• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

محسن چاوشی از ایران می رود ؟

fanix.ir

Registered User
تاریخ عضویت
7 مارس 2012
نوشته‌ها
351
لایک‌ها
31
محل سکونت
Localhost
محسن چاوشی از ایران می*رود ؟​
تیتر خبر به اندازه کافی می*تواند فضای رسانه*ای و دنیای موسیقی را به هم بریزد. ولی قطعا دانستن جزئیات ماجرا بیشتر از اصل خبر می*تواند برای همه جالب توجه باشد. محسن چاوشی دایره دوستان محدودی دارد. دوستانی که بیش از هر کس دیگری به آن*ها اعتماد دارد و ریز به ریز کار*ها و تصمیماتش را با آن*ها در میان می*گذارد. موضوع از این قرار بوده که چاوشی پس از همفکری با دوستانش تصمیم می*گیرد تیتراژ یک برنامه تلویزیونی را بخواند. برنامه*ای دولتی با شرایط خاص و سناریوی خاص خودش. خبر این همکاری در یکی دو رسانه معتبر منتشر می*شود و در سایت*های هواداری بی*شمار این خواننده می*پیچد. اما اتفاقی که در این بین رخ می*دهد، هجوم برخی از هوادارنماهای سازمان داده شده به صفحه شخصی این خواننده است. این عده خاص در پیام*ها و کامنتهای زهر دار و طعنه آمیزی خواستار شماره حساب از این خواننده شده*اند تا به قول خودشان: «کمک*های مالیشان را برای جلوگیری از خواندن آثار دولتی سخیف» به حساب او واریز کنند! طعنه*ها و زخم زبان*ها لحظه به لحظه بیشتر شده و چند ساعت بعد، تمام سایت*های هواداری و صفحات اجتماعی هواداران این خواننده از این آگهی*ها پر می*شود. جنگ*های اینترنتی موافقان و مخالفان این داستان هم به قدری بالا گرفته که چاوشی خونش به جوش آمده و در اقدامی عجیب با ارسال پیامی از همه دوستداران واقعی*اش خداحافظی و اعلام کند که دیگر تمایلی به حضور در ایران و خواندن ندارد و از ایران می*رود! به خواسته شخص چاوشی، کلیه سایت*های رسمی این خواننده کرکره*شان را پائین کشیده*اند و فقط پیام ویژه خداحافظی چاوشی در آن*ها قرار داده شده تا به نوعی این وداع تلخ، جدی*تر و رسمی*تر به نظر بیاید.

حرف های آخر
آخرین متنی که چاوشی روی صفحه شخصی*اش قرار داده هم بسیار قابل تامل و ناراحت کننده به نظر می*آید و شدت دلخوری او را از این افراد معلوم الحال مشخص می*کند: «حمایت کردید پشتتون واستادم. چی می*خواید ازم؟ دیگه جون ندارم. صبر کنید تموم نشده. هر چی دادید گرفتید. تو زندگیم من واسه اینکه لحظه*ای با شما باشم هیچ کس بالای سرم نبوده هیچ کس. گوش بدید. شما هیچی از من نمی*دونید هیچی. برای اینکه آلبوم بدستتون برسه چه شب*ها و چه روزهایی که از خودم و خانواده*ام نزدم. رفتم، اومدم. بالا، پایین، مجوز ارشاد، سر خم کن، راست شو، دولا شو.

که چی بشه؟ گوش کنید جواب ندین. سرباز بودم بوق سگ پا می*شدم تا ۴ بعد از ظهر ۴ تا ۳ شب پیاده تا خونه
نفرین اینجوری دستتون رسید. شما تو خیابون منو ببینید نمی*شناشید. مثل دیگران بودم دنبال جمع کردن پول؟؟؟؟
که الان به من بگید شماره حساب بده پول بریزم واست؟ اگه دنبال پول بودم که الان تو قصر زندگی می*کردم.
گوش کن،*های، اونی که می*گی شماره حساب بده. من بچه خرمشهرم آوارگی کشیدم درد توی تموم سلولامه صورتمو با سیلی سرخ نگه داشتم...».

سایت*ها تعطیل
از شب گذشته کلیه سایت*های هواداری این خواننده بسته شده*اند و در صفحه نخست آن*ها پیامی برای همه مراجعه کننده*ها نوشته شده: «حتی یک نفرشما نیز نمی*توانید درک کنید برای رسیدن یک اثر به دستتان چه خون دلهایی خورده می*شود. امشب حرمت هنرمند محبوب خود را شکستید. دیگر این را بر نمی*تابیم... این پایگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل است....».

با این اوصاف پس از بسته شدن صفحات رسمی چاوشی در شبکه*های اجتماعی، کلیه سایت*های هواداری این خواننده هم بسته شد تا هیچ منبع موثقی برای اطلاع رسانی درست درباره ترک کشور از سوی این خواننده وجود نداشته باشد.

دوستان چه می*گویند؟
دوستان نزدیک این خواننده هم در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر تائید خبر خروج چاوشی از کشور فقط به یک جواب اکتفا کردند: «نمی*دانیم!». پیگیری برای ارتباط گرفتن با خود این خواننده هم به جایی ختم نشد و تمام تلفن*های او از دسترس خارج شده*اند و هیچگونه امکان دسترسی*ای به او وجود ندارد.

خیلی دلم گرفته از خیلی*ها...
تن*ها جملاتی که توانستیم از قول خود او در این باره بگیریم، جملات کوتاه او در پاسخ به ایمیل شخصی ما بود که نوشته بود: * «از دوستان رسانه*ای می*خواهم اوضاع را خراب*تر نکنند. هیچ جواب دیگری ندارم. من حرف*هایم را با آثارم می*زنم. فقط به امید مخاطبان*ام. ولی کم لطفی برخی دوستان باعث شده دیگر انگیزه*ای برای کار کردن در ایران نداشته باشم... خیلی دلم گرفته از خیلی*ها...»
 
بالا