خوب پس بهتر بود اینجا پستش می کردی ...راستش من نمی خواستم وبلاگ معرفی کنم....اینو دیدم خوشم اومد منبعش رو هم نوشتم
چه گیری دادید هاخوب پس بهتر بود اینجا پستش می کردی ...
شب شد و خورشید غروب کرد. آفتابگردان سرگردان شد و به جستجوی آفتاب برخواست.
ناگهان ستاره را دید که برایش چشمک میزند،
پس سرش را پائین انداخت و زمزمه کنان گفت: گلها هرگز خیانت نمیکنند...
رفتگر جوانی عاشق دختری شد.
به كسی جرات گفتنش را نداشت.
دختر هم نمیدانست.
فقط صبحها كوچهی دختر را از هر جای ديگری تميزتر میكرد
از اینجا