واما برق! برق چیست؟ برقی کیست؟
خب بزار برات روش کنم چی به چیه؟! برق یک رشته خیلی سخت هست (هر شاخه ای بری کلی بحث علمی و بنیادی داری که تا یاد نگیری حرفه ای محسوب نمیشی! به غیر از بخش خاصی از مخابرات باقی نقاط این رشته بر محاسبات دقیق هست و نیاز به حفظ کردن نیست! چیزی بر خلاف سایر رشته های مهندسی مثل مکانیک ، عمران و ...! که بخش عظیمی از کارهاشون بر اساس آزمون صحیح و خطا و چارت صورت می گیره!) خیلی سخت به این خاطر بهش میگن که شما برای این رشته نیاز به یگ موتور (مغز) سالم و پویا داری! برای تمام عمرت!
ببین بزار بهت بگم قضیه چیه! تو همه رشته ها شما وقتی وارد میشی یک سری اطلاعات بهت میدن و بقیه کارت میشه تست کردن اون چیزایی که خوندی (خیلی کم میشه یک عمرانی بره یک ساختمونی رو بسازه که نیاز داشته باشه مواد اولیه عجیب و غریبی استفاده کنه که تا حالا نمی کرده! یا مثلا یک مکانیکی پیدا کنی که ییهو بیاد بگه من می خوام موتور بساز سیلندر نداشته باشه!) میزان تفاوت این رشته ها از اصل خیلی کمه و گهگاه بهبود پیدا می کنند (یک طراح مکانیک سیالات می دونه یک هواپیما بال می خواد! نمیشه بالش رو کند یه چیز دیگه گذاشت جاش! فقط سایز و ... بال تغییر می کنه ولی ماهیتش از بین نمیره!) نتیجتا شما یکبار همه رو یاد بگیر و بعد فقط با یک دیتابیش مواجهی هر وقت چیزی رو خواستی میری و اون مورد رو پیدا می کنی و میای عمل می کنی! شاید دو درصد هم بهبودش دادی و مثلا دو تا چیز رو با هم ادغام کردی و تهش یه چیز بهتر در آوردی! ولی تو برق از این خبرا نیست! شاید تو 40 سالگیت دیدی تکنولوژی کاملا عوض شد و مجبوری واسه ادامه دادن بری دوباره بشینی سر کلاس! با درس ها مواجه میشی که حالت کلاسیکشون رو نمی تونی بخونی (وقت نیست) و مجبور میشی دو پله بالاتر رو بخونی (انصافا این کار خیلی سخته!) و از ریاضیات و مفاهیمی استفاده می کنی که درکشون واقعا سخته و حفظ کردن هم کمکی بهت نمی کنه!
ولی با همه این تفاسیر برق بی نهایت شیرینه! من عاشق رشته ام بودم و هستم و خواهم بود! پس نترس! There is pratically nothing exist an electrical engineer can't do! یا به قول دکتر ثنایی توی برق مسئله مهم زمان هست و وقتی شما زمان بی نهایت به یک برقی بدید هر کاری ازش بر میاد (همون جوری که جوش دادن هر معامله ای از مکانیکی ها بر میاد!) خلاصه همین رو بهت بگم که برق یک نفر عشق برق می خواد تا ازش لذت ببره! و گرنه خودت رو خسته نکن! یه چیز راحت تر بر دار (مهندسی گلابی موسوم به صنایع!) و مدرکت رو بگیر و برو پی زندگیت!
اما در مورد اینکه چه رشته ای برداری! الان که زوده تایین رشته کنی! برو داخل دانشگاه بعدا این مسئله رو حل کن! با این حال باز من بهت اطلاعات کلی میدم! ادامه رو بخون!
قضیه مسئله کار! ببین شغل تو مملکت ما واسه کسای که پارتی ندارند کمه و تقریبا نیست! اما این برای قشر عادی جامعه هست! عموم مهندسین ما این وضعیت رو تجربه می کنند! همش دنبال این هستند که درسشون تموم شد یکهو یک دری باز بشه این آقایون وارد بازار کار بشن! یک دفعه میز مدیریت بهشون بدن! یا یک کار در حد کنترل و سرپرست و ...!
اینجوری بهت بگم همه بچه های دانشگاه بعد از فراغت از تحصیل دنبال یک کار Entry Position هستند! طرف از نو بیاد بهشون یه 4 تا کار یاد بده و بزارتشون سر کار و سر ماه حقوق بهشون بده! ولی این جور کارها توی مملکت ما برای افراد عادی به تعداد انگشت دست هم نیست! و نتیجتا دوستان بی کار می مونند!
اما اگه دوران داشنجوییت رو واقعا زحمت بکشی (نه صرف واحد پاس کردن! باید واقعا بفهمی چی کار داری می کنی! ببین من خودم از ترم 5 به اونور درس خوندن رو گذاشتم کنار! واقعا بهش نیازی نداشتم! سوالات کتابای الکترونیک برام جزئی از زندگی روزمره ام شده بود! باهاشون کار کرده بودم و عملی ازشون استافده کرده بودم! این واقعا برام شیرین بود!) کار کنی (ببین برقی ای که کار نکنه برقی نمیشه! یه کار پروژه ای حتما داشته باش!) تهش واقعا باید کارفرماها رو بپیچونی تا از دستشون در بری! فرقی نمی کنه چی خونده باشی مملکت ما به شدت نیازمند طراح هست در همه زمینه ها و در همه سطوح! اما ادم کار بلد نه کسی که 4 تا واحد رو پاس کرده میره سر امتحان بهش میگن اگه به مدار مخابراتی باتری وصل کنیم مدار هنوز خازن برای رفع نویز می خواد یا نه؟ طرف هم جواب رو نمی دونه! جدی میگما این سوال چندین سال معیار گزینش برای مراکز مخابراتی بود! جوابش هم بله هست! برقی شدی می فهمی چرا!
در آمد!
ببین برق پولزا ترین رشته دنیا است! تبادل مالی صنایع الکترونیک به صورت جهانی 7 برابر صنایع اسلحه سازی هست! (آمار سال 2005!) نتیجتا جهانیش خوب پول در میاره و خوبم پول خرج می کنه! تو ایران اول بر و بچس پزشکی خوب در میارن (قضیه نون قرض دادن به همدیگه! و ضعف سیستم بیمه مملکت ما!) بعد هم جامعه مهندسین! البته الان کلهم کار خوابیده و پول نیست ولی خوب همین چند سال پیش خیلی خوب بود! منظورم 4 تا 5 سال پیش بود!
تفکیک رشته ها!
برق 4 رشته هست : قدرت، کنترل، الکترونیک و مخابرات!
قدرت! بحث مربوط به ادوات سنگین هست (جربان بالا، ولتاژ بالا، فرکانس کم!) نسبت به باقی گرایش ها آسون تر تلقی میشه و بیشتر بچه هایی ک این رشته رو می خونند باید خارج شهر مشغول به کار شن (میرن خارج از تمدن و نیروگاه و کارخونه و .. میزنند!) در آمدش توی ایران به صورت کلی بهتر بوده (نه الان) چون تنها رشته ای هست که **** مهندسی داره و واسه کارهای دفتری کیلو استخدام می کردند و از طرف امتحان عقیدتی می گرفتند! کارشون هم توی این جور جاها طوریه که یه پیرمرد هم نصف سال بقلشون وایسه شغلشون رو می قاپه! (الانم واسه همین بیشترشون دارن بی کار میشن!) ولی خوب بحث های تخصصی هم داره که از ارشد شروع میشه و شما باید مدرک ارشد هم بگیری تا وارد اون مقولات بشی! تو ایران کاربرد ندارند (میگن موتوژن تبریز از این کارها هم داره!) ولی خب خودتو زیاد اذیت نکن! ارشد نداشته باشی وارد مقولات طراح موتور و ... نمیشی که شغلت خاص بشه!
کنترل! بین یه سری تئوری و عملی هست که توی هم تنیده شده و تقریبا همه بهشون نیاز دازند (همه مهندسین دنیا یه بخشی از این رشته رو می خونند!) ولی خب مال این افراد حرفه ای تر هست! و به قول خودشون تشابه زیادشون به برق باعث شده بشن زیر مجموعه برق و اینا باید واسه خودشون دانشکده سیستم داشته باشند! (باد اضافیه ولی انصافا خیلی هم اغراق نیست!) رشته قشنگیه و ارتباط تنگاتنگی با کامپیوتر داره! (رسما همشون باید کامپیوتر ساینس هم ببینند! تا به کار عملی بیاند!) وقعیتش رو بخوای رشته کار بدنی نداره! و خودش هم تا حد زیاد زیر پایه خودشه! اصولا افرادی که سال اول و دوم رو خراب می کردند وارد این گرایش می شدند تا پایه خرابشون رو راحت تر لاپوشونی کنند! در هر حال این رشته بدون ارشد مفت نمی ارزه! اصلا دنبال بازار کار واسش توی لیسانس نگرد! یه سری باید بری ارشد تا بفهمی چی به چیه! و برنامه نویسی قوی ای هم باید داشته باشی! در کل آسونتر از دو گرایش باقی مونده هست!
الکترونیک! آخ جون من یکی دیوونه شم! قراره به زودی رسمیش کنم!
می خندی! بزار بری الکترونیک بهت میگم اینا تبدیل به عناصر زندگیت میشن با نه! ببین این رشته اسکیل هست! هر چی حرفه ای تر بهتر! رسما سواد رشته توی لیسانس تموم میشه! (توی ایران توی ارشد هم می کشندش ولی خب زرنگ باشی و حواست رو جمع کنی چی ور داری چی ور نداری همه رو توی لیسانس می گیری! ببین 10 واحد اختیاری داری میشه 4 تا ارشد! 12 واحد! البته من رسما 150 واحد پاسیدم و ترم 8 حل تمرین یک درس کارشناسی ارشد بودم!
البته گفتم بهت ایران اینطوریه! بری دانشگاه های خارج می بینی باز هم کمبود اسکیل داری نسبت به مهندسای اونجا!) و الباقیش می افته گردن خودت اختراع کن! ببین سختی اصلی از این جا شروع میشه شما با یک سری قانون و ادوات مواجهی و باید ازشون وسیله بسازی! ببین قضیه مثل ساختن هواپیما و ماشین می مونه! معادلات کشف شده! روشهای فیزیکی موجوده! الوار و آهن هم هست! ولی تا ساخت ماشین یک حرقه نیازه! کسی که بیاد قوانین و ادوات رو بهم جوش بده و بسازه! اگه این کار رو یاد گرفتی همه جای دنیا می تونی خوب پول در بیاری حتی همین ایران! شدیدا به Senior Designer نیاز هست!
مخابرات! ببین اصولا دو دسته هست میدان و سیستم! میدان بی نهاست سخته! آخر سختی توی برق مال این شاخه هست! کلی هم حفظیجات داره که من ازش متنفرم! ولی قشنگه! سیستم اصل قضیه اش شبکه هست! این رشته قشنگیه ولی یکم ساده تره! خیلی ساده تر از میدان و الکتورنیک هست! و رشته قشنگیه!
موفق باشی!