
قسمت اول:
هنگامي كه نخستين مجموعه شعر والت ميتمن با نام برگهاي علف Leaves of Grass در سال 1855 منتشر گرديد طوفاني در قاره آمريكا برخاست. منتقدان برآشفته و حيرت زده و غضبناك در برابر شاعري كه زنجير سنت هاي اجتماعي و ادبي را در هم شكسته و **** مانوس و مالوف را در هم ريخته بود قد علم كردند. يك سال پس از انشار اين مجموعه روزنامه نيويورك تايمز مي نويسد:
اين چه غول بي شاخ و دمي است كه در ميان ما پيدا شده است؟ اين موجود نيمه انسان و نيمه حيوان كه به روي جهان و جهانيان مي غرد كيست؟ اين چه معجون معنوي است كه از افكار قبيح و موهن و فلسفه و كفر و زيبايي و بي نزاكتي محض تركيب يافته؟ اين سراينده اي كه در آشفتگي مستي زده خود تلوتلو مي خورد كيست؟ كيست اين جوان خيره سري كه خود را شاعر زمانه مي نامد و همچون خوكي در ميان زباله هاي گنديده افكار خلاف عرف و عادت جستجو مي كند؟
سال هاي بسيار, و بسيار تلخي, بر وتمن گذشت تا وي توانست به نام شاعر زمانه قبول عام يابد, از اين درياي طوفاني به سلامت بگذرد و بر رفيع ترين بلندي هاي ادبيات آمريكا جاي گيرد و هرچند كه وي در دوران زندگي خود هواداران و ستايشگران بسياري داشت, هرگز ندايي مانند نداي د.ه. لارنس به گوشش نرسيد كه چندين سال پس از مرگ او گفت:
ويتمن پيشرو پيشروان است. پيش از او شاعري نيست و هيچ شاعري هم نمي تواند از او پيشتر رود, چون ويتمن در پايان راه بزرگ خيمه زده است.
هنگامي كه نخستين مجموعه شعر والت ميتمن با نام برگهاي علف Leaves of Grass در سال 1855 منتشر گرديد طوفاني در قاره آمريكا برخاست. منتقدان برآشفته و حيرت زده و غضبناك در برابر شاعري كه زنجير سنت هاي اجتماعي و ادبي را در هم شكسته و **** مانوس و مالوف را در هم ريخته بود قد علم كردند. يك سال پس از انشار اين مجموعه روزنامه نيويورك تايمز مي نويسد:
اين چه غول بي شاخ و دمي است كه در ميان ما پيدا شده است؟ اين موجود نيمه انسان و نيمه حيوان كه به روي جهان و جهانيان مي غرد كيست؟ اين چه معجون معنوي است كه از افكار قبيح و موهن و فلسفه و كفر و زيبايي و بي نزاكتي محض تركيب يافته؟ اين سراينده اي كه در آشفتگي مستي زده خود تلوتلو مي خورد كيست؟ كيست اين جوان خيره سري كه خود را شاعر زمانه مي نامد و همچون خوكي در ميان زباله هاي گنديده افكار خلاف عرف و عادت جستجو مي كند؟
سال هاي بسيار, و بسيار تلخي, بر وتمن گذشت تا وي توانست به نام شاعر زمانه قبول عام يابد, از اين درياي طوفاني به سلامت بگذرد و بر رفيع ترين بلندي هاي ادبيات آمريكا جاي گيرد و هرچند كه وي در دوران زندگي خود هواداران و ستايشگران بسياري داشت, هرگز ندايي مانند نداي د.ه. لارنس به گوشش نرسيد كه چندين سال پس از مرگ او گفت:
ويتمن پيشرو پيشروان است. پيش از او شاعري نيست و هيچ شاعري هم نمي تواند از او پيشتر رود, چون ويتمن در پايان راه بزرگ خيمه زده است.