شاید شما هم طرفدار عکسهای با کیفیت و هنری باشید اما کیفیت عکسبرداری تلفن همراه ناامیدتان کرده است. از طرفی شنیدهاید که دوربینهای کوچک و جیبی برای گذشتهها بوده چندان کیفیت عکاسی بالایی را ارائه نمیدهند، اما نمیتوانید زیر بار خرید حمل یک دوربین لنزدار و سنگین بروید. اگر چنین است چه دوربینی را باید انتخاب بکنید؟ آیا هرکس که به دنبال عکاسی با کیفیت و زیبا باشد باید یک دوربین بزرگ DSLR خریداری کند و زحمت حمل آن را با کیف و دیگر لوازم جانبی به خود بدهد؟ تکنولوژی میگوید خیر و دوربینهای بدون آینه را به شما معرفی میکند..
اما اگر جستجوی کمی درباره برندهای مطرح در این نوع دوربین کرده باشید, بی تردید اسم دوربینهای بدون آینه با دو برند مشهور Sony و Fuji گره خورده است. این دو کمپانی که در طول چند سال قبلی دوربینهای DSLR خوبی را نیز روانه مارکت کردهاند با درک صحیح از روند جهان تصویرگری دیجیتال، تمرکز فراوانی را روی دوربینهای بدون آینه و تولید تولیدات کوچک با کارآیی و کیفیتی در حد دوربینهای DSLR گذاشتند تا امروز با دوربینهای پیشرفتهای مانند Sony A6300 و Fujifilm X-T20 قادر باشند مارکت را برای دوربینهای بدون آینه تنگ کنند. به دلیل آنکه این دو دوربین از جهت هزینه به هم نزدیک بوده و به نحوی رقیب مستقیم یکدیگر به شمار میآیند، قصد دارم این دو دوربین را مستقیماً در مقابل یکدیگر قرار دهم تا ببینیم آیا میتوان آنها را به جای دوربینهای DSLR رده متوسط با هزینههایی در همین حدود قرار داد یا نه؟
چرا هیچیک از این دوربینها را نخریم؟
یکی از جدی ترین دلایل برای خرید این دوربینها بدنه کوچک و سبک آنهاست. با اینحال این بدنه کوچک در مقایسه با دوربینهای DSLR است و بههیچوجه نباید آنها را با دوربینهای کوچکی مانند Sony RX100 V یا Canon PowerShot G9 X همطراز کنید. این دوربینها با لنزهای قابل تعویض دیزاین میشوند و حتی با یک لنز کوچک نیز در جیب جا نمیشوند! اصولاً این دوربینها همان دوربینهای DSLR عادی هستند که با حذف آینه از داخل بدنه، کمی کوچکتر و جمع و جورتر شدهاند. از این جهت اگر میخواهید از آنها در مهمانیهای خانگی و سفرها استفاده کنید، ممکن است بهتر باشد یک دوربین کوچکتر را همراه ببرید. خصوصاً اینکه به ندرت میتوانید محافظهای سیلیکونی برای این دوربینها پیدا کنید و در تمام طول سفر باید مراقب باشید که به نقطه ای نخورند و خراشیده و ساییده نشوند. اگر آنقدر حساس هستید که حتی به بدنه عایقبندی شده Sony A6300 اطمینان نمیکنید، خوب است با کمی چشمپوشی از کیفیت، یک دوربین اکشن مانند Gopro Hero5 Black بگیرید که هم 4K تصویر برداری میکند و هم یک سنسور 12 مگاپیکسلی برای ثبت خاطرات سفر دارد.
این دوربینها قادر اند با اسم دوربین اول عکاسان حرفهای هم مورد بهره برداری قرار بگیرند، به این شرط که وابستگی به برند و ابزارهای مخصوصی نداشته باشند. در نتیجهً اگر قبل از این ابزارهای حرفهای مانند فلاش و تریگر یا لنزهای متنوع برای دوربین قبلیتان تهیه کردهاید، اغلب آنها را نمیتوانید برای این دوربینها نیز استفاده کنید. این دوربینها نیاز به لنزهای ویژه خودشان دارند که برای فوجی از سری لنزهای Fujifilm XF و برای سونی از سری لنزهای Sony E هستند. متأسفانه حتی فروشگاههای مانند پیکسل هم که تنوع کالایی فراوانی دارند، تمامی تنوع لنزها و ابزارهای این دوربینها را موجود ندارند و بسیاری از این ابزارهای را میبایست خودشً سفارش دهید. بیشتر اوقات عکاسانی که این دوربینها را تهیه میکنند، معمولاً در بیشتر مواقع تنها با یک لنز کار میکنند و به ندرت سر وقت خرید و تعویض لنز میروند و ممکن است به همین دلیل باشد که پیکسل هم اغلب این دوربینها را با لنزهای کیت معرفی میکند.
باید در اینجا نکته را بگوییم که گاهی اوقات بدنه کوچک نمیتواند صرفاً یک مزیت باشد و در عده ای از موارد محدودیتهایی را نیز ایجاد میکند. از نمونه اینکه باطری دوربینهای بدون آینه معمولاً حجم کمی دارند و تعداد عکسی که میتوانید با آنها بگیرید محدود است. باطری دوربینهای Sony a6300 و Fujifilm X-T20 به ترتیب 400 و 350 تصویر میگیرند (براساس استاندارد CIPA). این تعداد تصویر را با تعداد 1200 تصویر که با هر بار شارژ باطری دوربین ارزانهزینه Nikon D3400 میتوانید بگیرید مقایسه کنید تا مشاهده نمائید چرا معمولاً با خرید یکی از این دوربینها به یک باطری یدکی هم نیاز پیدا میکنید. خصوصاً اینکه بدانید این دوربینها به دلیل بدنه کوچکی که دارند، صفحه نمایش LCD بالای بدنه را ندارند و برای تمام تغییراتی که در تنظیمات آنها میخواهید بدهید، باید صفحه نمایش دوربین را روشن کنید.
با اینحال یکی از جدی ترین نقاط ضعف این دوربینها به عدم وجود لرزشگیر در بدنه آنها مرتبط میشود. با اینکه برای خریداران دوربینهای DSLR کانن و نیکون، این یک خصوصیت عمومی تلقی میشود، با اینحال خودشً انتظار داشتم که دوربینهای بدون آینه سونی بدین شکل ضعفی داشته باشند. با این وجود فوجی قبلا اعلام کرده بود که به دلیل محدودیتهایی که اندازه مانت دوربینهای سری X این تولیدکننده دارند، عملاً امکان معرفی لرزشگیر روی سنسور این دوربینها نیست، با اینحال ممکن است دلیل معرفی لرزشگیر روی دوربین Sony a6300 صرفاً برای کاهش هزینه دوربین بوده است، بدلیل آنکه این تولیدکننده بعداً در Sony a6500 لرزشگیر را روی بدنه قرار داد تا نشان دهد مانت E این تولیدکننده خصوصیات بسیار بالاتری دارد.
در نتیجهً فکر نمیکنید چنین بدنههای کوچکی، حاوی دو اسلات برای کارت حافظه باشند! از این جهت اگر میخواهید از تمامی قابلیت ها پیشرفته این دوربینها برخوردار شوید، می بایست از همین ابتدا به فکر یک کارت حافظه پرسرعت با حجم بالا مانند SanDisk 64GB Extreme UHS-I باشید. به علاوه از طرف دیگر از دیگر نقاط ضعف هر دوی این دوربینها میتوان به عدم وجود صفحه نمایش بازشو (هر دوی آنها صفحه نمایش تاشو دارند)، GPS، بلوتوث و جک هدفون اشاره نمود.
چرا باید یکی از این دوربینها را تهیه کنید؟
فرض کنید یک دوربین DSLR بسیار پیشرفته را در اندازهای بسیار کوچکتر در دست بگیرید. سنسور بزرگ APS-C، امکان خدمات رسانی از ابزارهای حرفهای نورپردازی، تنوع لنزهای بسیار پیشرفته، سرعت فوکوس باورنکردنی و تصویر برداری با رزولوشن 4K همه و همه، تواناییهایی هستند که اگر بخواهید آنها را در دوربینهای DSLR بیابید یقیناً باید سراغ بدنههای گرانهزینه ای مانند Canon 5D Mark IV یا Nikon D500 بروید. اصولاً اینهمه قابلیت ها را به ندرت میتوان در یک دوربین DSLR پیدا کرد. ممکن است بدین جهت هم باشد که معمولاً عکاسان سنتی سر وقت این دوربینها نمیروند و اغلب خریداران این دوربینها در فروشگاه پیکسل ظاهری شبیه به به برنامهنویسان رایانه دارند!
با این وجود بدنه Fuji X-T20 بیش از آنکه به یک دوربین بدون آینه شبیه به باشد، به یک دوربین کلاسیک دهه 50 شبیه به است. بدنه نقرهای رنگ سنگین فلزی، دکمههای چرخان برای سرعت شاتر، جبران نوردهی و تعیین مود تصویربرداری که در بالای بدنه قرار دارند و منظریاب یا چشمی دوربین که با اینکه از نوع الکترونیکی است، با اینحال با همان دیزاین ویزور نوری در دوربینهای کلاسیک در مرکز بدنه دیزاین شده، احساس سوار شدن به یک کادیلاک کلاسیک را به شما القا میکند. باور کنید حتی دکمه انتخاب نوع فوکوس هم به روش مکانیکی در جلو بدنه دیزاین شده است. ممکن است اگر صفحهنمایش 3 اینچی و لمسی این دوربین نبود، سعی میکردید حتماً یک فیلم نگاتیوی 36 تایی را در آن جای دهید!
با اینکه بدنه دوربین Sony A6300 اینقدر کلاسیک دیزاین نشده، با اینحال ارتفاع کم، عمق زیاد با گریپ خوشدست و وجود منظریاب الکترونیکی همراه با بدنه، دقیقاً شبیه به به تجربه و تصور ما از دوربینهای عکاسی قدیمی Rangefinder است.
ممکن است یکی از قویترین مزایای این دوربینها به قابلیت ها فوکوس آنها ربط بیابد. بدلیل آنکه قابلیت ها فوکوس این دوربینها را به ندرت میتوان روی دوربینهای DSLR یا حتی دوربینهای کامپکت پیشرفته دید. دوربینهای Fujifilm X-T20 و Sony A6300 به ترتیب حاوی 325 و 425 نقطه فوکوس در تمامی سطح سنسور هستند. این تعداد نقاط فوکوس قادر اند حدوداً هر سوژهای را در عکس تشخیص داده و دنبال کنند و از این لحاظ حتی حاوی سرعت و دقت فوقالعاده بیشتری درمقایسه با نقاط فوکوس در دوربینهای DSLR پیشرفته مانند Nikon D7500 هستند.
در Fujifilm X-T20 نقاط فوکوس را میتوانید از روش تنظیمات سفارشی AF-C تنظیم کنید تا دوربین بتواند در موقعیتهای مختلف، انواع سوژهها با سرعت حرکت دارای اختلاف را به وسیله این نقاط دنبال کند. برای انتخاب سوژه نیز هم میتوانید از دکمه چهار جهته پشت دوربین استفاده کنید و هم میتوانید روی صفحهنمایش، تصویر سوژه را لمس کنید. متأسفانه دوربینSony a6300 این توانایی لمسی را ندارد، با اینحال تعداد نقاط فوکوس آن بسیار بیشتر است و تمام سطح کادر را پوشش میدهند. سریعترین شیوه برای انتخاب نقاط فوکوس در a6300 این است که دکمه مرکزی را فشار دهید و بعد با دکمههای چهارجهته یا دکمه چرخان، نقطه فوکوس را روی سوژه ببرید. با این وجود تکنولوژی فوکوس 4D Focus در این دوربین به حدی قوی است که به محض قرار گرفتن روی سوژه، تمامی نقاط دورتادور سوژه نیز اکتیو مانده و هیچ حرکتی از سوژه از نگاه دقیق این نقاط نادیده نخواهد ماند. به گفته سونی، این تکنولوژی، سریعترین فوکوسی است که تابهحال در دوربینهای عکاسی استفاده شده است. سونی در ورژن بعدی این دوربین یعنی Sony a6500، صفحه لمسی را نیز به دوربین اضافه کرد تا یکی از سریعترین و کامل ترین شیوههای فوکوس در دوربینهای بدون آینه را رقم بزند.
با اینحال قابلیت ها فوکوس در این دوربینها تنها به سرعت بالا ختم نمیشود. عکاسان ماکرو و افرادی که با فوکوس دستی کار میکنند، قادر اند از توانایی Focus Peaking در هر دوی این دوربینها برخوردار شوند. با این توانایی، نقطه فوکوس با رنگ و کنتراست متفاوتی در عکس قابل مشاهده است تا منطقه فوکوس را به دقت تشخیص دهید.
هر دوی این دوربینها حاوی شاتر مکانیکی و سرعت تصویربرداری بالایی هستند. Sony a6300 با 11 فریم بر ثانیه، سریعتر از Fujifilm X-T20 است، با اینحال اکتیو کردن شاتر الکترونیکی در X-T20 سرعت تصویربرداری پیدرپی آن را به 14 فریم بر ثانیه میرساند. با این وجود تنها Sony a6300 است که میتواند تصویر نمایش داده شده در لحظه تصویربرداری پیدرپی را در طول تصویربرداری بدون پرش (Blinking) نگاه دارد. به علاوه از طرف دیگرً بیشترین سرعت شاتر این دوربین در هر دو حالت مکانیکی و الکترونیکی برابر 1/4000 ثانیه است، همزمان با اینکه سرعت تصویربرداری Fujifilm X-T20 در حالت مکانیکی برابر 1/8000 و در حالت الکترونیکی مقدار باورنکردنی 1/32000 ثانیه میباشد.
در ادامه بخوانید... Sony Cyber-Shot DSC-WX150 باریک ترین دوربین دنیا با امکانات عالی
هر دوی این دوربینها قادر اند ویدئوهای 4K را با خروجی 8-bit 4:2:2 روی کارت حافظه داخلی ضبط کرده یا از روش خروجی HDMI به رکوردرهای اکسترنال ارسال کنند و به علاوه از طرف دیگرً هر دو امکان ضبط با میکروفونهای حرفهای از روش جک 3.5mm در سونی و جک 2.5mm در X-T20 دارند.
مزیتهای دوربین Fujifilm X-T20 به Sony a6300
ممکن است جدی ترین مزیت این دوربین دیزاین شیک آن باشد که بطور کلیً خواستای است و امکان دارد برای شما بیارزش یا فوقالعاده مهم باشد. از این گزینه (و مواردی که در بالا با اسم اختلاف ذکر شد) که بگذریم، مزیت مهم دیگر X-T20 حذف فیلتر Low-Pass از روی سنسور، به دلیل دیزاین ویژه سنسور این دوربین به وسیله فوجی است که بی توجه به این فیلتر، عکس هایی شارپ و بدون پدیده Moire را ثبت میکند. به علاوه از طرف دیگر فوجی با استناد به سابقهای که در تولید نگاتیوهای عکاسی دارد، 10 تنظیمات شخصی فیلتر رنگی ممتاز از فیلمهای خودش را در این دوربین قرار داده است که میتوانید از آنها هم روی تصویر و هم روی ویدئوها استفاده کنید.
مزیتهای دوربین Sony a6300 به Fujifilm X-T20
مزیتهای مهم دوربین Sony a6300 به جز اختلافهای گفته شده، بیشتر به سرعت بالای پردازشگر و تواناییهای تصویر برداری این دوربین برمیگردد. با اینکه هر دو دوربین حاوی توانایی تصویر برداری 4K هستند، با اینحال تصویر برداری UHD 4K در a6300 بیشتر شبیه به به ورژن پیشرفتهتر X-T20 یعنی Fujifilm X-2 است.
برخلاف X-T20، سونی از تمامی سطح سنسور برای ضبط ویدئو سود میبرد. در حقیقت عکس ها ویدئویی در این دوربین با رزولوشن 6K طبیعی سنسور ضبط شده و سپس به 4K مبدل (Down Sampling) میشود. بدین جهت جلوه عکس ها با عمق میدان بالا، بدون زوم و بسیار سینمایی قابل مشاهده است. به علاوه از طرف دیگر تفاوتی نمیکند که در حال ضبط Full HD یا 4K باشید، بههرحال لحظه ضبط میتواند تا 30 دقیقه پیوسته ادامه داشته باشد، همزمان با اینکه پردازشگر X-T20 تنها اجازه ضبط 10 و 15 دقیقه به ترتیب برای 4K و Full HD را میدهد.
نکته باورنکردنیتر اینکه در حالی که Fujifilm X-T20 در هیچ کدام از سرعتهای 4K و Full HD، امکان ضبط ویدئوهای اسلوموشن را ندارد، با اینحال Sony a6300 میتواند در رزولوشن Full HD با سرعت 120 فریم بر ثانیه اسلوموشنهای ممتازی را ضبط کند.
نهایتاً اینکه 9 تنظیمات شخصی ویژه تصویر برداری در Sony a6300 می باشد که دقیقاً از دوربینهای تصویر برداری حرفهای سونی CineAlta گرفته شده است. این تنظیمات شخصیها شامل black gamma، knee، عمق رنگ، مد رنگی، مدهای گاما و S-log2 / S-log3 میشوند که برای فیلمبرداران حرفهای ارزش فراوانی دارند.
نتیجهگیری
همانطور که دیدید اصلاً تفاوتی ندارد کدامیک از این دو دوربین را انتخاب کنید و ممکن است بیشترین اختلاف آنها در ظاهر و استایل دیزاینشان باشد. هر دوی آنها دوربینهای فوقالعاده پیشرفتهای در این رده هزینه ای هستند، که مزایا و معایب آنها بیشتر نوعی اختلاف به ذهن خطور میکند. لطفاً اگر تجربه بهره برداری از هر یک از این ابزارهای یا دیدگاهی پیرامون مطالب مطرح شده دارید با ما به اشتراک بگذارید و بیاد داشته باشید ما همه چیز را پیکسل به پیکسل با هم مقایسه میکنیم. منبع
اما اگر جستجوی کمی درباره برندهای مطرح در این نوع دوربین کرده باشید, بی تردید اسم دوربینهای بدون آینه با دو برند مشهور Sony و Fuji گره خورده است. این دو کمپانی که در طول چند سال قبلی دوربینهای DSLR خوبی را نیز روانه مارکت کردهاند با درک صحیح از روند جهان تصویرگری دیجیتال، تمرکز فراوانی را روی دوربینهای بدون آینه و تولید تولیدات کوچک با کارآیی و کیفیتی در حد دوربینهای DSLR گذاشتند تا امروز با دوربینهای پیشرفتهای مانند Sony A6300 و Fujifilm X-T20 قادر باشند مارکت را برای دوربینهای بدون آینه تنگ کنند. به دلیل آنکه این دو دوربین از جهت هزینه به هم نزدیک بوده و به نحوی رقیب مستقیم یکدیگر به شمار میآیند، قصد دارم این دو دوربین را مستقیماً در مقابل یکدیگر قرار دهم تا ببینیم آیا میتوان آنها را به جای دوربینهای DSLR رده متوسط با هزینههایی در همین حدود قرار داد یا نه؟
چرا هیچیک از این دوربینها را نخریم؟
یکی از جدی ترین دلایل برای خرید این دوربینها بدنه کوچک و سبک آنهاست. با اینحال این بدنه کوچک در مقایسه با دوربینهای DSLR است و بههیچوجه نباید آنها را با دوربینهای کوچکی مانند Sony RX100 V یا Canon PowerShot G9 X همطراز کنید. این دوربینها با لنزهای قابل تعویض دیزاین میشوند و حتی با یک لنز کوچک نیز در جیب جا نمیشوند! اصولاً این دوربینها همان دوربینهای DSLR عادی هستند که با حذف آینه از داخل بدنه، کمی کوچکتر و جمع و جورتر شدهاند. از این جهت اگر میخواهید از آنها در مهمانیهای خانگی و سفرها استفاده کنید، ممکن است بهتر باشد یک دوربین کوچکتر را همراه ببرید. خصوصاً اینکه به ندرت میتوانید محافظهای سیلیکونی برای این دوربینها پیدا کنید و در تمام طول سفر باید مراقب باشید که به نقطه ای نخورند و خراشیده و ساییده نشوند. اگر آنقدر حساس هستید که حتی به بدنه عایقبندی شده Sony A6300 اطمینان نمیکنید، خوب است با کمی چشمپوشی از کیفیت، یک دوربین اکشن مانند Gopro Hero5 Black بگیرید که هم 4K تصویر برداری میکند و هم یک سنسور 12 مگاپیکسلی برای ثبت خاطرات سفر دارد.
این دوربینها قادر اند با اسم دوربین اول عکاسان حرفهای هم مورد بهره برداری قرار بگیرند، به این شرط که وابستگی به برند و ابزارهای مخصوصی نداشته باشند. در نتیجهً اگر قبل از این ابزارهای حرفهای مانند فلاش و تریگر یا لنزهای متنوع برای دوربین قبلیتان تهیه کردهاید، اغلب آنها را نمیتوانید برای این دوربینها نیز استفاده کنید. این دوربینها نیاز به لنزهای ویژه خودشان دارند که برای فوجی از سری لنزهای Fujifilm XF و برای سونی از سری لنزهای Sony E هستند. متأسفانه حتی فروشگاههای مانند پیکسل هم که تنوع کالایی فراوانی دارند، تمامی تنوع لنزها و ابزارهای این دوربینها را موجود ندارند و بسیاری از این ابزارهای را میبایست خودشً سفارش دهید. بیشتر اوقات عکاسانی که این دوربینها را تهیه میکنند، معمولاً در بیشتر مواقع تنها با یک لنز کار میکنند و به ندرت سر وقت خرید و تعویض لنز میروند و ممکن است به همین دلیل باشد که پیکسل هم اغلب این دوربینها را با لنزهای کیت معرفی میکند.
باید در اینجا نکته را بگوییم که گاهی اوقات بدنه کوچک نمیتواند صرفاً یک مزیت باشد و در عده ای از موارد محدودیتهایی را نیز ایجاد میکند. از نمونه اینکه باطری دوربینهای بدون آینه معمولاً حجم کمی دارند و تعداد عکسی که میتوانید با آنها بگیرید محدود است. باطری دوربینهای Sony a6300 و Fujifilm X-T20 به ترتیب 400 و 350 تصویر میگیرند (براساس استاندارد CIPA). این تعداد تصویر را با تعداد 1200 تصویر که با هر بار شارژ باطری دوربین ارزانهزینه Nikon D3400 میتوانید بگیرید مقایسه کنید تا مشاهده نمائید چرا معمولاً با خرید یکی از این دوربینها به یک باطری یدکی هم نیاز پیدا میکنید. خصوصاً اینکه بدانید این دوربینها به دلیل بدنه کوچکی که دارند، صفحه نمایش LCD بالای بدنه را ندارند و برای تمام تغییراتی که در تنظیمات آنها میخواهید بدهید، باید صفحه نمایش دوربین را روشن کنید.
با اینحال یکی از جدی ترین نقاط ضعف این دوربینها به عدم وجود لرزشگیر در بدنه آنها مرتبط میشود. با اینکه برای خریداران دوربینهای DSLR کانن و نیکون، این یک خصوصیت عمومی تلقی میشود، با اینحال خودشً انتظار داشتم که دوربینهای بدون آینه سونی بدین شکل ضعفی داشته باشند. با این وجود فوجی قبلا اعلام کرده بود که به دلیل محدودیتهایی که اندازه مانت دوربینهای سری X این تولیدکننده دارند، عملاً امکان معرفی لرزشگیر روی سنسور این دوربینها نیست، با اینحال ممکن است دلیل معرفی لرزشگیر روی دوربین Sony a6300 صرفاً برای کاهش هزینه دوربین بوده است، بدلیل آنکه این تولیدکننده بعداً در Sony a6500 لرزشگیر را روی بدنه قرار داد تا نشان دهد مانت E این تولیدکننده خصوصیات بسیار بالاتری دارد.
در نتیجهً فکر نمیکنید چنین بدنههای کوچکی، حاوی دو اسلات برای کارت حافظه باشند! از این جهت اگر میخواهید از تمامی قابلیت ها پیشرفته این دوربینها برخوردار شوید، می بایست از همین ابتدا به فکر یک کارت حافظه پرسرعت با حجم بالا مانند SanDisk 64GB Extreme UHS-I باشید. به علاوه از طرف دیگر از دیگر نقاط ضعف هر دوی این دوربینها میتوان به عدم وجود صفحه نمایش بازشو (هر دوی آنها صفحه نمایش تاشو دارند)، GPS، بلوتوث و جک هدفون اشاره نمود.
چرا باید یکی از این دوربینها را تهیه کنید؟
فرض کنید یک دوربین DSLR بسیار پیشرفته را در اندازهای بسیار کوچکتر در دست بگیرید. سنسور بزرگ APS-C، امکان خدمات رسانی از ابزارهای حرفهای نورپردازی، تنوع لنزهای بسیار پیشرفته، سرعت فوکوس باورنکردنی و تصویر برداری با رزولوشن 4K همه و همه، تواناییهایی هستند که اگر بخواهید آنها را در دوربینهای DSLR بیابید یقیناً باید سراغ بدنههای گرانهزینه ای مانند Canon 5D Mark IV یا Nikon D500 بروید. اصولاً اینهمه قابلیت ها را به ندرت میتوان در یک دوربین DSLR پیدا کرد. ممکن است بدین جهت هم باشد که معمولاً عکاسان سنتی سر وقت این دوربینها نمیروند و اغلب خریداران این دوربینها در فروشگاه پیکسل ظاهری شبیه به به برنامهنویسان رایانه دارند!
با این وجود بدنه Fuji X-T20 بیش از آنکه به یک دوربین بدون آینه شبیه به باشد، به یک دوربین کلاسیک دهه 50 شبیه به است. بدنه نقرهای رنگ سنگین فلزی، دکمههای چرخان برای سرعت شاتر، جبران نوردهی و تعیین مود تصویربرداری که در بالای بدنه قرار دارند و منظریاب یا چشمی دوربین که با اینکه از نوع الکترونیکی است، با اینحال با همان دیزاین ویزور نوری در دوربینهای کلاسیک در مرکز بدنه دیزاین شده، احساس سوار شدن به یک کادیلاک کلاسیک را به شما القا میکند. باور کنید حتی دکمه انتخاب نوع فوکوس هم به روش مکانیکی در جلو بدنه دیزاین شده است. ممکن است اگر صفحهنمایش 3 اینچی و لمسی این دوربین نبود، سعی میکردید حتماً یک فیلم نگاتیوی 36 تایی را در آن جای دهید!
با اینکه بدنه دوربین Sony A6300 اینقدر کلاسیک دیزاین نشده، با اینحال ارتفاع کم، عمق زیاد با گریپ خوشدست و وجود منظریاب الکترونیکی همراه با بدنه، دقیقاً شبیه به به تجربه و تصور ما از دوربینهای عکاسی قدیمی Rangefinder است.
ممکن است یکی از قویترین مزایای این دوربینها به قابلیت ها فوکوس آنها ربط بیابد. بدلیل آنکه قابلیت ها فوکوس این دوربینها را به ندرت میتوان روی دوربینهای DSLR یا حتی دوربینهای کامپکت پیشرفته دید. دوربینهای Fujifilm X-T20 و Sony A6300 به ترتیب حاوی 325 و 425 نقطه فوکوس در تمامی سطح سنسور هستند. این تعداد نقاط فوکوس قادر اند حدوداً هر سوژهای را در عکس تشخیص داده و دنبال کنند و از این لحاظ حتی حاوی سرعت و دقت فوقالعاده بیشتری درمقایسه با نقاط فوکوس در دوربینهای DSLR پیشرفته مانند Nikon D7500 هستند.
در Fujifilm X-T20 نقاط فوکوس را میتوانید از روش تنظیمات سفارشی AF-C تنظیم کنید تا دوربین بتواند در موقعیتهای مختلف، انواع سوژهها با سرعت حرکت دارای اختلاف را به وسیله این نقاط دنبال کند. برای انتخاب سوژه نیز هم میتوانید از دکمه چهار جهته پشت دوربین استفاده کنید و هم میتوانید روی صفحهنمایش، تصویر سوژه را لمس کنید. متأسفانه دوربینSony a6300 این توانایی لمسی را ندارد، با اینحال تعداد نقاط فوکوس آن بسیار بیشتر است و تمام سطح کادر را پوشش میدهند. سریعترین شیوه برای انتخاب نقاط فوکوس در a6300 این است که دکمه مرکزی را فشار دهید و بعد با دکمههای چهارجهته یا دکمه چرخان، نقطه فوکوس را روی سوژه ببرید. با این وجود تکنولوژی فوکوس 4D Focus در این دوربین به حدی قوی است که به محض قرار گرفتن روی سوژه، تمامی نقاط دورتادور سوژه نیز اکتیو مانده و هیچ حرکتی از سوژه از نگاه دقیق این نقاط نادیده نخواهد ماند. به گفته سونی، این تکنولوژی، سریعترین فوکوسی است که تابهحال در دوربینهای عکاسی استفاده شده است. سونی در ورژن بعدی این دوربین یعنی Sony a6500، صفحه لمسی را نیز به دوربین اضافه کرد تا یکی از سریعترین و کامل ترین شیوههای فوکوس در دوربینهای بدون آینه را رقم بزند.
با اینحال قابلیت ها فوکوس در این دوربینها تنها به سرعت بالا ختم نمیشود. عکاسان ماکرو و افرادی که با فوکوس دستی کار میکنند، قادر اند از توانایی Focus Peaking در هر دوی این دوربینها برخوردار شوند. با این توانایی، نقطه فوکوس با رنگ و کنتراست متفاوتی در عکس قابل مشاهده است تا منطقه فوکوس را به دقت تشخیص دهید.
هر دوی این دوربینها حاوی شاتر مکانیکی و سرعت تصویربرداری بالایی هستند. Sony a6300 با 11 فریم بر ثانیه، سریعتر از Fujifilm X-T20 است، با اینحال اکتیو کردن شاتر الکترونیکی در X-T20 سرعت تصویربرداری پیدرپی آن را به 14 فریم بر ثانیه میرساند. با این وجود تنها Sony a6300 است که میتواند تصویر نمایش داده شده در لحظه تصویربرداری پیدرپی را در طول تصویربرداری بدون پرش (Blinking) نگاه دارد. به علاوه از طرف دیگرً بیشترین سرعت شاتر این دوربین در هر دو حالت مکانیکی و الکترونیکی برابر 1/4000 ثانیه است، همزمان با اینکه سرعت تصویربرداری Fujifilm X-T20 در حالت مکانیکی برابر 1/8000 و در حالت الکترونیکی مقدار باورنکردنی 1/32000 ثانیه میباشد.
در ادامه بخوانید... Sony Cyber-Shot DSC-WX150 باریک ترین دوربین دنیا با امکانات عالی
هر دوی این دوربینها قادر اند ویدئوهای 4K را با خروجی 8-bit 4:2:2 روی کارت حافظه داخلی ضبط کرده یا از روش خروجی HDMI به رکوردرهای اکسترنال ارسال کنند و به علاوه از طرف دیگرً هر دو امکان ضبط با میکروفونهای حرفهای از روش جک 3.5mm در سونی و جک 2.5mm در X-T20 دارند.
مزیتهای دوربین Fujifilm X-T20 به Sony a6300
ممکن است جدی ترین مزیت این دوربین دیزاین شیک آن باشد که بطور کلیً خواستای است و امکان دارد برای شما بیارزش یا فوقالعاده مهم باشد. از این گزینه (و مواردی که در بالا با اسم اختلاف ذکر شد) که بگذریم، مزیت مهم دیگر X-T20 حذف فیلتر Low-Pass از روی سنسور، به دلیل دیزاین ویژه سنسور این دوربین به وسیله فوجی است که بی توجه به این فیلتر، عکس هایی شارپ و بدون پدیده Moire را ثبت میکند. به علاوه از طرف دیگر فوجی با استناد به سابقهای که در تولید نگاتیوهای عکاسی دارد، 10 تنظیمات شخصی فیلتر رنگی ممتاز از فیلمهای خودش را در این دوربین قرار داده است که میتوانید از آنها هم روی تصویر و هم روی ویدئوها استفاده کنید.
مزیتهای دوربین Sony a6300 به Fujifilm X-T20
مزیتهای مهم دوربین Sony a6300 به جز اختلافهای گفته شده، بیشتر به سرعت بالای پردازشگر و تواناییهای تصویر برداری این دوربین برمیگردد. با اینکه هر دو دوربین حاوی توانایی تصویر برداری 4K هستند، با اینحال تصویر برداری UHD 4K در a6300 بیشتر شبیه به به ورژن پیشرفتهتر X-T20 یعنی Fujifilm X-2 است.
برخلاف X-T20، سونی از تمامی سطح سنسور برای ضبط ویدئو سود میبرد. در حقیقت عکس ها ویدئویی در این دوربین با رزولوشن 6K طبیعی سنسور ضبط شده و سپس به 4K مبدل (Down Sampling) میشود. بدین جهت جلوه عکس ها با عمق میدان بالا، بدون زوم و بسیار سینمایی قابل مشاهده است. به علاوه از طرف دیگر تفاوتی نمیکند که در حال ضبط Full HD یا 4K باشید، بههرحال لحظه ضبط میتواند تا 30 دقیقه پیوسته ادامه داشته باشد، همزمان با اینکه پردازشگر X-T20 تنها اجازه ضبط 10 و 15 دقیقه به ترتیب برای 4K و Full HD را میدهد.
نکته باورنکردنیتر اینکه در حالی که Fujifilm X-T20 در هیچ کدام از سرعتهای 4K و Full HD، امکان ضبط ویدئوهای اسلوموشن را ندارد، با اینحال Sony a6300 میتواند در رزولوشن Full HD با سرعت 120 فریم بر ثانیه اسلوموشنهای ممتازی را ضبط کند.
نهایتاً اینکه 9 تنظیمات شخصی ویژه تصویر برداری در Sony a6300 می باشد که دقیقاً از دوربینهای تصویر برداری حرفهای سونی CineAlta گرفته شده است. این تنظیمات شخصیها شامل black gamma، knee، عمق رنگ، مد رنگی، مدهای گاما و S-log2 / S-log3 میشوند که برای فیلمبرداران حرفهای ارزش فراوانی دارند.
نتیجهگیری
همانطور که دیدید اصلاً تفاوتی ندارد کدامیک از این دو دوربین را انتخاب کنید و ممکن است بیشترین اختلاف آنها در ظاهر و استایل دیزاینشان باشد. هر دوی آنها دوربینهای فوقالعاده پیشرفتهای در این رده هزینه ای هستند، که مزایا و معایب آنها بیشتر نوعی اختلاف به ذهن خطور میکند. لطفاً اگر تجربه بهره برداری از هر یک از این ابزارهای یا دیدگاهی پیرامون مطالب مطرح شده دارید با ما به اشتراک بگذارید و بیاد داشته باشید ما همه چیز را پیکسل به پیکسل با هم مقایسه میکنیم. منبع