بامداد
Registered User
امشب برای چندمین بار این فیلم رو دیدم و باز تقریباً هیچ چیز نفهمیدم
موضوع این فیلم چیه ؟
موضوع این فیلم چیه ؟
سلام
من خلاصه داستان و یک نقد درباره این فیلم ارائه می دم اگر باز سئوالی بود جواب می دم .
.فيلم درباره زنى جنگ زده به نام محبوبه است كه به مزرعه ويران شده اش مى رود و در آنجا درگير دو ماجراى عشقى (داوود و جمعه) مى شود.روبان قرمز خود را از ديالوگ هاى كليشه اى و رايج مى رهاند و با ضرباهنگى مناسب يك مثلث عشقى را پيش مى برد؛ از يك سو عشق داوود به محبوبه كه خودش درگير تعلق خاطرش به جنگ است و از سوى ديگر عشقى كه جمعه - مردى افغانى- به محبوبه مى ورزد.
داوود كه خنثى كننده مين است سال ها پس از پايان جنگ همچنان از نظر فكرى و حسى وابسته به جنگ است. نوع نگاه او به اتفاقاتى كه پيرامونش رخ مى دهد در آستانه تنزل به نشانه اى بيرون از تصوير، يعنى يكى از همان ها كه هنوز هم با خاطرات جنگ زنده اند، در پايان فيلم جور ديگرى تصوير مى شود. وقتى تماشاگر داوودى را مى بيند كه فراسوى جنگ و در واقع نگاه قطعيت گرايانه به جنگ، عشقى را ماوراى اين دنيا بر سنگ تراشيده است تمام فيلم را بار ديگر و اين بار با تصويرى ديگر از داوود در ذهنش مرور مى كند.جمعه اما نماد «اين جهانى» بودن است. مردى سرشار از عشقى كه در جادوى كلام و رفتار مردانه تنيده شده است. مجموعه اى كه مى تواند نظر محبوبه را جلب كند اما نمى تواند ميل او به داوود را كاملاً از بين ببرد. تفاوت اساسى در نگاه جمعه و داوود به زندگى كه فقط در يك نقطه و آن هم عشق به محبوبه اشتراك دارند حتى در يك تانك به جامانده از جنگ هم عيان مى شود.در مزرعه اى كه سيم هاى خاردار و مين ها مرزهاى جغرافيايى اند و در برهوتى كه كمتر جنبنده و شيئى به چشم مى خورد هرچيزى نقش مهمى را برعهده دارد. به همين دليل است كه لاك پشت، تانك و ساز دست ساز جمعه هريك در بخشى از فيلم نقش تعيين كننده پيدا مى كنند.
روبان قرمز داستان همزيستى دو همراه هميشگى انسان در طول تاريخ يعنى عشق و جنگ است. جنگى كه از يك طرف نمادهايش (مين و تانك و داوودى كه مين خنثى مى كند) در فيلم ديده مى شود و از طرف ديگر جنگى كه بين داوود و جمعه بر سر محبوبه در جريان است.حاتمى كيا كه پس از پايان جنگ، در فيلم هايش به كاركردهاى اجتماعى جنگ پرداخته بود در فيلم روبان قرمز از سطح فاصله مى گيرد و با زبان تصوير مى كوشد تعريف جديدى از جنگ و عشق را ارائه كند. به همين علت است كه در اين فيلم جذاب از دغدغه هاى هميشگى فيلمساز از عوارض سطحى و بيرونى جنگ خبرى نيست. حاتمى كياى افشاگر در آژانس شيشه اى، در روبان قرمز جهان بينى را دنبال مى كند.بازى درخشان و اغواكننده رضا كيانيان در نقش جمعه جالب توجه است. ضمن اينكه پرويز پرستويى همچون هميشه وقتى نقشى متفاوت و عميق را پيش روى خودش مى بيند به خوبى از عهده اش بر مى آيد. اين دو كه نقش هايشان را خوب مى سازند بديهى است كه آزيتا حاجيان هم توانسته باشد نقش محبوبه را درگير ميان دو عشق تصوير كند.فيلم روبان قرمز كه عصر امروز براى چندمين بار از تلويزيون پخش مى شود از آن دست فيلم هايى است كه چندين بار ديدنش حوصله مخاطب را سر نمى برد و برعكس بعضى فيلم هاى حاتمى كيا تاريخ مصرف ندارد. به همين خاطر است كه هفت سال پس از ساختش ديدنى به نظر مى رسد.