unknown boy
Registered User
- تاریخ عضویت
- 1 جولای 2011
- نوشتهها
- 1,019
- لایکها
- 918
از چند ماه قبل تا الان هر کلمه و لغتی که از سطح بالای ادبی برخوردار بود و ان را میشنویدم یا میخواندم را روی کاغذ یا یک فایل تکست ثبت میکردم و این پست نتیجه چند ماه انجام این کار است.
1-لطفا قبلا از ثبت هر کلمه ی جدیدی در تاپیک ابتدا ان را در قسمت جستجوی کلمات مرورگر خود وارد نموده تا اگر ان کلمه قبلا نوشته شده دیگر ان را وارد نَنِمایید.(در حال حاضر کلید Ctrl + F در مرورگر فایرفاکس این کار را انجام میدهد و گزینه Match case را هم غیر فعال نمایید.)
2-لطفا از قسمت امتیاز به این موضوع در بالای تاپیک به تاپیک نمره بدهید و در صورت مفید واقع شدن تاپیک برای شما لطفا گزینه ی Like را کلیک نمایید.
3-ممکن است به کلماتی بر بخورید که سطح ادبیه متوسطی داشته باشند که باید گفت تعداد این کلمات در صورت وجود کم هستند و کلماتی که در نیمه دوم این پست نوشته شده اند از سطح ادبی بالاتری نسبت به نیمه اول برخوردارند.
4-برای ابهام زدایی از تلفظ واژگان میتوانید حروف صدا دار را به شکل زیر روی هر کلمه ثبت نمایید :
زبر (فتحه) : کلیدهای Shift + A
زیر (کسره) : کلیدهای Shift + D
پیش (ضمه) : کلیدهای Shift + S
تشدید : کلیدهای Shift + F
5-لطفا در صورت مشاهده غلط املایی ان را مطرح نمایید تا اصلاح نمایم.
-----------------------------------------------------------------------------------------
صاحب نظران -بدعت-لذا-نگرش-کم رنگ--کنوانسيون-------بگو مگو--ساييده شدن--بحدي--افزوده--در نتيجه--تداخل--غليظ--كنترل رفلكس---راس ساعت---تعبيير ديگر--تابع----اناليز=بررسي و اندازه گيري کردن--متناوب--القا کردن--جا مي اندازه--عدم--نمايش گذاشته ميشه---تابع--اگاهي دادن--نو نهال--پيش بياد--به جاي اينکه--به تصوير ميکشند--الگو--بيان ميکنند--گفتمان دو طرفه--دور از شان--حفظ ارامش--اکثريت مردم--پايه و اساس بينش--مفهوم عام--موجب--اغلب--احيانا"--فرمولاسيون--واضح و شفاف--به طور جدي--جماعت--تعارض--بيگانه--خودکامه--اذهان عمومي--بلوف--ايدئولوژی--تلفات جانبي--در حين--مد نظر--حائز اهميت--قانع--قابل---به عنوان---به نمايندگي--حول محور--حمل بر--فرود و فراز--ساحت--ناشايست--از بُعد ....-بي دست و پا--مَنظر--تکليف--کنجکاوي--مراعات--در جهت-نجيبانه--مصلحتي--ميزبان--بست داد--چشم غره--مُدهاي فکري--سفسطه يابي--تناقض--مبحث--با در نظر گرفتن--قليايي--استنشاق--آميختگي--مناسبات--گويي--خِرَد كُلي-مصلحت--موجه جلوه دادن--توجيح--
خود آگاه و نا خود آگاه-ماهوي --متبادر -مفهوم واحدي-درسنامه-بروکراتيک -هرمنوتيک-محسوسات--محقق--شرط لازم--استنباط--نظريه پردازي--نصيب--واقف--بعضا متناقض--يغما--صنفي--اهرم فشار--همه جانبه--دست مريزاد--نسبيتي --قايل--مضمون--مدعي العموم--متشنج--به چالش کشيدن--ناهنجاريهاي--راهکارهاي--ريشه دوانده--بخش اعظمي--خطرات ناشي--منجلاب--انحطاط--تفصيلي تر--سرشت خويش--بنگاه--مملو--که از حيث--رد گم کني--الفاظ رکيک--حضور ذهن--به خاطر--مبناي--جنبه--فرسوده--افترا--نيرو--بستايند--گرد هم--ملامت--تمايلات--تحريم--نکوهش--ارتکاب--کلان--زمامداران--علناً--شيوع--شایع--ترحم--هراس --دريغ --افترا--قبضه--دلخواه--غالب--احتکار--شايستگى--ميراث--وساطت--مستحق--خطاب --مخاطب--سرپيچى --ضايع --احاطه--تزهائي--مُندرج--گشوده--گشودن--معنويات--استعلام--حقير --عیناً--طمع کار--طبعا"--کورکورانه--سرمشق--طبق روال--ظاهر--مقصر--تاراج--رغبت --قوّادي--معرف--به نقل--مبادا--موجبات--قرين--بزک بزوک--اب و تاب--تاسف--نيروي اجرايي--اعلان يا اعلام--خصومت--بحُکم--به خود--دهن کجي--جريان--پاي حفظ--حريص--عمق مسئله--معصيت--منفعت عمومي-الگوبرداري--پايمال--درمانده يا درمونده--دست و پاگير--ابزاري--عترت--بعيد--قدمت--وجود--بها--به ان حد--فسق و فجور--انحطاط--موعظه--بخش اعظمي--سازگار--عدم--معيار --ملاک--به محض اينکه--دچار اسيب--ملاحت--مورد ارزيابي--هيبت--خصلت--گرايش--اطاعت--افت--اختصاص--معطوف--در معرض--به وضوح--تلو تلو--به وفور--متزلزل--لنگان لنگان--تشريح--سير اين وقايع--اتي--مملو--متعدد--بازخواني--مصاديق--چيره--نفوذ--علني--زوال--ندرتا--بهت زده--چنان چه--گويا--تصويرگر--خصومت--مايه مباهات--وارونه--موارد مشابه--معاشرت--معين--منسوخ--منوال--دريغ--بذل--ناديده--مجال--تاءمُل--تمسک--مضمون--فريفته--تمايل--ديگر سو يا سوي ديگر--مستعد--سمعی و بصري--الزامي--ضوابط و قواعد--حوزه--تدريج--نهادينه--متعارف--القائ--عاقد--مبحث--شرايط--کليات--طبق--اصلاح--پيش داوري--دستپخت--متناسب--تبعيض--ناباورانه--طايفه--عذر و بهانه--تحقيق و تفحص--پيرامون--نقطه نظر--مدارک و شواهد--تَعامُل--تفکيک--سلب--چنان چه--همين خاطر--چرخه--موکول--سبب--سير نزولي--فروکش--لزوم--پيشه--پرتنش--نوسان--رکود--متروکه--جوابگوي--مشروط به يک بازه زماني--به تبع--بسزا--متاثر--پر تلاطم--نگاه همه جانبه--محضر--لقمه اماده--اراده--ساکن--غافل--زير سلطه--درهم ميکوبند--در مقام--ارايه--مفصل--بيانگر--متعلق--دودمان--استناد--اطلاق--نسبت دادن--مانع--مبني--واضحتر--تاويل--بدين--ثانيا"--قضيه--مجددا"--مکلف--ديدگاه--مهار--محصور--دلالت--بنا--بساطي--وقف--تحت الشعاع--پيشبرد--راکِد--به هيچ عنوان--به هيچ وجه--زاد و ولد--ضمنا"--محسوب--مورد تهاجم--طبق شواهد--فرض--تحت الشعاع--لا جرم--(محدث--تطبيق--مايحتاج--متعددي--بيات اوصافي--اعضائ و جوارح--اقرار--بدويت--مَحصور--اقلا"--عل الخصوص--مدعي--سطحي نگر--سهل انگارانه--پر پيداست--بديهي--به صراحت--رخنه--امتداد--خصيصه--سر خم کردن--تحميل--اعم--به صراحت--قلع و قمع--ظَن--رويداد--ترسيم--عَجق وجق--استقرار--مراد از--قرائت--به محض اينکه--تعامل--زير بنا--القا--جوانب--با بهرهگيري--خاتمه--زبانزد--بلافاصله--رونق--خلاء--عام و خاص--کامياب--پيش امدهايي--بر حذر--انطباق--دقت و تأمل--احاطه--چاره جويي--تطبيق--مشابه--اکنده--بيانگر--ستم و بيداد--سيطره--دريغ نمايد--تخلف--مأیوس--محو--يأس و درماندگي--به ضعف گرايد--شالوده--طِبق--وساطت--واسطه--ميانجي گري--دوام--عهد شکني--در خلال--تاثير بسزايي--در اين برهه--شامل--حد فاصل بين--سرافکنده--مقتضاي--مقيدند--مستلزم--رسا و گويا--پيرامون--طغيان--منسوب--کنايه از--چيره--تعارض--دلالت--واضح و اشکار--مصداق--گواهي ميدهد--اهتراز--منعقد--تدارک--مصادف--مزيت--بازگو کردن--توافق--شوک فرهنگي--در شرف--عرض کردن--بازگو کردن--ذله کردن--به وفور--وصف--با استناد بر--مقرر--تبعيت--بهتان--روا داشته اند--مقطعي--بنا به --پارادوکس--تماميت--عينه--نشائت--محول--روند--گاها"--مشابه--سوژه--سنخيت--منجر--مطابق--تفاهم--به چشم ميخورد--موقر--جا افتادن--رايج--اشتياق--قبح--پيرامون--تداوم--قريب به--ملحق--تابع--متعدد--فهرستوار--هرج و مرج فکري--تبعيت--چشم انداز--عام و خاص--استمرار--مستمر--بيانگر--تعارض--تعابير--بارزترين--جلوه دادن--متزلزل--بعيد--مبالغه--تعلق--جهانشمول--دست آورد--توصيف و توجيح--پيشگفتار--موروث--خصلت--مديون--متقاعد--هاله اي از ابهام--غالبا"--وهله ي--ملاک--عجولانه--اسرع وقت--ساقط--نويد--سرک کشيدن--ادراک--استهزاء--ديدگاه چند بعدي--انگيزه--مستحضر--مسببين--تشابه--حائز اهميت--استحضار--نهادينه کردن یا شدن--علاقه ي وافر--عارض--توليد توزيع پخش--مجزا ,جزيي--مغايرت--اسيب شناسي--ریشه یابی--شايستگي--رواج--مرتکب ارتکاب--بي رغبت--تعبير--عينيت--استانه--احاطه--فقدان--چه بسا--طمأنینه--مراعات--پديدار--لازمه--مطيع--مقدم بر--به واسطه--مطابق--اثرات زيانبار--سر لوحه--کار امد--تحميلي--بر وفق مراد--بابت--هم طراز--روا داشته اند--ضمنا--عمدتا"--منجلاب--انحصار--عليرغم--وفور--منت--بنيان--درصدد--مرحمت--رخنه--نظر ديگران--اختلاف سليقه در بيان--کلنجار--صورت گرفتن--به مذاق--مستمر--عوامانه--منعکس--اعم از--تفاهم--برگرفته--پيامد--عيب و ايراد--درک--دلالت--کارگزار--بهانه--ناخوشايند--چهار چوب--واقفند--جنبه اي از--تقدم--تحت عنوان--شفاف سازي--متکي--سپري کردن--انکار--بهبود--استحکام--پايدار--تناسب بين جرم و مجازات--ملزم به تبعيت---تحول--متحول---وظيفه شناسي--نشانه شناسي--تطبيق--پتانسيل=استعداد--اکتسابي--صلاحديد--تفکيک--مشرف--خودسرپرست--دانش بنيان=مبتني بر دانش--احراز--طغيان--شارلاتانيسم--رويکرد--متبحر--مقرون به صرفه--تحميل--خودپسندانه --معادل--مقدور--اتکا--اعطا--مسرت بخش--مسرور--تهنيت--واسطه--گواه بر اين--ننگ--خدشه ناپذير--اشرف العلل--بذله--کله ملق--ظاهرا--مستحکمي--مراتب--تخمين = حدس و گمان--ساختار--اقرار و اعتراف--مناسبت--منهدم--الگو--راهکار کلان-- نجابت--رجوع--مراتب--ذائقه --گفته--باور--محتاج--مأيوس--پيش فرض--وقفه--حفره--منع--ترديد--متولی--لاابالی--سوءضن--نوپا--تطبيق--تجلي--اطوار--تواضع--تملق--صراحتا--تقلا--منتفی--گلايه--جزم کردن-- عزم--که برغم--منسوخ--تنزل--گمارده--متعاقبا--از باب تعظيم شعائر--اتفاق نظر--به رغم--تفکيک--به وضوح--بهانه جويي--مُنوط به--در قبال احاد مردم--اجحاف--متصدي--مباشرت--معاشرت--استدعا--مصاديق--هم انديشي--وارسي--مقوله--تعامل--رهيافت--مرهم--حائز اهميت--اغراق--ناديده--ارزش قائل شدن--اشتياق--رو به افول--متقاعد--اتخاذ نماييم--استهزا--پايبندي--متانت--منشاء--اشراف داريم--غير عيني--تعميم--فضايل و رذايل اخلاقي --دغدغه--ساقط--پيشروي--توفيق--واهمه--روئيت--مفقود الاثر--در ثاني--اجحاف--اکتساب--متأثر--اصالت--واژه--غرض از--اکتساب--عامدانه --مقتضيات--تجزيه و تحليل--اشکال تراشي--چند وجهي--انگ--تأسف اور--تفکيک ناپذير--عمل شنيع--امتناع--عنان گسيختگي--برشمرده--وجه تمايز --اختصاص دادن--تابع محيط بودن--دلبستگي--مي توان در زمره ي ....بر شمرد يا به شمار اورد.--در حيطه ی --بلا مانع--ارباب و رعيت--تاراج--آنچه که در اين باب مذموم است--معنوي و مادي--فاحش=اشکار--ايفا کردن--به نحو--لجام گسيخته--اوج--بيباک--اسفناک--رَويه--فلاکت--اکتسابي--مکانيزم--موازين--ضمن اينکه--مردود--مصونيت--ميسر بودن يا نبودن--اشاعه--اقتضائات--منطبق--مقدر شدن--دريغ از--خطور کردن--مدارج ترقي--مأنوس--در معرض--رونق--عذر و بهانه-تقصير--مناقشه--فرض کردن--دغدغه--تصريح--عنايات--اعتنا--بدل شدن--از فرط--ذائقه--تلويحا--متقاعد--مختل--وجه مشترک--بهبود بخشيدن--لطمه--مقطعه زماني--منطق مطلق--بارز=شايع--کپسول اطفاء حريق--موظف--عوامل پديد اورنده--غير معقول-- افراط ( زياده روي ) و تفريط( کند روي)--درِِ گِرُو--سنجش-سنجيدن--مسبب--ناقض=نقض کننده--فيالنفسه--موجه--به اقتضاي--متعاقب--منحط --مطابقت--نگاشتن--تجديد نظر--موجوديت--تمايز--ايدئال--اِطلاق--مطلق--تعلق--مُراد از اين--اِعتنا کردن--بي اِعتنا بودن--مظهر--سهوي يا عمدا--موضِع--رهنمود--مقتضيات--توبيخ--محيرالعقول--في الواقع--بيانگر --مراعات --موضع گيري--توأم--اين ذهنيت ايجاد ميشود--بيتوته --منع --بياموزانيم-کادر-محاسن-وجه-توام-فاحش--قبح--شرعا و عقلا--گلوباليزم--پيش زمينه ذهنی--اطمينان حاصل کردن--مطرح-بيان--به وضوح--واگذار کردن--ساختار--فقدان-فاقد--مذکور--تبادل اندیشه--افکار عمومي-بالا خونه-پس زمينه-دنيوي--و همچنين--ملاکهاي ترجيحي--عزوبت --اقدام قابل توجه-پشت پا-ولي دم--متبحر---مغلطه --پرستيژ ----جملات قصاری--مشروعيت کاذب--مواضنه--موجه--کما اين که--نص صريح-اجتناب--دستمايه--رنجش خاطر--به طور اَخَص--نادانسته -استدلال --نمايان ساخته-ناخواسته به خطا-با بيان اينكه-تذكر--لیکن--نامتعارف --دون شأن--درآستانه--مضمون--مثمر ثمر--معاش --معشيت--مشايعت--موارد متعددي---مراد--ليکن-واقع--به نسبت--با توجه--تلنگر--قراين--استنباط--نتيجه گيري کرد--عجائب و غرائب--غير متعارف--نامأنوس--سرپيچي--کسب---از آنجائي که--مبدّل --تکميل--احراز هويت--نابخردانه--اگر بنا بود--علي رغم ميل باطنی--فعلاً-تمکين--ثالثاً--قراين--استناد --تمتّعات--تمتّع--حکم واحد--افاضات--استضعاف
1-لطفا قبلا از ثبت هر کلمه ی جدیدی در تاپیک ابتدا ان را در قسمت جستجوی کلمات مرورگر خود وارد نموده تا اگر ان کلمه قبلا نوشته شده دیگر ان را وارد نَنِمایید.(در حال حاضر کلید Ctrl + F در مرورگر فایرفاکس این کار را انجام میدهد و گزینه Match case را هم غیر فعال نمایید.)
2-لطفا از قسمت امتیاز به این موضوع در بالای تاپیک به تاپیک نمره بدهید و در صورت مفید واقع شدن تاپیک برای شما لطفا گزینه ی Like را کلیک نمایید.
3-ممکن است به کلماتی بر بخورید که سطح ادبیه متوسطی داشته باشند که باید گفت تعداد این کلمات در صورت وجود کم هستند و کلماتی که در نیمه دوم این پست نوشته شده اند از سطح ادبی بالاتری نسبت به نیمه اول برخوردارند.
4-برای ابهام زدایی از تلفظ واژگان میتوانید حروف صدا دار را به شکل زیر روی هر کلمه ثبت نمایید :
زبر (فتحه) : کلیدهای Shift + A
زیر (کسره) : کلیدهای Shift + D
پیش (ضمه) : کلیدهای Shift + S
تشدید : کلیدهای Shift + F
5-لطفا در صورت مشاهده غلط املایی ان را مطرح نمایید تا اصلاح نمایم.
-----------------------------------------------------------------------------------------
صاحب نظران -بدعت-لذا-نگرش-کم رنگ--کنوانسيون-------بگو مگو--ساييده شدن--بحدي--افزوده--در نتيجه--تداخل--غليظ--كنترل رفلكس---راس ساعت---تعبيير ديگر--تابع----اناليز=بررسي و اندازه گيري کردن--متناوب--القا کردن--جا مي اندازه--عدم--نمايش گذاشته ميشه---تابع--اگاهي دادن--نو نهال--پيش بياد--به جاي اينکه--به تصوير ميکشند--الگو--بيان ميکنند--گفتمان دو طرفه--دور از شان--حفظ ارامش--اکثريت مردم--پايه و اساس بينش--مفهوم عام--موجب--اغلب--احيانا"--فرمولاسيون--واضح و شفاف--به طور جدي--جماعت--تعارض--بيگانه--خودکامه--اذهان عمومي--بلوف--ايدئولوژی--تلفات جانبي--در حين--مد نظر--حائز اهميت--قانع--قابل---به عنوان---به نمايندگي--حول محور--حمل بر--فرود و فراز--ساحت--ناشايست--از بُعد ....-بي دست و پا--مَنظر--تکليف--کنجکاوي--مراعات--در جهت-نجيبانه--مصلحتي--ميزبان--بست داد--چشم غره--مُدهاي فکري--سفسطه يابي--تناقض--مبحث--با در نظر گرفتن--قليايي--استنشاق--آميختگي--مناسبات--گويي--خِرَد كُلي-مصلحت--موجه جلوه دادن--توجيح--
خود آگاه و نا خود آگاه-ماهوي --متبادر -مفهوم واحدي-درسنامه-بروکراتيک -هرمنوتيک-محسوسات--محقق--شرط لازم--استنباط--نظريه پردازي--نصيب--واقف--بعضا متناقض--يغما--صنفي--اهرم فشار--همه جانبه--دست مريزاد--نسبيتي --قايل--مضمون--مدعي العموم--متشنج--به چالش کشيدن--ناهنجاريهاي--راهکارهاي--ريشه دوانده--بخش اعظمي--خطرات ناشي--منجلاب--انحطاط--تفصيلي تر--سرشت خويش--بنگاه--مملو--که از حيث--رد گم کني--الفاظ رکيک--حضور ذهن--به خاطر--مبناي--جنبه--فرسوده--افترا--نيرو--بستايند--گرد هم--ملامت--تمايلات--تحريم--نکوهش--ارتکاب--کلان--زمامداران--علناً--شيوع--شایع--ترحم--هراس --دريغ --افترا--قبضه--دلخواه--غالب--احتکار--شايستگى--ميراث--وساطت--مستحق--خطاب --مخاطب--سرپيچى --ضايع --احاطه--تزهائي--مُندرج--گشوده--گشودن--معنويات--استعلام--حقير --عیناً--طمع کار--طبعا"--کورکورانه--سرمشق--طبق روال--ظاهر--مقصر--تاراج--رغبت --قوّادي--معرف--به نقل--مبادا--موجبات--قرين--بزک بزوک--اب و تاب--تاسف--نيروي اجرايي--اعلان يا اعلام--خصومت--بحُکم--به خود--دهن کجي--جريان--پاي حفظ--حريص--عمق مسئله--معصيت--منفعت عمومي-الگوبرداري--پايمال--درمانده يا درمونده--دست و پاگير--ابزاري--عترت--بعيد--قدمت--وجود--بها--به ان حد--فسق و فجور--انحطاط--موعظه--بخش اعظمي--سازگار--عدم--معيار --ملاک--به محض اينکه--دچار اسيب--ملاحت--مورد ارزيابي--هيبت--خصلت--گرايش--اطاعت--افت--اختصاص--معطوف--در معرض--به وضوح--تلو تلو--به وفور--متزلزل--لنگان لنگان--تشريح--سير اين وقايع--اتي--مملو--متعدد--بازخواني--مصاديق--چيره--نفوذ--علني--زوال--ندرتا--بهت زده--چنان چه--گويا--تصويرگر--خصومت--مايه مباهات--وارونه--موارد مشابه--معاشرت--معين--منسوخ--منوال--دريغ--بذل--ناديده--مجال--تاءمُل--تمسک--مضمون--فريفته--تمايل--ديگر سو يا سوي ديگر--مستعد--سمعی و بصري--الزامي--ضوابط و قواعد--حوزه--تدريج--نهادينه--متعارف--القائ--عاقد--مبحث--شرايط--کليات--طبق--اصلاح--پيش داوري--دستپخت--متناسب--تبعيض--ناباورانه--طايفه--عذر و بهانه--تحقيق و تفحص--پيرامون--نقطه نظر--مدارک و شواهد--تَعامُل--تفکيک--سلب--چنان چه--همين خاطر--چرخه--موکول--سبب--سير نزولي--فروکش--لزوم--پيشه--پرتنش--نوسان--رکود--متروکه--جوابگوي--مشروط به يک بازه زماني--به تبع--بسزا--متاثر--پر تلاطم--نگاه همه جانبه--محضر--لقمه اماده--اراده--ساکن--غافل--زير سلطه--درهم ميکوبند--در مقام--ارايه--مفصل--بيانگر--متعلق--دودمان--استناد--اطلاق--نسبت دادن--مانع--مبني--واضحتر--تاويل--بدين--ثانيا"--قضيه--مجددا"--مکلف--ديدگاه--مهار--محصور--دلالت--بنا--بساطي--وقف--تحت الشعاع--پيشبرد--راکِد--به هيچ عنوان--به هيچ وجه--زاد و ولد--ضمنا"--محسوب--مورد تهاجم--طبق شواهد--فرض--تحت الشعاع--لا جرم--(محدث--تطبيق--مايحتاج--متعددي--بيات اوصافي--اعضائ و جوارح--اقرار--بدويت--مَحصور--اقلا"--عل الخصوص--مدعي--سطحي نگر--سهل انگارانه--پر پيداست--بديهي--به صراحت--رخنه--امتداد--خصيصه--سر خم کردن--تحميل--اعم--به صراحت--قلع و قمع--ظَن--رويداد--ترسيم--عَجق وجق--استقرار--مراد از--قرائت--به محض اينکه--تعامل--زير بنا--القا--جوانب--با بهرهگيري--خاتمه--زبانزد--بلافاصله--رونق--خلاء--عام و خاص--کامياب--پيش امدهايي--بر حذر--انطباق--دقت و تأمل--احاطه--چاره جويي--تطبيق--مشابه--اکنده--بيانگر--ستم و بيداد--سيطره--دريغ نمايد--تخلف--مأیوس--محو--يأس و درماندگي--به ضعف گرايد--شالوده--طِبق--وساطت--واسطه--ميانجي گري--دوام--عهد شکني--در خلال--تاثير بسزايي--در اين برهه--شامل--حد فاصل بين--سرافکنده--مقتضاي--مقيدند--مستلزم--رسا و گويا--پيرامون--طغيان--منسوب--کنايه از--چيره--تعارض--دلالت--واضح و اشکار--مصداق--گواهي ميدهد--اهتراز--منعقد--تدارک--مصادف--مزيت--بازگو کردن--توافق--شوک فرهنگي--در شرف--عرض کردن--بازگو کردن--ذله کردن--به وفور--وصف--با استناد بر--مقرر--تبعيت--بهتان--روا داشته اند--مقطعي--بنا به --پارادوکس--تماميت--عينه--نشائت--محول--روند--گاها"--مشابه--سوژه--سنخيت--منجر--مطابق--تفاهم--به چشم ميخورد--موقر--جا افتادن--رايج--اشتياق--قبح--پيرامون--تداوم--قريب به--ملحق--تابع--متعدد--فهرستوار--هرج و مرج فکري--تبعيت--چشم انداز--عام و خاص--استمرار--مستمر--بيانگر--تعارض--تعابير--بارزترين--جلوه دادن--متزلزل--بعيد--مبالغه--تعلق--جهانشمول--دست آورد--توصيف و توجيح--پيشگفتار--موروث--خصلت--مديون--متقاعد--هاله اي از ابهام--غالبا"--وهله ي--ملاک--عجولانه--اسرع وقت--ساقط--نويد--سرک کشيدن--ادراک--استهزاء--ديدگاه چند بعدي--انگيزه--مستحضر--مسببين--تشابه--حائز اهميت--استحضار--نهادينه کردن یا شدن--علاقه ي وافر--عارض--توليد توزيع پخش--مجزا ,جزيي--مغايرت--اسيب شناسي--ریشه یابی--شايستگي--رواج--مرتکب ارتکاب--بي رغبت--تعبير--عينيت--استانه--احاطه--فقدان--چه بسا--طمأنینه--مراعات--پديدار--لازمه--مطيع--مقدم بر--به واسطه--مطابق--اثرات زيانبار--سر لوحه--کار امد--تحميلي--بر وفق مراد--بابت--هم طراز--روا داشته اند--ضمنا--عمدتا"--منجلاب--انحصار--عليرغم--وفور--منت--بنيان--درصدد--مرحمت--رخنه--نظر ديگران--اختلاف سليقه در بيان--کلنجار--صورت گرفتن--به مذاق--مستمر--عوامانه--منعکس--اعم از--تفاهم--برگرفته--پيامد--عيب و ايراد--درک--دلالت--کارگزار--بهانه--ناخوشايند--چهار چوب--واقفند--جنبه اي از--تقدم--تحت عنوان--شفاف سازي--متکي--سپري کردن--انکار--بهبود--استحکام--پايدار--تناسب بين جرم و مجازات--ملزم به تبعيت---تحول--متحول---وظيفه شناسي--نشانه شناسي--تطبيق--پتانسيل=استعداد--اکتسابي--صلاحديد--تفکيک--مشرف--خودسرپرست--دانش بنيان=مبتني بر دانش--احراز--طغيان--شارلاتانيسم--رويکرد--متبحر--مقرون به صرفه--تحميل--خودپسندانه --معادل--مقدور--اتکا--اعطا--مسرت بخش--مسرور--تهنيت--واسطه--گواه بر اين--ننگ--خدشه ناپذير--اشرف العلل--بذله--کله ملق--ظاهرا--مستحکمي--مراتب--تخمين = حدس و گمان--ساختار--اقرار و اعتراف--مناسبت--منهدم--الگو--راهکار کلان-- نجابت--رجوع--مراتب--ذائقه --گفته--باور--محتاج--مأيوس--پيش فرض--وقفه--حفره--منع--ترديد--متولی--لاابالی--سوءضن--نوپا--تطبيق--تجلي--اطوار--تواضع--تملق--صراحتا--تقلا--منتفی--گلايه--جزم کردن-- عزم--که برغم--منسوخ--تنزل--گمارده--متعاقبا--از باب تعظيم شعائر--اتفاق نظر--به رغم--تفکيک--به وضوح--بهانه جويي--مُنوط به--در قبال احاد مردم--اجحاف--متصدي--مباشرت--معاشرت--استدعا--مصاديق--هم انديشي--وارسي--مقوله--تعامل--رهيافت--مرهم--حائز اهميت--اغراق--ناديده--ارزش قائل شدن--اشتياق--رو به افول--متقاعد--اتخاذ نماييم--استهزا--پايبندي--متانت--منشاء--اشراف داريم--غير عيني--تعميم--فضايل و رذايل اخلاقي --دغدغه--ساقط--پيشروي--توفيق--واهمه--روئيت--مفقود الاثر--در ثاني--اجحاف--اکتساب--متأثر--اصالت--واژه--غرض از--اکتساب--عامدانه --مقتضيات--تجزيه و تحليل--اشکال تراشي--چند وجهي--انگ--تأسف اور--تفکيک ناپذير--عمل شنيع--امتناع--عنان گسيختگي--برشمرده--وجه تمايز --اختصاص دادن--تابع محيط بودن--دلبستگي--مي توان در زمره ي ....بر شمرد يا به شمار اورد.--در حيطه ی --بلا مانع--ارباب و رعيت--تاراج--آنچه که در اين باب مذموم است--معنوي و مادي--فاحش=اشکار--ايفا کردن--به نحو--لجام گسيخته--اوج--بيباک--اسفناک--رَويه--فلاکت--اکتسابي--مکانيزم--موازين--ضمن اينکه--مردود--مصونيت--ميسر بودن يا نبودن--اشاعه--اقتضائات--منطبق--مقدر شدن--دريغ از--خطور کردن--مدارج ترقي--مأنوس--در معرض--رونق--عذر و بهانه-تقصير--مناقشه--فرض کردن--دغدغه--تصريح--عنايات--اعتنا--بدل شدن--از فرط--ذائقه--تلويحا--متقاعد--مختل--وجه مشترک--بهبود بخشيدن--لطمه--مقطعه زماني--منطق مطلق--بارز=شايع--کپسول اطفاء حريق--موظف--عوامل پديد اورنده--غير معقول-- افراط ( زياده روي ) و تفريط( کند روي)--درِِ گِرُو--سنجش-سنجيدن--مسبب--ناقض=نقض کننده--فيالنفسه--موجه--به اقتضاي--متعاقب--منحط --مطابقت--نگاشتن--تجديد نظر--موجوديت--تمايز--ايدئال--اِطلاق--مطلق--تعلق--مُراد از اين--اِعتنا کردن--بي اِعتنا بودن--مظهر--سهوي يا عمدا--موضِع--رهنمود--مقتضيات--توبيخ--محيرالعقول--في الواقع--بيانگر --مراعات --موضع گيري--توأم--اين ذهنيت ايجاد ميشود--بيتوته --منع --بياموزانيم-کادر-محاسن-وجه-توام-فاحش--قبح--شرعا و عقلا--گلوباليزم--پيش زمينه ذهنی--اطمينان حاصل کردن--مطرح-بيان--به وضوح--واگذار کردن--ساختار--فقدان-فاقد--مذکور--تبادل اندیشه--افکار عمومي-بالا خونه-پس زمينه-دنيوي--و همچنين--ملاکهاي ترجيحي--عزوبت --اقدام قابل توجه-پشت پا-ولي دم--متبحر---مغلطه --پرستيژ ----جملات قصاری--مشروعيت کاذب--مواضنه--موجه--کما اين که--نص صريح-اجتناب--دستمايه--رنجش خاطر--به طور اَخَص--نادانسته -استدلال --نمايان ساخته-ناخواسته به خطا-با بيان اينكه-تذكر--لیکن--نامتعارف --دون شأن--درآستانه--مضمون--مثمر ثمر--معاش --معشيت--مشايعت--موارد متعددي---مراد--ليکن-واقع--به نسبت--با توجه--تلنگر--قراين--استنباط--نتيجه گيري کرد--عجائب و غرائب--غير متعارف--نامأنوس--سرپيچي--کسب---از آنجائي که--مبدّل --تکميل--احراز هويت--نابخردانه--اگر بنا بود--علي رغم ميل باطنی--فعلاً-تمکين--ثالثاً--قراين--استناد --تمتّعات--تمتّع--حکم واحد--افاضات--استضعاف