البته فایل اصلی رو هم میزارم برای تماشای تصاویر
ابزارهای فیبوناچی قیمت
1- فیبوناچی اصلاحی
میزان اصلاحی قیمت از حرکت اصلی را نشان می دهد.
زمان اصلاحی همیشه باید بیشتر از زمان حرکت اصلی باشد تا ماهیت اصلاحی پیدا نماید. به طور مثال اگر قیمت در مدت زمان 20 روز از مبلغ 2000 ریال به 3000 ریال رشد نماید در اصلاح قیمتی تا درصد های فیبوناچی باید در حداقل زمان 20 روز به بالا قیمت کمتر از 1000 ریال اصلاح نماید تا ماهیت اصلاحی پیدا نماید در غیر این صورت میتواند بیانگر حرکت جدید باشد.
از کاربردهای فیبوناچی اصلاحی(Ret) می توان به موارد زیر اشاره نمود.
1-تعیین میزان اصلاح قیمتی در پول بکها (معمولا این میزان بیش از 50 درصد و کمتر از 78.6% می باشد.
2-اهداف قیمتی امواج الیوت (تعین اهداف موج 2 و موج 4) از صفر الیوتی تا انتهای موج 1 فیبوناچی اصلاحی ترسیم میکنیم.اغلب نسبتهای مورد استقبال نسبتهای 61.8% و 78.6% می باشد.و در موج 4 اغلب معامله گران در نسبتهای 38.2% و 50% منتظر برگشت هستند.
3-اصلاح قیمتی و تحلیل کلاسیک. با استفاده از فیبوناچی اصلاحی میتوان میزان اصلاحی در سطوح حساس و مهم از سطوح حمایت و مقاوت استاتیک با داینامیک را مشاهده نمود و در صورت وجود همپوشانی و تایید قدرت معامله در آن سطوح نسبت به آن وارد بازار شد.
4-قدرت یا ضعف بازار.(زمانی که بازار در اصلاحی قرار دارد با شمارش کندلهای حرکت اصلی و اصلاحی می توان به قدرت و ضعف بازار در حرکات اصلی و اصلاحی پی برد و به جمله معروف (در جهت اصلی بازار معامله کنید عمل نمود) چنانچه نسبت اصلاح زمانی بیش از اصلاح قیمتی باشد می گوییم حرکت کند است و در حقیقت اصلاحی واقعی را شاهد هستیم و پس از آن قیمت مجدد در جهت روند اصلی خود حرکت خواهد نمود.
2- فیبوناچی گسترده (اکستنشن)
از عمده کاربرد این ابزار می توان به تعیین انتهای حرکتی اشاره نمود.(زمان مناسب خروج از بازار)
بازار در اصلاحی در حال جذب انرژی برای حرکت مجدد است که قادر است قیمت را تا سطح مشخصی پرتاب نماید.در اصلاح قیمتی عمدتا بازار در حال نقد کردن معاملات خود است میزان جذب انرژی بر مبنای سطوح مختلف فیبوناچی متفاوت است.
به نسبت های بالاتر از 100 درصد اکستنشن گفته می شود. 127 , 161/8 ,261/8 , 423
چنانچه قیمت از سطوح 50% , 61.8% , 78.6% برگردد مستعد رسیدن به اهداف 127% , 161/8% , 200% می باشد.
کاربرد های فیبوناچی اکستنشن
1-یافتن هدف قیمتی پس از اصلاح. در مواقع حرکت و اصلاح, قیمت پس از اصلاح انرژی لازم را کسب می کند تا سطح مشخصی حرکت نماید.
2-یافتن اهداف امواج الیوت. از آنجایی که این ابزار برای یافتن موجهای گسترده شده کاربرد دارد بنابرین برای یافتن اهداف موج هایی مانند ۳ و ۵ بسیار مفید می باشد.
3- فیبوناچی اکسپنشن
برخلاف دو ابزار دیگر یک ابزار ۳ نقطه ای می باشد. نسبت های کاربردی برابر است با سطوح %100و 161/8% و از این ابزار به عنوان پروجکشن نیز یاد می شود و حروف اختصاری آن App می باشد.
منطق: اگر بازار فاصله X دلار را بپیماد بعد از کمی استراحت به اندازه X دلار حرکت مجدد می کند.
کاربردها
1-یافتن انتهای اصلاحی
2-یافتن محدوده برگشتی الگوهای AB=CD که یکی از ناب ترین الگوهای بازار می باشد.
در حقیقت مسافتی که بازار در صدد پیمودن آن است به دو قسمت مساوی تقسیم می شود و در هر فاز نصفی از مسیر را می پیماد.
3-تعیین اهداف امواج الیوت. تعیین اهداف امواج الیوت. تعیین اهداف موج 3 و 5 یکی از عام ترین کاربردهای این ابزار است.
4- همپوشانی سطوح فیبوناچی
هر زمانی که ابزار های فیبوناچی استفاده می کنیم برای بررسی سطوح برگشتی و تخمین قدرت سطوح میتوان از همپوشانی سطوح فیبوناچی استفاده نمود و قدرت سطوح را سنجید.
همپوشانی در اصلاحی
به طور مثال همپوشانی سطوح 78.6% اصلاحی با سطح 100 درصد اکسپنشن می تواند گواه خوبی مبنی بر بر گشت از سطح مورد نظر باشد.
همپوشانی در حرکت
زمانی که وارد معامله خرید یا فروش می شویم برای آن معاملعه می بایست حد سودی را تعیین کنیم برای تعیین حد سود از همپوشانی سطوح فیبوناچی در انتهای حرکت استفاده می کنیم یعنی تخمین میزنیم حرکتی که در مرحله آغاز است در چه قیمتی قدرتش افول میکند و خاتمه می یابد.مثال در صفحه 56 کتاب رکن سوم بازار.
5- کاربرد فیبوناچی در تحلیل گری کلاسیک
کانال قیمتی و سطوح فیبوناچی
کانالیزه کردن قیمت یکی از ابزار های داینامیک در تحلیل تکنیکال می باشد که به وسیله فیبوناچی اصلاحی و اکسپنشن میتوان برگشت قیمت از سقف و یا کف قیمت را حدس زد.
نکته : همپوشانی فیبو نیز در نقاط حساس میتوان تحلیل را دقیق تر نماید.
6- سطوح حمایت و مقاوت و همپوشانی سطوح فیبوناچی
واکنش بازار به سطوح حمایت و مقاومت همواره در بازار مورد توجه بوده است. با استفاده از همپوشانی سطوح فیبوناچی با دقت بیشتری میتوان اذعان نمود که برگشت از سطوح فوق اتفاق خواهد افتاد.و این لایه های بازار قابلیت برگشت مطمئن و کم ریسکی را دارند.
7- خطوط روند و همپوشانی فیبوناچی
8- تخمین بخش اعظمی از بازار با استفاده از همپوشانی فیبوناچی
فیبوناچی زمان
مقدمه
استفاده از زمان از آنجا اهمیت دارد که در صورت سرمایه گذاری میزان سود هنگامی معقول می باشد که که در زمان مناسبی آن سود محقق شود به عنوان مثال در 2 سهم مختلف سرمایه گذاری کرده ایم و در هر 2 به 20 درصد سود دست یافته ایم ولی با این تفاوت در سهم اول در مدت زمان 1 ماه سود 20 درصد محقق شده و در سهم دوم در مدت زمان 12 ماه این سود محقق شده است پس میتوان نتیجه گرفت که سرمایه گذاری در سهم اول عقلانی و قابل قبول می باشد.بحث زمان و استفاده از زمان به خاطر این تفاوت مطرح شده است و همسو با تحلیل قیمتی مورد استفاده قرار می گیرد.و میتواند زمانهای معقول برای ماندن در معاملات سود ده و یا ضرر ده را برای ما مشخص نماید.
نگاه مدرن به بازار در تحلیل شامل 3 قسمت زیر می باشد.
1- قیمت
2- الگو
3- زمان
ابزارهای اصلی تحلیل زمان عبارتند از
1- اصلاح زمانی
2- نسبت های سیکل زمانی
3- پیش بینی زمان متناوب
4- گسترش زمانی
1- اصلاح زمانی
اصلاح زمانی دوگان پارامتر اصلاح قیمت در بازار می باشد. همان طور که از یک سقف تا یک کف و بلعکس اصلاح قیمتی رسم می کنیم در بعد زمان نیز از این تکنیک استفاده می کنیم
سطوح مورد استفاده در اصلاح زمانی سطوح 61.8% , 100% و 161.8% می باشد.
2- قدرت یا عدم قدرت بازار
بررسی اینکه آیا خریداران در بازار قدرت بیشتر دارند یا فروشنده ها کمک شایانی را به معامله گر میکند تا خرید یا فروش خود را همسو با معامله گران قدرتمند نماید.
اصولا حرکت تند و پرشتاب در بازار ,بیانگر میل و رغبت بیشتر در جهت حرکت اصلی تلقی می شود.
کند بودن بیانگر بی رمقی بازار و عمدتا شناسایی سود تعبیر می شود. با استفاده از ابزار RET (اصلاح زمانی) به راحتی میتوانیم این قدرت و یا عدم قدرت را در بازار تخمین بزنیم. در صورتی که به طور مثال در مدت زمان 30 روز قیمت از حد 1000 ریال تا یک حد مشخص 2000 ریال رشد نمود و در حرکت اصلاحی در مدت زمان 30 روز قادر نبود کف 1000 ریالی خود را لمس و یا بشکند عملا قدرت بیشتر خریداران در بازار نماینگر می شود و سیگنالی در جهت رشد بازار در جهت اصلی صادر میشود.
حالت دوم برای تشخیص تند یا کند بودن حالتی است که تعداد کندل های اصلاحی کمتر از تعداد حرکت قبل باشد یعنی هم تعداد کندل ها کمتر و هم زمان کمتر است در این حالت باید گامهای حرکتی را در بعد قیمت با گام های حرکتی در بعد زمان مقایسه کنیم بدین صورت که در هر حرکتی درصد تغییر قیمت کمتر از درصد زمان باشد حرکت ما کندتر است. به عنوان مثال 61.8% اصلاح قیمتی داشته ایم ولی در بعد زمان 80% اصلاح شده باشد این پدیده نشانگر کندی حرکت در اصلاح می باشد.
3- حساسیت به سطوح بحرانی
اصولا روندها علاقه مند هستند هنگامی که ظرف زمانیشان پر نشده به حرکت قبلی خود ادامه دهند و در سطوح معتبر زمانی برگشت ها اتفاق بیافتد. نسبت های 100% و 161.8% اصلاح زمانی از درجه اهمیت بالایی برخوردار هستند و در صورت رسیدن زمان به این لایه ها عکس العمل بازار جالب توجه می باشد.
در بازار بارها دیده شده این سطوح کلیدی از بعد زمان ماژورهای پرقدرتی ساخته اند.
فرصت های خرید و فروشی که معامله گران به همدیگر می دهند به نوعی زور آزمایی در رینگ نبرد با یکدیگر می باشد.و چنانچه معامله گران یک سویه دست به معامله بزنند بعد از مدتی هارمونی بازار به هم خواهد خورد.
بهترین روش برای استفاده از تحلیل زمانی استفاده همزمان از تحلیل زمانی و تحلیل قیمتی به همراه استفاده از الگوهای مختلف می باشد.
منطق و فلسفه علاقه مندی بازار در اصلاح زمانی معادل حرکت قبل تا حدودی به دلیل نبردهای برابر و جوانمردانه بر می گردد که عملا خریدارن و فروشندگان فرصت برابری برای رویارویی داشته باشند.
4- تبدیل سطوح
در قیمت ها سطوح به هم تبدیل می شوند (تیدیل سطوح مقاومت به حمایت) , در بعد زمان نیز این تبدیل سطوح اتفاق می افتد به عنوان مثال چنانچه سطح 61.8% نقش حمایتی بازی کند, آن هنگام سطح 100% میتواند نقش مقاومتی بازی کند و ... .
(مثال در صفحه 90 کتاب رکن سوم بازار سهام باما در بورس تهران.)
در پاسخ به سوال اینکه چرا سطوح حمایت و مقاومت در بازار می شکند میتوان اینگونه توضیح داد:
دو نوع سطح حمایت و مقاومت در بازار شکل می گیرد 1- لایه های کلیدی بازار است که مبنی بر قیمت می باشد یعنی واکنش بازار به این لایه ها به دلیل سابقه تاریخی آن نقش حمایتی و مقاومتی دارد. 2- لایه های کلیدی بازار هستند که به واسطه سطوح حمایت و مقاومتی زمانیشان پر اهمیت شده اند. در واقع در دو قالب در بازار لایه های برگشتی ساخته می شوند: یکی بر پایه سطوح حمایت و مقاومت قیمتی ودیگری زمانی که ترکیب ابزارهای این 2 روش تا حدود زیادی چیدمان حرکتی امواج را آشکار می کند.
5- واگرایی زمانی
در حقیقت ضعف و ناتوانی قیمت در مقایسه با حرکت قبل از آن در فاز اصلاح می باشد. در حالت عادی ریتم حرکتی قیمت و زمان در بازار باید همسو باشد و در صورت عدم همسویی این دو , واگرایی زمانی پدید می آید.یعنی اگر قیمت 50 درصد اصلاح کرده باشد , در بعد زمانی نیز تا محدوده 50% اصلاحی زمانی داشته باشیم چنانچه قیمت و زمان در جهت ضعف قیمت توافق نداشته باشند این پدیده واگرایی زمانی نام دارد که به دو دسته تقسیم می شود.
1-واگرایی زمانی معمولی
2-واگایی زمانی هوشمند
1- واگرایی زمانی معمولی
در این حالت تعداد کندلهای اصلاح بیش از تعداد کندلهای حرکت قبلی می باشد.به عبارت دیگر زمانی که روی حرکت, ابزار RET ترسیم می کنیم قیمت بیش از 100% RET اصلاح کرده باشد. این موقعیت بیانگر ضعف معامله گران در فاز اصلاح می باشد.و باید دنبال قیمت و الگوی مناسب برای ورود به معامله در جهت روند اصلی باشیم. به زبان ساده زمانی که ظرف زمانی پر شده باشد اما قیمت قادر به فتح سقف یا کف قبلی در اصلاحی نشده باشد.
2- واگرایی زمانی هوشمند
حالتی که در آن تعداد کندلهای اصلاحی کمتر از تعداد کندلهای حرکتی می باشد, اما نسبت اصلاح زمانی بیش از نسبت اصلاح قیمتی است.
به عنوان مثال قیمت در 38 کند رشد نموده و در 35 کندل اصلاح(ریزش) نموده است که معادل 92% حرکت قبلی است در حالی که در قیمت تنها 78.6% اصلاح داریم در زمان 92% اصلاح صورت گرفته است, یعنی فشار خرید اولیه پر قدرت تر از فشار فروش در بازار است
فرق واگرایی هوشمند با واگرایی معمولی در این است که در حالت هوشمند تعدتد کندلهای اصلاحی کمتر از حرکت قبل است اما در حالت معمولی تعداد کندل های اصلاحی بیش ار حرکت قبل از آن می باشد.
6- نسبت های سیکل زمانی
این ابزار به نوعی اعتقاد به حرکات سیکلی بازار دارد. تاریخچه این ابزار بر می گردد به معاملات گندم و زمان برداشت آن که به صورت سیکل های منظمی قیمت ها بر اساس زمان برداشت , خشکسالیها و ... تغییر می کرد. نوسانات قیمتی به صورت سیکلهای منظم بر پایه زمان برداشت محصول بود.
