• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

وصیت نامه های بچه های پی تی به صورت طنز

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
سلام به همه دوستان.
وصیت نامه طنزی رو نوشتم و در سایتم قرار دادم.
بعد تصمیم گرفتم اینجا یک تاپیک بزنم و از همه بچه ها بخوام قدرت طنز نویسی خودشون رو نشون بدن اون هم با موضوع وصیت نامه :D
لطفا وصیت نامه هایی رو که از خودتون هست رو اینجا قرار بدید تا همه در موردشون صحبت کنیم :D
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
من این وصیت نامه را در کمال صحت و سلامت عقلی و جسمی تایپ! میکنم. از شما میخواهم به همه خواسته هایم عمل کنید.
ورثه عزیزم!
چون پول ندارم وکیل بگیرم! یک نسخه از این وصیت نامه در درایو H، و همچنین یک نسخه را در انجمن پرشین تولز به امانت قرار میدهم! این که چطوری بعد از مرگم از مفاد این وصیت نامه با خبر بشید، به خودتون مربوطه!

همسر عزیزم!
شرمسار تو شدم که به این زودی بار سفر بسته ام، از پیش تو فرشته زمینی میروم، تا بتوانم چند صباحی را در پیشگاه فرشتگان آسمانی باشم!
تو نسبت به تمام دخترانی که به ازدواج با من علاقه داشتند، بهتر بودی اما قبول کن آنها که به من جواب رد دادند از تو بهتر بودند!
مال و اموال زیادی ندارم که به تو ببخشم اما از پدر و مادرم میخواهم اجازه دهند حالا که من مرده ام تو بتوانی ازدواج مجدد بکنی.
قبر مرا در در ارتفاع 2000 متری سطح آب های نیلگون خلیج فارس بکنید. اجازه فروش طبقات دیگر قبرم را نمیدهم مگر اینکه قصد فروش آن را به دختران دانشجو داشته باشید!
از کاشتن هر گونه درخت، گل و بوته بر سر قبرم خودداری کنید! بعد از اینکه رشد کنند، ریشه های آنها مرا عذاب میدهد!
یک جفت جوراب آبی داشتم که هر گاه به پا میکردم انگشت شصتم بیرون میزد، آن را به دوست دوران کودکی ام، خسرو، بدهید! شاید با کفش او سازگار باشد! در کفش من که رفتارش بودار و مشکوک بود!
سه شلوار راحتی دارم که دو تای آنها را به پسرانم بدهید و آن یکی را به به داماد آینده ام، کسی که با دخترم ازدواج میکند.
کیس کامپیوتر و مانیتور مرا با خودم خاک کنید، دنیای بدون اینترنت برایم سخت است! اگر اجازه این کار را به شما ندادند، هارد موجود در کیس را نابود کنید! آبروی مرا میبرند فایل های موجود در این هارد! و اما اگر توانستید کامپوترم را با خودم خاک کنید، کارت اینترنت فراموش نشود! گرچه شایعاتی شنیده ام که در بین اموات اینترنت پر سرعت 1000 گیگابایت، متصل به خطوط فیبر خاکی! موجود است و هزینه آبونمان مخابرات برزخ! کمتر از 1000 تومان این دنیاست! اما شما به این شایعات توجه نکنید و کارت اینترنت مکفی برایم بگذارید.
یک اکانت طولانی مدت *** هم نیاز دارم! گویا دوستان فیلترینگ کشور که پیش از من مرحوم شده اند در برزخ نیز به کار شریف خود ادامه میدهند و سایت های مردگان جهنمی را فیلتر میکنند!
جنس کفن من باید از ابریشم هندی باشد. وگرنه روح من با خیرات شما شاد نمیشود که نمیشود!
برای خیرات، خرما و حلوا ندهید. جوجه کباب را بیشتر میپسندم! میخواهم سرم را پیش دیگر اموات بالا بگیرم!
پسر بزرگم!
حالا که من در این دنیا نیستم، میدانی که نماز ها و روزه های ادا نکرده من به گردن توست! از زمانی که فهمیدم کودک درون شکم مادرت تو هستی و پسر، دیگر نماز نخوانده ام و روزه هایم را خورده ام! چون میدانستم همه آنها به گردن تو خواهد افتاد! از تو نمیگذرم و شیر مادرت را حلالت نمیکنم اگر این دین را از گردنت رها نکنی!
پسر کوچکم!
دوست داشتم تو دختر میشدی تا هدفمان از بچه آوری دوباره میسر میشد! اما از تو میخواهم بروی و مدیر عامل فعلی پرسپولیس را پیدا کنی و از طرف من کشیده ی محکمی به صورتش بنوازی! با این تیم بستنش!
دخترم!
زیاد به پسر ها اعتماد نکن! موجودات عجیبی هستیم ما مردها! در ابتدا دوست داشتم فرزند دومم دختر میشد، اما حالا که یک دختر دارم سخت از کرده خویش نادم هستم! به کسی نگو! اما این خرج جهیزیه ی تو مرا کشت! وگرنه من به این زودی ها نمیمردم!
عینک مرا هم فراموش نکنید! بدون آن چگونه میتوانم فرشتگان را دید بزنم!
از جی میل و یاهو میل میخواهم در برابر خواهش های خانواده ام کم نیاورند و پسورد ایمیل های مرا به هیچ کس ندهند! از جناب موزمار هم میخواهم پسورد اکانت پرشین تولزم را به کسی ندهد. همچنین از مرکز ثبت دامنه های دات ای آر میخواهم دامنه های مرا به احترام من برای همیشه به نام من نگه دارند!
اگر بعد از مرگم کسانی آمدند و مدعی شدند همسر و یا فرزندان من هستند، با آنها خوب رفتار کنید! خلاف شرع که نکرده ام! این را به شما قول میدهم! همه ی آنها فرزندان حلال زاده من هستند و همسرانم هم قانونی هستند!
گواهینامه و کارت پایان خدمتم را نیز همراهم خاک کنید، شاید اون دنیا نیز اعتبار داشته باشد!
یک حراجی ترتیب دهید و تمام کتاب هایم را به فروش برسانید، تمام پولش را هم به حساب بانکی ام در سوییس بریزید!
به تمام کسانی که به آنها بدهی دارم بگویید خدا بیامرز دستش از دنیا کوتاه شد، حلالم کنند! و اما پوست از سر آنهایی که به من بدهی دارند بکنید! تا پولم را نگرفتید و به حساب بانکی ام واریز نکنید تنم در قبر میلرزد!
ام پی تری پلیرم را پر از آهنگ های جدید کنید و بندازید تو قبرم تا حوصله ام در زیر خاک سر نرود.
یک دست لباس پرسپولیس، منچستر یونایند و تیم ملی انگلستان را همراهم به خاک بسپارید! کی به کیه! شاید خدا هم مثل من طرفدار این تیم ها بود! و هوای من رو داشته باشه!
شطرنج، ورقهای کیم و مکعب روبیک را هم همراهم خاک کنید!
تمام فیلم ها، مستندها، بازیها، نرم افزارها و ... من را در بازارچه پرشین تولز به فروش برسانید! قیمت هر سی دی 300 و هر دی وی دی 400 تومان! به خریدار ها شماره حساب سوییسم را بدهید! تمام سی دی ها و دی وی دی های مشکوک را هم نابود کنید! پولی که از فروش آنها به دست بیاید حرام است!
خوب دیگه تموم شد! دیگه چیزی ندارم!
چه حواس پرتی دارم من!
من که اصلا زن و بچه ندارم!
مهم نیست ...
در آگهی ترحیمم بنویسید: جوان ناکام یوسف ناصری!
 
Last edited by a moderator:

خرداد

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
24 اکتبر 2005
نوشته‌ها
1,094
لایک‌ها
82
محل سکونت
زیر این آبی آرام بلند
دامین سرا عزیز اگه تو گفتگو آزاد تایپیک میزدید بهتر بود اونجا بیشتر برای وصیت کردن مزاحمتون میشودن و تایپیک زودتر میگرفت.

ولی جالب بود حیف که چیزی ندارم که بخوام براش وصیت بنویسم....
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
دامین سرا عزیز اگه تو گفتگو آزاد تایپیک میزدید بهتر بود اونجا بیشتر برای وصیت کردن مزاحمتون میشودن و تایپیک زودتر میگرفت.

ولی جالب بود حیف که چیزی ندارم که بخوام براش وصیت بنویسم....

ممنونم.
من فکر میکنم نوشتن متن طنز بیشتر ادبی هست و طنز نویسی هم یک جور هنره.
من فکر میکنم جاش رو درست انتخاب کردم و گفتگوی آزاد زیاد مناسب این تاپیک نبود.
اما انتظار داشتم حداقل چند نفر هم دست به کیبورد بشن!
 

Hamid Miran

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2009
نوشته‌ها
439
لایک‌ها
51
محل سکونت
KaraJ
داشتم وب گردی می کردم گفتم این وصیت نامه طنز اینجا قرار بدم بد نباشه

قبر مرا نیم متر كمتر عمیق كنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیكتر باشم.

بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.

به پزشك قانونی بگویید روح مرا كالبدشكافی كند، من به آن مشكوكم!

ورثه حق دارند با طلبكاران من كتككاری كنند.

عبور هرگونه كابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اكیدا ممنوع است.

بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا كنم.

كارت شناساییم با دو قطعه عکس مرا لای كفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!

مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.

روی تابوت و كفن من بنویسید: این عاقبت كسی است كه زگهواره تا گور دانش بجست.

دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال كنند. در چمنزار خاكم كنید!

كسانی كه زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به دختران بیکار ندهید.

گواهینامه رانندگیم را به یك آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.

کله مرغ برای سگها یادتون نره چون گناه دارند گشنه بمونند.

بجای عکسم روی آگهی ترحیم کارت معافیم رو بزارید.

در مجلس ختم من گاز اشكآور پخش كنید تا همه به گریه بیفتند.

از اینكه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش میطلبم و خواهش میکنم پشت سرم حرف در نیار ید.

التماس میکنم کفنم را از یک پارچه مارکدار انتخاب کنید تا جلوی آدمهای تازه به دوران رسیده کم نیاریم.

به مرده شوی بگویید مرا با چوبك بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم.

چون تمام آرزوهایم را به گور میبرم، سعی كنید قبر مرا بزرگ بسازید كه جای آنها هم باشد.​
 

Rex_Kamnia

Registered User
تاریخ عضویت
7 مارس 2009
نوشته‌ها
554
لایک‌ها
81
سن
24
وصیت نامه

امیدوارم تا زمان مرگم علم پیشرفت کرده باشه پی تی قبرستون آنلاین هم داشته باشه ومنو تو( پی تی گور آنلاین )دفن کنین
آواتارمو و امضا ویوز پسم به مریضان لاعلاج اهدا کنین
آرشیو آپلود فورشید هم تنها دارایم هست رو یک سومشو به پی تی می بخشم بقیشم می دم به اعضای تاپیکم فقط به اعضای تاپیکم بگین به صورت دختری پسری تقسیم نکنن علم پیشرفت کرده همه سهم مساوی می برن
روی سنگ قبرم این شلک:D:D:D:D:D:D:wacko::wacko::wacko::blink::blink::blink: رو حتما بزرگ حک کنین اگه نزنین دعا میکنم جز جیگر بگیرن بعد روش بنویس کسی که همیشه به همه چیز به دید شوخی نگاه کرد:Dوشوخی شوخی مرد:blink::blink:ووقتی فهمید گفت کاش حداقل دم آخری جدی می مردم:wacko::wacko:

جون مادرتون منو با کافور نشورین از بس تو غذای دانشگامون کافور بود قیافم شبیه کافور هست منو با شامپو نیوا بشورین

من رنگ سفید دوست ندارم ید تیم ملی همیشه بازنده می افتم می ترسم علی دایی رو قبر بغلیم دفن کنن لطفا منو با کفن قرمز دفن کنین که هواداری پرسپولیس برام فاتحه بخونن من روشم شاد شه

فقط زیاد نگین نور به قبرت بباره که اون دنیا در اثر نور زیاد چشام کور میشه اخه نامردا اونجا عینک آفتابی که نیست

سنگ قبر منو اینقدر آب نشورین سد کرج آبش تموم میشه والا بلا اصرافه یه دست مال نم دار بیارین بکشین

لطفا منوتو مسیر مترو بهشت زهرا خاک نین که هروقت خواستم یه سر به اقوامم دفن شدم بزنم هلک هلک نکوبم برم با همین مترو برم
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
ممنون دوست عزیز.
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
عموما وصیتنامه واسه بازماندگان مینویسن من یا چیزی نسلی نمیزارم یا اگر گذاشتم تو طول عمر گهر بار همش با زبون خودم بهش میگم
 

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
عموما وصیتنامه واسه بازماندگان مینویسن من یا چیزی نسلی نمیزارم یا اگر گذاشتم تو طول عمر گهر بار همش با زبون خودم بهش میگم

دوست عزیز!
طنزه!
قرار نیست که جدی بگیریم.
 

1eng.ir

Registered User
تاریخ عضویت
7 ژانویه 2009
نوشته‌ها
6,605
لایک‌ها
1,504
@ دامین سرا:
یک اکانت طولانی مدت *** هم نیاز دارم! گویا دوستان فیلترینگ کشور که پیش از من مرحوم شده اند در برزخ نیز به کار شریف خود ادامه میدهند و سایت های مردگان جهنمی را فیلتر میکنند!
تو بمیر :D چیز پی ان اون دنیات با من :lol:
 

amir alyasin

Registered User
تاریخ عضویت
10 دسامبر 2009
نوشته‌ها
188
لایک‌ها
7
محل سکونت
www.eentekhab.ir
انا لله و انا علیه راجعون
مکث
بینندگان و شنوندگان توجه فرمائید
مکث و تکرار با اندوه
بینندگان و شنوندگان توجه فرمائید

عالم بزرگ و چهره ماندگار ایران آقای ... به ملکوت اعلا پیوست
وی که به علت نا معلومی در اتاق خوابش ...
مراسم تشییع جنازه و ختم ....

سکانس2: تو قهوه خونه یکی داره چایی میخوره و تی وی میبینه و برنامه رو میبینه:ای ول بالاخره این امیر مرد
دوست طرف: مگه چش بود؟
طرف:بابا یه دامنه به ما انداخت هر چی زور زدیم بفروشیمش نشد که نشد
دوستش:آهان همونی که فیلتر شد؟
طرف:آره
دوستش:آخه چرا رفتی طرف ..؟
طرف:امیر به من گفت پول زیادی داره ... و پیج رنکت میره بالا و از این جور چیزا منم خر شدم خریدم

سکانس 3:تو شرکت خودم
خانم منشی ... : هی بچه ها ریئس شرکت مرد چی کار کنیم
سر دفتر:من که بد بخت نشدم تو بد بخت شدی که آبروت میره :lol:
منشی: نه به هر حال ممکنه هر روز ... داشتیم ولی یکم دوسش داشتم
سر دفتر:آره جان ... تو با آبدار چی هم ... میکردی هر روز

سکانس 4:بچه های پی تی
دامنه سرا:بچه ها خبر دارین این امیر رفت؟
اسپمر بزرگ (به دلیل آبرو ریزی اسمش رو نمیگم):اره این قدر اسپم کرد که آخرش فیلترش کردنند

سکانس 5:منزل
خانوم وفادارم: تنها کسی که برام گریه میکنه البته قبلا وصیت نامم رو براش خونده بودم و نصف دارایم رو بهش داده بودم.

سکانس 6:قبر
از یه طرف این حوریا اومدن طرفم این قدر خوشگلن و خوش هیکل که حواسم نیست این دو تا نکیر و منکر چی دارن میگن؟
فکر کنم دارن سوال میکنن!!!
تازه این منکر هم خودش کیسی ها این هوا .. داره چشم های خیلی نازی هم داره:lol:

سکانس 7:محضر خدا
امیر خاک بر سرت کنن
هر چی من بهت گفتم آدم باش آدم باش نفهمیدی که نفهمیدی
حالا یه سوال امیر
خودم:بله خدا جون
خدا:بی شعور نفهم چرا داشتی میومدی حموم نکردی و غسل نگرفتی
من:آخه خدا خانومم داشت اسرار میکرد و ... آخرش هم سکته کردم و همون رو تخت مردم
خدا:خاک بر سرت که آدم نشدی تو




توجه:این یک دست نوشته ظنز است
 
Last edited:

Golden Rose

Registered User
تاریخ عضویت
14 آگوست 2009
نوشته‌ها
678
لایک‌ها
13
محل سکونت
dubai
امير خان خيلي جالب بود.
از همه بيشتر دلم واسه منشي سوخت:دي
 

Rex_Kamnia

Registered User
تاریخ عضویت
7 مارس 2009
نوشته‌ها
554
لایک‌ها
81
سن
24
امیر
همشو خوب نوشتی فقط برای خدا از نوشتار بهتری اسفاده میکردی دیگه خدا که مثل تو حرف نمیزنه:دی
 

H-C

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 مارس 2008
نوشته‌ها
4,734
لایک‌ها
414
سن
34
محل سکونت
Tehran
به نام خدا

خب مادر عزيزم و کلا تمام کساني که اين نامه رو ميخوانيد ! بنده مردم ! تمام شد !

چه خبر ؟

ابتدا مال و اموالمان رو پخش کنيم که خيالتان راحت شود. عاجزانه تقاضا ميکنم، چيزهايي که از من بجا مانده رو نفروشيد. نگه داريد، صواب دارد ! از قفسه فيلمهايم شروع ميکنم. ببينيد اونجا حدودا 800 عدد dvd وجود دارد. بغير از 3 مورد بقيه را بين خودتان تقسيم کنيد.

dvd هاي Last Samurai، Dark Knight که اورجينال هستند را بعلاوه VCD ه M:i-2 که ميتوانيد در يکي از آن 10 کیف سیدی داخل کمدم پیدا کنی ! دیگه بقیه رو هر کاری خواستی بکنی، بکن !

مادرجان. شما کلا عادت داری لباس های بنده را خیرات کنی. سه مورد را خواهشا خیرات نکن. یکی آن پیراهن آرژانتین که وقتی سه سالم بود عمو برایم خرید. دیگری آن پیراهن رم که وقتی رفته بودم اول دبستان دوست بابا از ایتالیا برایم آورد و دیگری هم آن کت طوسیه هست ! اسپرته ! این هم بنتون هست کلی پولش را دادم ! جان من به کسی نده ! بقیه را خیرات کن اگر خواستی !

مادرجان. بنده کامپیوترم را بسیار دوست میدارم ! میخواهی بفروشیش ؟ خب یک لطفی شما پس بکن ! در کیس را باز کن لطفا بعد کمی پایین را اگر نگاه کنید یک شی ء مشکی رنگ را میبینید که مستطیلیست ! این اسمش هارد هست ! دو سیم پشتش را بکن و پیچ هایش را باز کن. بعد این را بده به مهران مثلا، بقیه را بفروش ! (مادر جان این را حداثکر 10000 تومان ازت میخرند، بیخیالش شو لطفا !)

مادرجان ! عزیزم ! چندین عدد کتاب هست در اون کمد من ! کتابهای دوست داشتنی ای هستند معمولا !! اگر خودت خواستی بخوانیشان که بخوان، اگر نه بده به زن دایی اون همه را میخواند، ثواب هم داره تازه !

مادرجان. اون ادکل ها و عینک ها را در کمدم ببین. خداییش گران هستند ! مخصوصا جان من اون عینک دسته مشکیه که براق هست را به کسی نده، ایتالیاییست ! هزینه پاش رفته ! آن را هم نگه دار اگر زیاد جا نمیگیرد. اون ادکل ها را هم حالا چون اصرار میکنی میتوانی بدهی به کسی ! ولی خداییش به غریبه نده که راضی نیستم !!

مادر جان ! خودت میدانی که در این دنیا هیچ چیز را به اندازه ساعت مچی دوست نداشتم ! جان من، این تن بمیره که مرده البته ! آن ساعت ها را به هیچکس نده ! همه را نگه دار در کشوی میزت ! خداییش ساعت های بسیار شیک و گران قیمتی هستند معمولا ! به کسی اگر بدهی خداییش هر شب میایم به خوابت داد و بیداد راه می اندازم !

مادرجان ! دیگر چیزی ندارم تقریبا ! آهان ! زیر تختم را ببین. یک شیشه ودکا هست و مقداری چیز میز. دیگر ببخش ! اون چیزمیزها رو کلا بنداز سطل آشغال، آن ودکا هم خداییش گران هست، جان من نریزیش در توالت ! یک گلدان در اتاقم بگذار، بجای آب از این وودکا بهش بده، صفا کند کلا !

مادر جان ! آن کیف طوسی را هم باز کن لطفا ! اول بگویم این کیف جیوردانا هست، به غریبه نده ! بده به مهران مثلا ! بعد توش یک بسته سیگار هست احتمالا، که مال من نیست به جانه خودش ! مال صبحی ها بود تو کیف من جا مانده نمیدونم چرا ! یک عدد فندک هم هست، آن هم یک 30 تومانی پولش را دادم، آن را ولی میتوانی بندازی سطل آشغال، فدای سرم !

مادرجان. دیگر چیزی ندارم تا جایی که یادم هست ! آهان ! چرا ! مادر جان کیف پولم رو باز کن. توش شپش ملق میزند البته، ولی آن 7 عدد کارت شتاب رو میبینی ؟! مقادیری پول پس انداز نموده ام ! برو بگو این مرده، پولم را از بانک بردار ! نگذار این بیشرف ها پولم را بالا بکشند !

دیگر چیزی ندارم مادر جان که بخواهم بگویم ! آهان ! راستی من را حلال کن مادرجان، کلی شما را اذیت کردم. مادرجان ! وقتی 15 سالم بود یعنی 5 سال پیش، مقادیری پول از کیف شما کش میرفتم !! البته بگویم تمام این پول ها را صرف خرید فیلم میکردم ! چه کنیم که وابسته بودیم به هنر ! دیگر بهرحال این پول خرج هنر شد، شما هم حلال کن مادرجان !

مادرجان ! میدانم الان داری در دلت میگویی زهرمار مادرجان ! ولی خب ! دیگر مرده ایم و دستمان کوتاه. مادر جان ! یک نازنین نامی هست بسیار نازنین ! هوای این را داشته باش. آن حسابهای بانکی ام را که خالی نمودی، مقداری هم به این نازنین جان بدهید لطفا !

مادرجان ! یک خواهش دیگر هم دارم، جان مادرت این را ok کن ! ببین مادر جان ! من حالم بهم میخورد کفن پیچم کنند. خدایی الان که فکر میکنم میبینم خیلی ستم هست ! نامردا میخواهند لباس های نازنینم را در بیاورند و این نیم متر پارچه را بپیچند دورم ! خداییش نامردی هست ! خواهشا بگویید بیخیال ما شوند. اگر میشود خیلی شیک تنمان کت و شلوار کنید، کروات هم اگر مقدور بود بزنید و ما رو قرار دهید در یک تابوت ! میدانم خرجش بیشتر میشود، ولی مادرجان، بهرحال یک پسر که بیشتر نداشتی ! ردیفش کن جان من ! بعد اگر موفق شدید این حرکت را انجام دهید، 60 تومان به مهران بدهید و بهش بگویید برود برایم از وزرا یک ادکلن Play بخرد و کل یوم آن ادکلن را خالی کنید روم، یک سی سی هم اگر کسی به خودش بزند راضی نیستم به جانه تو !

مادر جان ! دیگر آخرای این وصیت نامه هست. دیگر کاری ندارم. فقط به مهران از طرف من بگو، "بیشرف ! فیلمهای جدید اگر آمد، شب که خواستی بخوابی بگذار دم دست، ترجیحا نزدیک دستگاه بعد دیگر بگیر بخواب، خودم ردیفش میکنم !" آره مادر جان. اینجا حوصلمان سر میرود بهرحال !

راستی مادرجان ! میگویند در این دنیا فیلم زندگیمان را کلا به صورت 3D پخش میکنند ! خیلی خوشحال شدم ! نمیدانی چه صفایی دارد 3D بشینیم فیلم ببینیم روی پرده !

جان من گریه نکنید. مراسم هم نگرفتید برایم نگرفتید، هزینه هست بهرحال ! پیراهن سیاه هم نپوشید، ترجیحا اگر پیراهن قهوه ای پوشیدید بیشتر دوست دارم !

دیگر کاری ندارم ! حالا مادرجان اگر کاری نداشتم یک سر می آیم به خوابت با هم ردیفشان میکنیم. خیلی گلی !

دیگر لحظه خداحافظیست ! خاک بر سرم. این همه فیلم دیدم، یکبار نشستم یک بیت شعر یاد بگیرم برای این لحظه ! دیگر خودت اینجا بجای من یک بیت شعری بذار !

تمام هست ! خدا نگهدار !
 
Last edited:

Yousef

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2002
نوشته‌ها
6,810
لایک‌ها
4,952
محل سکونت
So Close, So Far
ای بابا!
حسام یعنی تو از دار دنیا فقط یک مادر جان داری؟
بابا اسم من رو هم می آوردی در وصیت نامه!
چهار تا وصیت هم برای بچه های اینجا میکردی.
وصیت میکردی حمید بن کنه این یوزرت رو بابا. یا اینکه پسوردش رو بده یکی دیگه باهاش ادامه بده!
:دی
 
بالا