• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

چگونه کتاب خوان شویم

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
درود

یک مقاله در کتابخوار دیدم و خواستم بذارمش توی تاپیک "گشت ادبی در دنیای وب". بعد گفتم شاید بد نباشه تاپیکی داشته باشیم که هر کاربری که کتاب خوان هست از تجربیاتش در این زمینه بگه ؛ این که چی شد که کتاب خوان شد!

اگر مطلب مفیدی درباره ی این موضوع در نت می بینید ، خوشحال می شیم که زحمت بکشید و در این تاپیک هم قرارش بدید.

سپاس
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
راههایی برای کسب عادت کتابخوانی

عادت کتابخوانی چطور بوجود می آید؟


۱- فقط روزی چند دقیقه


بسیاری از مردم دوست دارند کتاب بخوانند اما منتظر زمان مناسبی برای انجام این کار هستند. اما بالتجربه مشخص شده است که این زمان مناسب در زندگی امروزی به سختی بدست می آید. بنابراین انتظار برای پیش آمدن فرصت مناسب انتظار خوب اما نه چندان واقعی است. بهتر است بجای اینکه منتظر این باشید که فرصتی پیش بیاید که مثلا فلان کتاب را بخوانید آن کتاب را شروع به خواندن کنید اما سعی کنید بیشتر از یک ربع یا ۲۰ دقیقه نخوانید. اینکه روزی ۱۵ دقیقه بخوانید بهتر از آن است که منتظر باشید که در آخر هفته بطور مداوم یک ساعت و ۳۰ دقیقه کتاب بخوانید. البته روزی ۱۵ دقیقه برای شروع به عادت کتابخوانی است بطور حتم بعد از مدتی کشش شما برای خواندن این زمان را افزایش می دهد. اما با این روش می توانید یک حرکت استمراری را جایگزین یک حرکت دفعی کنید که البته رمز موفقیت در بسیاری از کارهاست. از قدیم هم گفتند رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود…

.

۲- عذاب وجدان نگیرید


اگر دوست دارید کتاب بخوانید اما فرصتی برای این کار پیدا نمی کنید عذاب وجدان نگیرید. این عذاب وجدان فقط ترس شما را برای شروع کتابخوانی بیشتر می کند. بهتر است بجای حسرت خوردن از روزها و دقایقی که کتاب نخوانده اید از یک جایی شروع کنید. یادتان باشد همیشه سخت ترین قدم اولین قدم است. دیده اید وقتی درس هایتان را نمی خوانید بعدا جرات خواندنش را پیدا نمی کنید؟ و درسها هر روز روی هم تلنبار می شود؟ و شما هر روز عذاب وجدانتان بیشتر می شود؟ و هر روز بر ترستان افزوده تر؟ راهش این است که از یک جایی شروع کنید و ادامه دهید بعد از چند روز خواهید دید که آنقدرها هم ترسناک نبوده است. فقط کافیست از یک جایی شروع کنید و آن را استمرار دهید
.

۳- یک جای دنج اختیار کنید


برای کتاب خواندن و لذت بردن از خواندن کتاب شاید هیچ چیز به اندازه یک جای دنج و راحت و ساکت با اهمیت نباشد. بسیاری از کتابخوانها در خانه هایشان جای(جاهای) مخصوصی برای کتاب خواندن دارند که وقتی در آنجا کتاب می خوانند هم بیشتر می خوانند و هم بهتر می خوانند. البته آدمهای کتابخوان برای کتابخوانی لنگ جا نیستند اما بهرحال کتاب خواندن در یک گوشه دنج همیشگی می تواند آرامش خاطر شما را بیشتر فراهم کند. خواه این جای دنج رختخواب شما باشد یا مبل راحتی داخل هال و یا پشت میز تحریر.

.

۴- پیش از خواب کتاب بخوانید

خیلی از آدمها وقتی کتاب دستشان می گیرند هنوز چند صفحه ای بیشتر نخوانده اند که خواب به چشمشان می آید. اساسا برای بسیاری از آدمها هیچ قرص خواب آوری مثل کتاب عمل نمی کند آنهم بدون داشتن عوارض جانبی!

این البته چندان هم بد نیست شما می توانید از این فرصت استفاده کنید و مطالعه روزانه تان را وقتی در رختخواب لم داده اید قرار دهید تا هم در یک جای دنج کتاب خوانده باشید و هم با ارامش به خواب بروید. یادتان باشد که هرچقدر هم خسته باشید میتوانید این کار را بکنید راهش این است که یک ربع زودتر به رختخواب بروید!

.

۵- حدود مطالعه تان را مشخص کنید

بسیاری از کتابها دارای بخشها، فصول و سرفصلهای مشخصی هستند. بهتر است قبل از اینکه شروع به خواندن کنید حدود خاصی را برای مطالعه مشخص کنید. مثلا تا اول فلان بحث، فلان فصل،فلان صفحه. با این کار هر چقدر هم که وسوسه بشوید کتاب را کنار بگذارید باز هم تا اندازه ای خودتان را متعهد می دانید که تا قسمت مشخص شده مطالعه کنید و بعد کتاب را کنار بگذارید و حتی وقتی کاری پیش می آید سعی می کنید به این عهد پایبند بمانید.

.

۶- گوشه بالای صفحه، گوشه پایین صفحه!

خیلی وقتها پیش می آید که در یک کتاب جملات زیبا یا نکات جالبی در بعضی صفحات پیدا می شود. بعضی ها عادت دارند بر این صفحات حاشیه بزنند و یا این جملات زیبا را جایی یاداشت کنند اما در هنگام خواندن خیلی وقتها بنا به دلایلی این امر محقق نمی شود. در اینجور مواقع کافیست گوشه بالای صفحه مربوطه را یک تای کوچک بدهید تا به راحتی بتوانید بعدا آن صفحه را پیدا کنید.

بعضی وقتها هم فراموش می کنید که آخرین بار تا کدام صفحه خوانده اید و برای پیدا کردن صفحه مربوطه چند دقیقه از وقتتان گرفته می شود در این مواقع می توانید بعد از اتمام خواندن گوشه پایین صفحه آخری که مطالعه کرده اید یک تای کوچک بدهید تا دفعه بعدی به راحتی بتوانید صفحه مورد نظر را پیدا کنید. البته یادتان باشد دفعه بعد که اخرین صفحه مطالعه شده را پیدا کردید گوشه صفحه را به حالت قبل برگردانید!

.

۷- خودتان را گول نزنید!

بعضی از آدمها عادت دارند خودشان را گول بزنند یا به نحوی خودشان را به زور از دست خودشان راضی کنند برای همین وقتی می بینند که عذاب وجدان نخواندن کتاب دارد به سراغشان می آید سعی میکنند در اوقات خاصی که مثلا چند دقیقه وقت اضافه بدست می آورند شروع به کتاب خواندن کنند. باید این را یادتان باشد کتاب خواندن نیاز به دقت و آرامش دارد بنابراین اگر به توصیه اختیار کردن یک گوشه دنج عمل کنید به نفعتان است. البته این گوشه دنج می تواند در محل کارتان هم باشد ولی بهرحال سعی کنید وقت خواندن کتاب را طوری انتخاب کنید که فکر و ذهنتان به شما برای لذت بردن از خواندن کتاب مدد برساند.

.

۸- شروع نکردن از آثار خیلی بزرگ

بعضی ها فکر می کنند برای کتابخوان شدن باید از خواندن اثار بزرگ شروع کرد. این ایده البته خوب است اما چون شما بدنبال کسب عادت کتابخوانی هستید بهتر است اول از اثاری شروع کنید که خواندنش برایتان جذاب است. شما مجبور نیستید جنگ و صلح را به زور بخوانید و از خواندنش لذت نبرید. میتوانید این کار را بگذارید برای زمانی که یک معتاد کتاب شدید و از خواندنش لذت می بردید. با این کار لااقل وقتی می خوانید خودتان را فحش نمی دهید!

.

۹- از کتابهای کم حجم شروع کنیم


یکی از لذت بخش ترین و انگیزه بخش ترین کارها به پایان رساندن یک کتاب است حتی اگر این کتاب چندان شما را راضی نکرده باشد باز هم تمام کردنش به شما یک احساس وجد می دهد. احساس وجد از خواندن یک کتاب بدون اینکه آن را نیمه تمام رها کرده باشید! برای همین بهتر است اگر عادت به کتابخوانی ندارید از کتابهای کم حجم تر شروع کنید. کتاب هایی که کمتر از ۲۰۰ صفحه هستند و می توانید زودتر آنها را تمام کنید و انگیزه خودتان را برای مطالعه بیشتر ارتقا دهید علی الخصوص در زندگی سرشار از گرفتاری این روزگار.دو نکته را هم به یاد داشته باشید: اول آنکه بعد از مدتی خودبخود به سمت کتاب های حجیم تر هم کشیده خواهید شد و دوم آنکه همه اثار بزرگ حجیم نیستند گاهی برخی از اثار بزرگ در کمتر از ۱۰۰ صفحه نوشته شده اند!

.

۱۰- کتابهای خوانده شده را لیست کنید

یکی از موثر ترین راهها برای کسب احساس خوشایند کتابخوانی لیست کردن کتابهایی است که خوانده اید البته به همراه مشخصات کتاب از قیبل نویسنده، مترجم، ناشر و… بعضی ها البته چکیده مختصری هم از هر کتاب می نویسند. این لیست لازم نیست کاغذی باشد کافی است این اطلاعات را در یک فایل کامپیوتری ذخیره کنید. یادتان باشد که اوایل اگر دیدید کتابهای زیادی نخوانده اید چندان سرخورده نشوید. شما اگر هفته ای دو جلد کتاب هم بخوانید در سال تنها می توانید ۱۰۴ جلد کتاب بخوانید بنابراین برای خواندن ۱۰۰۰ جلد کتاب در حدود ۱۰ سال زمان نیاز است به شرط آنکه هفته ای دو جلد کتاب بخوانید!! یک نکته دیگر را هم یادتان باشد آن هم اینکه تعداد کتاب های خوانده شده فقط باید به شما انگیزه بیشتر بدهد چون مهم این نیست که چندتا خوانده اید مهم این است که چطور آن چندتا کتاب را خوانده اید.

.

۱۱- کتابهای خوانده نشده را هم لیست کنید

خیلی وقتها بعضی ها نمی دانند چه بخوانند. قبلا گفتیم که بهتر آن است که از کتابهایی که برایتان جذاب است شروع کنید اما یک راه خوب هم لیست کردن کتابهایی است که فکر می کنید خوب است یا تعریفشان را از کسی شنیده اید و یا فلان جایزه را برنده شده اند و یا اسم نویسنده اش را بارها شنیده اید. بهرحال یک آدم کتاب خوان همیشه می داند که کتاب بعدی که می خواهد بخواند چه کتابی است.

.

۱۲- به کتابفروشی بروید

حتی اگر قصد خرید کتاب یا پولی برای خرید کتاب ندارید باز هم به کتابفروشی ها سر بزنید این کار انگیزه و اطلاعات شما را افزایش می دهد. اصولا بوی کاغذ کتاب بوی مطلوبی است. بد نیست این را هم اضافه کرد که برای خرید کتاب جوگیر نشوید. کتاب را با حوصله بخرید و سعی کنید برای خرید کتاب به همان لیست کتابهای خوانده نشده مراجعه کنید. این را هم البته باید اضافه کرد که وقتی یک نویسنده امتحانش را خوب پس داده است و شما در جای دیگری اثر دیگری از او می بینید برای خرید آن اثر به دلتان رجوع کنید نه مغزتان!

.

۱۳- و نکته کلیدی آخر

یادتان باشد خوب کتاب خواندن با کتاب خوب خواندن دو موضوع مجزا است. برای فرهیخته شدن نه تنها باید کتابهای خوب خواند بلکه باید خوب کتاب خواند. یعنی همان کتاب های خوب را هم باید خوب بخوانید.

________________________

پ.ن: این مطلب ، از سایت دیگری برداشته شده و به طور کامل با عقاید فرد کپی /پیست کننده در این زمینه منطبق نمی باشد icon_purple_biggrin.gif فرد مذکور به زودی از تجربیات گهربار خود در این رابطه سخن خواهد گفت!
 

YARAY

Registered User
تاریخ عضویت
24 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,946
لایک‌ها
164
محل سکونت
تهران
اگه داداش یا خواهر بزرگ خونواده هستید حتی اگه کتاب خوان نیستید برای داداش کوچیکه و خواهر کوچیکه کتاب بخرید انقده حال میده پز بدی بگی یه کتاب دادش بزرگم برام خریده محشره...!
وجدانا سرخود هر چی دم دستتون اومد نخونید زندگی نامه نویسندگانو نخونید که هی بیایید بگید اگه چیزی میدونست این آخر عاقبتش نمیشد اخه اون بدبخت با ارزش ترین چیزای زندگیشو برای نوشتن و هدیه دادن به تو صرف کرده چیزی نمونده برای خودش صرف کنه.
با یه اهل حال که شما رو خوب میشناسه (اگه واقعا کتابخون باشه و از کتاب چیز یاد گرفته باشه آدم سالمی باید باشه افسرده نباشه بدون چشم داشت به شما کمک کنه و....)مشورت کنید که چی بخونید تا از کتاب خوندن اسیب نبینید و قسم بخورید که تا اخر عمر کتاب نمیخونید.با کتاب خون بدبخت نداریم با بدبختا مشورت نکنید. اگه اشنا ندارید خیلی ها رو تو نت میشه پیدا کرد.
اگه شرایطی پیش اومد که دیگه نمیتونید کتاب بخونید و حس میکنید توی زندگی هیچ کار مفیدی برای خودتون نمی کنید ؛این درسته!حالتون خوب شده(مثل الانای من):cool:
 

jerii

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
11 مارس 2007
نوشته‌ها
7,946
لایک‌ها
9,663
سن
38
محل سکونت
اهواز
کتاب خواندن مثل هر چیز دیگری در زندگی باید با عشق باشه اگر نباشه و از روی عادت یا برای پز دادن یه کتابخونه خوشکل باشه واقعا به درد نمی خوره
2 دبیرستان بودم یه معلم ادبیات داشتم گفت تو کلاس من هر کی نسرین ثامنی و فهمیه رحیمی میخوره خودش پاشه بره بیرون:دی
اون موقع من نمی خوندم ولی می دونستم کتابهای اونا کتاب های عامه پسند هستش
بعد به قسمت درس فارسی رسیدیم که ماجرای سووشون بود،معلم شروع کرد به تعریف کردن و ما همه تشنه شندیم داستان سر بزنگاه که رسید معلم داستان رو قطع کرد گفت برید کتابشو بگیرید و خودتون ببینید اخر داستان چی شد
از اون موقع دلم خواست کتاب بخونم
با اینکه بعد از گذشت بیش از 10 سال هنوز من کتاب سووشون رو نگرفتم!
اما چند سال بعدش دوستی با رفقای کتاب خون منو وادار کرد وارد این راه بشم
هنوز اون قدر کتاب نخوندم که اسم خودمو بزارم کتاب خون
اما می دونم که می خوام هنوز کتاب بخونم
و کتاب ،اونم کتاب خوب چیزیه که بهم حال خوب میده
کتابی که شخصیت هاش منو درگیر کنه
کتابی که بعدش دلت قدم زدن بخواد یعنی حال خوب تو این زندگی مزخرف این روزها!

ببخشید زیاد حرف زدم
در آخر باز هم می گم
دنبال روش نباشد
اگر دوست دارید بخونید
اگر هم ندارید نخونید
چون اگر کتاب رو دوست نداشته باشی چیز زیادی ازش دستگیرت نمیشه
 

mori.54

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
2,599
لایک‌ها
4,675
سن
49
محل سکونت
Tehran
برای هر سلیقه ای کتابی برای خواندن وجود دارد. مهم پیدا کردن کتاب هایی است که با سلیقه ما سازگار باشد.

بعد از اینکه کتاب مورد علاقه را یافتیم باید مجالی هم برای خواندن داشته باشیم!

خیلی وقت ها هست شما چندین کتاب خوب جلوی چشمتان هست و دوست دارید بخوانیدشان ولی یا حالش را فعلا ندارید و یا اینکه مجالش را در حال حاضر ندارید...!

ولی با همه این احوال باید مجالی برای مطالعه پیدا کرد و کتاب خواند، آنهم کتابی که واقعا ارزش وقت گذاری را داشته باشد.
 
بالا