کلیات فرمایشتونو منم قبول دارم. عرضم اینه که سیستم اقتصادی جامعه ما، یک سیستم مشکلداره . توی سیستم خراب ، ممکنه اعضای سالم وجود داشته باشن - که باید دستشونو بوسید- اما شمای مدیر در برنامه ریزی و در پیش بینی نمیتونی روی سالم بودن اعضای سیستمت حساب باز کنی.
الان همه- همه یعنی اکثریت- میخوان از هم سوء استفاده کنن. کارگر از کارفرما و کارفرما از کارگر ، شریک از شریک . اسمشم نمیذارن سوء استفاده ، میگن موقعیت شناسی ، استفاده از فرصتها.
از همه مهمتر اینکه ، همون اکثریت اعتقاد دارن که ازشون سوء استفاده شده و بنوعی حقشون خورده شده ، و میخوان که حقشونو از یکی دیگه پس بگیرن . بهمین خاطر امیدی به بهبود اوضاع هم نیست
روی اون قسمت فرمایش شما که قرمز کردم هم حرف دارم. خیلی وقتا چون کارگرا به اون قسمت قرمز شک دارن - عدم امنیت شغلی- ترجیح میدن که در مدت محدودی که مشغولن نهایت استفاده را ببرن. من یه دوستی دارم ، قدیما توی یک شرکتی کار میکرد . یه پروژه ای بهش داده بودن ، الکی معطلش میکرد ، پروژه ای که میدونم سه ماهه میتونست انجامش بده ، 8 ماه کشش داد . طرفشم بلد نبود ، جریانو نمیفهمید . یبار علت این کش دادن ازش پرسیدم ، گفت ببین فلانی، این یارو- صاحب شرکت- کارش اینه . یکیو میاره با وعده استخدام طولانی مدت و شریک شدن تو سود پروژه های بعدیو غیره ، طرف پروژه رو که تحویل داد، دیگه باهاش قرارداد نمیبنده ، یه آگهی استخدام دیگه میده که یکی دیگرو بندازه تو تله . منم انقد کش میدم که پول پروژه ای که براش انجام دادم در بیاد که بعدش که باهام تمدید نکرد، ضرر نکرده باشم
نمیگم این کارا خوبه ها. اما جامعه اینجوریه ، جامعه را باید همونجوری که هست قبول کرد . حال حاضر جامعه نتیجه عملکرد چند نسل گذشته است ، و اگر همین امروزم که شروع به اصلاح بشه ، تا چند نسل آینده نتیجشو نشون نمیده