• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

فرهنگ واژه هاي سينمايي

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
بچه ها من سعي ميكنم بعضي اصطلاحاتي كه تو سينما به كار ميره را به طور ساده توضيح بدم.
آنونس(Trailer)=فیلم کوتاهی که برابر با سه چهار دقیقه برای معرفی و تبلیغ یک فیلم آینده ساخته و سرهم می شود و معمولاً شامل لحظه های حساس و جذاب فیلم است.
اکسپرسيونيزم(Expressionism)=شيوه اي در هنر (نقاشي، پيكر تراشي، ادبيات، سينما) كه در اين شيوه، هدف انتقال عواطف و احساسات دروني هنرمند به جهان خارجي است.
انيميشن(Animation) =شيوه ي فيلمسازي که در آن به اجسام و تصاوير ( معمولاً نقاشي شده ) بي حرکت، تحرک بخشيده مي شود. اين کار با دوربين مخصوص فيلمبرداري منقطع و کادر به کادر صورت مي گيرد.
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
43
محل سکونت
Philadelphia
فکر خیلی خوبیه فقط لگه لطف کنی کلمه ها رو انگلیسی تایپ کنی که تلفظاش رو بفهمیم ممنون میشم
director.gif
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
برداشت(Take)=یک نوبت فیلمبرداری از یک « نما » یا یک صحنه. یک برداشت ممکن است از «نمایی» کوتاه و چند ثانیه ای باشد و یا ممکن است به اندازه ظرفیت قرقره ی فیلم خام ( ده دقیقه ) طول بکشد
بوم(boom)=دسته ی بلندی که میکروفن صدا برداری را موقع فیلمبرداری بر سر آن نصب می کنند و خارج از حوزه ی دید دوربین بالای سر هنر پیشه ها نگاه می دارند و همراه با حرکت آنان، این طرف و آن طرف می برند
بک پروجکشن(Back Projection=( نمایش فیلم از پشت ) شیوه ی تاباندن فیلم روی یک پرده شفاف در پشت سر موضوع فیلمبرداری (دستگاه نمایش در آن سوی پرده ی شفاف قرار دارد) و بعد فیلمبرداری از مجموع این دو ،یعنی از موضوع و از فیلمی که پشت سر او روی پرده شفاف تابانده شده است.
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
43
محل سکونت
Philadelphia
ببینم رشتت کارگردانی و این بحثها نیست? یا همینجوری اطلاعات داری ؟ :)
بابت نوشتن لغتها هم ممنون :)
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
به نقل از IcedAngel :
فکر خیلی خوبیه فقط لگه لطف کنی کلمه ها رو انگلیسی تایپ کنی که تلفظاش رو بفهمیم ممنون میشم
director.gif
خوشحالم كه خوشتون اومده.:happy: سعي ميكنم معادل انگليسي اونها رو هم بذارم.:rolleyes:
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
به نقل از IcedAngel :
ببینم رشتت کارگردانی و این بحثها نیست? یا همینجوری اطلاعات داری ؟ :)
بابت نوشتن لغتها هم ممنون :)
نه متاسفانه،ولي چون علاقه داشتم،گشتم پيدا كردم معاني اون ها رو:rolleyes:
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
تاد - اِی - او(Todd - A - O)=یك شیوه فیلمبرداری ( روی فیلم 65 میلی متری ) برای نمایش بر پرده عریض ( با فیلم مثبت 70 میلی متری ). روی فیلم جا برای شش نوار صدا وجود دارد، یعنی صدای فیلم از شش منبع و جهت مختلف می تواند پخش شود.
تدوین(Editing)=تدوین فیلم عبارتست از سلسله مراتب جمع آوری « نما » های منفرد و جداگانه ی فیلم و نوارهای صوتی و سر هم كردن آنها به صورت یك واحد پیوسته ی متشكل و معنی دار.
تدوین كننده(Editor)=متصدی تدوین فیلم كه با نظر كارگردان «نما» های مختلف و غالباً پراكنده را بر حسب شماره هایی كه دارند، به هم می چسباند. تدوین كننده ضمن این عمل صدای هر نما را نیز با آن «سینك» (تطبیق ) می كند.
تهیه كننده(Producer)=(معبود كارگردان،نويسنده و ساير عوامل سينما):D كسی كه بساط مادی و نیروی خلاقه ی انسانی فیلم را فراهم و جمع می آورد.
تیپ سازی(Type - Casting)=هنر پیشه را در نقش متناسب با قالب و ریخت ظاهری اش شركت دادن.
تیلت(Tilt)=حركت عمودی دوربین روی محور ثابت.
 

IcedAngel

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,364
لایک‌ها
30
سن
43
محل سکونت
Philadelphia
به نقل از DOOSTeKHOOB :
نه متاسفانه،ولي چون علاقه داشتم،گشتم پيدا كردم معاني اون ها رو:rolleyes:
آخه منم یه مدت دیوونه این کار بودم و یه دوره کارگردانی پیش آقای بیدغی و یکی دیگه که اسمش یادم رفت:blink: دیدم . اونی که اسمش یادم رفت کارگردان انیمیشن بود... بعد اینا رو که داری میگی تداعی داره میشه :)
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
جرثقیل(Crane)=جرثقیل مخصوص فیلمبرداری كه پایه اش متحرك است و یك بازوی بلند دارد كه بر انتهای آن سكویی است و بر این سكو دوربین فیلمبرداری و مسئول دوربین قرار می گیرد. با این جرثقیل می توان از ارتفاع حدود 7 متر و یا بیشتر فیلمبرداری كرد و بازوی آن قادر به حركت به هر سمتی است.
جمپ كات (قطع ناگهانی)Jump Cut=جهش غیر منتظره در جریان روایت تصویری، بیشتر برای خلاصه و فشرده كردن سلسله وقایع.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
حركت(Action)=دستوری كه كارگردان موقع فیلمبرداری برای شروع بازی به هنرپیشه ها می دهد. این دستور شامل چهار قسمت است :
1 – نور 2- صدا 3- دوربین 4- حركت!
حركت آرام(Slow Motion)=حركاتی كه روی پرده سینما كندتر از حركت معمول جلوه می كند.
حركت سریع(Fast Motion)=وقتی كه فیلم به میزانی كمتر از 24 كادر در ثانیه(که میزان فیلمبرداری معمولی است ) فیلمبرداری شود حركات سریع تر از معمول به نظر می رسد.
حقه هاي سينمايي(Special Effects)=در فیلمسازی عموماً یعنی چیزی را كه واقعاً رخ نداده ( و گاه نمی تواند رخ دهد) با تدابیری، مطابق با واقعیت جلوه دادن (یا اثر و حالت واقعیت را ایجاد كردن).
حلقه(Reel)=قرقره ای كه فیلم به آن پیچیده می شود و در دستگاه نمایش ( آپارات سینما ) قرار داده می شود.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
خلاصه داستان(Synopsis)=خلاصه قصه و سناریوی فیلم كه در یكی دو صفحه به طور فشرده تنظیم شده باشد.
خارجی(Exterior)=این كلمه و كلمه مقابلش « داخلی » interior ، در سناریو یكی از دو كلمه مشخص كننده ی هر فصل از ماجراست.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
داخلی(Interior)=اشاره ای در سناریو، در شروع شرح صحنه،‌كه داخلی است یا خارجی. « داخلی » یا «خارجی» و « شب ‌» یا « روز » بودن صحنه دو خصیصه اصلی شرح صحنه در سناریوست.
دالی ( ارابه)Dolly=سكوئی چرخدار برای حركت دادن دوربین فیلمبرداری كه معمولاً به خاطر دقت و بی صدایی، با دست حركت داده می شود.
درام احساساتی(‌اپرای صابونی)Soap Opera=اصطلاح آمریكایی، درام بسیار احساساتی و سوزناك درباره ی مسائل خانوادگی كه ابتدا در رادیو و بعد در تلویزیون به طور سریال ارائه می شد.
دستگاه نمایش(Projector)=همان آپارت است.
دكوپاژ(Decoupage)=طرح و شكل فنی فیلم به ترتیب و **** «نما»ها، حركت دوربین و سایر خصوصیات فنی در سناریو نویسی ...
دکوپاژکردن سناریو یعنی بعد از نوشتن شرح صحنه وگفتگوها،اضافه کردن نکات فنی مربوط به فیلمبرداری، مثل نوع «نما»(نزدیک ، دور و غیره)
دوبلاژ(Dub)=این اصطلاح معمولاً به برگرداندن صدای فیلم از زبان اصلی به زبان دیگر اطلاق می شود. اما صدا گذاشتن روی فیلم ( در مورد فیلم هایی كه صدا توأم با فیلمبرداری ضبط نمی شود ) را نیز دوبله می گویند.
دوپلكیت نگاتیو(Dupe Negative)=كپیه ی نسخه ی منفی ( نگاتیو ) فیلم كه از روی یك نسخه ی مثبت كشیده می شود تا در صورت صدمه رسیدن به نسخه ی منفی اصلی، یك نسخه ی منفی دیگر در دست باشد.

دوربين ذهني(Subjective Camera)=«نما»یی كه ظاهراً از دریچه چشم قهرمان داستان یا كسی كه تماشاگر صحنه است نشان داده می شود.
دوربين صدابردار(Sound Camera)=دوربین ( یا دستگاه ) برای ضبط « صدای اپتیك » روی نوار فیلم به صورت خطوط زیگزاگ و مناطق تاریك - روشن.
دوربین به منزله قلم (Camera - Stylo)=« دوربین به منزله قلم » اصطلاحی كه فیلمساز و منتقد فرانسوی « الكساندر آستروك» A.Astruc در سال 1948 در مقاله ای به همین عنوان به كار برد، و منظورش این بود كه زبان سینما در رسا بودن، قابلیت انعطاف و بیان نهفته ها ( معنویات )، می تواند مشابه زبان ادبیات باشد.
دیافراگم(Diaphragm)=دریچه ای كه در دوربین فیلمبرداری (و عكاسی) پشت عدسی (و جلوی فیلم خام) قرار می گیرد و مدت زمان و میزان رسیدن نور به فیلم را كنترل می كند.
دیسالو(تداخل تصاویر )Dissolve=محو تدریجی یك تصویر و ظهور تدریجی تصویری دیگر بر آن.
دیفوزر(Diffuser)=ورقه ای از جنس پارچه ظریف و یا گاز ( شبكه ی ریز بافت ) جلوی منبع نور صحنه قرار داده می شود كه نوری كه موقع فیمبرداری بر صحنه می تابد پخش شود تا سایه روشن ها به اصطلاح نرم شوند.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
راش(Rushes)=نسخه چاپ شده ( مثبت ) نگاتیو های فیلمبرداری شده همراه با صدا را « راش » می نامند.
راف كات(Rough Cut)=یكی از مراحل تدوین فیلم،‌بریدن فیلم و سرهم كردن صحنه ها،‌به نحوی كه صحنه ها فقط مطابق تداوم داستانی دنبال هم قرار بگیرند و بین « نما » های منفرد پیوند تمیز و بدون جهش نباشد.
رفلكتور(Reflector)=سطح شفاف بازتاباننده ی نور، كه در فیلمبرداری صحنه های خارجی نور خورشید را به وسیله آن به صحنه باز می تابانند و وسیله ای برای تامین روشنایی صحنه است.
روز به جای شب(Day for Night)=فیلمبرداری از صحنه هایی كه در داستان هنگام شب اتفاق می افتد، در روشنایی روز... فیلمبردار با به كار بردن صافی های مخصوص، شدت نور روز را می گیرد و فضای روز همچون شب جلوه می كند.
رویداد موازی(Parrallel Action)=دو واقعه همزمان كه در فیلم به طور موازی و همگام پیش برده شوند. یعنی یك تكه از یك واقعه و تكه ای از واقعه دیگر به طور متناوب و بین همدیگر نشان داده شوند.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
زاویه، زاویه دید(Angle, Angle of view)=زاویه ای كه در آن نگاه دوربین فیلمبرداری « موضوع» را در بر می گیرد.
زاویه مخالف(Reverse Angle)=«نما»یی كه جهت مقابل و مخالف «نما»ی قبل از خود را نشان می دهد.
زیر نویس(Subtitles)=شیوه ای برای بر گرداندن زبان فیلم های خارجی به زبان محلی؛ گفتگوهای فیلم به صورت نوشته زیر تصاویر مربوط به خودشان ظاهر می شوند.
 

thomson762

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2003
نوشته‌ها
2,082
لایک‌ها
11
تاپيك جالبي خواهد شد
انشالا ادامه داشته باشه :)
موفق باشيد
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
سرعت(Speed)=(1 سرعت حركت نوار فیلم در دوربین فیلمبرداری و دستگاه نمایش كه در مورد فیلم ناطق 35 میلیمتری 24 كادر در ثانیه است و برای فیم صامت 16 تا 18 كادر در ثانیه.
(2 سرعت عدسی دوربین فیلمبرداری، قابلیت جذب بیشتر نور توسط عدسی دوربین فیلمبرداری.
3 )سرعت ( قابلیت ) جذب نور فیلم حساس.
سرو صداهای متفرقه(Sound Effects)=تمام صداهای فیلم به جز گفتگوها و موسیقی.( صدای پا، موتور اتومبیل، ریزش آب، غرش هواپیما و... )
سر هم كردن(Assembly)=اولین مرحله در تدوین یك فیلم .
سریال(Serial)=یك نوع از فیلم های دنباله دار كه ساختن آنها در سینمای آمریكا از 1912 باب شد و تا سال 1956 ادامه داشت. فیلم های پر حادثه، سراسر هیجان و زدوخورد كه بیشتر مخصوص تماشاگران كم سن و سال ساخته می شد و به شرح قهرمانی های یك شخصیت زورمند و افسانه ای، مدافع عدالت و خوبی، در زمینه های جذاب و غریب، در ماجراهای خطرناك و مبارزه با دشمنان متعدد و زورمند می پرداخت. طول این فیلم ها از طول یك فیلم معمولی بیشتر بود و معمولاً به صورت چند فصل پشت سر هم ساخته می شدند.
سریال(صخره آویز )Cliff - hanger=این واژه ( به معنی « صخره آویز » ) در اصل به صحنه های خطرناك رایج در فیلم های « سریال» اطلاق می گردید، و بعداً به طور كلی به عنوان معادل «‌سریال» به كار رفت.
سكانس ( فصل) Sequence=قسمتی از فیلم كه خود به خود جزیی كامل است و معمولا با«روشن شدن تدریجی تصویر» شروع و به« تاریكی تدریجی » ختم می شود.
سناریو (فیلمنامه)Scenario=واژه ای ایتالیایی، طرح داستان فیلم كه صحنه به صحنه و فصل به فصل دنبال هم آمده، و نمودار وقایع و شخصیت های ماجرا باشد.
سناریوی كار(Shooting Script)=سناریوی كاری كه در آن جزییات فنی مثل حركات دوربین،‌نوع «نما»ها و غیره قید شده باشد.
سناریوی مصور شده(Story Board)=یك سلسله نقاشی پشت سر هم كه با چند سطر نوشته زیر هر تصویر، قصه یا سناریوی فیلم را بیان كند.
سوپر ایمپوزیشن (روی هم افتادن چند تصویر)Superimposition=یك « نما » ی واحد كه از چاپ و یا روی هم افتادن دو یا چند تصویر مختلف تشكیل شده باشد. به طوری كه طرح هر یك از تصاویر ( هر چند محو ) از خلال سایر تصویر ها پیدا باشد.
سیستم ستاره سازی(Star System)=شیوه ای كه در هالیوود ابداع شد و به جاهای دیگر نیز كشید و بنای سینما را بر پرورش و عرضه ی ستاره ها و راه دادن آنها به خواب و خیال تماشاگران قرار داد و بعد فیلم ها را بر مبنای تیپ و شخصیت شناخته شده ی هنر پیشه ها قرار دادن و تحمیل این بساط به وسیله ی تبلیغات به مردم ساده دل به نحوی كه آرایش سر و زلف را از آنها تقلید كنند و در مرگ آنها بعضی دست به خود كشی بزنند.

سینكرون كردن(Synchronization )=(سلسله مراتب ( مراحل تطبیق دادن تصویر و صدای فیلم، به نحوی كه حركات با صداهای مربوطه خودشان بخوانند و مطابق باشند.
سینماتوگراف(Cinématographe)=دستگاه فیلمبرداری و دستگاه نمایش اختراعی برادران «لومی یر» به ثبت رسانده شده در تاریخ فوریه 1895.
سینماسكوپ(Cinemascope)=یك طریقه فیمبرداری برای نمایش روی پرده ی عریض كه در آن از عدسی آنامورفیك استفاده می كنند.
سینما - حقیقت (Cinéma - Vérité)=اطلاحی دیگر برای فیلم مستند (Documentary) كه بخصوص به كار فیلمسازانی اطلاق می شد كه از دهه ی پنجاه به بعد با وسایل سبك و افراد معدود به ساختن فیلم های مستند از مسائل روز پرداختند و شیوه ی كارشان بیشتر شبیه به خبرنگارهای تلویزیونی بود.
سینما گر(Cinéaste)=اصطلاحی وزین تر از كارگردان كه فرانسوی ها ( معمولاً در مورد فیلمسازان مهم و هنرمند ) به كار می برند.
سینمای آزاد(Free Cinema)=جنبشی در جهت ساختن فلم های مستند كه در انگلستان در دهه ی پنجاه بر اساس نظریات « كارل رایس»،«تونی ریچاردسون و « لیندسی آندرسون » آغاز شد. هدف فیلمسازان « سینمای آزاد» به گفته ی خودشان، ساختن فیلم هایی اجتماعی و متعهد و آزاد از تحمیلات سینمای تجارتی، بر انگیختن شور و سَرزندگی، تشویق به یافتن بیانی شخصی در شناخت « اهمیت وضعیت های زندگی روز مره » بود.
سینمای مستقیم(Direct Cinema)=خویشاوند آمریكایی شیوه اروپایی سینما - حقیقت . اصطلاحی كه بر یك نوع روش فیلم سازی مستند در آمریكا اطلاق می شود.
سینمای هنری(Art House)=اصطلاحی اصلاً آمریكایی كه به سینماهایی اطلاق می شود كه فیلم های هنری قدیمی و آثار غیر تجارتی جدید را كه باب طبع اكثریت عامه نیست برای یك عده تماشاگر معدود خاص و علاقه مند نشان می دهد.
سینه راما(Cinerama)=سیستم فیلمبرداری برای نمایش روی پرده ی عریض كه در آن سه دوربین فیلمبرداری با فیلم 70 میلیمتری - كه بتوان بر آن باندهای متعدد صدا قرار داد - تواماً از صحنه در یك حوزه ی وسیع فیلمبرداری می كند و سه دستگاه نمایش بر یك پرده عریض و خمیده این سه فیلم را تواماً نمایش می دهد.
این سیستم را «فرد والر» Fred Waller آمریکایی اختراع کرد.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
شخصیت منفی فیلم(Heavy)=معمولاً در فیلم های « وسترن » یا جنایی.
شوخی(Gag)=بیشتر منظور بذله های تصویری است به خصوص در فیلم های كمدی پر تحرك و شلوغ سینمای صامت كه از یك سلسله مضامین مضحك تشكیل می شدند.
 

DOOSTeKHOOB

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2005
نوشته‌ها
320
لایک‌ها
6
محل سکونت
شهر قصه
به نقل از kaveh_d :
کار خوبی رو شروع کردی ، فقط یه کمی نا منظم مینویسی. من اینجا یه چیزایی نوشتم. برداشت و کپی بدون ذکر منبع و نویسنده هم بلامانع است.:D
چه امضاي جالبي داري:rolleyes:
 
بالا