• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

کسی میتونه سایت فروشگاه اینترنتی بیاره صفحه اول گوگل

ERUnique

Registered User
تاریخ عضویت
19 فوریه 2013
نوشته‌ها
1,001
لایک‌ها
113
با سلام
کسی میتونه سایت فروشگاهی رو بیاره بالا تا روزانه بالای 1000 ای پی از گوگل وارد این سایت شوند
قیمت خود را ارسال کنید
در ضمن فروشگاه هنوز راه اندازی ندشه
 

arostak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
36
لایک‌ها
16
سلام اگر می تونید به من هم بگید برای من فروشگاهم راه اندازی شده ...مرسی :(
 

np.1400

Registered User
تاریخ عضویت
12 می 2013
نوشته‌ها
197
لایک‌ها
50
اگه سایتتون بهینه و سبک باشه
چاره هر دو نفر شما عزیزان یک سال صبره
همین
 

np.1400

Registered User
تاریخ عضویت
12 می 2013
نوشته‌ها
197
لایک‌ها
50
تازه اگه کلمه ثابت داشته باشید
تازه اگه رقیباتون نیان تو برنامه زنده تبلیغ کنن. (به عنوان یه نخبه موفق میارن.
مجری: خب یه کم از کارتون بگید
نخبه: من در سن 20 سالگی موفق به طراحی یک سایت شدم که محصولاتم رو میتونم توش بفروشم.
مجری: وای آخه چه طوری؟ چه محصولاتی؟
نخبه: من خیلی به برنامه نویسی علاقه داشتم و الان لوازم آرایشی و بهداشتی میفروشم.
مجری: الان ممکنه اسم ساییتون رو بگید
نخبه: فلان دات کام
من: تق تق تق ... وای این که ووکامرسه.
دوباره من: مارو بگو که تو بیست سالگی فروم ساز از پایه نوشتیم.
)

وبمستری انقدر صبرتون رو زیاد میکنه که عشق کنید.:rolleyes:
 

arostak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 فوریه 2014
نوشته‌ها
36
لایک‌ها
16
تازه اگه کلمه ثابت داشته باشید
تازه اگه رقیباتون نیان تو برنامه زنده تبلیغ کنن. (به عنوان یه نخبه موفق میارن.
مجری: خب یه کم از کارتون بگید
نخبه: من در سن 20 سالگی موفق به طراحی یک سایت شدم که محصولاتم رو میتونم توش بفروشم.
مجری: وای آخه چه طوری؟ چه محصولاتی؟
نخبه: من خیلی به برنامه نویسی علاقه داشتم و الان لوازم آرایشی و بهداشتی میفروشم.
مجری: الان ممکنه اسم ساییتون رو بگید
نخبه: فلان دات کام
من: تق تق تق ... وای این که ووکامرسه.
دوباره من: مارو بگو که تو بیست سالگی فروم ساز از پایه نوشتیم.
)

وبمستری انقدر صبرتون رو زیاد میکنه که عشق کنید.:rolleyes:
کلا نا امیدم کردی
o_O
 

np.1400

Registered User
تاریخ عضویت
12 می 2013
نوشته‌ها
197
لایک‌ها
50
بامبو و سرخس
روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت كنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب ‏او مرا شگفت زده كرد.
او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم : بلی.
فرمود: ‏هنگامی كه درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور ‏و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر ‏رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. ‏من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من ‏باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در ‏مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت ‏رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه ‏های بامبو به اندازه كافی قوی شوند.. ریشه هایی ‏كه بامبو را قوی می‏ ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می ‏كرد.
‏خداوند در ادامه فرمود: آیا می‏ دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با ‏سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ‏ساختی. من در تمامی این مدت ‏تو را رها نكردم همانگونه كه بامبوها را رها نكردم.
‏هرگز خودت را با دیگران ‏مقایسه نكن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنن. ‏زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می ‏ كنی و قد می كشی!
‏از او پرسیدم : من ‏چقدر قد می‏ كشم.
‏در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم: هر ‏چقدر كه بتواند.
‏گفت: تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه ‏بتوانی...
 
بالا