• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مدیتیشن RM

godonly

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 فوریه 2011
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
سلام دوستان؛
من به یک روش روحی و عرفانی یا متافیزیک تعصب ندارم چون اشتباهه، در این تاپیک میخوام درددل کنم و واقعیتها را به زبان دل بگم:
من چند سال پیش خیلی سرگردان بودم احساس کردم مشکلاتم غیرارادی داره بیشتر و پیچیده تر میشه بعضی وقتا اینطوری فکر میکردم که نکنه من طلسم شدم!
خیلی بلاها سرم اومد که نمیخوام وارد جزئیات بشم ولی سلامتی و آرامشمو از دست دادم و در وسط دسته ای از مشکلات: جسمی، روانی، مالی، کاری و ارتباطی گره خوردم.
یادم نمیره روزی که برای خودکشی به یه قبرستان متروکه رفته بودم! دیگه فکر میکردم خدایی وجود نداره! بریده بودم، ولی یک حسی درونم گفت کمی صبر کنم کمی تلاش کنم شاید یه راهی باشه که من ازش بی خبرم.
نمیدونستم از کجا و چطوری شروع کنم اول رفتم پیش روانشناس و روانپزشک ولی منو کامل درکم نمیکردند خیلی دارو خوردم و با مشاور صحبت میکردم، خوب بود و سبک میشدم ولی بعد از مدتی دوباره حالتهای مخرب قبلیم برمیگشت! من دنبال درمان بودم نه تسکین حالا که به یه مشت داروهای اعصاب معتاد شده بودم کارم سخت تر شده بود!
دیگه خسته شدم رفتم دنبال کتابهای روانشناسی و متافیزیک، کتابها تنوع زیادی داشتند و گیج کننده بود نمیدونستم از کدوم شروع کنم چندتا کتاب خریدم و غرق مطالعه شدم خوب بودند کمکم کردند و تکنیکهای روانشناسی زیادی رو یاد گرفتم ولی بازهم سردرگم بودم لابه لای این کتابها با واژه "مدیتیشن و مراقبه" آشنا شدم رفتم دنبال مدیتیشن که ببینم چیه؟! از مطالعه شروع کردم تکونم داد حرف دلم بود امید در من شکوفه زد و باورم شد که راهی هست. چند کلاس مدیتیشن در تهران رو مثل TM شرکت کردم. عالی بود فهمیدم مشکلات سهم کمتری در اذیت من داره بیشتر بخشی پنهان از منه که داره اذیتم میکنه و میشه اسمشو نَفْس یا خود ذهنی و مجازی گذاشت، من این ریشه را پیدا کردم و این موفقیت بزرگی بود کم کم نیروی برتر خداوندو احساس کردم که بهم نیرو میداد ولی این کشف و موفقیت من شروع بزرگترین درد زندگیم شد، پرنده ای در قفس شدم!! مردمو میدیدم که ناآگاهانه با این بخش پنهان و عادتی دارند زندگی میکنند خوب یا بد و من این ریشه ها رو میدیدم ولی کاری از دستم بر نمیومد! تا حالا فقط ظاهر اذیت شدنمو میدیدم ولی حالا اذیت کننده یعنی نَفْس سرکشمو میدیدم و کاری نمیشد کرد چون هر کاری مثل حرکت در باتلاق بود و من این باتلاقو بر خلاف بیشتر مردم میدیدم ولی هر حرکتی برای نجات یعنی فرو رفتن بیشتر و سکون یعنی مرده متحرک بودن!
خدایاا... کمکم کن... مثل اینکه خدا هم با منِ اسیر نفس کاری نداره!
روی خودم به کمک روشهای فراروانشناسی و متافیزیک کار میکردم جذب مسائل مذهبی شدم نماز میخوندم تمام راه های معنوی و روحی را امتحان میکردم ولی هر کاری خودم میکردم یا هر کس دیگه ای تو این باتلاق میخواست کمکم کنه بیشتر فرو میرفتیم! یک نیروی برتری مثل خداوند باید دستان منو میگرفت تا بیرون بیام. باتلاق تا زیر گلوم رسیده و خیلی خسته و تنهام مثل اینکه در شهر خفته من بیدار شدم ولی این بیداری برام عذاب شده بود چون افراد بیدار و رهایی که بتونن دستمو بگیرن نمیدیدم! بعضی وقتا میگفتم کاش مثل مردمی که توی رویای شیرین هستن منم خوابم از اول یک رویا بود نه کابوس تا کارم به اینجا کشیده نمیشد!
شروع به دعا کردم، آخرین راه من! خدا را فریاد زدم با تمام وجودم... تا اینکه خداخواسته با استادی آشنا شدم که بهم کمک کرد و روحمو بیدارتر کرد. برای نجاتم به دو ابزار نیاز داشتم:
یکی « حضورروحی» و دیگری « ایمان» که از قبل نداشتم یا ضعیف بود برای تقویت اینها تمرینات جالبی رو انجام دادیم.
من فهمیدم تاحالا برای بیرون اومدن از باتلاق نفس ناخواسته بازهم از نفسم کمک میگرفتم و این یعنی تداخل یعنی تناقض! من خود روحی ضعیفی داشتم پس روی حضور روحیم کار کردم و از طرفی با ایمانم به روح طبیعت و توکل به انرژی کیهانی من رستاخیز کردم و از اسارت نفسم رها شدم...
از اون روز به بعد من زندگیم دگرگون شد آرامش، جاذبه و اعتماد به نفس بالایی پیدا کردم و به موفقیت های بزرگی رسیدم و از همه مهمتر خدا را با تمام وجودم احساس میکردم خدایی که قبل از این زمانی که کودکی نوپا بودیم حسش کردیم و الان دوباره متولد شده بودم و اونو کنارم میدیدم و این ثروت بزرگیه...
این روش که اسمش:
«مدیتیشن RM» یا «Resurrectional Meditation» هست منو از یک کلاف سردرگم نجات داد. نمیخوام راجع به RM صحبت کنم چون ممکنه بعضی دوستان یا مدیران انجمن فکر کنند دارم تبلیغ این روشو میکنم، اگه لازم شد بعداً راجع به روش کار این سیستم توضیح میدم ولی به عنوان حسن ختام حرفام به همین اکتفا میکنم که: RM یک روش ایرانیه که هیچ گرایشی رو دنبال نمیکنه و خالصانه جلو میره و انعطاف لازم را برای همه و در هر شرایط زمانی و مکانی داره و برای زندگی مفیده به خصوص در این دوران که خواب آدما سنگینه و روح و بیداری مون ضعیفه و باتلاق نفس امان نمیده!


medit14.jpg
 
Last edited:

jujushow

Registered User
تاریخ عضویت
27 آپریل 2007
نوشته‌ها
2,465
لایک‌ها
1,108
با هر چیزی بتونی ارتباط برقرار کنی همون نجاتت میده . نماز بهترین راهه ولی اگه با توجه باشه ... چون ما عادت داریم فقط دولا و راست بشیم و یه وظیفه ای رو انجام داده باشیم واقعا تاثیری که باید داشته باشه رو نداره ولی اگر با توجه باشه 1 رکعتش هم توی زندگی ادم غوغا میکنه .

ریکسیشن هم واقعا خوبه ، توی همونم اگه با خدا ارتباط برقرار بشه واقعا موثره . من یه مدت همراه با اهنگهای مخصوصش اینکار رو میکردم ... همون تخلیه انرژی منفی و جذب انرژیهای پاک ... به نظرم واقعا مفیده ولی من تفاوت انچنانی بین روشها و سیستمها نمیبینم . اصولش همونیه که گفتم فقط گاهی نحوه ی اجراش فرق میکنه که اونهم در افراد ممکنه تاثیرات متفاوت داشته باشه .
 

godonly

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 فوریه 2011
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
گرفتن آزادي از مردمي که نميخواهند برده بمانند سخت است، اما دادن آزادي به مردمي که ميخواهند برده بمانند سخت تر است...!

www.awakeningnow.in
 
Last edited:
بالا