۲ ارديبهشت ۱۳۸۵ - بعد از ظهر ۱۵:۲۹
به رغم تخصيص بودجههاي عظيم دولتي به طرح «سيستم عامل ملي»، هنوز پس از چند سال كه از آغاز اين پروژه ميگذرد، اخبار خوشي از سيستم عامل ملي به گوش نميرسد.
اين در حالي است كه در مقالهاي با عنوان «صدها ميليارد اموال بيتالمال در چاه تكفا» كه سال گذشته در «بازتاب» به چاپ رسيد، نسبت به اين پروژه و نحوه اجراي سيستم عامل ملي انتقاد شده بود كه البته آن مقاله با جوابيه تند و تمسخرآلود دبيرخانه شوراي عالي اطلاعرساني روبهرو و حتي بهانهاي شد تا مهندس جهانگرد، دبير آن شورا و طراح اصلي طرح تكفا به دفتر «بازتاب» آمده و توضيحات مفصلي را درباره موارد مختلف و از جمله سيستم عامل ملي ارائه دهد.
مهندس محمود اروجزاده، اين بار در وبلاگ «ماهنامه دنياي اطلاعات و ارتباطات» به اين طرح پرداخته است و يادداشتي با عنوان «چاه ملي» درباره پروژه سيستم عامل ملي (كه روي پلت فرم لينوكس طراحي شده) نوشته است كه ميخوانيد:
«...حالا ديگر همه اسم طرح ملي نرمافزارهاي آزاد/متنباز را شنيدهاند، روزي و هفتهاي نيست كه خبر و يا گزارشي از فعاليتهاي نرمافزارهاي آزاد/متنباز در مطبوعات و خبرگزاريها منتشر نشود، حالا ديگر همه با جديتي بيشتر، فعاليتهاي طرح را دنبال ميكنند، همه ميخواهند بدانند تا كجا پيش رفتهايم، و چقدر تا داشتن يك سيستم عامل فارسي بومي شده(سيستم عامل ملي) راه باقيست...»
اينها بخشي از كاتالوگ كوچك چهار صفحهاي «افق لينوكس» است كه با عنوان «ماهنامه علمي-پژوهشي طرح ملي نرمافزارهاي آزاد/متنباز» چاپ شده و با دستكم يك ماه تاخير، به دفتر مجله رسيد، و ظاهرا يكي از مهمترين فعاليتهاي اين مجموعه در زمينه اطلاعرساني و فرهنگسازي است. فعلا از حاشيهها ميگذرم(اين كه انتشار اين خبرنامه فقير و لاغر با حمايت «شوراي عالي انفورماتيك» و «شوراي عالي اطلاعرساني» و... چقدر ميتواند مايه شرمندگي باشد، آن هم با عنوان «پژوهشي» كه كاملا خلاف قانون است، براي چيزي شبيه كاتالوگ يك شركت براي حضور در يك نمايشگاه دست چندم داخلي و...)، سؤالات مهم ديگري هم هست كه تفصيل آن را به بعد ميگذارم، مانند بعد تجاري قضيه (كافي است اشاره كنم كه چندي پيش در سميناري كه مركز پژوهشهاي مجلس براي همين پروژه سيستم عامل ملي ترتيب داده بود، سعيدي رئيس **** صنفي رايانهاي هم با همين نگاه از مدل تجاري كار انتقاد كرد؛ يعني اين كه مجموعههايي با حمايت و رانت دانشگاه وارد حوزه تجاري شركتهاي كاملا خصوصي شوند، نكتهاي كه به نظرم كاملا جاي بحث دارد، هرچند در همان سمينار توانستند موضوع را درز بگيرند.)
به هر حال فعلا فقط نظرم به همان جملات ابتدايي است، كه سعي دارند القا كنند كه همه چيز مرتب است، و همه موافق و منتظر، و ملالي نيست جز دوري «سيستم عامل ملي». ولي با شرمندگي از اين دوستان پرتلاش و براي ثبت در تاريخ اعلام ميكنم كه نه! چنين نيست! مشكل به مراحل قبل از اين تعريف و تمجيدها و به اصل موضوع برميگردد، مانند هر چيز «ملي» ديگر در اين كشور، هنوز كسي شيرفهم نشده است، متخصصين، اهل فعاليت و تجارت اين حوزه، و نيز رسانههاي تخصصي. البته نزديكي با يكي دو رسانه براي هيچكس كار سختي نيست، الآن ديگر برخي شركتهاي گمنام هم به مدد رابطه با برخي خبرنگاران ميتوانند اخبار خود را به صورت محدود در خبرگزاريها منتشر كنند، چه رسد به طرحي ملي با كلي بودجه.
كاش مسئولين طرح، ارزش افكار عمومي و طرز مواجهه با آن را جديتر بگيرند، خصوصا در لايههاي متخصصين اين صنعت، چرا كه به ادعاي خودشان همه اينها به زودي كاربر محصول آنها خواهند بود. راستي اگر اين پروژه نتواند توفيق يابد، چه كسي پاسخگو خواهد بود؟
يك اتفاق مهم كه سال گذشته افتاد، تغيير نام پروژه براي گستردهتر كردن سطح پوشش آن بود، ولي جالب آن كه همين كار ساده هنوز در نام سايت رسمي اين پروژه عريض و طويل چندساله اعمال نشده، گويا در پيچ و خم اداري گير كرده باشد.
نكته مهم ديگر، نقش حمايتي شركت دادهپردازي است. هرچند مدتي پيش در اين زمينه جنجالي به پا شد و آخر هم معلوم نشد كه نقش شركت چيست، اما اوضاع و تحولات نگران كننده آن، قطعا در روند اين پروژه ملي بيتاثير نخواهد بود.
منبع بازتاب
به رغم تخصيص بودجههاي عظيم دولتي به طرح «سيستم عامل ملي»، هنوز پس از چند سال كه از آغاز اين پروژه ميگذرد، اخبار خوشي از سيستم عامل ملي به گوش نميرسد.
اين در حالي است كه در مقالهاي با عنوان «صدها ميليارد اموال بيتالمال در چاه تكفا» كه سال گذشته در «بازتاب» به چاپ رسيد، نسبت به اين پروژه و نحوه اجراي سيستم عامل ملي انتقاد شده بود كه البته آن مقاله با جوابيه تند و تمسخرآلود دبيرخانه شوراي عالي اطلاعرساني روبهرو و حتي بهانهاي شد تا مهندس جهانگرد، دبير آن شورا و طراح اصلي طرح تكفا به دفتر «بازتاب» آمده و توضيحات مفصلي را درباره موارد مختلف و از جمله سيستم عامل ملي ارائه دهد.
مهندس محمود اروجزاده، اين بار در وبلاگ «ماهنامه دنياي اطلاعات و ارتباطات» به اين طرح پرداخته است و يادداشتي با عنوان «چاه ملي» درباره پروژه سيستم عامل ملي (كه روي پلت فرم لينوكس طراحي شده) نوشته است كه ميخوانيد:
«...حالا ديگر همه اسم طرح ملي نرمافزارهاي آزاد/متنباز را شنيدهاند، روزي و هفتهاي نيست كه خبر و يا گزارشي از فعاليتهاي نرمافزارهاي آزاد/متنباز در مطبوعات و خبرگزاريها منتشر نشود، حالا ديگر همه با جديتي بيشتر، فعاليتهاي طرح را دنبال ميكنند، همه ميخواهند بدانند تا كجا پيش رفتهايم، و چقدر تا داشتن يك سيستم عامل فارسي بومي شده(سيستم عامل ملي) راه باقيست...»
اينها بخشي از كاتالوگ كوچك چهار صفحهاي «افق لينوكس» است كه با عنوان «ماهنامه علمي-پژوهشي طرح ملي نرمافزارهاي آزاد/متنباز» چاپ شده و با دستكم يك ماه تاخير، به دفتر مجله رسيد، و ظاهرا يكي از مهمترين فعاليتهاي اين مجموعه در زمينه اطلاعرساني و فرهنگسازي است. فعلا از حاشيهها ميگذرم(اين كه انتشار اين خبرنامه فقير و لاغر با حمايت «شوراي عالي انفورماتيك» و «شوراي عالي اطلاعرساني» و... چقدر ميتواند مايه شرمندگي باشد، آن هم با عنوان «پژوهشي» كه كاملا خلاف قانون است، براي چيزي شبيه كاتالوگ يك شركت براي حضور در يك نمايشگاه دست چندم داخلي و...)، سؤالات مهم ديگري هم هست كه تفصيل آن را به بعد ميگذارم، مانند بعد تجاري قضيه (كافي است اشاره كنم كه چندي پيش در سميناري كه مركز پژوهشهاي مجلس براي همين پروژه سيستم عامل ملي ترتيب داده بود، سعيدي رئيس **** صنفي رايانهاي هم با همين نگاه از مدل تجاري كار انتقاد كرد؛ يعني اين كه مجموعههايي با حمايت و رانت دانشگاه وارد حوزه تجاري شركتهاي كاملا خصوصي شوند، نكتهاي كه به نظرم كاملا جاي بحث دارد، هرچند در همان سمينار توانستند موضوع را درز بگيرند.)
به هر حال فعلا فقط نظرم به همان جملات ابتدايي است، كه سعي دارند القا كنند كه همه چيز مرتب است، و همه موافق و منتظر، و ملالي نيست جز دوري «سيستم عامل ملي». ولي با شرمندگي از اين دوستان پرتلاش و براي ثبت در تاريخ اعلام ميكنم كه نه! چنين نيست! مشكل به مراحل قبل از اين تعريف و تمجيدها و به اصل موضوع برميگردد، مانند هر چيز «ملي» ديگر در اين كشور، هنوز كسي شيرفهم نشده است، متخصصين، اهل فعاليت و تجارت اين حوزه، و نيز رسانههاي تخصصي. البته نزديكي با يكي دو رسانه براي هيچكس كار سختي نيست، الآن ديگر برخي شركتهاي گمنام هم به مدد رابطه با برخي خبرنگاران ميتوانند اخبار خود را به صورت محدود در خبرگزاريها منتشر كنند، چه رسد به طرحي ملي با كلي بودجه.
كاش مسئولين طرح، ارزش افكار عمومي و طرز مواجهه با آن را جديتر بگيرند، خصوصا در لايههاي متخصصين اين صنعت، چرا كه به ادعاي خودشان همه اينها به زودي كاربر محصول آنها خواهند بود. راستي اگر اين پروژه نتواند توفيق يابد، چه كسي پاسخگو خواهد بود؟
يك اتفاق مهم كه سال گذشته افتاد، تغيير نام پروژه براي گستردهتر كردن سطح پوشش آن بود، ولي جالب آن كه همين كار ساده هنوز در نام سايت رسمي اين پروژه عريض و طويل چندساله اعمال نشده، گويا در پيچ و خم اداري گير كرده باشد.
نكته مهم ديگر، نقش حمايتي شركت دادهپردازي است. هرچند مدتي پيش در اين زمينه جنجالي به پا شد و آخر هم معلوم نشد كه نقش شركت چيست، اما اوضاع و تحولات نگران كننده آن، قطعا در روند اين پروژه ملي بيتاثير نخواهد بود.
منبع بازتاب