K i IVI i K
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 10 ژانویه 2007
- نوشتهها
- 185
- لایکها
- 2
هنر مینیمال یا موجز را باید مولود هنرمندان پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست. در این دوره ی پر شکوه، هنرمندان ساختارگرا هم در عرصه ی معماری و هم در نقاشی و مجسمه سازی، گرایشهایی متکی بر خلاصه نمایی و هندسه گرایی در آثارشان متظاهر ساختند. اما اولین بار این کلمه در سال ۱۹۲۹ توسط فردی به نام "دیوید برلیوک" در حین بازدید از نمایشگاهی به کار برده شد و به عنوان یک جنبش در دهه ی ۵۰ و تا دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی نیز ادامه پیدا کرد. این جنبش در مقابل اکسپرسیونیسم تجریدی ( Abstract Expressionism) به وجود آمد. اگر از نظر لغوی بخواهیم بررسی کنیم، مینیمالیسم یعنی به کار بردن ساده ترین طرح یا شکل و دست کم گیری فردیت هنرمند. اصطلاحی است برای توصیف نقاشی ها و مجسمه هایی که از نظر شکل و محتوا عاری از تجمل هستند و در عین حال رشد قابل توجهی کرده اند. سادگی موضوعات و بیان آنها به فرم خاص مثل "اشکال هندسی" مشخصه ی این سبک است. به طور مثال آثار مالویچ مانند "سفید روی سفید" منطقی از ایجاز در هنر را مطرح ساختند که بعد ها منبع الهام سایر هنرمندان اروپایی قرار گرفت. این تجربیات هنرمندان روسی بار دیگر در دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ در آمریکا توسط راشنبرگ، در مجموعه تابلو های تمامآ سفید او و نیز توسط ادرینهارد در تابلو های تمامآ سیاهی که شیارهای رنگی در آن محو شده بودند و در اروپا توسط ایو کلین با کارهای تک رنگش و نیز توسط پیرو مانتزونی در سری آکروم، مجددآ به صورت دیگری به کار گرفته شد. هنر مینیمال دقیق، روشن و قابل تشخیص است. کمتر از رنگها استفاده می شود (بیشتر سایه ی رنگ ها به کار برده می شود) و در صورت استفاده از رنگ ها، با هم میکس نمی شوند. جنبش مینیمالیسم فراگیرترین تاثیر خود را در آمریکا بر جای گذاشته و به سرعت به یک پدیده تازه هنری بسیار عمده با آثار سه بعدی، به جای دو بعدی تبدیل شد. در این جریان نخست باید از ریچارد سرا یاد کرد که یک مرحله ی نسبتآ سنتی از پویش مینیمالیسم را در آثاری مشابه قطعات حجمی که او در به ظهور رسانید. قطعات حجمی که او در سال های ۶۸-۱۹۶۷ ساخت، کیفیتی پویا ناشی از ناپایداری کلی حجم را ارائه می کنند، اگر چه این احجام از نظر شکلی غالبآ متقارن هستند. مجسمه های فضای خارجی او به ویژه اثر نه چندان معروفش به نام "طاق در نوسان"، ودت ها به خاطر تآثیر حسی و روانی تهدید کننده اش باعث بحث های جنجالی شد. به طور کلی مینیمالیسم، طبیعت وجایگاه هنر را در جامعه زیر سوال می بر. مینیمالیست ها بر این عقیده اند که یک کار هنری حتمآ نباید بازتابی از احساسات و اظهارات خالق خود باشد. هنر مینیمال تا حدودی حضور و جایگاه هنرمند را زیر سوال می برد.
نقاشی مینیمال
یک اثر نقاشی مینمال عمومآ از اشکال ساده هندسی تشکیل شده است که در آن تعداد بسیار محدودی رنگ مشاهده می شود. به نمونه ای از کارهای مارک روتکو (Mark Rothko) از صاحب سبکهای این هنر که در شکل اول آورده شده است توجه کنید. او می گوید : "من یک نقاش آبستره (Abstract) نیستم و علاقه ای به ارتباط میان رنگها و شکلها ندارم. تنها چیزی که برای من مهم است بیان احساسات ساده و اولیه انسان در رابطه با سرنوشت، بدبختی، شادی و ... است؛ نقاشی باید معجزه آسا باشد."
امروزه شما در طراحی انواع لوزام منزل نیز تاثیر این هنر را بخوبی مشاهده می کنید. این سبک از طراحی لوازم منزل بر خلاف سبکهای قدیمی تر سادترین شکل ممکن را دارا هستند و جالب اینجاست که بسیاری از مردم از داشتن آنها لذت می برند.
نقاشی مینیمال
یک اثر نقاشی مینمال عمومآ از اشکال ساده هندسی تشکیل شده است که در آن تعداد بسیار محدودی رنگ مشاهده می شود. به نمونه ای از کارهای مارک روتکو (Mark Rothko) از صاحب سبکهای این هنر که در شکل اول آورده شده است توجه کنید. او می گوید : "من یک نقاش آبستره (Abstract) نیستم و علاقه ای به ارتباط میان رنگها و شکلها ندارم. تنها چیزی که برای من مهم است بیان احساسات ساده و اولیه انسان در رابطه با سرنوشت، بدبختی، شادی و ... است؛ نقاشی باید معجزه آسا باشد."
امروزه شما در طراحی انواع لوزام منزل نیز تاثیر این هنر را بخوبی مشاهده می کنید. این سبک از طراحی لوازم منزل بر خلاف سبکهای قدیمی تر سادترین شکل ممکن را دارا هستند و جالب اینجاست که بسیاری از مردم از داشتن آنها لذت می برند.