• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

نقد و بررسی آثار بهرام بیضایی

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
بهتر دیدم که در اولین پست یه مقدمه و آشنایی با بیضایی بزارم ولی خوب این روزا با ویکیپدیا و گوگل که میره تو غار
با این حال اگر نکته جالب و درخور توجهی پیدا کردم به مرور اضافه میکنم .

ویکیپدیا
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
اول این بگم که کلا نگاه من به فیلم نگاه سینمایی و هنری نیست بیشتر به عنوان بیانگر دغدغه های اجتماعی بهش نگاه میکنم
یعنی بدنبال حرکت دوربین و .. نیستم
جذابیت فیلم برای من موضوع فیلم و باور پذیر بودن نسبی موقعیت ها هست
همین که بشه با دنیای حاضر تطبیقشون داد برای من کفایت میکنه
حالا یکمی بزرگنمایی یا کوچکنمایی شخصیت و موقعیت ها تاثیری در نگاه من به فیلم نداره اگر جذب موضوع و خط داستانی بشم
باقی موارد حل میشه در داستان
اون چیزیکه مهمه اون موضوع اجتماعی و اون شرح حال هست
بگذریم ..
بدلیل علاقه خودم به این فیلم و موضوعیت خاصی که داره و زمانی که فیلم در اون روایت میشه ( سال 66 ) فکر میکنم یکی از ماندگار ترین آثار باشه که در گذر زمان هم بهتر و بیشتر بهش توجه بشه
زنی که شوهرش را بدلیل داشتن ارتباط با منشی شرکت ترک کرده و حالا بعد از یک سال برگشته به گمان اینکه اون سوئ ظن بی پایه بوده
متوجه میشه که شوهرش یک ورشکسته هست که بدهی سنگینی بر دوش داره
مرد از زن می خواهد که برای مبادله چک با یک سوم ارزش واقعی اون ها پا پیش بگذاره و طی این مدت مرد خودش به دادگاه معرفی میکنه
زن تحت تاثیر احساساتش و برای جبران اون سو ظن و حس گناهی که داره قبول میکنه و البته از سختی راه هم اگاه نیست
طی یک سری جریانات زن این چک ها را عوض میکنه
اما در آخر متوجه میشه که این شوهرش بوده که پول ها را بالا کشیده و نه شریکش
این ها همه صحنه سازی بوده و اون هم مهره بازی
با این تفاوت که زن خیلی چیز ها را از دست داده
حالا مرد می خواهد از کشور خارج بشه و طبق قولی که ابتدای فیلم به زنش میده مبنی بر دادن یک هدیه
کاغذ طلاق را حواله زن میکنه
و اما در این موقع شریک قصه از راه میرسه و ادامه ماجرا
فیلم همین جا تموم میشه
همونطور که گفتم فیلم خیلی جالب هست
سکانس های بینظیری داره که از صد تا دیالوگ بهتره
و همینطور کاراکتر های جالب
هر کدوم از این شخصیت ها نمایانگر قشر وسیعی از مردم آن زمان و شاید حال حاضر باشن که به بهترین شکل به تصویر کشیده شدن
به عنوان
از اون فیلم هاست که بعید میدونم هیچوقت فراموششون کنم
دیالوگ های خیلی خوبی هم داره
و حتی من معتقدم که اسم شخصیت اصلی فیلم هم اسم دوم فیلم میتونه باشه ناصر معاصر
نصر که به معنای فتح هست و وعده و وعید های حضرات و معاصر هم که بیانگر زمان ماست
و خیلی خوب نشون میده که در پس پرده این شعار ها چه اتفاق هایی میوفته
(البته جای دیگه ای تعبیر جالبی از این اسم خوندم که میگفت این نصر میتونه بیانگر تفکر پیروز مندانه قشر فریبکار معاصر باشه که خلاف واقعیت هست و فقط تفکر گذرای شخص هست )
به عنوان مثال در جای جای فیلم نشان از حضور رزمنده ها و شعار ها و تصویر رزمنده ها هست
خوب این بنظر من نشون دهنده اون شور انقلابی مردم و علاقشون به تحول هست
غافل از این که این تحول نیاز زیادی به شعور نداشته مردم میکنه
مردم میرن میجنگن که محافظ مال و جان و ناموسشون باشن
در صورتی که غارتگران وطنی رسیدن چنین زمان هایی را دقیقه شماری میکنن
و فیلم خیلی راحت میگه که قشر با سواد ، فرهنگی ( که همون همسر و پدر همسر اقای ناصر معاصر هست )
مظلوم واقع میشن
یا مثلا فرصت طلب هایی که از جنگ استفاده کردن تا موقعیت خودشون تثبیت کنن
حالا یک سری از راه خلاف عرف و رع و اخلاق مثل نقش اول فیلم
و یک سری موافق با اصول اخلاقی و دینی و .. البته به تصور خودشون
مثل همون فردی که از این ویرانی ها استفاده کرده و با این ساخت و ساز ها داره خودش میبنده و یا اون حاجی بازاری که از بازار قبر نون میبره
و میگه من با زن صحبت نمیکنم اما تا چشمش به جمال زن می افته
کاملا تغییر شکل میده رفتارش
و یه نگاه جالبی هم داره به تعریف زن از طرف هر یک از قشر های جامعه
همه اون یک وسیله میبینن اون حاجی بازاری بصورت یک سنتیک حمال یکی که باشه برای روز مباداش و تولید نسل و .. اما دلش برای همه میتپه
یا اون اقای زبان بلد ( احمد نجفی که یادم نیست چیکاره بود )
که بصورت لحظه ای و برای برطرف کردن غرایضش
حالا شاید این ها بوضوح مشخص نباشه اما خوب برداشت من بود
شاید هم کمک میکنه به تثبیت اطاعات شخصی من و مثلا برای شماها اینطور نباشه چون این نگرش را ندارید
دیگه خسته شدم
اگر علاقه داشتید ادامه میدیم


پ ن : ببخشید اگر مطلب پیوستگی نداشت یا زیادی در هم و برهم بود
هر لحظه هر چیزی یادم اومد نوشتم
تجربه نوشتن به این صورت نداشتم تا بحال
امیدوارم پست های خوب شما بتونه این ضعف های پست من جبران کنه
 
بالا