قلعه جن ها در کیش
در مسیر کشتی یونانی قبل از رسیدن به آخرین میدان در نزدیکی کشتی،قلعه ایی کوچک و مخروبه قرار دارد که اکثر رهگذران به آن توجه نمی کنند،زیرا در رابطه با قلعه چیزی گفته نمی شود جز منع رفتن به آن افسانه های زیادی در پس این قلعه نهفته است،در گذشته ساختمان کلانتری در این قلعه قرار داشت روزی تعدادی از سربازان به صورت ناگهانی سیاه شده و حالتهای عجیبی در آنها ظاهر می شود ، سپس میمیرند پس از این ماجرا کلانتری به جای دیگری انتقال میابد و کسی هم از دلیل اتفاق افتاده مطلع نمی شود،یکی دیگر از راویان از ماجرای دیگری می گوید ، به دلیل اینکه این قلعه در راه کشتی یونانی می باشد راننده تاکسی ها در انتظار مسافر می نشینند،یکی از راننده ها که منتظر مسافر بود، بعد از مدتی تنها به راه می افتد که به قلعه جن ها می رسد شانس بد او جن ها عروسی داشتن و به گفته او جن ها لباس های بلند سفید رنگ پوشیده بودن و راننده از ترس ماشینش را خاموش میکند و به آنها نگاه نمی کند و فقط سم جن ها رو میبیند و ساعتها آنجا می ماند تا مراسمشان تمام شود .
در مسیر کشتی یونانی قبل از رسیدن به آخرین میدان در نزدیکی کشتی،قلعه ایی کوچک و مخروبه قرار دارد که اکثر رهگذران به آن توجه نمی کنند،زیرا در رابطه با قلعه چیزی گفته نمی شود جز منع رفتن به آن افسانه های زیادی در پس این قلعه نهفته است،در گذشته ساختمان کلانتری در این قلعه قرار داشت روزی تعدادی از سربازان به صورت ناگهانی سیاه شده و حالتهای عجیبی در آنها ظاهر می شود ، سپس میمیرند پس از این ماجرا کلانتری به جای دیگری انتقال میابد و کسی هم از دلیل اتفاق افتاده مطلع نمی شود،یکی دیگر از راویان از ماجرای دیگری می گوید ، به دلیل اینکه این قلعه در راه کشتی یونانی می باشد راننده تاکسی ها در انتظار مسافر می نشینند،یکی از راننده ها که منتظر مسافر بود، بعد از مدتی تنها به راه می افتد که به قلعه جن ها می رسد شانس بد او جن ها عروسی داشتن و به گفته او جن ها لباس های بلند سفید رنگ پوشیده بودن و راننده از ترس ماشینش را خاموش میکند و به آنها نگاه نمی کند و فقط سم جن ها رو میبیند و ساعتها آنجا می ماند تا مراسمشان تمام شود .