nima242
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 5 دسامبر 2014
- نوشتهها
- 8
- لایکها
- 27
- سن
- 34
سلام
اين فيلم هايي كه ميگم مال خيلي سال پيشه كه از تلوزيون پخش شد هر 3 خارجي
اولي داستان سرقت از يك جواهر فروشي به اين ترتيب كه مرد جواني خودشو به صورت پير مرد گريم ميكنه و الماس رو مي دزده
دومي هم ماجراي يه اتوبوس كه بهو خيابون ريزش ميكنه و اتوبوس سقوط ميكنه تو زير خيابون و ماجراهايي كه براي مسافراش پيش مياد
سومي داستان يك جوان سختي نديده بي هدف كه وقتي براي خوندن وصيت نامه پدر بزرگش همراه با جمعي در يك مكان حضور پيدا ميكنه متوجه ميشه كه پدر بزرگش وصيت كرده براي دستيابي به ارث اون جوون بايد كارهاي مشخصي مثل كار تو مزرعه انجام بده ...
اين فيلم هايي كه ميگم مال خيلي سال پيشه كه از تلوزيون پخش شد هر 3 خارجي
اولي داستان سرقت از يك جواهر فروشي به اين ترتيب كه مرد جواني خودشو به صورت پير مرد گريم ميكنه و الماس رو مي دزده
دومي هم ماجراي يه اتوبوس كه بهو خيابون ريزش ميكنه و اتوبوس سقوط ميكنه تو زير خيابون و ماجراهايي كه براي مسافراش پيش مياد
سومي داستان يك جوان سختي نديده بي هدف كه وقتي براي خوندن وصيت نامه پدر بزرگش همراه با جمعي در يك مكان حضور پيدا ميكنه متوجه ميشه كه پدر بزرگش وصيت كرده براي دستيابي به ارث اون جوون بايد كارهاي مشخصي مثل كار تو مزرعه انجام بده ...