فخیم زاده نشسته بود. من و صدابردار نیز روی صندلی عقب ماشین بودیم و دوربین فیلمبرداری هم در گوشه راست ماشین نصب شده بود که متاسفانه ماشینی با ما تصادف کرد که منجر به این حادثه شد. در این تصادف ضربه شدیدی به قفسه سینه سعید امیری صدابردار فیلم که کنار من در صندلی عقب نشسته بود هم وارد شد که به همین دلیل او نیز دو روز در منزل بستری بود.
بازیگر فیلم‌های "دعوت" و "واکنش پنجم" ادامه داد: این سانحه می توانست به جای اینکه سرم را بشکافد به ضربه مغزی، فلج و یا مرگ من منجر شود به همین دلیل خدا را شاکرم و از این همه انرژی و دعای مردم خوب کشورم هم تشکر و قدردانی می کنم. امیدوارم بتوانم با کارهایی که در شان مردم و هنر کشورم است جواب محبت‌هایشان را بدهم. از دو دخترم آزاده و آناهیتا، خواهرم و خانم بیتا منصوری که هر روز به ملاقات من می آمدند و به همراه خوانواده ام از من مراقبت ویژه می کردند و همینطور برای دیدارهای مکرر آقای ابوالحسن داوودی سپاسگزارم.
خیراندیش در پایان صحبت‌هایش تصریح کرد: از دکتر مسعود فاخری دکتر ستون فقراتم، دکتر احمدی رییس بیمارستان لاله، رییس بیمارستان فرمانیه و همه کارکنان بیمارستان های لاله و فرمانیه که در طول این مدت به من لطف داشتند تشکر می کنم. همچنین از همه دوستان هنرمندم و مردم عزیزی که در طول این مدت از من عیادت و احوال پرسی کردند، به خصوص استاد بزرگ عزت‌الله انتظامی و جناب آقای سید محمد خاتمی و همچنین محمود گبرلو و برنامه تلویزیونی"هفت" و همه رسانه ها و سایت های خبری که اخبار مربوط به این سانحه و وضعیت جسمی من را پوشش می دادند، سپاسگزارم.

منبع: مهر
 

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
كاش ديروز مرده بود امروز ميشد روز دومش !! :) خونش كه رنگي تر از بقيه مردم دنيا نيست كه ...
 

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
جای شما رو تنگ کرده در این دنیای بزرگ؟ :eek:

هر روز دسته دسته انسان از كوچيك و بزرگ ميميرن ! براي مردم دنيا عادي شده كه هر روز خبر مردن انسان ها رو بشنون بدون اينكه واكنشي بهش نشون بدن ! اونوقت چرا بايد مردن اين يه نفر برام مهم باشه!!

من به جون اون بچه هايي كه هر روز بي گناه كشته ميشن بيشتر اهميت ميدم تا اين خانوم كه معلوم نيست چه كثافتيه ! از اون بچه ها اگه خبري داري بگو ...
 
بالا