-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
گرایش مدیریت
- شروع کننده موضوع nima1989
- تاریخ شروع
و بنده هم می گم بدون شک؛بازرگانی؛
شما در این گرایش از مدیریت؛می تونید تو زمینه های بازاریابی(امیدوارم فکر نکنید که بازاریابی؛این وزیتورها هستند)مالی؛تحول؛صادرات و واردات و بازرگانی بین الملل تحصیل کنید و کار کنید؛
بله مدیریت صنعتی شبیه مهندسی صنایع هست؛اما اگر دو نفر که یکی مهندسی صنایع به و دیگری مدیریت صنعتی که مثلا" هر دو از دانشگاه تهران مدرک دارند؛در یک شغل بخوان به کار بگیرن؛مهندسی صنایع در اولویت خواهد بود؛
اما در گرایشهای بازرگانی که در هر موسسه ای اعم از تولیدی و خدماتی و ... به گرایشهای این رشته نیاز هست؛معادلی در رشته های مهندسی وجود نداره؛
موفق باشید.
مدیریت منابع انسانی از گرایشهای مدیریت دولتی در مقطع فوق لیسانس می باشد؛در مدیریت دولتی در مقطع فوق من دو گرایش منابع انسانی و تشکیلات و روشها را در ذهن دارم؛که از دید من تشکیلات و روشها تخصصی تر و منابع انسانی کلی تر است(هرچند که گرایشهای کارشناسی ارشد فقط در 8 واحد با هم تفاوت دارند)
مدیریت کسب و کارهای کوچک نیز از گرایشهای مدیریت کارآفرینی است که از سال آینده با نام کارآفرینی و در دانشکده ای مستقل از دانشکده مدیریت در دانشگاه تهران برگزار می شود.مدیریت کارآفرینی شباهت زیادی به مدیریت بازرگانی داشته و همچنان جا برای پیشرفت زیادی را دارست.
در رابطه با اینکه کدامیک بهتر است؛باید گفت از چه لحاظ؟
از لحاط آینده شغلی از دید من مدیریت مالی و بازاریابی بهترین موقعیت شغلی را دارا هستند؛شما با نگاهی گذرا به آگهیهای استخدام متوجه این موضوع خواهید شد چراکه هر سازمان و شرکتی به این تخصصها نیاز دارد(شاید لفظ تخصص هم درست نباشد)
نمی دانم شما مدیریت خوانده اید یا رشته دیگری؛
در هرصورت بنده کارشناس مالی در بانک هستم؛اما به بازاریابی علاقه فراوانی دارم و به خاطر همین علاقه و اینکه در آینده هم بتوانم در رشته مورد علاقم به صورت تفریحی کار کنم؛احتمال خیلی زیاد بازاریابی را انتخاب خواهم کرد.
بنابراین همانطور که می بینید؛شناخت شما از گرایشها و علائق شما به دروس در دانشگاه؛می تواند راه شما را مشخص کنید؛
اگر سوالی بود؛در خدمتتون هستم؛
موفق باشید.
power DDL
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 13 سپتامبر 2007
- نوشته‌ها
- 288
- لایک‌ها
- 1
من هم ميگويم بي شك حق باشماست!!
آدم كه نبايد چون يه رشته شبيه مهندسيه بگه بهترين رشتس؟!!
اصلا خود بچه هاي صنايع هم به رشته اشون ميگن اقيانوس با عمق 1 متر! يعني همه چيز داره و به هيچ چيز عمقي نپرداخته!
اين رشته پديد اومده تا مديراني بتونن زير دست مهندسين(صنايع) كار كنن!
ولي مديريت بازرگاني...
با اطمينان ميشه گفت كه اسم ديگه ي اين رشته آچار فرانسه س!! همه چيز داره و همه قابليتي در اين رشته تقويت ميشه! حتي اونهايي هم كه مطرح نميشه هم پتانسيلش در اين رشته وجود داره! در كل حاضرم قسم بخورم در اين همه مشاوري كه من ديدم و مشاوره هايي كه شنيدم حتي 1 بار نشنيدم كه در اين تقسيم بندي مديريت بازرگاني جايگاهي غير از جايگاه اول داشته باشه!
برادر من اگر این گونه هست چرا یکی از دوستان من بعد از سه سال دانشگاه سراسری تهران مدیریت بازرگانی رو بیخیال شد و رفته پیام نور نشسته از اول داره صنایع می خونه از این کارشم خیلی راضیه .
ببین دوست من که این سوال را پرسیدی اگر وضع مالیت خیلی عالیه و پس فردا بابات یه سرمایه ای میده دستت حتماً برو مدیریت بازرگانی ولی اگر این طور نیست بازرگانی تهش بیکاریه عمری نمی تونی کار پیدا کنی . ولی مدیریت صنعتی باز یه فرجی توش هست.
خیلی ممنون
من خودم رشته مهندسی عمران ترم آخرم، دارم می خونم
ولی واقعیتش زیاد دوسش ندارم!! بیشتر ترجیح میدم با ادما سر و کله بزنم تا با اجر و مصالح!و به جنبه های مدیریتی و بازار یابی هم علاقه دارم، حالا سه راه دارم: برم شروع کنم از پیام نور از کارشناسی برای یکی از مدیریت ها بخونم
سفت و سخت بخونم برای ارشد گرایش مدیریت (اگر خدا خواست و قبول شدم باید علاوه بر واحد های ارشد پیش واحد هم بگزرونم؟)
ولی گزینه سوم که برایم خیلی ایده ال خوندن رشته مدیریت بازرگانی یا بازار یابی تو یکی از کشور های خارجی در مقطع ارشد هست که دوتا گیر داره! یکی اینکه من مهندسم و برای ارشد مدیریت گویا قبول نمی کنند، دوم اگر از پایه بخونم بحث ممنوییت از خروج کشور و سربازی پیش مییاد)
به نظرت کدام یکی از این سه راه عاقلانه تر هست؟
بنده هم به شما می گم اشتباه می کنید؛خودتون چه رشته ای می خونید؟
کدوم دانشگاه درس می خونده و اون رشته رو بی خیال شده؟
ببینید مطمئن باشید این بی کاری که همه ازش دم می زنن رو من قبول ندارم؛شما کار بلد باش،رو هوا می برنت؛شاید پارتی هم موثره؛اما کسی که با پارتی اومده؛یه گوشه ای بهش میدن؛اما کسی که کار بلد هست روش حساب می کنن؛
خوب حالا من به شما می گم دوستتون اشتباه کرده؛چرا؟
همه دوستانی که در دانشگاه(مثل دوست شما در یکی از دانشگاههای سراسری) با هم لیسانس گرفتیم؛هم اکنون اکثرا" فوق قبول شدن؛و همگی کار هم می کنن؛از بانک تا موسسات مالی نظیر شرکتهای سرمایه گذاری،بیمه،موسسات صادرات و واردات؛خیلی از ما ها هم از اواسط دوره کارشناسی سر کار رفتیم؛و همزمان هم کار می کردیم و هم درس می خوندیم؛با این که پولی بابت تحصیل نمی دادیم(البته الان برای فوق دارم پول می دم یعنی آزاد قبول شدم)
دوستی دارم از بلداجی؛این آقا الان فوق مدیریت دولتی داره می خونه و در مجلس کارهای پژوهشی می کنه؛
دوست دیگرم هم که اهل قم هست هم در مرکز پژوهشهای مجلس کار می کنه؛
دو دوست مدیریت صنعتی ام هم یکی در شرکت ایران خودرو و دیگری در بانک اقتصاد نوین به عنوان کارشناس مشغول به کار هستند
تمامی دوستان من بدون استثنا دارن کار می کنن؛با اینکه اونهایی هم که قبول شدن(غیر از من)دانشگاه دولتی درس می خونن؛
بنابراین من این بهانه ها رو مبنی بر اینکه کار نیست رو قبول ندارم؛
اگر فردی باشه که کار بلد باشه کار همیشه هست؛
موفق باشید.
بله قربان؛اینگونه هست؛مهندسان صنایع تخصصی تر کار می کنن و برای مدیریت در رده های میانی رو به پایین موثرترند؛اما رشته های مدیریت کلی تر و جنرال تر هستند و بیشتر در رده های میانی رو به بالا فعالیت می کنن؛(این چیزی است که تو ایران رعایت نمی شه؛اگر رعایت می شد هیچ وقت یه مهندس مکانیک مدیرعامل یه شرکت بزرگ نمی شد و وضعیت مدیریت کشور به این گونه نبود)
من پیشنهاد می کنم که برای مقطع فوق بازرگانی اونم برای دانشگاههای دولتی تلاش کنید؛ضمن اینکه بعد از قبولی تقریبا" یک ترم برای گذراندن واحدهای پیش وقت باید بگذارید؛خودتان هم باید مطالعات قوی مدیریتی داشته باشید؛اگر قرار شد برای کنکور بخونید؛حتما" درسهای زبان تخصصی و تئوری مدیریت که بهم وابسته هستند رو خوب بخونید؛مدیریت مالی و پژوهش عملیاتی(تحقیق در عملیات)رو کلاس برید و ریاضی و آمار رو هم دست کم نگیرید.اقتصاد و بازاریابی رو هم خودتون می تونید بخونید.
دو مورد دیگه که گفتید با توجه به شرایط شما در مراحل بعدی هستند؛فقط تنها موردی که می ماند؛توجه شدید به تئوریهای مدیریت چه برای قبولی و چه برای آینده خودتان است؛
بازاریابی بسیار شیرین است؛به قدری شیرین که من عاشق آن هستم؛
ضمنا" من خودم هم مثل شما بودم؛منتها من ابتدای کار انصراف دادم؛من سال 81 مهندسی کامپیوتر قبول شدم؛یک ترم خواندم و وقتی دیدم که آن چیزی که فکر می کردم نیست انصراف دادم و رشته مدیریت رو انتخاب کردم؛هنوز هم خدا رو شاکرم که راه درست رو به من نشون داد.
موفق باشید.
ممنون
پس با این حساب باید از الان برای سال دیگه کار کنم!بعید می دونم امسال برای ارشد برسم درس هارو بخونم و تمام کنم
بازم ممننون
اما سعی خودتون رو بکنید؛در نهایت و در بدترین حالت قبول نمی شید؛اما توشه خوبی برای سال بعد برداشتید؛
بهتر هست که با چند دانشجوی ارشد مدیریت هم حضورا" صحبت کنید؛
موفق باشید.
power DDL
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 13 سپتامبر 2007
- نوشته‌ها
- 288
- لایک‌ها
- 1
1. يقينا اون دوست شما از استثنائات هست و بايد اين نكته رو ياد آور بشم كه مديريت بازرگاني ارتباط مستقيم با استعداد هاي ذاتي و ذوق و خلاقيت داره و احتمالا دوست شما حتي يكي از اين آيتم ها رو نداشته اند.
2. يقينا اگر هم دوست شما؛ يا بهتر بگم تمام دوستان شما! يا در حالت كلي تمام دوستان دوستان شما هم كاري رو انجام بدن اينجا ما نميتونيم بگيم دال بر درست بودن كارشونه و بيايم از اونا سرمشق بگيريم.
3. هيچ وقت يك شركت يا واحد صنعتي از ميان يك مهندس صنايع و يك مدير صنعتي ، مدير صنعتي رو انتخاب نخواهد كرد...اين موضوع رو شما با يك تحقيق ميداني پيش پا افتاده ميتونيد متوجه بشيد.
4. بالشخصه در تمام عمرم آدماي بيكار و درمانده ي زيادي ديدم ولي در اون ميان هيچ كدام از اين دو رشته نبودن :حسابداري ؛ مديريت بازرگاني
يا حق
دوست عزیز،بازرگانی از لحاظ بازار کار بسیار بهتر از سایر گرایشهاست،
از لحاظ درسی،مدیریت صنعتی بیشتر درسهای تحلیلی و تمایل به ریاضی داره و بعدش مدیریت بازرگانی،مدیریت دولتی بیشتر خواندنی است،
از لحاظ تنوع هم فکر می کنم باز گرایشهای مدیریت بازرگانی متونع تر هستند،
بهتر بود با دانشجوهای هر گرایش یک صحبتی می کردید،مثلا" به یکی از دانشگاههای دولتی می رفتید و صحبت می کردید.
موفق باشید.
